اسلام گاهی تکیهاش بر کمیت است؛ مانند تعداد نماز گزاران که وجود هر یک نفر تاثیر زیادی در ثواب نماز جماعت دارد و گاهی تکیهاش بر کیفیت: مانند توصیهای که بر انفاق دارد که در اینجا به مقدار اهمیت نمیدهد بلکه کیفیت مد نظر است. به عنوان مثال در سوره انسان آیه 8 میفرماید:«وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا»: که در این جا اشارهای به کمیت انفاق نمیکند بلکه با توجه به قرائن توجه بر اخلاص انفاقکنندگان دارد. در ادامه در این باره مطلبی به نقل از تبیان میخوانیم.
گاهی تکیه بر هر دو دارد مثلاً در سوره احزاب آیه 41 میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا» و سپس در سوره مومنون آیه 2 اشاره به کیفیت آن میکند: فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ.
اگر آیات و روایات را با دقت بررسی نمائیم خواهیم دید که خداوند متعال در قرآن کریم و نفوس مطهره انبیاء و ائمه علیهمالسلام در احادیث و روایات همواره بر کیفیت اعمال تأکید و سفارش دارند و نه صرفاً بر کمیت آنها. اگرچه کمیت اعمال نیز در جای خود مهم است: مثلاً آنجا که از جانب امام معصوم عدد خاصی برای تأثیر یک ذکر خاص بیان شده است حتماً باید عدد آن مراعات شود، چرا که اگر ذکر و دعا را کلید عطا خواندهاند، عدد آن، به منزله دندانه کلید است که به زیاد یا کم نمودن آن در باز نمىشود اما باید توجه داشت که اگر چه کمّیت، در تاثیر بخشی اذکار و ادعیه و به طور مطلق در ملکه شدن روح عمل صالح در نهاد آدمی مهم است اما مهمتر از آن، اهتمام ورزیدن به احسنیّت و کیفیّت نفس عمل صالح است که خداوند در قرآن کریم از آن با کلمه «احسن عملا» یاد کرده است، مثل آنجا که فرموده است: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُواالصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً» (الکهف/30) و نیز فرموده: «لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» (هود/7) یعنی خداوند برای آشکار شدن بهترین اعمالتان شما را میآزماید و نفرموده: «لیبلوکم اکثر عملا» ابرام و اهتمام شریعت مطهره رابر احسنیّت و کیفیت عمل، غیر از این تصریح کلامی، از سفارشات و تاکیدات دیگر شارع مقدس نیز میتوان استفاده نمود.
مثلا تمامی آیات و روایاتی که ما را به اخلاص در عمل دعوت نمودهاند خود یکی از مصادیق این حقیقت است.
مثل آنجا که خداوند عبودیت بندگانش را قرین به اخلاص عملشان نموده و میفرماید: «وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ»(بینه/5) و یا مثل آنجا که خداوند ملاقات خویش را مشروط به عمل صالح و عدم شرک در عبادت نموده و میفرماید: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحًا وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»(الکهف/110) همه اینها دلالت بر ضرورت احسنیّت عمل صالح دارد نه صرفا انجام هیئات و بدنه ظاهری آن.
چنانچه در روایات، «احسن عملا» به «احسن عقلا و اورع عن محارم اللّه و اسرع فی طاعة اللّه» (تفسیر مجمع البیان) و در بعضی روایات به «ازهد فی الدنیا» (بحار، ج 74، ص93) تفسیر شده است، چنانکه امام صادق علیهالسلام میفرماید: حُسن عمل ، یعنی عملِ همراه علم، اخلاص و تقوی، نه عمل زیاد. (تفسیرکنز الدقائق)