ماهان شبکه ایرانیان

دیپلماسی ایرانی به شیوه شهید مدرس

با اشغال بخش‌های وسیعی از ایران، در جنگ جهانی اول و از هم پاشیده شدن شیرازه حکومت مرکزی، جمعی از دولتمردان وطن‌دوست ایران، دولتی موقت را در کرمانشاه، به ریاست «نظام‌السلطنه مافی» تشکیل دادند که شهید مدرس نیز، در آن عضویت داشت.

روزنامه خراسان: با اشغال بخش‌های وسیعی از ایران، در جنگ جهانی اول و از هم پاشیده شدن شیرازه حکومت مرکزی، جمعی از دولتمردان وطن‌دوست ایران، دولتی موقت را در کرمانشاه، به ریاست «نظام‌السلطنه مافی» تشکیل دادند که شهید مدرس نیز، در آن عضویت داشت.
 
با گسترش میدان نبرد و حمله روس‌ها به مناطق شمال غربی ایران، جنگ به کرمانشاه هم رسید و دولت موقت ناچار شد، پس از جلب رضایت عثمانی‌ها، مقر خود را به اسلامبول(استانبول امروزی) منتقل کند. سه روز بعد از ورود هیئت دولت موقت از کرمانشاه به اسلامبول، دولت عثمانی آن را به رسمیت شناخت و سلطان «محمدپنجم» با نمایندگان دولت موقت در کاخ «دلمه» دیدار کرد. شهید مدرس سخنگوی هیئت ایرانی بود. سلطان عثمانی به محض مواجهه با نمایندگان ایران، بنای توبیخ ایرانیان را، به دلیل کوتاهی در برخورد با دولت‌های اروپایی و نیز عدم توانایی در اداره مناطق غربی کشور برای جلوگیری از نفوذ روس‌ها، گذاشت.
 
او انتظار داشت دولت موقت که به واسطه حمایت حکومت عثمانی رسمیت یافته و در اسلامبول مستقر شده بود، این سخنان توهین‌آمیز را تأیید کند؛ اما شهید مدرس، بدون توجه به سخنان سلطان عثمانی، شروع به صحبت کرد و گفت:«مقصود از مهاجرت ما ایرانیان به این کشور، این است که اولا، دولت عثمانی صحبت الحاق قسمتی از خاک آذربایجان را  به خاک عثمانی موقوف نماید تا ثانیاً، در موضوع صمیمیت بین برادران مسلمان ایرانی و عثمانی مذاکراتی به عمل آوریم.» با آغاز گفت‌وگوها «سعید  حلیم پاشا»  صدراعظم که به دنبال تحقق اهداف مداخله‌جویانه حکومت عثمانی در ایران بود، پیشنهاد کرد ضمن تشکیل یک ارتش مشترک از نیروهای دو طرف، نیروهای ایرانی، لباس ارتش عثمانی را به تن کنند تا با این کار، اتحاد به وجود آمده، برجسته‌تر نشان داده‌شود.
 
شهید مدرس که منظور او را از این پیشنهاد به خوبی دریافته‌بود، لبخندی زد و گفت:«خیلی چیزهاست که باید بشود ولی نمی‌شود! من هم خیلی چیزها دلم می‌خواهد ولی ممکن نیست. از طرفی، در وسط دانه گندم هم خطی است که به ماهیت آن لطمه‌ای نمی‌زند! ما همین لباسی را که داریم خوب است و شما همان لباسی را که دارید خوب است. ولی چقدر خوب بود که صدراعظم می‌گفتند: به جای آن‌که لباس سربازان ایرانی و عثمانی یکسان شود، برادران ایرانی و عثمانی یکدل شوند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان