شناسه : ۵۵۷۱۱۰ - شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۵۲
می توان احکام دینی را از سیره ی پیامبر(ص) استخراج کرد ؟
سیره پیامبر اکرم(ص) از آغاز مورد توجه و استناد عامه مسلمانان قرار داشته و برای شیعیان سیره ائمه نیز مطرح بوده است.
سیره پیامبر اکرم(ص) از آغاز مورد توجه و استناد عامه مسلمانان قرار داشته و برای شیعیان سیره ائمه نیز مطرح بوده است.
تمسک به سیره نبوی و علوی از ائمه(ع)آغاز شده است . آنان برای اثبات صحت سخن یا رفتار خود در ساحت های گوناگون عبادی ،سیاسی، اجتماعی، فرهنگی به سیره پیشوایان قبل از خود استناد می کردند.
بررسی اجمالی روایاتی که از اولیای الهی نقل شده، این مطلب را تایید می کند.
اصحاب و تابعان و پیروان اهل بیت(ع) نیز اهمیت وافری به سیره نبوی و علوی قائل شده اند . فقهای شیعه و سنی برای استنباط احکام شرعی به طور گسترده به سیره استناد کرده اند. این کار فقیه است و هر کسی نمی تواند دست به این کار بزند.
امام کاظم (ع) در مسایل دینی برای حرمت استظلال در حال احرام به سیره نبوی استناد کرد:
« روی أبو زید قال : أخبرنی عبد الحمید قال : سأل محمد بن الحسن أبا الحسن موسی (ع) بمحضر من الرشید - و هم بمکة - فقال له : أیجوز للمحرم أن یظلل علیه محمله ؟ فقال له موسی (ع): " لا یجوز له ذلک مع الاختیار " فقال له محمد بن الحسن : أفیجوز أن یمشی تحت الظلال مختارا ؟ فقال له : " نعم " فتضاحک محمد بن الحسن من ذلک ، فقال له أبو الحسن موسی (ع) : " أتعجب من سنة النبی (ص) و تستهزئ بها ! إن رسول الله(ص) کشف الظلال فی إحرامه ، و مشی تحت الظلال و هو محرم ، و إن أحکام الله - یا محمد - لا تقاس ، فمن قاس بعضها علی بعض فقد ضل عن سواء السبیل " فسکت محمد بن الحسن لا یرجع جوابا ؛(1 )
محمدبن حسن در مکه خدمت حضرت موسی بن جعفر(ع)رسیده، از او سوال کرد :آیا برای محرم جایز است برای محمل خود سایبان درست کند و در حال حرکت استظلال نماید؟ حضرت فرمود :در حال اختیار جایز نیست .محمد بن حسن پرسید: آیا در حال اختیار جایز است زیر سایه و سقف ثابت راه برود . حضرت فرمود: آری .محمدبن حسن از این پاسخ خندید . حضرت فرمود: آیا از سنت نبوی تعجب و آن را استهزا می کنی . همانا پیامبر اسلام(ص)در حال احرام سایبان را باز می کرد اما زیر سایه راه می رفت. ای محمد! قیاس در احکام خدا راه ندارد. پس هر کس احکام خدا را با یکدیگر قیاس کند، از راه حق گمراه شده است. »
پی نوشت :
1. الارشاد،شیخ مفید، ج2،ص235.