پس از خواندن 100 کتاب بهره وری، متوجه شدم که 15 عنصر کلیدی برای پربازده ماندن و کارآمد بودن وجود دارد. من یک لیست از یافتههایم را جمعآوری کردهام تا به شما در داشتن بالاترین بهرهوری ممکن کمک کنم. با یوکن همراه باشید.
من از ده سال پیش تا به امروز، از سطح ابتدایی در شغلم به مقام مدیریت ارشد ترفیع گرفتم. این ترفیع هر چقدر هم که هیجانانگیز بود اما در حقیقت فشاری را بر روی خودم حس میکردم. من احساس میکردم که زمان کافی برای انجام هر کاری که لازم بود و میخواستم انجام بدهم را نداشتم و احساس میکردم که این ترفیع خارج از تواناییام است و کاری باید در مورد آن انجام میدادم.
من شنیده بودم که کتابهای بهرهوری و بازدهی بسیار کارآمد هستند، بنابراین تصمیم گرفتم آنها را امتحان کنم. امیدوار بودم که این کتابها به من یاد دهند که چگونه در زمان کمتری کارهای بیشتری را به انجام برسانم. آن کتابها نه تنها در رسیدن به این هدفم من را یاری کردند، بلکه باعث تقویت جنبههای دیگر عملکردم نیز شدند.
1. منتظر دیگران نباشید تا برایتان موعد مقرر تعیین کنند، خودتان آنها را برای خود تعیین کنید.
دانشآموزان با سیستم ساختاری مدرسهها بزرگ میشوند و به داشتن موعد مقرر و تلاش برای اتمام کارهای خود در این مهلت مشخص عادت کردهاند. این مسئله، زمانی در که شغل خود برای انجام کارها مهلت پایانی نداشته باشیم تا مطابق آن عمل کنیم باعث مشکلاتی میشود و به دلیل اینکه هیچ اضطرابی در انجام کارها وجود ندارد معمولا تنبل میشویم؛ به همین دلیل است که دانش آموزان موفق مدرسه، در دنیای واقعی متوسط هستند، چرا که آنها زمان خاصی را برای انجام کارها ندارند، زیرا هیچکس آن را برای آنها تعیین نمیکند.
افراد موفق منتظر نمیمانند، آنها برای اهداف شخصی خود موعد مقرر تعیین میکنند در حالی که موعد مقرر خارجی (آنهایی که به شما داده میشود) به شما کمک میکند تا کارها را انجام دهید و حداقل حد و مرز داخلی را بگذرانید، آنهایی که برای خود تعیین میکنید شما را از مرزهای خود فراتر میبرند. کلید فعال بودن است.
2. زمان خود را نیز مانند حساب بانکیتان پیگیری کنید.
ما دوست داریم فکر کنیم که خودمان را خوب میشناسیم، اما زمانی که از ما خواسته شود که بگوییم در هفتهی گذشته در زمان خاصی چه کاری را انجام میدادیم، نمیتوانیم آن را به خاطر بیاوریم. زمان ارزشمندترین منبع ما است. ما باید آن را مانند حسابهای بانکی خود پیگیری کنیم، چون مانند گفتهی معروف "زمان پول است". شما همیشه میتوانید پول بیشتری را کسب کنید، اما هرگز نمیتوانید وقت تلف شده را دوباره به دست آورید.
یک ورق زمانی به منظور ثبت میزان وقت صرف شده برای انجام وظایف و حتی کارهای روزمره و شخصی خود داشته باشید، شگفتزده خواهید شد زمانی که ببینید چه مقدار از زمان خود را برای چیزهای بیهوده هدر میدهید.
3. بر نقاط ضعف خود تمرکز نکنید، بلکه بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید.
تمرین برای تقویت نقاط ضعف بسیار معمول است، اما این نباید تمرکز اصلی شما باشد. مهمترین چیز این است که ابتدا نقاط قوت خود را بهبود ببخشید. داشتن نقطهی قوت به معنای آن است که شما در حال حاضر پایه و ساختاری برای آن دارید و مهارتهای اساسی را به دست آوردهاید در غیر این صورت نقطهی قوت نخواهد بود. شما باید یک ایده جامع از آنچه را که باید بهبود بخشید را داشته باشید.
ضعفها باعث محدودیت میشوند زیرا که شما از صفر شروع میکنید و همهچیز برای شما تازه است و شناسایی راهحلها میتواند دشوار باشد، اما هنگامی که شما این نقاط ضعف را پیدا میکنید، میتوانید از نقاط قوت خود (که آن را بهبود دادهاید) استفاده کرده تا این نقاط ضعف را به یک چیز ارزشمند تبدیل کنید.
4. وظایف را براساس اهمیت آنها انجام دهید نه زمانی که آن را دریافت کردید
همهی کارها از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. همیشه از خودتان بپرسید: چه کاری باید بلافاصله انجام شود؟ به طور مرتب وظایف خود را رتبهبندی کنید و آنهایی که حیاتی را قبل از بقیهی کارها انجام دهید.
گاهی اوقات ما به اشتباه فکر میکنیم که به دلیل آنکه یک وظیفه پیشتر آمده است، مهمتر از وظایف زیر است. بعضی از وظایف حتی اگر پس از سایر کارها به وجود آیند، باید در اولویت قرار بگیرند تا به درستی به پایان برسند.
مثال: تصور کنید که قصد تقویت مهارتهای سخنرانی و ارائهی مطلب خود را دارید، بنابراین 20 کتاب پیشرفت را به منظور رسیدن به این هدف مطالعه میکنید. سپس تصمیم میگیرید کتابهایی را در مورد سریع خوانی مطالعه کنید. بهترین روش انجام این کار ابتدا خواندن کتابهای سریع خوانی بود زیرا که میتوانستید با اطلاعاتی که از این کتابها کسب کردید، کتابهای پیشرفت شخصی را سریعتر و مؤثرتر مطالعه کنید.
5. لقمهی بزرگتر از دهان برندارید.
"شما نمیتوانید تمام پیتزا را در یکزمان بخورید". در حالی که این بیانیه ممکن است به عنوان یک چالش به نظر برسد (من مطمئن هستم که برخی از شما میتوانید یک پیتزا کامل را بدون هیچ مشکلی بخورید) نکته این است که ما فکر میکنیم که میتوانیم وظایف عظیم را به تنهایی انجام دهیم. به عهده گرفتن وظایف بیش از حد در زمانی محدود میتواند دلسرد کننده و در نهایت باعث کاهش انگیزه شود.
راه حل: وظایف بزرگ را به وظایف کوچکتر، قابل هضمتر به منظور ایجاد نظم و کاهش استرس تقسیم کنید.
6. افراد باهوش میدانند چه زمانی کارها را محول کنند.
برای انجام همهی کارهای کوچک احساس مسئولیت نکنید. انجام کار بیشتر به معنی انجام بهتر آن نیست. در حقیقت، اگر وظایف زیادی برای انجام دارید احتمال بیدقتی و اشتباه کردن در انجام آنها افزایش مییابد زیرا که شما قصد دارید کارهای زیادی را همزمان به انجام برسانید. تشخیص دهید که چه وظایفی میتوانند به دیگران منتقل شوند تا شما بتوانید روی وظایف مهمتر و چالش برانگیزتری تمرکز کنید.
7. از مغز خود برای تفکر استفاده کنید نه یادآوری
اطلاعات نامحدود است و به یاد داشتن همه چیز غیرممکن خواهد بود. گفتهای معروف وجود دارد که میگوید: "شما بیشتر آنچه که اکنون میدانید، فراموش کردهاید." این گفته به این معنی است که اطلاعات فراوانی وجود دارد و حفظ آنها فقط از طریق حافظه غیرممکن است. ابزارهای مختلفی وجود دارند مانند کامپیوترها، نوت بوک ها، تلفنهای همراه و غیره که میتوانیم از آنها برای سازماندهی اندیشهها و ایدههایمان استفاده کنیم.
برای مشاهده قسمت دوم اینجا کلیک کنید
منبع: Lifehack