ماهان شبکه ایرانیان

جای خالی زمزمه…

زمانی که خبر همکاری زنده‌یاد افشین یدالهی، فردین خلعتبری و همایون شجریان رسانه‌ای شد، تصورم این بود که هشت تا ده ترانه ماندگار به تاریخ موسیقی ایران اضافه خواهد شد و بالاخره آلبوم «امشب کنار غزل‌های من بخواب» منتشر شد آن‌هم در دو سی دی و با شانزده قطعه اما امروز با اثری متفاوت از تصورم مواجه شده‌ام

زمانی که خبر همکاری زنده‌یاد افشین یدالهی، فردین خلعتبری و همایون شجریان رسانه‌ای شد، تصورم این بود که هشت تا ده ترانه ماندگار به تاریخ موسیقی ایران اضافه خواهد شد و بالاخره آلبوم «امشب کنار غزل‌های من بخواب» منتشر شد آن‌هم در دو سی دی و با شانزده قطعه اما امروز با اثری متفاوت از تصورم مواجه شده‌ام.
فردین خلعتبری در چند سال گذشته ترانه‌های بسیار ماندگاری را خلق کرده است. ترانه‌هایی که هم از حیث آهنگسازی دارای عیار بالای هنری است و هم ردپای این آهنگساز را به‌خوبی می‌شود در آن‌ها مشاهده نمود. سخت‌گیری و وسواس این آهنگساز در مورد خواننده را می‌توان از آثار گذشته او به‌خوبی دریافت کرد. فردین خلعتبری همواره به دنبال خوانندگان توانا بوده تا بتوانند از پس ملودی‌های پرپیچ‌وخم او برآیند و ازاین‌رو تعداد خوانندگانی که خلعتبری کار کرده‌اند بسیار کم است و از انگشتان یک دست تجاوز نمی‌کند.

همایون شجریان و فردین خلعتبری

عمده فعالیت فردین خلعتبری در ساخت موسیقی فیلم بوده است به‌جرئت می‌توان گفت که بیشتر آثار چه در سینما و چه در تلویزیون با استقبال خوب همه سطوح جامعه شده‌ است. به یاد بیاوریم ترانه‌های ماندگار «شب دهم» و «مدار صفر درجه» را که خوش‌ساخت بودند و علیرضا قربانی آن‌ها بسیار زیبا اجرا کرده ‌است.
اما همایون شجریان در سال 88 نیز تجربه کار مشترک با خلعتبری را داشته است. ترانه‌ای با نام «بار دگر فراموشی» به سبک و سیاق خاص نخستین ترانه‌های مدرن موسیقی ایران که ویژگی‌هایی نظیر آثار مجید وفادار را دارد. یکی از بهترین ترانه‌هایی که همایون شجریان تابه‌حال خوانده است و مهجور مانده. این ترانه، ترانه‌ی تیتراژ پایانی فیلم «یک گزارش واقعی» به کارگردانی داریوش فرهنگ است که در زمان خودش اکران نمی‌شود و به همین دلیل مهجور می‌ماند، به اعتباری اولین تجربه همکاری این دو هنرمند است؛ اما پس‌ازاین تجربه انتظار آن می‌رفت (حداقل برای نگارنده‌) که با مجموعه‌ای از ترانه‌ها با همین سبک روبه‌رو شوم اما برخلاف تصور، این آلبوم داستان دیگری دارد.

آلبوم جدید فردین خلعتبری و همایون شجریان نه به لحاظ آهنگسازی دچار ایراد است نه به لحاظ آواز و نه به لحاظ کلام. هر چه به این آلبوم بیشتر گوش دهید، بیشتر متوجه ظرایف هنری آهنگساز می‌شوید و آواز هم انصافاً جای خودش را دارد و نیاز به تعریف آن نیست؛ اما نکته‌ای که درباره این آلبوم وجود دارد این است آهنگساز و خواننده هرکدام راه خود را می‌روند و معدود لحظاتی پیدا می‌شود که احساس کنید کلام بر موسیقی سوار شده است. این نکته باعث می‌‌شود که در بین شانزده قطعه، حتی یک قطعه نباشد که بتوان آن را زمزمه کرد.
زنده‌یاد افشین یدالهی را همواره با عنوان شاعر و ترانه‌سرا می‌شناسیم و اگر تفاوتی میان شعر و ترانه قائل باشید (که اساساً این تفاوت وجود دارد) درمی‌یابید که این بار به‌جای ترانه با اشعار افشین یدالهی روبه‌رو هستید؛ همان‌طور که به‌درستی در جلد آلبوم عنوان شده است. بدین ترتیب باید گفت که این اثر تجربه تازه‌ای در موسیقی ماست و باید دید تا چه اندازه می‌تواند جای خود را در بین مخاطب باز کند. (البته که با متر و معیار استقبال مخاطب عام از آثار تولید شده متأسفانه امیدی به پذیرش این‌گونه آثار نیست.) گرچه این آلبوم توانست رکورد فروش در اولین روز انتشار را بشکند اما فراموش نکنیم که کسانی این رکورد را رقم زدند که هنوز آلبوم را نشنیده بودند و نام همایون شجریان و فردین خلعتبری سهم بسزایی در به دست آوردن این رکورد داشته است. بعید به نظر می‌رسد در ترافیک روزمره به‌کرات از پنجره اتومبیلی صدای این اثر را بشنوی.

پس از گوش دادن‌های مکرر به این آلبوم تنها تعریفی که برای آن پیدا کردم این بود که بر اشعار دکتر یدالهی موسیقی فاخری ساخته شده و همایون شجریان بر اساس فضای موسیقایی شعر‌خوانی کرده است و این بدین معنا نیست که این شعرخوانی‌ها بدون طرح قبلی از سوی آهنگساز و بداهه بوده است و گویی اساس کار بر این بوده که تعمداً کلام و ملودی روی هم سوار نشود و هرکدام مسیر خود را بپیمایند و در بزنگاه‌هایی نه‌چندان زیاد و با مرزی باریک و مشخص به یکدیگر نزدیک شوند؛ چیزی که تابه‌حال اتفاق نیفتاده است. فردین خلعتبری اثری را خلق کرده که اگرچه این بار موسیقی فیلم نیست اما همچنان ‌همان فضای تصویری را دنبال می‌کند. مشخص است که نمی‌شود این اثر را از بعد فنی تحلیل نمود چراکه نیازی به تحلیل این زیبایی لطیف موجود در موسیقی آن نیست اما آنچه مخاطب با آن روبه‌روست فرم جدیدی است که تصنیف نیست، ترانه نیست اما هم‌کلام دارد و هم‌کلامش به آواز خوانده می‌شود اما آواز هم نیست که جواب آوازی در پی داشته باشد. اثر تازه‌ی فردین خلعتبری، افشین یدالهی و همایون شجریان بیش از هر چیز نکوداشت و ادای دینی است از طرف آهنگساز اثر به یار ترانه‌سرای دیرینه‌اش که این بار برای شعرهایش موسیقی ساخته و همایون شجریان این اشعار را خوانده است.
اما خالق تصنیف‌های «شب دهم» و «من عاشق چشمت شدم» خوب می‌داند که درد موسیقی امروز چیست و شاید بیش از هر کس دیگری بتواند با آثارش به داد این درد برسد. مردم امروز جامعه ما در فقر عجیبی از آثار ماندگار به آثاری گوش می‌دهند که بی‌هیچ تفکری تنها برای پر کردن گوش ساخته می‌شوند. پاپ موزیک‌هایی که بیشتر حکم یک فست‌فود بی‌کیفیت را دارند تا غذای سالم برای گوش؛ غذایی موسیقایی که مزه‌اش در گوش ماندگار شود و مردم بتوانند آن را زمزمه کنند امروز به‌ندرت ساخته می‌شود. تصنیف‌ها و ترانه‌هایی که خاطره‌ی این نسل باشند…

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان