به گزارش ایسنا، رمان «رهبرِ عزیز» نوشته جَنگ جین سونگ با ترجمه مسعود یوسف حصیرچین در 343 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 24 هزار تومان در نشر ققنوس منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: در «رهبر عزیز»، یکی از مأموران عالیرتبه ضداطلاعاتی کره شمالی زندگیاش در مقام شاعر درباری کیم جونگ ایل و فرار نفسگیرش به سوی آزادی را شرح میدهد.
جنگ جین سونگ در کره شمالی زندگی شاد و خوبی داشت: حتی هنگامی که کشور دچار قطحی بود و آدمهای بسیاری از گرسنگی مردند، جیره غذایی او قطع نشد، مجوز سفر داشت، اطلاعات سانسورنشده در اختیارش بود و با شخص کیم جونگ ایل نشست و برخاست میکرد. به نظر میرسید زندگیاش در پیونگ یانگ در امن و امان است. اما این امتیازات و رفاه در آستانه نابودی بود چرا که مجله ممنوعهای را که به دوستش داده بود گم شده بود. حالا جنگ جین سونگ برای نجات جان خودش و خانوادهاش چارهای جز فرار نداشت.
تاکنون هیچکدام از نخبگان کره شمالی چگونگی عملکرد این کشور تمامیتخواه و دستگاه تبلیغاتیاش را توصیف نکرده بود. در داستان نفسگیر فرار جنگ جین سونگ به کره جنوبی افشاگری حیرتانگیزی بیان میشود: رهبر عزیز «داستان دراماتیک غیرممکنی است... یکی از بهترین تصویرپردازیها و در عین حال کابوس کره شمالی.»
همچنین کتاب «روحِ گریانِ من: داستان واقعی یک جاسوس زن کرهای» نوشته کیم هیون هی با ترجمه فرشاد رضایی در 239 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 15هزار تومان در نشر یادشده عرضه شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: «روح گریان من» داستان زندگی زنی است که تحت حکومت کره شمالی، در نوجوانی از خانوادهاش جدا شد، سختترین آموزشهای نظامی را از سرگذراند، به عنوان جاسوس به بسیاری از کشورهای جهان سفر کرد و یکی از خوفناکترین مأموریتها جاسوسی ممکن را به سرانجام رساند. او فرصت یافت از فراز و نشیبهای زندگی پرماجرا، دردناک و سرشار از ترس و رنج خود و حکومت مرموز کره شمالی بگوید و پس از ترجمه کتابش به یازده زبان زنده دنیا، افراد بسیاری از داستان زندگی کم هیون هی باخبر شدند. این شرح حال جذابترین جاسوس تاریخ کره است؛ شرح حال یک جاسوس زن.
دیگر کتاب تازه منتشرشده در نشر ققنوس، کتاب «هیچ چیز یادم نمیآید» نوشته نورا افرون با ترجمه سهیلا ایمانی است که در 144 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 9500 تومان راهی باز شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: زنی را تصور کنید که در روزنامهها مینویسد و در خانه کیک درست میکند؛ فیلم میسازد و بچهداری میکند؛ گزارش تهیه میکند و همزمان نگران زندگی خانوادگیاش است... همین زن ممکن است یک روز درباره جدا شدن دو بازیگر از هم مطلب انتقادی بنویسد و هفته بعد خودش از همسرش جدا شود؛ همین زن ممکن است سه بار نامزد جایزه بهترین فیلمنامه اسکار شود اما دغدغهاش خوردن یا نخوردن زرده تخممرغ در املت باشد...
نورا افرون، رماننویس، روزنامهنگار، فیلمساز و تهیهکننده، زنی آمریکایی که به هر آنچه دلش خواسته در زندگی هفتاد و یکسالهاش سرک کشیده، در این کتاب بیپرده وقایع زندگیاش را با خوانندگان به اشتراک میگذارد و با زبانی جذاب و روایتی دلنشین از شکستها و پیروزیهایش مینویسد. گاه مجبور است حتی یادداشتهای کوتاهش را هم برای ما بنویسد و فکرش را بیشتر متمرکز کند چون آلزایمر قرار است نگذارد «چیزی یادش بیاید»...