ماهان شبکه ایرانیان

تومورهای مزانشیمی

تومورهای خوش خیم تومورهای خوش خیم مزانشیمی بوسیله ی بافت سلولی توصیف می شوند که از آنها نشئت گرفته اند (جدول ۱ بخش شش این مقاله)

تومورهای مزانشیمی

تومورهای خوش خیم

تومورهای خوش خیم مزانشیمی بوسیله ی بافت سلولی توصیف می شوند که از آنها نشئت گرفته اند (جدول 1 بخش شش این مقاله). تومورهای خوش بافت فیبری فیبروما (fibromas) نامیده می شود. تومورهای خوش خیم استخوان مممکن است به عنوان استئوما (osteomas) و تومورهای رگ های خونی آنژیوما (angiomas) نامیده می شود.
نام عمومی برای تومورهای بدخیم مزانشیمی، ساکروما (sarcoma) می باشد و مشابه کارسینوما، این نوع از سرطان بوسیله ی منشأ و الگوی رشد، شناسایی می شود. بنابراین، یک تومور بدخیم سلول های استخوانی ساکرومای استخوان و یا استئوساکروما نامیده می شود اما این سرطان همچنین م یتواند بوسیله ی رفتار قابل توصیف نیز بیان شود. یک تومور که از سلول های تشکیل دهنده ی استخوان تولید شده است، می تواند به عنوان ساکرومای استئوژنیک و توموری که از سلول های تخریب شده ی استخوانی تولید شده است، به عنوان یک ساکرومای استئولیتیکی توصیف می شود. تومورهای مشتق شده از رگ های خونی نیز آنژیوساکروما نامیده می شوند. میزان گسترش ساکروما، می تواند همچنین توصیف شود و در اصل، ساکروما ممکن است همچنین به شیوه ای مشابه کارسینوما، طبقه بندی شوند. به هر حال، در عمل، این مسئله به ندرت رخ می دهد زیرا بیشتر ساکروماها، سرعت رشد زیادی دارند و نیازمند درمان سرسختی می باشند.

تومورهای سیستم هماتو- لنفاوی

این تومورها، یک سری تومورهای پیچیده می باشند که شامل یک گستره ی وسیع از تومورهای بدخیم با یک گستره ی وسیع از تنوع های بیولوژیکی و بالینی می باشند. لنفوما به صورت سنتی به نوع هوچکینی (Hodgkin) و غیر هوچکینی تقسیم بندی می شود. اگر چه هر دوی آنها از سلول های سیستم لنفاوی مشتق می شوند، تفاوت های بیولوژیکی و بالینی خاصی بین آنها مشاهده می شود. اگر کلی صحبت کنیم، باید گفت که این تومورها ممکن است به گروهی از تومورها تقسیم بندی شوند که از سلول های بنیادی تولید کننده ی سلول های خونی، مشتق می شوند. این سلول ها در خون بدن و مغز استخوان موجود می باشند و لوسمی نامیده می شوند. همچنین گروهی دیگر از این تومورها از سلول های مربوط به سیستم ایمنی بدن مشتق می شوند و در واقع به صورت تومورهای جامد گره های لنفاوی، و بافت لنفاوی بیرونی تشکیل می شوند که در واقع به آنها لنفوما گفته می شود.

بیشتر بخوانید:چگونگی درمان انواع سرطان


لوسمی ممکن است تکثیری میلوئیدی یا لنفوئیدی باشد. این مسئله بوسیله ی مورفولوژی سلولی، ویژگی های سیتوشیمیایی و فنوتیپی، مشخص می شود. این نوع از تکثیر نیز می تواند به اشکال حاد و مزمن، طبقه بندی شود. لوسمی حاد نشاندهنده ی شواهد اندکی در مورد تکثیر سلول های بالغ خون مانند نوتروفیل ها، سلول های قرمز و پلاکت ها یا لمفوسیت ها، می باشد. لوسمی مزمن تغییراتی در میزان تکثیر نهایی دارد اما همواره شامل تعداد زیادی سلول های بالغ خون می باشد. لوسمی به خاطر داشتن سلول های بدخیم چرخش کننده در سیستم خون رسانی، شاخص می باشد. شواهدی مبنی بر ایجاد شکستگی مغز استخوان به خاطر عدم وجود سلول های نرمال خون، ایجاد می شود. به ندرت، لوسمی ممکن است موجب تشکیل رسوبات توموری سخت و یا ایجاد اختلال در عملکرد اندام های ماهیچه ای مانند کبد، شود.
لنفوما به صورت سنتی به نوع هوچکینی (Hodgkin) و غیر هوچکینی تقسیم بندی می شود. اگر چه هر دوی آنها از سلول های سیستم لنفاوی مشتق می شوند، تفاوت های بیولوژیکی و بالینی خاصی بین آنها مشاهده می شود. لنفومای هوچکینی بیماری مربوط به لمفوسیت های B مرکز ژرمینال است که تنها بر روی گره های لنفاوی و تامیوس (thymus) اثرگذار است و به صورت نمونه وار در بزرگسالان با سن متوسطی مشاهده می شود که گره های لنفاوی بزرگی دارند. لمفوست های غیر هوچکینی ممکن است از نوع لنفوئید T یا B باشند. این مسئله بر روی گستره ی سن اثر گذار است و ممکن است در گره های لنفاوی و یا مکان های بیرونی مانند معده، تیروئید یا غدد بزاقی شروع شوند. یک تعداد قابل توجه از بیماری های متمایز وجود دارد که همه ی آنها تحت نام لنفومای غیر هوچکینی، طبقه بندی می شوند. این بیماری که در حقیقت غیر قابل درمان و آهسته است، به سرعت گسترش می یابد اما به صورت بالقوه در برخی بیماران قابل درمان می باشد. برخی از لنفومای غیر هوچکینی ممکن است یک فاز لوسمی با سلول های لنفومای چرخنده، داشته باشند و بنابراین، در داخل تومورهای سیستم لنفوئیدی، تمایز میان لنفوما و لوسمی واضح نمی باشد.

تومورهای سیستم عصبی

تومورهای سیستم عصبی ممکن است در اعصاب محیطی، سیستم اعصاب خودمختار یا سیستم اعصاب مرکزی (CNS) ایجاد شود.
تومورهای اعصاب محیطی به صورت متداول از نوع خوش خیم هستند و از دو نوع کلی تشکیل شده اند: اسچوانوماس (schwannomas) و نروفیبروماس (neurofibromas). اسچوانوماس تومورهای کپسوله شده ای هستند که از پرینریوم اعصاب مشتق می شوند و از توده های تکثیر شده از سلول های اسچوانوماس تشکیل شده اند. نروفیبروماس ممکن است به صورت انفرادی و یا چندگانه باشد و ممکن است بر روی پوست و یا اندام های ماهیچه ای نیز اثر بگذارد. این نوع از تومورها از اندونوریم مشتق می شوند و اگر چه کلونال هستند، شامل یک گستره از ترکیبات شامل سلول های اسچوان و فیبرهای عصبی کوچک، تشکیل شده اند. سندروم نوع یک نروفیبروماتوزیز مربوط به جهش هایی است که در ژن NF1 موجود در 17q11.2 ایجاد می شود. این سندرم شامل وجود چندین نوع نروفیبروماس چندگانه و پچ های غیر طبیعی پوست و رنگدانه های ایروسی می باشد.
ریسک انتقال بدخیمی در نروفیبروماس بیماران NF1 وجود دارد. ریسک طول عمر در آنها تنها 2 % است. تومورهای بدخیم غلاف اعصاب مرکزی عموماً ساکرومی بافت نرم و با گرید بالاست که در آن قابلیت متاستاز بالایی وجود دارد. بیماران مبتلا به این بیماری به طور اندک زنده باقی می مانند.
تومورهای مربوط به سیستم اعصاب خودمختار شامل نئوپلاسمی ساختارهای ترشح کننده ی آدرنالین و نورآدرنالین (paraganglia) می باشند. تومورهای مربوط به آدرنال مدولا را فئوکروموسیتوما (phaeochromocytomas) و تومورهای ایجاد شده در خارج آدرنال پاراگانگلیوماس خارج آدرنالی (extra-adrenal paragangliomas) نامیده می شود. تقریباً 10 % از آنها بدخیم بوده و متاستاز دارند. نروبلاسما تومورهای با منشأ اولیه نوروتوکودرمی هستند که ویژگی آنها توسعه در سلول های پاراگانگیلونی ترشح کننده ی کاتچولامینی، می باشد. نروبلاستوماس به طور متداول در آدرنال مدولای بچه های زیر 5 سال مشاهده می شود. مکان های پاراگانگیلونی خارج آدرنالی، تقریباً در 10 % موارد مشاهده می شود. این تومورها حاوی سولل های مدور آبی رنگ هستند و بدخیمی بالایی دارند.
تومورهای CNS ممکن است از سلول های بنیادی عصبی جنینی یا سلول های حمایت کننده ی CNS (سلول های گلیال) مشتق شوند. سلول های بنیادی عصبی جنینی موجب تشکیل تومورهای با بدخیمی بالایی می شوند مانند رتینوبلاستوما، مدولوبلاستوما و تومورهای نئورواکتودرمال اولیه. این تومورها اغلب در دوران کودکی ایجاد می شود و از طریق مایع مغزی نخاعی گسترش می یابد و به صورت مستقیم به مغز حمله می کند. انواع مختلفی از تومورها از سلول های بنیادی ایجاد می شوند. این مسئله هم در مورد زنان و هم مردان، مشاهده شده است. اکثر این تومورها در داخل تخمدن و بیضه ها ایجاد می شوند اما این سلول ها در محل های دیگری نیز می تواند مشاهده شوند. این مسئله در واقع به دلیل مهاجرت در طی توسعه ی جنین، ایجاد می شود. تومورهای سلول های گلیالی، گلیوماس نامیده می شوند. این تومورها از سلول های آستروسیتیک مشتق می شوند و موجب تشکیل آستروسیتوماس می شوند. سلول های اولیگودندروگلیال همچنین موجب تشکیل اولیگودندروگلیماس می شوند و از سلول های پوشش دهنده ی سیستم بطنی، مشتق شده اند، سلول های اپندیمال موجب تشکیل اپندیموماس می شوند. گلیوماس تومورهای بزرگسالان هستند و به ندرت در کودکان مشاهده می شوند. این تومورها همگی بدخیم هستند و میزان بدخیمی آنها از رشد آهسته تا رشد سریع و مخرب، متغیر است. در واقع متوسط زنده ماندن در برخی از موارد زیر 6 ماه است. گلیوماس به زیرلایه ی مغزی تهاجم پیدا می کند و متاستاز ان در خارج از CNS رخ می دهد.
تومورهای پوشش دهنده ی مغز (مننژها) مننژیوماس نامیده می شوند. اکثر این تومورها خوش خیم هستند و توجه بالینی قابل توجهی به خود اختصاص داده اند زیرا بر روی CNS فشار اعمال می کنند.

بیشتر بخوانید:درد غده‌ی لنفاوی

 

تومورهای سلول های بنیادی

انواع مختلفی از تومورها از سلول های بنیادی ایجاد می شوند. این مسئله هم در مورد زنان و هم مردان، مشاهده شده است. اکثر این تومورها در داخل تخمدن و بیضه ها ایجاد می شوند اما این سلول ها در محل های دیگری نیز می تواند مشاهده شوند. این مسئله در واقع به دلیل مهاجرت در طی توسعه ی جنین، ایجاد می شود.
تومورهای سلول بنیادی که از سلول های بنیادی تشکیل شده اند و هیچ تفکیک سلولی نسبت به سایر ساختارها ندارند، نام های خاص دارند. این تومورها در بیضه ها سمینوما و در تخمدان، دیس جرمینوما نامیده می شوند. این تومورها، هر دو تومورهای بدخیم هستند اما دارای سرعت درمان بالایی هستند که علت آن، حساسیت آنها نسبت به درمان های تابشی و شیمی درمانی می باشد.
تومورهای سلول بنیادی که به سمت اکتودرم، اندودرم و مزانشیم حرکت می کنند، تراتوما نامیده می شوند. این بخش ها شامل المان های کامل و یا با تکثیر تکامل یافته می باشند. در تخمدان، تراتومای تکثیر یافته معمولاً سیستیک هستند و تراتومای سیستیک تکامل یافته و یا کیست روده ای نامیده می شوند. این تومورها خوش خیم هستند. تراتومای تخمدانی حاوی المان های نابالغ یا غیرقابل تشخیص می باشند که دارای پتانسیل بدخیم شدن، هستند.
تمام تراتومرهای بیضه ای به عنوان بدخیم تلقی می شوند و دارای رفتار بدخیمی هستند که به وجود المان های غیر قابل تکثیر، وابسته می باشد. برخی تراتومرها شواهدی از تکثیر جنینی اکسترا از خود نشان می دهند و موجب تشکیل ساختارهایی می شوند که از بخش های کیسه ای و یا تروفوبلاست جفت در حال رشد، تشکیل شده اند. تکثیر جنینی اکسترا در تراتوما در حقیقت به ترشح پروتئین هایی وابسته است که ممکن است در طیف وسیعی از بیماران یافت شود و می تواند به عنوان مارکرهای توموری در برخی بیماری ها مطرح شود. آلفا- فتوپروتئین ها بوسیله ی تومورهای کیسه ای شکل، ترشح می شوند و بتا ساب یونیت های گونادوتروپین کوریونی بوسیله ی تومورهایی ترشح می شود که تکثیر آنها به صورت تروفوبلاستیک است.

تومورهایی که دارای تکثیر واگرا هستند

به صورت ندرت، تومورها ممکن است تکثیر واگرا داشته باشند که این مسئله در حقیقت به کلونال وابسته می باشد. در این تومورها، هر دو المان ممکن است خوش خیم باشد مانند آدنفیفرم تخمدان که در آن، یک المان ممکن است بدخیم باشد مانند آدنوزارکوم آندومتر. در این تومورها، اجزای اپیتلیالی خوش خیم هستند و اجزای مزانشیمی بدخیم می باشند. همچنین هر دوی این عوامل ممکن است بدخیم باشند مانند کارسینوساکروما. اجزای مزانشیمی در این تومورهای مخلوط ممکن است یک سری الگوهای تفکیک مختلف از خود نشان دهند و منجر به تشکیل ماهیچه، غضروف، استخوان و چربی و یا مخلوطی از آنها شود.

بیشتر بخوانید:طبیعت سرطان (1)

 

مرحله ی توموری و گسترش تومور (متاستاز)

متاستاز توموری یکی از مشکلات اصلی در زمینه ی سرطان می باشد و یک عامل متداول مرگ و میر در سرطان ها می باشد. تومورها به بافت اطراف خود تجارز می کنند و ممکن است کل اندام را بگیرند (شکل 1 بخش دوم این مقاله). در طی این تهاجم محلی، سلول های توموری ممکن است در بخش های لنفاتیک، نفوذ کنند و به گره های لنفاوی حمل شوند. این سلول ها در این بخش ها، گیر می افتند. برخی از آنها تخریب می شوند و برخی دیگر به نواحی دیگر رشد می کنند و تومور جدید ایجاد می کنند. اگر سلول توموری به سلول های رگ خونی وارد شوند، ممکن است به هر ناحیه ای از بدن انتقال یابند. این مسئله باید گفته شود که بسیاری از آنها تخریب می شوند اما برخی دیگر رشد کرده و موجب تشکیل تومور ثانویه می شود. این تومورها می توانند مشکلات ثانویه ایجاد کنند. کارسینوما اغلب گره های لنفاوی را درگیر می کند اما ساکرومی به ندرت این کار را انجام می دهد. برخی از آنها ممکن است ذخیره های ثانویه ای ایجاد کنند، مخصوصاً در اندام های خاص. متاستاز در ریه، کبد و استخوان، متداول است اما در سایر اندام ها مانند ماهیچه و طحال به ندرت ذخیره می شوند.
مرحله ی توموری برای ارزیابی میزان گسترش تومور استفاده می شود. یکی از متداول ترین سیستم های مورد استفاده، بوسیله ی اتحادیه بین المللی سرطان تعیین شده است. این سیستم TNM بر پایه ی ارزیابی تومورهای اولیه (T)، گره های لنفاوی ناحیه ای (N)، و وجود و یا عدم وجود متاستاز (M) می باشد. هر یک از این گروه ها، بوسیله ی یک عدد بیان می شوند که نشاندهنده ی میزان دقیق درگیری است که با توجه به معیارهای تعریف شده، تعیین می شوند. یک کد اضافی (R) نیز امروزه برای انعکاس میزان تومورهای باقیمانده پس از درمان، پیشنهاد شده است.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.

منبع مقاله :
Introduction to the Cellular and Molecular Biology of Cancer/ Margaret A. Knowles and Peter J. Selby

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان