در ذات "خدمتکار" اثر «پارک چان-ووک» انحرافی مطبوع، پیچ و تابی دلنشین و جنبهی اروتیک گستاخانهای نهفته است. پارک (با استفاده از رمان فینگراسمیث اثر «سارا والترز») فیلمش را با رگههایی از کمدی سیاه و میزانی مناسب از مادیگرایی عریان و واضح آغشته کرده؛ میتوان گفت این فیلمش رنگ و بویی از سینمای هیچکاک دارد و داستانی را به ارمغان آورده که تا به امروز سردمدار تعلیق در کارنامهی هنری اوست. پارکبدون واهمه از محدودیتهای درجهبندی سنی، صحنههای جنسی فیلمش را به نمایش گذاشته. "خدمتکار" شاید یک اثر هنری والا نباشد، اما شدیدا سرگرمکننده است. برای آن دسته از مخاطبانی که فیلمهای اینچنینی را میپسندند، این فیلم فوقالعاده است و حتی میتوان آن را بهترین اثر دوران حرفهای پارک چان-ووک قلمداد کرد (بله، حتی بهتر از اولدبوی... البته عجیبتر از آن نیست).
"خدمتکار" به سه بخش تقسیم شده. دو بخش ابتدایی به نوعی قرینهی همدیگرند به این شکل که یک داستان واحد را از دیدگاههای متفاوت شاهد هستیم. پردهی سوم به دو بخش قبلی سر و شکل بخشیده و روایت را به سمت فرجام پیش میبرد. اگرچه پارک نخستین کارگردانی نیست که از این شیوه استفاده کرده، اما این شکل روایت کاملا بر قالب فیلم نشسته به نحوی که دیدگاه بیننده پس از پایان بخش دوم، همانند پایان بخش اول نیست.
فیلم بر شخصیت بانو «هیدکو (کیم مین-هی)» تمرکز دارد؛ یک زن تنهای متمول که در ژاپن تحت سلطهی کُره در دههی 1930 میلادی زندگی میکند. شیّادی که نام خود را «کُنت فوجیوارا (ها جونگ-وو)» معرفی میکند برای ثروت هیدکو نقشه کشیده و به همین منظور یک جیببُر کرهای به نام «سوک-هی (کیم تائه-ری)» را به عنوان خدمتکار او به کار میگمارد. ماموریت این خدمتکار این است که مدعی فعلی این اموال، داییِ سادیستی هادیکو، «کوزوکی (چو جین-وونگ)» را دست به سر و در عوض این بانو را ترغیب به ازدواج با فوجیوارا کند. به هرحال، سوک-هی طی دورهی قراردادش، جذب خصوصیات هیدکو شده و به فوجیوارا بابت قصد دستیابی او به این بانو حسودی میکند.
"خدمتکار" که اقتباسی آزادانه از رمان فینگراسمیث نوشتهی سارا والترز اهل ولز در سال 2002 است، موقعیت و دورهی زمانی را تغییر داده. با وجود شباهت در ساختار و چارچوب فیلم و رمان، پارک جلوههای خلاقانهیبسیاری به این محصول سینمایی اضافه کرده و یکی از جذابترین پیچشهای داستانی در انحصار فیلمنامه است. همچنین شخصیت دایی کوزوکی با جهانبینی چان-ووک سازگار شده. کوزوکی همچون سایر شخصیتهای هیولاگونهی آثار پارک، پیچیده است و همین نشانگر نکتهایست.
بیشتر فیلمهای این فیلمساز سوای محتوای خشن و تحقیرکننده، یک لایهی زیرین از کمدی سیاه دارد که "خدمتکار" نیز از این قاعده مستثنی نیست. تعداد لحظات بامزه کم نیست. صحنهی اروتیک فیلم، رابطهی دو کاراکتر اصلی را به شکلی قوی ارائه میدهد. این صحنه دوبار نشان دادهمیشود (یک بار در بخش اول و باری دیگر در بخش دوم) و هر بار تفاوتهایی کلیدی را مشخص میسازد که برای درک بهتر این صحنه و روایت کلی و دو شخصیت فیلم حیاتی است.
تیم بازیگری بهتر از این نمیشد. بازیگر درجه یک کرهای «کیم مین-هی» شخصیت چندلایهی بانو هیدکو را به زیبایی مجسم کرده و در ادامه از تصویر محجوب، متمول و اصیلی که در ابتدا نشان میدهد بسیار فاصله میگیرد. کیم تائه-ری شخصیتی جسور و انرژیک را از سوک-هی تصویر کرده که از عذاب وجدان رنج میبرد. ها جونگ-وو در نقش فوجیوارا کاریزما را به سخره میگیرد و چو جین-وونگ شخصیتی شیطانی را در قالب یک انسان خلق میکند.
من به یاد ندارم که تاکنون پارک را با هیچکاک مقایسه کرده باشم. فیلمهای قبلی او (از جمله اولدبوی، "مجموعه انتقام" و تنها فیلم انگلیسیزبانش استوکر) نیّت و لحنی قریب به آثار برتون و تارانتینو دارد. اگرچه "خدمتکار" با سبک کاری او تناسب دارد اما اثری جاهطلبانه و تلاشی چشمگیرتر در دوران حرفهای اوست. پیچشهای داستانی بهتر طراحی شدهاند و عجیببودن قصه بر قامت فیلم نشسته تا این که یک تلاش متظاهرانه به نظر برسد. "خدمتکار" یکی از بهترین فیلمهای نئوهیچکاکی در ژانر تریلر و رازآلود است که طی چند سال اخیر از سینمای هر کشور با هر زبانی شاهد آن بودهایم.
مترجم: بابک مؤیدزاده