ماهان شبکه ایرانیان

گزیده هایی از زندگی و فضایل و سیره سیاسی حضرت زهرا (س) (۲)

اوّلین اصلی را که در سیره سیاسی حضرت شاهد هستیم رابطه عمیق و تنگاتنگ دین و سیاست می باشد، حضرت این مسأله را به همه مسلمانان اعلام داشت که دین تنها به سرنوشت آخرتی مردم دخالت ندارد، بلکه دین آن گونه که برای آخرت مردم قوانین و آموزه هایی داشته، نسبت به دنیای مردم نیز برنامه هایی دارد

گزیده هایی از زندگی و فضایل و سیره سیاسی حضرت زهرا  (س)  (2)

اصول و مبانی برگرفته از سیره سیاسی حضرت زهرا  (س)

1- رابطه دین و سیاست

اوّلین اصلی را که در سیره سیاسی حضرت شاهد هستیم رابطه عمیق و تنگاتنگ دین و سیاست می باشد، حضرت این مسأله را به همه مسلمانان اعلام داشت که دین تنها به سرنوشت آخرتی مردم دخالت ندارد، بلکه دین آن گونه که برای آخرت مردم قوانین و آموزه هایی داشته، نسبت به دنیای مردم نیز برنامه هایی دارد. و علاوه بر نقش تربیتی و هدایتی زمینه را برای حکومت دینی فراهم می سازد. در راستای این هدف، حضرت زهرا (س) بلافاصله پس از درگذشت رسول خدا (ص) نسبت به سرنوشت سیاسی مسلمانان احساس مسئولیت نمود برای به حاکمیت رساندن امام علی (ع) که بیش از همه شایستگی رهبری امت اسلامی را داشت، فعالیت های سیاسی خویش را آغاز نمود، او حکومت و سیاست را عین دین دانسته برای به وجود آوردن آن ارتباط تلاش نمود. و معتقد بود آنچه انسانهای پراکنده را می تواند به هم پیوند زند و باهم همراه سازد ولایت است. در اسلام و آموزه های دینی دین و دنیا، سیاست و دیانت، کاملاً به هم آمیخته و از همدیگر تفکیک ناپذیرند، به گونه ای که دنیا را مزرعه و کشت گاه آخرت دانسته است.[1] و در واقع هیچ کاری از نظام کلی و طرح دین بیرون نیست. در اسلام رابطه دین و سیاست یک رابطه منطقی و ماهوی است، دین و سیاست ملازم همدیگرند، در عرصه سیاست و قلمرو دین مشترکانی وجود دارد که این دو را در هدف و دیگر سلسله مسایل مهم اجتماعی، مثل ضرورت تشکیل حکومت، اجرای حدود، تأمین امنیت اجتماعی، به هم مرتبط می سازد. تشکیل حکومت اسلامی در مدینْه النبی پس از هجرت رسول خدا (ص) و تشکیل سپاهی از مهاجر و انصار و فرستادن مبلغان در قلمرو حکومت اسلامی به وسیله آن حضرت، واضح ترین دلیل بر همبستگی دین و سیاست است. حضرت زهرا (س) بلافاصله پس از درگذشت رسول خدا (ص) به جای اینکه به عنوان یک زن مصیبت دیده، گوشه عزلت را برگزیده در فراق پدرش اشک ماتم بریزد، در متن اجتماع وارد گردیده و با رفتن به خانه های مهاجر و انصار[2] برای برگرداندن خلافت به جایگاه اصلی آن تلاش ورزید.

اگر حضرت دیانت را منحصر به مسایل فردی و عبادی می دانست و هیچ کاری به حکومت و اداره امور سیاسی مردم نمی داشت، هیچ یک از رنج ها و گرفتاری ها و مصیبت های که بر او وارد آمده است وارد نمی آمد. این مسأله از نظر تاریخی مسلم است که هجوم دستیاران خلیفه به بیت حضرت زهرا  (س) در واکنش به تجمع مخالفین سقیفه در خانه حضرت زهرا (س) بوده است.[3] حضرت زهرا (س) تا واپسین لحظات زندگی خود نسبت به سیاست و حکومت و رهبری مردم تلاش ورزید و پیوند بین سیاست و دیانت را وظیفه خود دانست؛ او حتی در بستر مرگ نیز از تلاش های سیاسی دست برنداشت و با وصیت سیاسی خود مبنی بر مخفی بودن مراسم تکفین و تدفین و همچنین پنهان بودن محل دفن او[4] فعالیت های سیاسی خود را رنگ ابدیت بخشید. او مانند رسول خدا (ص) سعی در ایجاد زمینه برای هدایت خلق و سپردن سرنوشت آنان به شایستگان واقعی برآمد. از دیدگاه زهرا (س) دین زمانی می تواند در زندگی مردم نمود یافته و مردم به آن پایبند باشند که در سایه حاکم و زمامدار الهی زندگی نمایند، اگر حاکم و زمامدار جامعه انسان عادل و شایسته نباشد، نه تنها به دین و شریعت و برنامه های آن عمل نمی گردد که دین بازیچه دست آنها قرار می گیرد، به این جهت است که زهرا (س) مرضیه آنگاه که می بینید امام علی (ع) را از خلافت و رهبری امت کنار زده اند و فردی را که هیچ گونه شایستگی آن را ندارد به جای او نهاده اند، مردم را به شدت سرزنش نموده و آن را زیان آشکار و جبران ناپذیر دانست،[5] زیانی که برای همیشه وزر و وبال آن دامنگیر جامعه اسلامی شد و حاکمان بعدی نیز پیوسته دین را بازیچه هواهای نفسانی خویش قرار دادند. بر اثر بی توجهی به تفکر و اندیشه های سیاسی حضرت زهرا (س) کار به جای رسید که معاویه بن ابی سفیان علناً تفکر جدایی دین از سیاست را مطرح نمود، او پس از صلح با امام حسن (ع) و تکیه بر حکومت تفکر ضد دینی خویش را چنین ابراز نمود: من با شما نجنگیدم که نماز بخوانید و روزه بگیرید، حج نموده و زکات دهید، شما خود این کارها را می کنید، بلکه با شما جنگیدم تا بر شما حکم روایی نمایم.[6] یزید فرزند معاویه پس از به شهادت رساندن امام حسین (ع) و یاران او در شعر معروف خود هدف از حکومت خویش را انتقام از کشته های عصر جاهلیت که به وسیله مسلمانان کشته شده بودند، اعلام نمود.[7] و این دقیقاً چیزی بود که حضرت زهرا (س) آن را نتیجه بی توجهی به امامت و رهبری دینی می دانست که از اصول پیش رفته سیاسی اسلام است. عمده دلیل بر رابطه سیاست و دیانت در سیره سیاسی حضرت سخنان او در مسجد رسول خدا (ص) می باشد، او همان گونه که به مسایل دینی پرداخت و از نماز و روزه و حج و زکات سخن به میان آورد و از فلسفه آنها سخن گفت، به خلافت و امامت پرداخت سپس به سفارشات رسول خدا در این مورد اشاره و به مقام و جایگاه رهبری در اسلام اشاره کرد و ویژگی های ان را برای مردم بیان کرد.

به تعبیر کوتاه اینکه توازن مسایل سیاسی و دینی در سخنان آن حضرت گویای رابطه سیاست و دیانت در سیره سیاسی آن حضرت می باشد.

2-قاطعیت در مسیر حاکمیت حق

دومین اصل از اصول سیاسی حضرت که در سیره سیاسی او کاملاً مشهود است اصل قاطعیت و انعطاف ناپذیری آن حضرت در مسیر حاکمیت حق می باشد، او با تمام توان از اهداف و آرمان های ناب و اصیل دینی که برخاسته از قرآن و سنت رسول خدا (ص) بود، دفاع نمود و مانند پدرش رسول خدا (ص) و همسرش علی بن ابی طالب در ادای تکلیف هیچ گونه سستی نورزید و مصلحت اندیشی بر سر اصول سیاسی اسلام نکرد. تاریخ مبارزات سیاسی حضرت نشان می دهد که حتی یک مورد را نمی توان یافت که حضرت از آرمان های خویش دست برداشته از راه سازش با دشمنانش برآمده باشد، بلکه حضرت قاطع و مصمم و با قبول انواع فشارها و تهدیدها و شکنجه ها در راه نیل به اهداف خویش حرکت نمود، بر اثر همین قاطعیت و انعطاف ناپذیری حضرت بود که توانست مخالفین اش را به زانو درآورد و آنان را وادار ساخت روش برخوردشان را با زهرا (س) تغییر دهند. ابوبکر و دستیارانش تصمیم گرفتند از زهرا (س) که بر اثر رنج ها و بیماری در بستر افتاده بود عیادت نمایند و بدین طریق، ضمن دل جویی از زهرا (س) و پرده پوشی بر رفتارهای گذشته خویش در برابر حضرت، قدرت و حکومت خویش را مشروعیت بخشیده تلاش های سیاسی حضرت زهرا (س) را خنثی سازند. اما بینش عمیق و چشمان تیزبین زهرا (س) مانع از آن گردید که آنان به اهداف خویش دست یافته بر او پیروز گردند، حضرت ابتدا با عدم پذیرش آنان مشروعیت آنان را زیر سؤال برد و با اظهار تنفر و انزجار از آنان که خود را خلیفه رسول خدا (ص) در میان مردم جا زده بودند و این عنوان را با خود یدک می کشیدند، ضربه سختی بر اعتبار و وجهه سیاسی آنان وارد نمود و این سؤال را در اذهان توده مردم ایجاد نمود که ابی بکر چگونه خود را خلیفه و جانشین رسول خدا (ص) می داند، در حالی که فاطمه زهرا (س) تنها یادگار بجا مانده از رسول خدا (ص) بر او خشمگین و از او ناراضی می باشد، به گونه ای که تا آخرین لحظات زندگی از سخن گفتن و رویارویی با او ابا دارد آنان ناچار به امام علی (ع) متوسل شدند، حضرت زهرا (س) آنگاه که با وساطت علی (ع) رو به رو گردید، ضمن اطاعت پذیری خویش از ولایت، آنان را به حضور پذیرفته، سپس خطاب به آنان فرمود: آیا اگر حدیثی از رسول خدا (ص) برایتان بخوانم که آن را بدانید، به آن عمل می کنید؟ گفتند: آری. فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا از رسول خدا (ص) نشنیده اید که فرمود: رضایت فاطمه، رضایت و خوشنودی من است و خشم فاطمه خشم من است، هر کس فاطمه دخترم را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته است و هر کس فاطمه را خشنود سازد، مرا خشنود کرده و هر کس فاطمه را به خشم درآورد، مرا به خشم آورده است آنان گفتند: آری این فرمایش را از رسول خدا (ص)شنیده ایم. سپس حضرت فرمود: همانا خداوند و فرشتگان را شاهد و گواه می گیرم که شما مرا به خشم آورد و از خود خشنود نساخته اید، هرگاه رسول خدا (ص) را ملاقات کنم، از شما به آن حضرت شکایت خواهم کرد.[8] حضرت صدیقه طاهره با بیان این حدیث از رسول خدا (ص) و اقرار گرفتن از خلیفه که آن را از پیامبر  (ص) شنیده است، او را محکوم نمود و خلیفه را که می خواست از عواطف زنانگی زهرا (س)سود جسته و با رفتار به ظاهر عاطفی خویش حضرت را در برابر خود تسلیم نماید، مغلوب ساخت. رمز موفقیت و پیروزی زهرا (س) را در این نکته می توان یافت که حضرت زهرا (س) قاطع و مصمم در پی رسیدن به اهداف خویش حرکت نموده در برابر انواع توطئه ها و دسیسه ها ایستاده دست به افشاگری زد، او از قدرت و هیمنه خلیفه هراس بدل راه نداده با شجاعت تمام در جمع مردم خلیفه و دستیارانش را مخاطب قرار داده فرمود: بر غیر شتر خویش داغ زدید، به آبشخوری که حق دیگری بود وارد شدید.[9] مقام خلافت و ولایتی را که حق دیگری بود تصاحب نمودید.

3- زمان شناسی در حرکت های سیاسی:

از اصول که در سیره سیاسی حضرت به عنوان الگو و قابل استفاده است زمان شناسی آن حضرت است. مقصود از زمان مفهوم لغوی و فلسفی آن نیست تا این مسأله پیش آید که زمان امری است وجودی یا عدمی و سایر مباحثی که در تعریف زمان مطرح شده بلکه مقصود موقعیت تاریخی جامعه و شرایط و مقتضیات زمانی حاکم بر آن است. اهمیت زمان و زمان شناسی به گونه ای است که هرگونه بی توجهی و غفلت از آن بسیاری از حرکت ها از جمله حرکت های سیاسی را با شکست و ناکامی مواجه ساخته راه های پیروزی را مسدود می نماید. امام علی (ع) در اهمیت زمان و زمان شناسی فرمود: آنکه از زمانه ایمن نشنید خیانت آن بیند.[10]

برهه های گوناگون تاریخ ویژگی ها و قوانین خاص خود را دارد که تنها با در نظر گرفتن آن خصوصیات و رعایت آن قوانین می توان به موفقیت امیدوار بود و نتیجه عدم توجه به آن جز شکست و ناکامی نیست. در زندگی سیاسی و سیره سیاسی حضرت زهرا (س) نمونه های فراوان از زمان شناسی و آگاهی آن حضرت به زمان و توجه به نقش و موقعیت زمان را مشاهده می نماییم. او آنگاه که خواست بر علیه خلیفه اعتراض نماید، به منزل او نرفت، بلکه مسجد را که مرکز تجمع و محل تصمیم گیری مسلمانان بود برگزید و آنگاه که مردم در آن جمع بودند اعتراض خویش را به گوش خلیفه رساند.[11] نمونه دیگر از زمان شناسی حضرت، سخنان شورانگیز او در جمع زنان مدینه است، معمولاً موقعیت حضرت ایجاب می کرد که او از دردها و رنج های جسمی خود سخن می گفت و از وضعیت رنجور خویش سخن به میان می آورد، ولی بینش و درایت سیاسی و زمان شناسی حضرت او را واداشت که از این موقعیت و فرصت به دست آمده کمال استفاده را ببرد، وقتی زنان مهاجر و انصار از وضعیت جسمی او پرسیدند او شرح حال خود را بهانه قرار داده دست به افشاگری زد و از این طریق اهداف و آرمان های سیاسی خویش را دنبال نموده و سخنان خود را به مردم مدینه رساند.[12] در برخورد با خلیفه و دستیارانش آنگاه که از او عیادت نمودند نمونه مهم زمان شناسی حضرت است، آنان که خواستند با اندک دلجویی از حضرت بر تمامی ناروایی ها و ظلم و ستم های خویش بر او چشم پوشی نمایند و از این طریق آنها را پنهان سازند، ولی در مقابل، بینش و درایت و زمان شناسی حضرت مانع گردید که آنان به هدف خویش نایل آیند، تنفر و انزجار حضرت آنان را برای همیشه ناکام نهاد.[13] از نمونه های مهم در زمان شناسی حضرت که قیام او را جاودانه ساخت، وصیت حضرت مبنی بر مخفی بودن مراسم تشییع و تدفین و پوشیده ماندن مزار اوست[14] او با این موضع برای همیشه مشروعیت ابی بکر را زیر سؤال برد و این سؤال همیشه در حافظه تاریخ نقش بسته است که چرا یگانه دختر و تنها یادگار رسول خدا (ص) مخفیانه به خاک سپاریده شد و کسی که خود را جانشین پدر او می خواند در مراسم تشییع او شرکت نکرد و چرا مزار او برای همیشه پنهان است؟!

4- تلاش بر جداناپذیری قرآن و اهل بیت

اهل بیت در فرهنگ و بینش شیعه مقام و جایگاه خاصی دارد به گونه ای که آنها را معصوم دانسته گفتار و کردار و سیره آنان را همانند رسول خدا حجت می دانند و آنان را پس از رسول خدا مجریان و حافظان و مفسران قرآن می دانند، بر این اساس هرگونه جدایی میان این دو را موجب ضلالت و گمراهی می دانسته اند. رسول خدا (ص) بر اساس فرمایش معروف رابطه قرآن و عترت را این گونه بیان داشته است: من دو امانت گرانبها و ارزشمند را در میان شما باقی می گذارم که یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیت و خاندان من است؛ این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نخواهد شد اگر به این دو تمسک جوئید گمراه نمی شوید.[15] قرآن مجموعه قوانین آسمانی اسلام است که عمل به آن ضامن بهروزی و نجات انسانها می باشد و از طرفی تفسیر و تأویل قرآن را باید کسانی به عهده بگیرند که با زبان و فرهنگ وحی آشنا باشند، به همین سبب به باور شیعه بایست افراد واجد صلاحیت برای تفسیر و تأویل کتاب آسمانی از سوی رسول خدا (ص)معرفی شوند؛ قرار گرفتن عترت در کنار قرآن به لحاظ نیاز کتاب آسمانی و تشریح اهداف و مقررات آن است[16] آنان هستند که می توانند تفسیر درست از قرآن و دین ارائه نموده مردم را در راه راست و مسیر هدایت رهنمون سازند. دقت و توجه به عنوان حدیث  (نبوی) نشان می دهد که تفکیک و جدایی بین قرآن و عترت و عمل به قول و برداشت کسانی که به رموز قرآن آشنایی ندارند، جز ضلالت و گمراهی نتیجه به بار نخواهد آورد. اینکه رسول خدا قرآن و عترت را به عنوان دو امانت گرانبها در کنار هم قرار داده است، بیانگر آن است که حرکت هر دو در یک مسیر و به خاطر یک هدف است، یکی قانون آسمانی و دیگری مفسران و مجریان و حامیان آن هستند، بدین جهت است که جدا شدن و فاصله گرفتن و انحراف از عترت مایه گمراهی و هلاکت خواهد بود.[17] همزمان با رحلت رسول خدا، تِز و تفکر: {قرآن ما را بسنده است و با وجود آن به چیزی دیگری نیاز نداریم}بر تفکرات و بینش دینی مردم استیلا یافت و از آن پس همه تلاش ها و کوشش ها در این مسیر ادامه یافت و تفسیرها و تأویل های شخصی و سلیقه ای از دین رونق گرفت و سرآغازی شد برای انحطاط و انحراف مسلمین![18] صدیقه طاهره (س) در آغازین لحظه های این تفکر به پا خواست و از تفکر دینی قرآن در کنار عترت که طرح اصلی آن از رسول خدا (ص) بود، دفاع نمود. او در موارد مختلف به نیاز جامعه اسلامی به عترت در کنار قرآن به عنوان مفسر و مبین آن اشاره نموده این مسأله را به مردم گوشزد نمود. او در سخن فرمود: آیا شما به عموم و خصوص قرآن از پدرم و پسر عمویم علی آگاه تر و داناترید.[19] از این طریق نیاز مردم را به اهل بیت در شناخت قرآن و دین بیان نمود، او دوری اهل بیت از صحنه سیاسی اجتماعی مردم را بزرگ ترین خسارت دانسته[20] بدین وسیله مقام و جایگاه دینی آنان را در جامعه اسلامی روشن ساخت.

او در موارد جنبه هدایت گرانه امام را یادآوری نموده فرمود: وای بر شما! آیا کسی که مردم را به سوی حق هدایت و رهنمون می سازد سزاوار پیروی و فرمانبری است؟ یا کسی که نمی تواند مردم را هدایت کند بلکه خود نیاز به رهبر و راهنما دارد؟[21]

در واقع او علاوه بر تأکید بر شایستگی های علی بن ابی طالب به نحوه و چگونگی حکومت بر مسلمانان تأکید داشت و معتقد بود که امامت و رهبری همانند نبوت منصبی الهی است. این باور حضرت زهرا (س) از مهم ترین اصول سیاسی شیعه گردید، شیعیان معتقدند که امامت ادامه نبوت است، پس آنچنان که خداوند سبحان کس یا کسانی را از میان بندگان خود بر می گزیند و او را با معجزاتی که چون نص از جانب خداوند است تأیید می کند. همچنین برای امامت نیز هر که را بخواهد برمی گزیند و به پیامبرش دستور می دهد امامت او را با نص خاص تصریح نماید و او را برای انجام وظایف رهبری مردم پس از رسول خدا منصوب نماید.[22] امام رضا (ع) در سخنان طولانی پیرامون نقش و جایگاه امامت فرموده است: امامت جایگاه انبیا و اِرث اوصیا است، امامت خلافت از طرف رسول خدا (ص) و مقام امیرالمومنین و میراث حسن و حسین (ع) است. به راستی امامت زمام دین و نظام مسلمین و عزت مؤمنین است، امامت بنیاد پاک اسلام و شاخه با برکت آن است، به وسیله امامت نماز و روزه و زکاتْ و حج و جهاد درست می شود... امام ماه تابنده و چراغ فروزنده و نور برافروخته و ستاره راهنما در تاریکی شب ها و بیابان های تنها و گرداب دریاها است، امام آب گوارای است برای تشنگی و رهبر به حق و نجات بخش از نابودی است. . . امام امین خدا در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفه او در بلادش و دعوت کننده به سوی خدای عزوجل و دفاع کننده از حقوق خداست.[23] شیعه با این رویکرد به امامت و لزوم بودن عترت در کنار قرآن نگاه می کند و از نظر آنان امامت و ولایت صرفاً خلافت و امارت ظاهری نیست، بلکه خلافت و جانشینی کلی خداوند است که ولایت تشریعی از آثار این ولایت است... امام انسان کامل الهی است که به جمیع نیازمندی های مردم و صلاح فساد آنان آگاهی دارد. او امانت دار احکام و اسرار الهی است و از همه گناهان و خطاها پیراسته است او در ارتباط با عالم اعلا و صراط مستقیم الهی است او حجت خدا بر بندگان و واجب الاطاعْه است، او عهده دار هدایت انسانها به سوی کمالات معنوی می باشد.[24] صدیقه طاهره (س) با این نگاه به اهل بیت و رهبری آنان در جامعه توجه داشت و دوری آنان را موجب به خطر افتادن همه دستاوردهای رسالت دانست و تمام تلاش های او بر این بود که مردم را به این مسأله آگاه سازد، آیات قرآنی که حضرت در موضع گیری خود در برابر خلیفه و دستیارانش به آن استدلال نموده اهمیت و جایگاه اهل بیت: را در جامعه و لزوم آنان را در کنار قرآن به خوبی تحلیل و دیدگاه خود را ابراز نموده است. استدلال حضرت به این آیات[25] جای تأمل و دقت دارد و اینکه حضرت خلیفه و دستیارانش را از مصادیق این آیات دانسته است!

1-أَلاَ فِی الْفِتْنَة سَقَطُوا وَ إنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ؛[26] آگاه باش که آنها خود به فتنه در افتادند و دوزخ همانا به آن کافران احاطه خواهد دانست.

2- بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلاً؛[27] ظالمان که به جای خدا شیطان را برگزیدند بسیار بد مبادله کردند.

3-وَ مَن یبْتَغِ غَیرَ الْإسْلاَمِ دِیناً فَلَن یقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الاَّخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛[28] هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست.

4-و ما مُحمَّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکمْ وَ مَن ینْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیهِ فَلَن یضُرَّ اللّهَ شَیئاً وَ سَیجْزِی اللّهُ الشَّاکرِینَ؛[29] محمد (ص) نیست مگر پیامبری از طرف خدا که پیش از او نیز پیامبرانی بودند و از این جهان درگذشتند اگر او نیز به مرگ یا شهادت درگذشت، باز شما به دین جاهلیت خود رجوع خواهید کرد، پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید و خود را به زیان انداخته و هر کس شکر نعمت دین گذارد و در اسلام پایدار ماند البته خداوند جزای نیک اعمال به شکر گذاران عطا خواهد کرد.

5- أَ لاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَکثُوا أَیمَانَهُمْ؛[30] آیا با قومی که عهد و پیمان خود را شکستند... کارزار نمی کنید.

6- إن تَکفُرُوا أَنتُمْ وَ مَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإنَّ اللَّهَ لَغَنِی حَمِیدٌ؛[31] اگر شما و همه اهل زمین یک مرتبه کافر شوید خدا از همه بی نیاز است.

7- وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ ینقَلِبُونَ؛[32] آنانی که که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفر گاهی و دوزخ انتقامی بازگشت می کنند.

8- أَلاَّ ذلِک هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ؛[33] این همان زیان است که بر همه آشکار است.[34] ملاحظه می گردد که صدیقه طاهره آیات را که عناوینی: چون سقوط در فتنه، کافران، زیانکاران، برگشت به عقب و بازگشت به آئین جاهلیت، نقض عهد و پیمان، ظالمان، زیان آشکار! را بکار برده است، حال اگر قدری در تحلیل و جزئیات این مسأله جانب احتیاط را برگزیده از تفصیل مطلب خودداری نمائیم، ولی آنچه قدر مسلم اینکه: حضرت همه این مطالب را زمانی اظهار نمود که پس از رسول خدا (ص) اهل بیت آن حضرت که در رأس آنان امام علی (ع) قرار داشت از صحنه سیاسی و رهبری امت کنار نهاده شده بود و میان قرآن و اهل بیت جدایی افکنده بودند به نظر می رسد بیان مقام و جایگاه دینی و معنوی اهل بیت و لزوم بودن آنان در کنار قران به عنوان مفسران و حامیان آن به گونه ای که به عنوان رکن و پایه شریعت شمرده شده است از مهم ترین تلاش های فکری و سیاسی حضرت زهرا می باشد؛ او با معرفی امام علی (ع) به عنوان دانا به عموم و خصوص قرآن و شخصیتی آگاه به امور دینی و دنیایی مردم، فلسفه بودن آنان را در کنار قرآن تبیین نمود و آشکار ساخت که رهبری جامعه علاوه بر آگاهی به امور دنیای مردم نیازمند آگاهی به امور آخرتی است که آنان را در هر دو نشئه دنیا و آخرت رهبری کند و سعادتمندی آنان را در آخرت نیز فراهم سازد. از این رو می توان گفت این مسأله از مهم ترین استراتژی های حضرت زهرا (س) نسبت به امامت و رهبری جامعه است که حضرت در موضع گیری های سیاسی خویش ابراز نمود. امروزه شیعیان با این رویکرد به اهل بیت توجه دارند و با این دیدگاه است که اعتقاد به امامت و رهبری آنان را جز اصول دین شمرده اند زیرا با دوری از آنان نمی توانیم اسلام و شریعت را به صورت حقیقی و واقعی آن بشناسیم، طبیعی است که چنین رویکرد به اهل بیت: و امامت آنان جز اصول دین قرار گیرد که نخستین بار پس از درگذشت رسول خدا (ص) به وسیله حضرت زهرا (س) مطرح و به دفاع از آن پرداخته شد.

5- فرهنگ شهادت طلبی

از دیگر اصول فراهم آمده در باورهای شیعی ظلم ستیزی و فرهنگ شهادت طلبی که این مهم از رفتارهای حضرت زهرا (س)نمایان است. تاریخ پرفراز و نشیب هزار و چند صد ساله تشیع نشان می دهد که آنان همیشه در مبارزه با ظلم و ستم پیشتاز بوده و فرهنگ ظلم ستیزی از کارنامه درخشان آنان است. آنان در این مسیر از همه چیز خویش گذشته و حتی با نثار جان به دفاع از اسلام پرداخته و فرهنگ شهادت طلبی را به وجود آورده اند. واقعه حماسی و همیشه جاوید کربلا و عاشورا از مهم ترین نمونه های این فرهنگ در تاریخ تشیع است که تردیدی در تأثیرپذیری آن از فرهنگ فاطمی نیست، زیرا که نخستین بار در تاریخ تشیع فرهنگ شهادت طلبی و ایثار جان در راه پاسداری از دین و دستاوردهای اصیل شریعت به وسیله صدیقه طاهره (س)شکل یافت، او با قربانی نمودن فرزندش محسن (ع)[35] به دفاع از ولایت پرداخت و خود نیز در این مسیر قربانی گردید.[36] آنچه بر شمردیم نمونه های از اصول و سیره سیاسی حضرت زهرا (س) بود که می تواند برای مسلمانان الگو قرار گیرد و بر اندیشمندان مسلمان است که با بررسی عمیق سیره و رفتار فاطمی هر چه بیشتر مردم و جامعه را با سیره و فرهنگ فاطمی آشنا سازند و از گلستان زندگی او بهره گیرند.

خاتمه و نتیجه:

حضرت صدیقه طاهره (س) پس از تشکیل سقیفه به دفاع از امام علی (ع) بر خواست، دفاع او از امام نه به انگیزه های مادی یا عاطفی که به این جهت بود که امام علی (ع) را به دستور خدا و رسول (ص) او امام و رهبر امت می دانست و بدین جهت بارها به حدیث شریف غدیر برای حقانیت ولایت امام علی (ع)اشاره نمود و در واقع قیام و مبارزات حضرت زهرا (س)برگرفته از کتاب خدا و سنت رسول خدا (ص)بود. حضرت صدیقه طاهره (س) از راه ها و فرصت های مختلف به دفاع و حمایت از امام علی (ع) بر خواست او ابتدا از توطئه ها و دسیسه های که برای بر کناری امام صورت گرفته بود پرده برداشت و دست به افشاگری زد و توانست چهره های نفاق را به مردم معرفی نماید. حضرت زهرا (س) در ادامه در دفاع از امام علی (ع) روی سوابق درخشان و خدمات بی نظیر او در راه اسلام انگشت نهاد و ضمن بر شمردن فضایل ذاتی و اکتسابی امام و مقایسه او با دیگران شایستگی او را برای خلافت تثبیت نمود. و نیز با نشان دادن تصویری از حکومت امام علی (ع) مردم را به سوی آن حضرت توجه داد و همچنین به خطرات و انحرافات و بدعت های که در آینده اتفاق افتاد مردم را هشدار داد و با موضع گیری های صریحش برای دفاع از ولایت و جانشینی علی  (ع) به رابطه بین سیاست و دیانت تاکید نموده و با قاطعیت و انعطاف ناپذیری در مسیر حاکمیت حق با تمام توان، از اهداف و آرمان های ناب و اصیل دینی که برخاسته از قرآن و سنت رسول خدا (ص) بود، دفاع نمود و مانند پدرش و همسرش علی بن ابی طالب در ادای تکلیف هیچ گونه سستی نشان نداد و بر سر اصول سیاسی اسلام مصلحت اندیشی نکرد. از اصول که در سیره سیاسی حضرت به عنوان الگو قابل استفاده است زمان شناسی آن حضرت است. و همچنین قاطعیت در مسیر حق و تاکید آن حضرت بر عدم جدایی قرآن و عترت و همچنین فرهنگ شهادت طلبی که با قربانی نمودن فرزندش محسن و شهادت خودش، این فرهنگ را ترویج نمود...

پی‏نوشت‏ها و منابع و مآخذ

محمد بن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، قم انتشارات علامه، بی تا، ج3، ص 353؛ امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، بیروت دارالمعرف، 1399 ه، ص 154؛ برخی از علمای شیعه ولادت آن حضرت را در سال دوم بعثت نیز ذکر نموده اند.

2-عبدلملک بن هشام، السیره النبویه، قم، مکتبه المصطفی، 1355 ج1، ص 257- -

3-همان ص202؛ علی بن محمد بن صباع مالکی، الفصول المهمة، نجف، دارالکتب التجاری، بی نا، ص150.

4اّ نَّا أَعْطَینَاک الْکوْثَر َفَصَلِّ لِرَبِّک وَ انْحَرْ إنَّ شَانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ؛ سورة کوثر، آیه 3 - 1

5-علی بن عساکر، تاریخ دمشق الکبیر، بیروت، دار لاحیاء التراث العربی، 1421ه، چاپ اول، ج2، ص 69

6- عباس، قمی، بیت الاخزان، ترجمه محمد، محمدی اشتهاردی قم، انتشارات ناصر، بی تا، ص 18

7 لما عرج بی الی السماء أخذ بیدی جبرئیل فادخلنی الجنْ فناولنی من بها فأکلته فتحول ذالک نطفَةً فیصلبی فلما اهبطت الی الارض واقعت خدیجة فحملت بفاطمة (س) ففاطمة حوراء انسیة و کلما اشتقت الی رائحة الجنة شممت رائحة ابنتی فاطمة صدوق، محمد بن علی، التوحید، تهران، مکتبة الصدوق، 1398 ص 118؛ امالی صدوق، تهران، کتابخانه اسلامیه، 1362 ش، ص 461؛ مناقب، همان، ص 335، محمد بن جریر طبری، دلایل الامام، قم، منشورات الرضی 1363 ه، چاپ سوم، ص 53

8 لما ولدت فاطمه (علیهاالسلام) اوحی الله عزوجل الی ملک فانطلق به لسان محمد (ص) فسماها فاطمة علی بن عیسی، اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالکتب الاسلامیه، 1401 ه، ج2، ص 89-

9- انّما سمیت فاطمة، فاطمة صلوات الله علیها لان الله فطم من احبها من النار محب الدین طبری، ذخایر العقبی، قاهره، کتابخانه قدس، 1365ه، ص 26-

10- یا فاطمة اتدرین لم سمیت فاطمة؟ فقال علی یا رسول الله لم سمیت؟ قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار؛ سلیمان قندوزی، ینابیع المودة، ناشر، دارالاسوة، 1416 ه، بی جا، ج2، ص 320؛ ذخایر العقبی، ص 26-

11- لفاطمة (سلام االله علیها تسعة اسمآء عند الله عزوجل: فاطمه، و الصدیقة، و المبارک، و الطاهره، و الزکیه و الراضیه، و المرضیه، و المحدثه، و الزهرا. اعلام الوری، ص 148-

12- کان وجهها یزهر لامیرالمؤمنین  (ع) من اول النهار کالشمس الضاحی و عند الزوال کالقمر المنیر و عند غروب الشمس کالکوکب الدری، بحار الانوار، مجلسی بیروت، دارالتعارف، 1421 ه، ج18، ص 18

13- ینابیع الموده، ج 2 ص 320

14- النهایه، ج1، ص 94-

15- سمیت فاطمة محدّثه لان الملائک کانت تهبط من السماء فتنادیها کما کانت تنادی مریم بنت عمران فتقول: یا فاطمة ان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین یا فاطمة اقنتی لربک و تحدثهم و یحدثونها دلایل الامامة، ص 11

16- کشف الغمة، ج 2، ص 88-

17- مناقب، ج2، ص 71-

18- و انی انتظر بها القضاء؛ عبدالرحمن، سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، نجف، مطبعه علمیه، 1369 ص316؛ ذخایر العقبی، ص 29-

19- مناقب، ج3، ص345، دلایل الامامْ، ص 14، کشف الغمه، ج 2، ص 398؛ مرتضی حسینی فیروزآبادی، فضایل الخمسْ قم، مجمع جهانی اهل بیت، 1422 ه، چاپ اول،

20- ابن ابی الحدید، معتزلی، شرح نهج البلاغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1385 ه، چاپ دوم، ج 9، ص 193- دلایل الامامْ، ج 2، ص11؛ کشف الغمْ، ج 2، ص 75؛ مناقب، ج 3، ص 357-

21- محمد بن حسن طوسی، الامالی، قم، دارالثقافْ، 1414 ه، چاپ اول، ص 258-

22- الموفق، خوارزمی، مناقب خوارزمی، قم، مؤسسه النشرالاسلامی، 1411 ه ق، چاپ دوم، ص 256-

23- محمد بن محمد ابن نعمان، مفید، الارشاد، ترجمه هاشم رسولی محلاتی، تهران نشر فرهنگ اسلامی1378ش، ج 1، ص 66؛ عبدالله بن مسلم، ابن قتیبه، المعارف، قم شریف الرضی، 1415 ه، چاپ اول، ص210-

24- دلایل الامامة، ص 45؛ یوسف شامی، الدرالنظیم، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1420 ه، چاپ اول، ص 485

25- برای اطلاع بیشتر رجوع شود به کتابنامه حضرت زهرا (س) نوشته اسماعیل خویی زنجانی.

26 سوره احزاب، آیه 33

27- اللهم هؤلاء اهل بیتی اللهم اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، قالت ام سلمة: فانا معهم یا نبی الله؟ قال: انت علی مکانک و انک علی خیر؛ جلال الدین، سیوطی، الدر المنثور، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، 1421 ه، چاپ اول، ج 6، ص 532؛ نافع بن حمراء گوید: رسول خدا را دیدم که به مدت هشت ماه صبحگاهان هنگام نماز صبح هر گاه از جلو در فاطمه عبور می کرد می فرمود: سلام و رحمت و برکات خدا بر شما ای اهل بیت، هنگام نماز است و این آیه را تلاوت می نمود. کشف الغمْه، ج 2، ص 83؛ الامالی، ص 139-

28- همان، ص 334 - 259؛ اختصاص مفید، ص 113؛ محم ابن محمد مفید، الاختصاص، قم، مکتبة بصیرتی، بی تا، ص 112-

29- یغضب لغضبک و یرضی لرضاک. علی بن ابی بکر، هیثمی، مجمع الزوائد، بیروت، دارالفکر، ج 9، ص 328؛ مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 225؛ کشف الغمه، ج 2 ص 84؛ متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرسالة 1399 ه، ج 12، ص 111؛ الحافظ سلیمان ابن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، دارالاحیأ التراث العربی، بی تا، بی جا، ج 1، ص 108؛

  1. فانما ابنتی بضعة منی یریبنی ما رابها و یؤذنی ما اذاها، ایضاً فاطمة بضعة منی یؤذینی ما اذاها. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم؛ الریاض، دارالمغنی، 1419 ه، 2 جلدی، ص 1329؛ صحیح بخاری، بیروت دار الاحیاء الترات العربی، 1422 ه، 2 جلدی ص 666؛ ابی نعیم احمد، اصفهانی، حلی الاولیأ، بیروت، دارالفکر، 1416 ه، ج 2، ص 40؛ کشف الغمه، ج 2، ص 93؛ ابوسعید، واعظ خرگوشی، شرف النبی، ترجمه نجم الدین محمود راوندی تصحیح محمد روشن، تهران: انتشارات بابک، 1361 ش.

31- عبدالحسین، امینی، فاطمة الزهرا، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1362 ش، چاپ اول، ص 118-

32- یاعلی! اما علمت ان ملائکه سائرة فی الارض یخدمون محمداً و آل محمد الی ان تقوم الساعة دلایل الامامة، ص 49، ترجمه بیت الاحزان، ص 39-

33- مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 337؛ دلایل الامامه، ص 48-

34- ترجمه بیت الاحزان، ص 139؛ مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 339-

35- بیت الاحزان، ص 253 - 252-

36- الدر التنظیم، ص 456؛ محمد، صدوق، علل الشرابع، بیروت، دار احیاء التراث العربی 1385 ه، چاپ دوم، ص 182-

37- عبدالحسین، امینی، الغدیر، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، 1416 ه، چاپ اول، ج 5 ص 77 67

38- وَ اذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکة یا مَرْیمُ انَّ اللّهَ اصْطَفَاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفَاک عَلَی نِسَاء الْعَالَمِینَ یا مَرْیمُ اقْنُتِی لِرَبِّک وَ اسْجُدِی وَ ارْکعِی مَعَ الرَّاکعِینَ؛ آل عمران، آیات 42 و 43

39- وَ امْرَأَتُهُ قَائِمَة فَضَحِکتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإسْحَاقَ وَ مِن وَرَاء اسْحَاقَ یعْقُوبَ قَالَتْ یا وَیلَتَی أ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذَا بَعْلِی شَیخاً انَّ هذَا لَشَیءٌ عَجِیبٌ قَالُوا أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَة اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکمْ أَهلَ الْبَیتِ اًّنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ هود آیات73- 71-

  1. وَ أَوْحَینَا إلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ قصص، آیه 7-

41- مناقب آل ابیطالب، ج 3، ص 337-

42- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسْه الوفأ، 1403 ق، چاپ دوم، ج 43، ص 80؛ عوالم العلوم، قم، مؤسسْه الامام المهدی، 1411، چاپ دوم، ج 11، ص 58-

43- دلایل الامامة، ص 28

44- ویحک اطلبیها فانها تعدل عندی حسناً و حسینا، دلایل الامامة، ص 1؛ از این حدیث می توان اهمیت و حفظ و احترام احادیث و سخنان رسول خدا (ص) در نزد حضرت فاطمه فهمید و اینکه سخنان رسول خدا (ص) تا چه اندازه در نزد او از قداست و احترام بر خور دار بود. حال می توان با این داستان نقل شده از عایشه آن را مقایسه کرد که گفت پدرم پس از رسیدن به خلافت روزی دستور داد احادیث نوشته از رسول خدا  (ص) را نزد او آورم و سپس پدرم آنها را که نزدیک دو صد حدیث بود در وسط حیاط مدفون نمود.

45- مناقب، ج3 ص 35-

46- عوالم العلوم، ج11، ص 582-

47- عوالم العلوم، ج11، ص 5 مناقب، ج 3، ص 341-

48- کشف الغمه، ج 2، ص 94؛ علل الشرایع، ج 1، ص 315-

49- کشف الغمة، ج2، ص 79-

  1. همان، ص 77، ذخایر العقبی، ص 37- برای اطلاع بیشتر، ر. ک: احقاق الحق، ج10ص237

51- لاَ تَجْعَلُوا دُعَأَ الرَّسُولِ بَینَکمْ کدُعَأِ بَعْضِکم بَعْضاً نور63/

52- یا بنی لم تنزل فیک و لا فی اهلک من قبل انت منی و انامنک و انما نزلت فی اهل الجفا و البذخ و الکبر، قولی یا ابه فانه احب للقلب و ارضی للرب ابن مغازلی، المناقب، ص 345-

53- مناقب آل ابی طالب، ج3، ص 334-

54- ففاطمة حوراٌ انسیه فکلما اشتقت الی رائحْه الجنْه شممت رائحْه ابنتی فاطمْه. ذخایر العقبی، ص 36-

55- احمد رحمانی، فاطمه الزهرا، ص 114-

56- فانشدک باا الله اناالذی اختارنی رسول الله (ص) و زوجنی ابنته فاطمه (سلام الله علیها) و قال: الله زوجک ایاها فی السمأ ام انت؟ قال بل انت احتجاج، ج1، ص 267-

57- نشدتکم باا هل فیکم احدٌ زوجته سیدْ نسأ العالمین غیری؟ قالوا: لا همان، ص 278، امالی طوسی، ص 85-

58- منا النبی، و منکم المکذب (ابوجهل) و منا اسدالله منکم سید الاحلاف  (ابوسفیان) و منا سیدا شباب اهل الجنة و منکم صیبة النار  (اولاد مروان) و منا خیرنسأ العالمین و منکم حمّالة الحطب ) ام جمیل عمه معاویه و زوجْه ابی لهب)الغدیر، ج2، ص 54، احتجاج، ج 1، ص 395

 

پی نوشت

[1] اشاره به حدیث شریف نبوی که فرموده است: الدنیا مزرعة الآخرة.

[2] الامامه. و السیاسْه، ج 1، ص 12

[3] همان، ص 13

[4] علل الشرایع، ج 1، ص 222

[5] احتجاج، ج 1، ص 247

[6] محمدحسین، طباطبایی، شیعه در اسلام، ص 21

[7] مروج الذهب، ج2، ص 52

[8] أ رأیتکما ان حدثتکما حدیثاً عن رسول الله تعرفانه و تفعلان به؟ قالانعم، فقالت نشدتکما ا الله تسمعا رسول الله یقول: رضا فاطمه من رضای و سخط فاطمة من سخطی فمن احب فاطمة ابنتی فقد احبنی و من ارضی فاطمة فقد ارضانی و من اسخط فاطمه فقد اسخطنی قالا نعم! اسمعنا من رسول الله (ص) قالت فأنی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی و لئن لقیت النبی لاشکونّکما الیه، علل الشرایع، الامامة و السیاسْه، ج1، ص14، ج1، ص 220-222

[9] فوسمتم غیر ابلکم و وردتم غیر مشربکم احتجاج، ج 1، ص 238

[10] من امن من الزمان خان تحف العقول، ص 85؛ بحار الانوار، ج 18، ص 23

[11] کاظم، قزوینی، فاطمة الزهرا3، ص 292

[12] همان، ص442

[13] علل الشرایع، ج 1، ص 222

[14] همان، ص 219

[15] الا انی مخلف فیکم کتاب ا الله و عترتی اهل بیتی... خلیفتان بصیران لا یفترقان حتی یردا علی الحوض امالی طوسی، ص 479؛ صحیح مسلم، ص 1200، با اندک اختلاف در عبارت

[16] مجتبی، موسوی، لاری، مبانی اعتقادات در اسلام، تهران، نشر فرهنگ اسلامی1378 7 ش، ویرایش دوم، ص 775

[17] همان، ص 776

[18] صحیح بخاری، ج 1، ص 120

[19] ام انتم اعلم بخصوص القرآن و عمومه من ابی و ابن عمی؟ احتجاج، ج 1، ص 235

[20] الا ذلک هو الخسران المبین، همان، ص 247

[21] ویحهم أ فمن یهدی الی الحق احقُّ ان یتبع امن لا یهدی الاّ ان یهدی فمالکم کیف تحکمون. همان، ص248

[22] محمدحسین، آل کاشف الغطأ، اصل الشیعه و اصولها، بیروت موسسه اعلمی للمطبوعات، 1413 ق، ص61 ر. ک، محمد جواد مغنیه، الشیعه فی المیزان، بیروت، درالتعاریف للمطبوعات 1399 ق، ص333

[23] ان الامامة هی منزلة الانبیاء و ارث الاوصیاء، ان الامامة خلافة او خلافة الرسول (ص) و مقام امیرالمؤمنین و میراث الحسن و الحسین (ع) ان الامامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤمنین، ان الامامة اس الاسلام النامی و فرعه السامی بالامام تمام الصلوة و الزکاة و الصیام و الحج و الجهاد... الامام البدرالمنیر و السراج الزاهر و النور الساطع و النجم الهادی فی غیاهب الدجی و اجواز البلدان و القفار و لجج البحار، الامام الماء العذب علی الظمأ و الدال علی الهدی و المنجی من الردی... الامام امین فی خلقه و حجته علی عباده، و خلیفته فی بلاده و الداعی الی... و الذاب عن حرم الله، اصول کافی، ج 2، ص 123-121

[24] محسن، فخررازی، بدای المعارف الالهیه، فی شرح عقاید الامامیه، محمدرضا مظفر، قم، النشر الاسلامی، 1416ق، چاپ 3، ج2، ص 7و9، ر. ک: نهج الحق و کشف الصدق، حسن، حلی، قم دار الهجرة، 1407، چاپ اول، ص 164، حق الیقین، عبدالله شبر، بیروت، دارالاضواء، 1406 ق، چاپ اول، ج1، صص 252-253

[25] آیات که در متن آمده است، حضرت در دو خطبه خود در مسجد و جمع زنان مدینه، با آن استدلال نموده است.

[26] توبه، آیه 49

[27] کهف، آیه 50.

[28] آل عمران، آیه 85

[29] آل عمران، 144

[30] توبه، آیه 12

[31] ابراهیم، آیه 7

[32] شعراء، آیه 227

[33] زمر، آیه 15

[34] در ترجمه آیات از ترجمه استاد الهی قمشه ای استفاده شده است.

[35] ارشاد، ج 1، ص 518

[36] بیت الاحزان، ص 143

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان