یک جمعیتشناس یکی از دلایل کاهش تعداد موالید را ناشی از کاهش جمعیت در معرض ازدواج اعلام کرد و گفت: با کاهش تعداد موالید در دو دهه 70 و 80، اکنون تعداد جوانان در سن ازدواج نیز کاهش یافته است.
آمارها نیز گواه همین امر است؛ در سال 1385، 890 هزار ازدواج در کشور به ثبت رسید که به مرور این رقم به ثبت 700 هزار ازدواج و طی سال گذشته نیز به کمتر از 500 هزار ازدواج در کشور رسیده است.
بالطبع با کاهش تعداد افراد در معرض ازدواج، تعداد فرزندان ناشی از آنها هم بدون تغییر باروری کاهش مییابد؛ بنابراین یکی از دلایل کاهش موالید در ایران بحث «ساختاری» است.
شهلا کاظمیپور در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به آخرین وضعیت نرخ رشد جمعیت در ایران، اظهار کرد: آمارهای سازمان ثبت احوال نشاندهنده کاهش تعداد ولادتهاست، به گونهای که در سال 1400، یک میلیون و 117 هزار تولد، در سال 1401 یک میلیون و 72 هزار تولد و در سال 1402 یک میلیون و 52 هزار تولد ثبت شده است.
وی یکی از دلایل کاهش تولدها را ناشی از کاهش میزان باروری دانست و در توضیح بیشتر این موضوع گفت: در سرشماری سال 1385، میزان باروری زنان 1.8 فرزند و در سال 1395 میزان باروری زنان 2 فرزند بود. پیشبینیهای انجام شده در سال 1402 نیز نشان میدهد که این نرخ به 1.6 فرزند رسیده است.
ساختار جمعیتی، از دلایل کاهش موالید در ایران
این جمعیتشناس دلیل دیگر کاهش تعداد تولدها را ناشی از کاهش جمعیت در معرض ازدواج و به دنبال آن کاهش تعداد ازدواجها، اعلام کرد و افزود: با کاهش تعداد موالید در دو دهه 70 و 80، اکنون تعداد جوانان در سن ازدواج نیز کاهش یافته است.
آمارها نیز گواه همین امر است؛ در سال 1385، 890 هزار ازدواج در کشور به ثبت رسید که به مرور این رقم به ثبت 700 هزار ازدواج و طی سال گذشته نیز به کمتر از 500 هزار ازدواج در کشور رسیده است. بالطبع با کاهش تعداد افراد در معرض ازدواج، تعداد فرزندان ناشی از آنها هم بدون تغییر باروری کاهش مییابد؛ بنابراین یکی از دلایل کاهش موالید در ایران بحث ساختاری است.
کاظمیپور در ادامه به کاهش نرخ رشد جمعیت نیز اشاره کرد و یادآور شد: رشد جمعیت حاصل تفاضل ولادت از مرگ و میر است که باتوجه به کاهش ولادتها و افزایش مرگ و میر، در حال حاضر این نرخ براساس پیشبینیها به 0.7 درصد کاهش یافته است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود، به قانون جوانی جمعیت مصوب سال 1400 اشاره و تصریح کرد: کشورهایی که بیش از 40 درصد جمعیتشان کمتر از 15 سال سن دارند جوان تلقی میشوند اما اگر در کشوری باروری کاهش یابد، آن کشور با رسیدن به سن جوانی با پدیدهای به نام تورم جوانی جمعیت روبهرو میشود و این یعنی بیشترین سهم جمعیتی آن کشور را 15 تا 30 سالهها تشکیل میدهند. در بازه بعدی اگر کاهش باروری ادامهدار باشد، از قاعده هرم سنی جمعیت کاسته شده و مجددا 15 سال بعد، جوانان 15 تا 30 ساله به سن 30 تا 45 سال میرسند.
ورود ایران به «پنجره جمعیتی» از سال 1385
این جمعیتشناس یادآور شد: اصطلاح دیگری که به نام «پنجره جمعیتی» وجود دارد این است که اگر بیش از دو سوم جمعیت هر کشوری بین 15 تا 64 سال سن داشته باشد، جمعیت «میانسال» تلقی میشود؛ این، مرحلهای است که جمعیتشناسان از آن به عنوان پنجره جمعیتی یاد میکنند.
چراکه اگر سهم جمعیت فعال در هر کشوری بالا باشد، بالطبع گفته میشود که افراد بیشتری فعالیت اقتصادی دارند و افراد وابسته به جمعیت فعال ( شامل کودکان کمتر از 15 سال و افراد 65 ساله به بالا) کمتر از یک سوم جمعیت خواهند بود، در نتیجه میزان وابستگی به حداقل میرسد؛ یعنی پنجره جمعیتی به عنوان فرصت جمعیتی تلقی میشود که کشور میتواند به رشد و شکوفایی اقتصادی برسد؛ جمعیتشناسان معتقدند که بالاترین سهم جمعیت در سن فعالیت است و این درحالیست که ایران از سال 1385 وارد پنجره جمعیتی شده است.
کاهش جمعیت جوان ایران به 16 درصد در سال 1435 /هدفگذاری برنامه هفتم برای افزایش نرخ باروری تا 2.5 درصد /در صورت تحقق برنامه هفتم، جمعیت جوان ایران 15 سال دیگر افزایش مییابد
وی با اشاره به آمارهای جمعیت جوان ایران طی سالهای مختلف، تصریح کرد: بررسی آمارهای جمعیتی در سال 1365 نیز نشان میدهد که در سال 1365، 26 درصد جمعیت کشور 15 تا 30 سال سن داشتهاند. این رقم در سال 1375 به 28 درصد، در سال 1385 به 35 درصد و در سال 1395 به 25 درصد رسیده است.
به عبارتی در سال 1385 جمعیت جوان در ایران به اوج خود رسیده که مربوط به موالید دهه 60 است. همچنین جمعیت جوان در سال 1415 به 22 درصد و در سال 1425 به 18 درصد و در سال 1435 به 16 درصد کاهش مییابد.
این جمعیتشناس در پاسخ به این سوال که آیا در قانون جوانی جمعیت برای دستیابی به نرخ رشد جمعیت هدفگذاری صورت گرفته است، ادامه داد: در قانون برنامه هفتم برای دستیابی به نرخ باروری تا 2.5 فرزند تا پایان برنامه هفتم هدفگذاری شده و اگر فرض کنیم که سیاستها اعمال شوند و به نرخ مورد نظر دست پیدا میکنیم، 15 سال بعد از آن میتوانیم شاهد افزایش درصد جمعیت جوان در کشور باشیم.