به گزارش گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، هنگامی که هر یک از اصحاب دعوا احساس کنند دادرس دادگاهی که دعوا به آن ارجاع شده است، اصل بیطرفی را نادیده گرفته است، حق دارند او را رد کنند تا دادرس دیگری، به جای او به دعوا رسیدگی کند. حتی در مواردی که ایراد رد دادرس از سوی اصحاب دعوا مطرح نشده باشد، دادرس مکلف است رأساً به آن توجه کند و تعلل وی در این زمینه، تخلف انتظامی محسوب میشود.
به موجب ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی، دادرس در مواردی باید از رسیدگی امتناع کند و طرفین دعوا نیز میتوانند او را رد کنند.
به موجب این ماده، در صورتی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین دادرس با یکی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد؛ اگر دادرس قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد یا یکی از طرفین مباشر یا متکفل امور دادرس یا همسر او باشد و نیز در صورتی که دادرس یا همسر یا فرزند او، وارث یکی از اصحاب دعوا باشد، دادرس باید از رسیدگی خودداری کرده و طرفین دعوا هم میتوانند او را رد کنند.
همچنین این موارد که دادرس سابقاً در موضوع دعوای اقامهشده به عنوان دادرس، داور، کارشناس یا گواه اظهارنظر کرده باشد؛ بین دادرس و یکی از طرفین یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا جزایی مطرح باشد یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور حکم قطعی، دو سال نگذشته باشد و نیز اینکه دادرس یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطروحه باشند، از جمله جهات و دلایل دیگر رد دادرس به شمار میرود و به دلیل وجود همین جهات، وی مکلف به خودداری از رسیدگی است و اگر خود او نیز به این وظیفه مبادرت نکرد، طرفین دعوا میتوانند او را رد کنند.
جهات رد دادرس مختص قضات دادگاههای بدوی نیست
موارد رد دادرس منحصر به موارد ذکرشده در ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی بوده و به هیچ وجه قابل تسری به سایر موارد نیست. همچنین باید تاکید کرد که که جهات رد، اختصاص به قضات دادگاههای بدوی ندارد و شامل قضات دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور نیز میشود.
شیوه رد دادرس و نحوه رسیدگی به ایراد رد
با توجه به حکم عام ماده 87 قانون آیین دادرسی مدنی، که در آن آمده است «ایرادات و اعتراضات باید تا پایان نخستین جلسه دادرسی بهعمل آید، مگر اینکه سبب ایراد متعاقبا حادث شود.» مهلت ایراد رد دادرس نیز همانند دیگر ایرادات، تا پایان نخستین جلسه دادرسی است؛ مگر اینکه عامل ایجادکننده ایراد بعدا به وجود بیاید.
درخواست برای رد دادرس، شکل ویژهای ندارد و بر همین اساس، اگر درخواست مورد نظر شفاهی است، در صورتجلسه دادرسی نوشته میشود و اگر به موجب لایحه یا ضمن لایحه است، ثبت و پیوست پرونده میشود.
در صورتی که طرفین دعوا یا یکی از آنها دادرس را رد کند اما دادرس ایراد را قبول نکند، با صدور قرار رد ایراد، رسیدگی به دعوا را ادامه میدهد.
اما در صورت قبول ایراد یا در مواردی که دادرس خود رأساً از رسیدگی امتناع میکند، باید با ذکر جهت یا جهات رد، قرار امتناع از رسیدگی صادر و رسیدگی به دعوا را به دادرس دیگر محول کند.
در صورتی که دادگاه فاقد دادرس به اندازه کافی باشد، دادرس پرونده را برای تکمیل دادرسان یا ارجاع به شعبه دیگر نزد رییس شعبه اول ارسال میکند و در صورتی که دادگاه فاقد شعبه دیگر باشد، پرونده را به نزدیکترین دادگاه همعرض ارسال میکندد. (ماده 92 قانون آیین دادرسی مدنی)
صدور قرار امتناع از رسیدگی
صرف طرح ایراد رد و پذیرش دادرس مربوطه، برای صدور قرار امتناع از رسیدگی از سوی دادرس کفایت میکند و دیگر لازم نیست دادرس موافقت دادرس دیگری را جلب کند.
در صورتی که دادرس بدون آن که جهت رد، محرز شده باشد، از رسیدگی خودداری کند، مرتکب تخلف انتظامی شده است.
قطعی بودن قرار امتناع از رسیدگی
قرار امتناع از رسیدگی، قطعی و غیرقابل عدول است. تشخیص صلاحیت هر قاضی با خود او است.
هرگاه دادرس ایراد را قبول و قرار امتناع از رسیدگی صادر کند، دادگاه مرجوعالیه یا دادرس یا دادرسان دیگر مکلف به رسیدگی هستند و حق اختلاف در خصوص قبول ایراد را ندارند و نمیتوانند برای دادرسی که خود را مردود دانسته است، اعلام صلاحیت کنند.
از سوی دیگر، اگر دادرس ایراد مطرحشده را وارد ندانسته و آن را رد کند، اعتراض ایرادکننده پذیرفته نمیشود.
با این وجود، هرگاه یکی از اصحاب دعوا دادرس را رد کند و دادرس علیرغم وجود جهات رد، به رسیدگی ادامه دهد، رأیی که صادر میکند، به استناد بند د ماده 348 و ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی، در حدود مقررات مربوط، در مرحله تجدیدنظر یا فرجام، حسب مورد، قابل فسخ یا نقض است.
منبع: روزنامه حمایت