-*کوروش محمدی: اعتیاد در ایران به مرور بدون مرز و تبدیل به پدیده و معضلی شده که مرزهای جنسیتی در آن بهطور کامل از بین رفته است. اعتیاد هیچگونه توجیه جنسیتی ندارد و به راحتی خود را در تمام فضای جامعه نشان میدهد.
به گزارش به نقل از روزنامه آرمان امروزه براساس آمارها گفته میشود 10درصد جمعیت معتادان کشور را زنان تشکیل میدهند، اما این 10درصد تمام آمار زنان معتاد و جمعیت اصلی این زنان را نشان نمیدهد، زیرا به دلیل محدودیتهای جنسیتی حاکم بر زنان در بررسیها و پژوهشهای جامعه آنها بسیار سخت به پژوهشهای آماری ورود پیدا کرده و با محدودیت به پژوهشها و بررسیها پاسخ میدهند.
بنابراین امکان دارد میزانی که ازدرصد اعتیاد زنان اعلام میشوددرصدهای واقعی اعتیاد آنها نباشد و زنان بیش از ایندرصدها درگیر مصرف موادمخدر باشند. در صورتی که بخواهیم تحلیلی در ارتباط با اعتیاد زنان ارائه کنیم، باید گفت متاسفانه اعتیاد به موادمخدر صنعتی در میان زنان و در یک دهه گذشته شیوع شدید و رشد فزایندهتری پیدا کرده است. زمینههای اعتیاد برای زنانی که در پی کسب لذت، انرژی و لاغر شدن از طریق مصرف موادمخدر به ویژه شیشه و مواد اکستازی بودند، فراهم شد.
رخنه موادمخدر در میان جوانان
متاسفانه موادمخدر صنعتی به سرعت و پس از مدت زمانی کوتاه و به اشکال مختلف در بین جوانان رخنه کرد، بهگونهای که در بخشهایی از جامعه دانشآموزی به ویژه دانشآموزان و نوجوانان دختر اعتیاد شیوع بالایی پیدا کرد و امروزه بادرصد بالایی از جمعیت نوجوان رو به رو هستیم که مصرفکننده سیگار، قلیان یا موادمخدر صنعتی هستند. این زنگ خطر و هشداری برای آینده زنان جامعه و کشور است. آمارها حاکی از رشد و افزایش بیشتر آمار گرایش زنان به سمت مصرف موادمخدر صنعتی نسبت به سالهای گذشته است.
البته این آمار به آن معنا نیست که مصرف موادمخدر سنتی نزد زنان معتاد کمتر است، زنانی که در حاشیههای کلانشهرها و به صورت غیرقانونی مشغول توزیع موادمخدر هستند و زندگیهای رقت باری دارند به استفاده از موادمخدر سنتی دست میزنند. این زنان به رفتارهای خارج از عرف و اخلاق گرایش دارند یا از سرپرستان معتاد یا بدسرپرست در رنج هستند و از همان موادمخدر سنتی مصرف میکنند که توسط این خانواده یا شوهرشان برای توزیع به آنها داده میشود. بخشی از زنان کارتن خواب در حاشیه کلانشهرهای کشور تحت تاثیر مصرف موادمخدر، تریاک و هروئین هستند، این زنان پیش از این کراک و هروئین مصرف میکردند و اکنون به آوارگی و دریوزگی افتادند و حتی شرایط مناسبی از نظر تغذیه و خواب و امکان اسکان و استقرار ندارند.
چرخش رویکرد در مصرف موادمخدر
با چرخش رویکرد مصرفکنندگان روبهرو هستیم و آنها تحولاتی را در فرایند کنونی اعتیاد در کشور تحت عنوان «اعتیاد به موادمخدر صنعتی» در جامعه ایجاد کردهاند، این تغییر رویکرد به شکل هشدارگونهای سلامت جامعه را تهدید میکند. امروزه بسیاری از نوجوانان سیگار و قلیان مصرف میکنند و مصرف آنها را تجربه کردهاند ودرصد بالای استفاده از این موارد توسط نوجوانان و جوانان زنگ خطر افزایش میزان اعتیاد را در میان آنها به صدا درمیآورد. این مواد کلید ورود به مصرف موادمخدر برای نوجوانان و دختران جوان هستند. ویژگیهای موادمخدر صنعتی سهل الوصول بودن و مصرف آسان و بیدردسر آنهاست. این مواد دارای بو و دود نیستند و ارزان قیمت و قابل دسترس صرفا در بسیاری از شهرها و کلانشهرهای ایران هستند.
این ویژگیها زنگ خطر را بیشتر به صدا درمیآورد و خطر را جدیتر میکند. به هر صورت سبد مصرفی سوء مصرفکنندگان موادمخدر سنتی باتوجه به تحولات و اقدامات نیرویانتظامی در مرزهای قانونی کشور در راستای مقابله با قاچاقچیان گاه گداری در نوسان است، گاهی موادمخدر سنتی در جامعه به شدت قابل دسترس بوده و قیمتهای آن در حال افزایش است و گاهی نیز موادمخدر صنعتی. بسیاری از نوجوانان به ویژه دختران که قصد خرید موادمخدر با پول توجیبی خود را دارند به دلیل آنکه دسترسی به موادمخدر سنتی و نحوه مصرف آنها آسان نیست و به سختی میتوان این مواد را به دست آورد به استفاده از موادمخدر صنعتی گرایش دارند. این مواد به راحتی قابل دسترس هستند و بسیار ارزان و آسان تهیه میشوند، نحوه مصرف آنها نیز بسیار آسان است. کافی است در گوشهای از خیابان و پارک یا سرویس بهداشتی بایستند و این مواد را استعمال کنند، زیرا آنها دارای هیچگونه بو و دود نیستند و مصرف آنها هیچآثاری با خود به همراه نمیآورد.
علل گسترش موادمخدر در میان زنان
اما اگر در پی علل گسترش مصرف موادمخدر در نزد دختران نوجوان و زنان باشیم باید آن را در رویکرد جامعه نسبت به زنان جستوجو کنیم. جامعه ما نسبت به رویکرد مردسالارانه خود هنوز چرخش زیادی را انجام نداده و دختران نوجوان و جوان ما حتی اکنون نیز تحت الشعاع نگاههای مردسالارانه جامعه از نشاط، استقلال کافی و اعتماد به نفس بالا برخوردار نیستند. این معضل تا حدودی این دختران را وابسته به شرایط جامعه میکند و آنها را از فضای خانواده دور میکند. تبعیضها، رفتارهای ناسالم و خشونتهای پنهان و آشکار والدین با زنان در جامعه آنها را به معضلات متعدد روحی و روانی میکشاند و ناخودآگاه بر روحیه زنان و دختران تاثیرگذار است. آنها برای گریز از این مشکلات به سمت راهکارهای کارآمد نمیروند بلکه راه حل مساله را استفاده از ابزار ناکارآمد، هیجانی یا هیجان مدار میدانند و با بهکارگیری اینگونه مکانیسمها از مسائل روحی و روانی خود فرار میکنند.
موادمخدر صنعتی و اگر شرایط مهیا باشد موادمخدر سنتی راهکاری است که زنان با استفاده از آنها میتوانند در لحظه از مشکلات جاری خود دور شوند و برمشکلات روحی و روانی خود غلبه کنند. البته بعد از آن دچار عوارض استفاده از این مواد میشوند و سندروم محرومیت به سراغ آنها میآید و دیگر قادر به ترک و کنارگذاری موادمخدر نیستند؛ اینجاست که ناچارند بسیاری از ارزشهای خود را زیر پا گذاشته و به سمت فوت اخلاق و ارزشهای خود حرکت کنند. امروزه زنان کارتنخواب در حاشیه کلانشهرها بخشی از ارزشهای خود را به فراموشی سپردهاند. آسیبپذیری زنان درست از نقطهای آغاز میشود که به مصرف مواد مخدر اعتیاد شدید و برگشتناپذیر پیدا میکنند. البته نباید این نکته را فراموش کرد که میزان رفتارهای هیجانی نزد جامعه زنان، دختران جوان و نوجوان بسیار بالاست و این نگاه هیجان مدار در بسیاری از موارد نوجوان را به سمت رفتارهای پرخطر سوق میدهد و یکی از این رفتارهای پرخطر مصرف تفریحی و سرخوشانه موادمخدر است. متاسفانه با توجه به فیزیولوژی بدن برخی از افراد کافی است آنها تنها یک بار موادمخدر صنعتی مانند شیشه مصرف کنند تا برای همیشه کلید اعتیاد را استارت زده باشند.
* رئیس انجمن آسیبشناسی ایران