واژه ها، مانند ادویه های کلامند، که لحن یک صحبت را گاهی تُند، گاهی شیرین و گاهی تلخ می کنند. از آن جمله وقتی از واژه کلانشهر یا کشور شهر صحبت می کنیم، بوی دود مشاممان را آزرده می کند. اما وقتی واژه «کهن باغشهر» را می شنویم. دلمان برای دیدنش پر می کشد و کام ذهنمان به رویای دیدنش تشنه می شود. اینجاست که کنجکاوی از وجودمان فوران می کند و به دنبال کهن باغ شهر می گردد. تا هر چه زودتر چشمانمان را به دیدن آن سیراب کند. به خصوص وقتی که متوجه می شویم نام این کهن باغشهر، با «سایه و سرما» گره خورده است و نام آن نیاسر است. کهن باغ شهری در نزدیکی کاشان، که هوش از دل و دیده هر گردشگری می رباید. جایی که در ابتدا روستا بوده و اکنون به شهر بدل شده اما همچنان وقار و شکوهش در جایگاه یک روستای باستانی خودنمایی می کند. فارغ از جذابیت های باستانی نیاسر، طبیعت فریبایش، هوش از سر آدم می رباید. به خصوص آبشاری که مانند فرفری مویی غزل خوان، از قناتی باستانی جان می گیرد و به نیاسر اجازه نفس کشیدن می دهد. آنگونه که آقای ضرابی در صفحه 74 کتاب تاریخ کاشان و دیدنی های کاشان نوشته است، قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد حضرت مسیح(ع) بر می گردد. اهالی نیاسر معتقدند که آب این چشمه از معجزات سلیمان نبی(ع) است. دلیل آن را هم یکسان بودن آب آن در زمان خشکسالی و پر آبی می دانند. برای همین به آن چشمه سلیمانیه گفته می شود. از طرفی هم عده ای معتقدند که در زمان شاه سلیمان صفوی در اطراف این چشمه صُفِه یا بنایی ساخته شده است و به همین دلیل و به یاد شاه سلیمان صفوی نام آن را چشمه سلیمانیه نامیده اند. اما فارغ از همه این حرف ها، داستان این چشمه یا قنات، در آبشار نیاسر کاشان به اوج خود می رسد.
حکایت عاشقی دو سنگ در آبشار نیاسر کاشان
فرفری موی غزل خوان آبشار نیاسر کاشان، حتی دل سنگ های آهکی اش را آب کرده و این سنگ ها از سوز عشق به این آبشار سال هاست که به پای این آبشار فریبا اشک می ریزند و منظره ای دلربا از ناز و نوازش سنگ و آب به وجود آورده اند که دانشمندان این اشک های ریخته شده به پای آبشار را استالاکتیت و استالاگمیت می نامند که در زبان فارسی به ترتیب چکنده سنگ و چکیده سنگ نام دارند. چکنده سنگ، قندیل های رسوبی هستند که از سقف آویخته شده اند و مانند اشک بر زمین می ریزند. این اشک ها مانند بذری که بر خاک می افتد و آبیاری می شود، آرام آرام قد می کشد و چکانده سنگ ها را به وجود می آورد. به عبارت بهتر چکیده سنگ از آب شدن دل سنگ آهک، به وجود می آید. آب دیده سنگ آهک، آنقدر بر زمین می ریزد تا همدمی از روی زمین به نام چکیده سنگ به دنیا می آید، قد می کشد و سر چکانده سنگ عاشق را، بر روی شانه های خویش می گذارد اما تا زمانی که آبشار نیاسر کاشان خودنمایی می کند، گریه چکانده سنگ قطع نمی شود حتی اگر سر بر شانه چکیده سنگ گذاشته باشد. همین حکایت عاشقی سنگ های آبشار نیاسر کاشان، کافی است تا این محل به محلی عاشقانه برای کسانی تبدیل شود که دوست دارند در جغرافیای ابراز عشقشان خاطره ای ماندگار بسازند. پس اگر کسی را دوست دارید که می خواهید نهایت عشق خود را به او ابراز کنید فرصت را از دست ندهید و حکایت آبشار نیاسر کاشان و آب شدن دل سنگ را واسطه این وصلت قرار دهید. این آبشار از زیباترین دیدنی های کاشان محسوب می شود.
قامت بلند آبشار نیاسر کاشان
از زیباترین دیدنی های کاشان است که گیسوان از آب بافته شده آبشار نیاسر کاشان، وقتی از قامت بلندش پریشان می شود، هر شیفته طبیعتی را محسور خود می کند. به خصوص اینکه ارتفاع آن با بلندای یک ساختمان هشت طبقه برابری می کند. البته این ارتفاعی است که تا یکی از دهانه های غار رییس نیاسر می باشد. اگر بخواهیم ارتفاع این آبشار را تا عمارت کوشک در نظر بگیریم، باید یک ساختمان هجده طبقه را معادل این آبشار در نظر بگیریم. همین ارتفاع کافی است تا انرژی لازم برای گرداندان چهار آسیاب کنار آبشار فراهم شود. هر چند سه آسیاب دیگر کار نمی کنند و روی در نقاب تاریخ کشیده اند، اما یک آسیاب همچنان زنده است و به پای آبشار می گردد. به جز چهار آسیابی که در پای آبشار به فعالیت مشغول بودند، نُه آسیاب دیگر نیز در کنار آب فعالیت می کردند که امروز جز یادی و خاطره ای از آن باقی نمانده است.
شاهرگ حیات اولین تمدن شهر نشینی ایران در کاشان
خالی از لطف نیست اگر بدانیم که یکی از زیباترین دیدنی های کاشان در نیاسر و آبی که از سر رو روی آبشار جاری است، نه تنها شاهرگ حیات نیاسر به شمار می رود، بلکه تمدن باستانی سیلک کاشان وام دار این آب بوده است. تمدن سیلک کاشان اولین تمدن شهر نشینی در ایران مرکزی است که در سه کیلومتری جنوب غربی کاشان قرار داشته است. نزدیک به پنج هزار سال پیش، مردم غار نشین فلات ایران به خاطر تغییرات اقلیم که برعکس تغییرات اقلیم امروزی به تشکیل مزارع و چمنزارها انجامید، روانه دشت ها شدند و زندگی خود را در دامن دشت آغاز کردند. بر اساس شواهد به دست آمده به نظر می رسد که تمدن این مردم نسبت به دوران های پیشین پیشرفت معنا داری حاصل شده است. کهن ترین مردم این جامعه، مردمی بودند که در محل سیلک نزدیک کاشان زندگی خود را آغاز کرده بودند. بر اساس آنچه رومن گریشمن باستان شناس فرانسوی در کتاب خود به نام سیلک کاشان آورده است تاریخ این تمدن را ده هزار سال پیش تخمین زده است.
سینه آبشار نیاسر دکان عطاری است!
به قول محمد صالح علا، ترانه سرا، گوینده و مجری برنامه های فرهنگی رادیو و تلویزیون که ما بیشتر او را با اجرای برنامه ماندگار و خاطره انگیز دو قدم مانده به صبح می شناسیم؛
سینه ام دکان عطاری است، دردت چیست؟
شنبلیله، رازیانه، شاهی و گشنیز
هل و آویشن، نبیذ سرخ شور انگیز
سینه ام دکان عطاری است، دردت چیست؟
تو اگر جسمت بهاران است اما جان تو پاییز
عازم مسجد سلیمانی و لیکن می رسی تبریز
عاشقی تو، عاشقی تو
من برای عاشقِ بی کس، برای عاشق بی چیز
راه رفتن، گریه کردن زیر باران می کنم تجویز
انگار این حرف ها از شُرشُر زبان آبشار نیاسر ترجمه شده است. بی اغراق و پیاز داغ سینه آبشار نیاسر دکان عطاری است. پرسیاوش، علف شوره، خیاره بوته مار از جمله گیاهان دارویی هستند که در آبشار نیاسر می رویند. گفته می شود گیاه پر سیاوش برای سینه درد و سردرد، علف شوره برای کمر درد و سردرد، خیار بوته مار یا هندونه مار برای پادرد مفید است. اما نظر پزشک مورد اطمینان را در خصوص استفاده از آن برای دردهایتان فراموش نکنید، چون ممکنه «از قضا سرکنگبین صفرا افزا» از آب در بیاد. اما اگر دردتان درد عاشقی است، پس تجویز محمد صالح علا را جدی بگیرید و بروید زیر باران آبشار نیاسر، تا سنگینی دلتان را بشوید ببرد پای چرخ گردون آسیاب، بلکه «بگردد قضا از برای تو».
