به گزارش اقتصادنیوز ، شورای عالی شهرسازی و معماری کشور در قالب یک آسیبشناسی روند رشد کالبدی مجموعه شهری تهران- کرج را در سالهای گذشته و چشمانداز آتی مورد بررسی قرار داد. مطابق با مطالعات انجام شده از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری کشور مجموعه شهری تهران (شامل استان تهران و کرج) در فاصله سالهای 52 تا 92 سه شکل گسترش انحرافی را تجربه کرده که اگر تدابیر لازم برای ساماندهی این مجموعه شهری اتخاذ نشود این روند رشد انحرافی ادامه پیدا میکند و منجر به شکلگیری شکل چهارمی از توسعه انحرافی تا سال 1410 خواهد شد.
این گزارش در شرایطی تهیه و مطرح شده که در سال 94 طرح ساماندهی منطقه شهری تهران- کرج و به دنبال آن قانون امکانسنجی «انتقال مرکز سیاسی-اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» به تصویب رسید. پس از بررسیهای اولیه که نتیجه آن مشخصا رد فرضیه امکان انتقال پایتخت سیاسی و اداری از تهران به شهر دیگر بود، ساماندهی مجموعه شهری تهران-کرج در دستور کار قرار گرفت. بررسیهای شورای عالی شهرسازی و معماری کشور با موقعیتسنجی مجموعه شهری تهران-کرج که دارای وسعتی بالغ بر 18 هزار کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر 18 میلیون نفر است نشان میدهد: در این مجموعه 61 سکونتگاه شهری و یک هزار و 522 آبادی مستقر است و طی سه دوره زمانی (از سال 52 تاکنون) به سه شکل رشد و تغییرات کالبدی داشته است.
به گونهای که طی سالهای 52 تا 64 تغییرات در منطقه شهری تهران- کرج در دو جهت شرقی-غربی رخ داده است که منجر به گسترش افقی آن شده است. در این دوره بخش زیادی از زمینهای بایر موجود در منطقه شهری از بین رفتهاند. بررسیها نشان میدهد 176 هزار هکتار از زمینهای بایر داخل محدوده به زمینهای شهری صنعتی تبدیل شدهاند. اما در دوره زمانی دوم بین سالهای 64 تا 79 الگوی رشد فیزیکی منطقه شهری تهران-کرج تغییر کرد. به این معنا که الگوی رشد فیزیکی نه بهصورت متمرکز بلکه بهصورت شعاعی در محورهای تهران-کرج، اسلامشهر و رباط کریم اتفاق افتاد. شکل سوم رشد کالبدی مجموعه شهری تهران –کرج نیز در دوره زمانی سال 79 تا 92 بهصورت رشد غیرمتمرکز و منظومهای در انتهای محورهای تهران-کرج بوده است. در شکل سوم بارگذاریهای محورهای فرعی آغاز میشود که حاصل آن رشد شهرهای کوچک با فاصله نزدیک به شهرهای مادر بوده است.
در مطالعات انجام شده از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری کشور مشخص شده در صورتی که روند توسعه مجموعه شهری تهران ادامه پیدا کند و از طریق تدابیر اصلاحی این روند متوقف نشود شکل چهارم توسعه انحرافی نیز به وقوع میپیوندد. به این صورت که در شکل چهارم فضای مابین محورهای تهران- کرج و تهران-بوئینزهرا، فضای مابین محورهای تهران-بوئینزهرا و تهران-ساوه و همچنین فضای مابین محورهای تهران- ورامین و تهران-گرمسار به تدریج به مرکز استقرار سکونتگاههای جدید شهری و صنعتی تبدیل خواهند شد.
محمدسعید ایزدی، دبیرشورای عالی شهرسازی و معماری کشور علت انحرافی شناخته شدن توسعه مجموعه شهری تهران را پراکندگی و آشفتگی در ساختوسازها و فقدان کنترل و نظارت بر آنها عنوان میکند. او به مطالعات انجام شده در این خصوص اشاره میکند و میگوید: طی همه سالهای گذشته تا سال 1380 اگرچه 1/ 41 درصد از مجموعه ساختوسازهای مجموعه شهری تهران در خارج از محدوده شهرها محقق شده اما حجم اینگونه از ساختوسازها از سال 1380 به بعد به 7/ 46 درصد از مجموعه ساختوسازهای منطقه شهری تهران-کرج رسیده است. به گفته وی این روند در مورد ساختوساز در زمینهای کشاورزی هم اتفاق افتاده است. به گونهای که بررسیها حاکی از آن است که اگرچه تا سال 1380، فقط 7/ 2 درصد از ساختوسازها درون زمینهای کشاورزی انجام میشده اما از آن زمان به بعد بالغ بر 30 درصد از ساختوسازها درون زمینهای کشاورزی انجام شده است. این تحقیقات روند رشد متفاوت جمعیت درون مجموعه شهری تهران با سایر مناطق شهری کشور را نیز بررسی کرده است. براین اساس اگرچه روند رشد جمعیت در مناطق شهری کشور طی سالهای گذشته کاهشی بوده و پیشبینی میشود روند رشد جمعیت طی سالهای 1410 تا 1415 با افت مواجه شود اما آهنگ رشد جمعیت درون مجموعه شهری تهران افزایشی خواهد بود. به این معنا که بررسیها نشان میدهد نرخ رشد جمعیت در سال 1415 نسبت به سال 1410 درون مجموعه شهری تهران معادل 3/ 4 درصد باشد اما روند رشد جمعیت در همین بازه زمانی در سایر نقاط شهری کشور معادل 3/ 3 درصد خواهد بود.
مطالعات انجام شده از چهار شکل توسعه انحرافی مجموعه حاکی از آن است که این شکل توسعه در پنج عامل ریشه دارد. دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری کشور با اشاره به ریشه بروز چهار شکل توسعه انحرافی مجموعه شهری تهران میگوید: عدم وجود یک سیستم مدیریت و نظارت هماهنگ در سراسر کشور، وجود سه متولی رسمی در حوزه توسعه منطقه در هر استان و در سه مقیاس ملی، استانی و محلی (سازمان برنامه و بودجه، وزارت راه و شهرسازی استان و شهرداری شهرها)، تداخل محدودههای مدیریت شهری با مدیریتهای سیاسی و همینطور فقدان تبعیت از طرحهای ملی و منطقهای در طرحهای پاییندست و افت رشد شهری در برخی از محورها مهمترین عوامل بروز توسعه انحرافی پایتخت بوده است. به گفته افت رشد شهری در برخی از محورها همچون تهران-ساوه پس از تجربه کردن یک دوره رشد شتابان که بهطور عمده در اثر اسکان غیررسمی شکل گرفته از مهمترین عواملی است که منجر به رشد کالبدی نامناسب طی چهار دوره زمانی مورد بررسی شده است. در این میان کارشناسان شهری معتقدند در صورتی که شکل توسعه انحرافی همچنان ادامه پیدا کند و تا سال 1410 متوقف نشود 10 عارضه جدی در انتظار مجموعه شهری تهران-کرج خواهد بود. کاهش سرانه آب، ایجاد تراکم جمعیتی بیش از حد در تهران و به تدریج در کرج، نزول مستمر کیفیت زندگی در این شهرها، جدایی مراکز اشتغال از مراکز سکونت جدید، تمرکز خدمات برتر در تهران و کرج که منجر به جذب بیشتر و شکاف بیشتر میان منطقه شهری تهران با سایر مناطق شهری خواهد شد.
در عین حال تمرکز جمعیت در این منطقه شهری به افزایش جمعیت در اراضی فاقد زیرساخت و خدمات، تخریب مستمر منابع طبیعی و تجاوز به حریمهای حفاظتی خواهد شد. پیامد دیگر ناشی از توسعه نامطلوب و نامناسب منطقه شهری تهران از یکسو عدم تناسب تقسیمات سیاسی با ابعاد جدید توسعه و فقدان هماهنگی بین مدیریتیهای محلی و سیاسی و از سوی دیگر تشدید مخاطرات طبیعی و کاهش منابع آب تجدیدپذیر و بحران کمآبی است. از دیدگاه کارشناسان شهری در صورت ادامه روند موجود، توسعه و تراکم ساختوسازهای فاقد نظارت و تغییر شرایط زمینساختی در اثر بهرهبرداریهای غیرمجاز به تشدید مخاطرات طبیعی منجر میشود.
دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری کشور معتقد است برای توقف روند توسعه فعلی مجموعه شهری تهران، چند راهکار اولویتدار پیشروی مدیریت ملی و محلی قرار دارد. تامین فضای کافی برای اسکان جمعیت و توسعه صنعت، جلوگیری از گسترشهای پراکنده فاقد نظارت، جلوگیری از تجاوز و تخریب منابع طبیعی و همچنین توسعه سامانه سراسری جابهجایی سریع و ایمن چهار محور اصلی راهبردهای خروج از وضعیت کنونی توسعه مجموعه شهری تهران است که در مرحله نخست باید مدنظر قرار گیرد.
علاوه بر این در مرحله دوم وضابط و مقررات کنترل توسعه و ساختوساز در بیرون محدوده و حریم شهرها و همینطور تبیین سیاستهای حداکثر صرفهجویی در مصرف آب دو اولویت اساسی دیگری است که اجرای آنها سبب میشود از پیامدهای بعدی توسعه انحرافی مجموعه شهری جلوگیری شود. از دیدگاه ایزدی آنچه در روند برنامهریزیهای آینده مجموعه شهری تهران باید مورد توجه قرار گیرد طراحی سازمان فضایی مطلوب برای این منطقه شهری است. به این صورت که دو شهر تهران-کرج بهعنوان دو قطب یا هسته اصلی منطقه در نظر گرفته شود و سایر شهرهای منطقه بهعنوان سکونتگاههای پراکنده تابع دو قطب اصلی به شرط رعایت محدودیتهای توسعه تلقی شوند.
در این میان یکی از راهکارهای مهم برای جلوگیری از به هم پیوستن شهرهای میانی و کوچک نیز اجرای حائلهای سبز یا سبزراهها در کنار پیگیری برای اجرای طرح کمربند سبز در حریم شهر تهران است. شورای عالی شهرسازی و معماری معتقد است برای تغییر فاز توسعه انحرافی مجموعه شهری تهران مناسب است تغییراتی در حوزه مدیریت و قوانین اجرایی شود. به این معنا که به تدریج واگذاری تصمیمگیری از دولت مرکزی به واحدهای منطقهای و محلی سپرده شود و به دنبال آن تقسیمات کشوری تا سطح شهرستان متوقف و مدیریت یکپارچه برای سرزمین با گسترش مرز شهرداریها ایجاد شود.
معاون وزیر راه و شهرسازی در توضیح گسترش مرز شهرداری به تعریف دو سطح شهرداری اشاره میکند. سطح اول شهرداری شهرستان برای سراسر سرزمین شهرستان و سطح دوم شهرداری شهرها و دهیاری روستاها برای محدوده شهر و روستا است. در عین حال ادغام شهرستانهای خرد و تشکیل شهرستانهای بزرگ از مهمترین پیشنهادهای شورای عالی شهرسازی در حوزه مدیریت و تنظیم قوانین برای بازگشت توسعه کالبدی مجموعه شهری تهران است.