ماهان شبکه ایرانیان

سیری در فقه الحدیث «حدیث اربعین» (۴)

معنای واژه اربعین   مسأله مهم در این حدیث شناخت حکمت عدد چهل است. از آنجایی که روایات زیادی بر این عدد تأکید دارند و همچنین آداب و رسوم بی‌شماری بر پایه آن استوار است، لذا این عدد دارای خصوصیت منحصر به فردی است که باعث برتری آن در میان اعداد شده است و این مسأله بی انگیزه و بی جهت نیست

سیری در فقه الحدیث «حدیث اربعین» (4)

معنای واژه اربعین
 

مسأله مهم در این حدیث شناخت حکمت عدد چهل است. از آنجایی که روایات زیادی بر این عدد تأکید دارند و همچنین آداب و رسوم بی‌شماری بر پایه آن استوار است، لذا این عدد دارای خصوصیت منحصر به فردی است که باعث برتری آن در میان اعداد شده است و این مسأله بی انگیزه و بی جهت نیست.
هرچند می توان گفت که منظور از «اربعین» در این حدیث، همان عدد «چهل» است، ولی باتوجه به مطالب گذشته در باره این عدد و اهمیت کیفی آن، کمال و کثرت، بیشتر مصداق پیدا می کند. منظور پیامبر (صلی الله علیه و آله ) از ذکر عدد «اربعین» پرداختن به ویژگی‌ های کمی نبوده است، بلکه اهمیت دادن به کیفیت است. مجموعه کاملی از احادیث که در حفظ و گسترش اسلام نقشی داشته باشند به طوری که حاجت‌ها و نیاز های مردم را در هر عصری پاسخگو باشند، مورد نظر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است؛ چرا که دست پیدا کردن به مقام فقاهت، فقط از طریق حفظ چهل حدیث مبالغه آمیز است و مقامِ فقاهت که در پی تلاش و کوشش فرد در طول سالیان درازی حاصل می گردد، فراتر از آن است که کسی با حفظ چهل حدیث به آن دست پیدا کند.
در میان اعداد، عددی که نشانگر «کمال» است، عدد چهل است. و این که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) در باره حفظ احادیث به عدد چهل اشاره نموده است، از آن رو است که این عدد نمودار «کمال» است، لذا از این عدد برای تبیین مراد خود استفاده نموده است. با توجه به این توضیح، می توان ادعا نمود، همان طور که یک فقیه در حفظ و گسترش اسلام و ارتقای سطح بینش اسلامی مردم نقش بسزایی دارد، نیز کسی که مجموعه کاملی از احادیث را حفظ می نماید از اهمیت والایی برخوردار است بطوریکه می توان او را تا سطح یک فقیه بالابرد. خلاصه اینکه «چهل» نماینده «کمال» است و منظور پیامبر «کمال» بوده است نه چهل.

معنای واژه حدیث
 

«حدیث» در لغت عرب به معنای سخن است و سخن را از این جهت حدیث می گویند که حرف حرف، و کلمه کلمه حادث می شود. اما در اصطلاح، کلامی است که از قول یا فعل و یا تقریر معصوم حکایت کند. (1)

معنای مما یحتاجون الیه فی أمر دینهم
 

یعنی از احادیثی که امت را در امر دین خود به آن احتیاج باشد؛ مثل احادیثی که در باب قیامت و معاد و بهشت و دوزخ و عذاب قبر و امثال آن از اعتقادیات است. یا در ماده نماز و روزه و زکات و حج و جهاد و أشباه آن از عبادات نه از احادیثی که تعلق به امور دنیا داشته باشد؛ مثل حدیثی که در باب وسعت رزق و ظفر بر دشمن و دفع مکاید او و مانند آن روایت شده باشد، گاهی که غرض دینی به آن تعلق نگیرد. (2)
علامه مجلسی در بحار الأنوار در این باره گفته است: ظاهر اکثر روایات، نشان‌گر تخصیص اربعین به احادیث مربوط به اصول عقاید و عبادات است و از ظاهر بعضی روایات برمی آید که حوزه این احادیث، به اصول عقاید و عبادات قلبی و بدنی و خصال و افعال نیکو محدود می شود و مسائل مربوط به معاملات و احکام از این دایره خارج است. (3)
بعضی دایره این احادیث را بسیار وسیع گرفته اند؛ به طوری که احادیث احکام، احادیث صحیح، احادیث مربوط به آداب نفس، احادیث مربوط به معاملات را نیز شامل می شود. (4)
بعضی را اعتقاد بر این است که مراد از حفظ چهل حدیث، چهل حدیث در مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) است. (5)
بنابراین، فقیه و عالم برانگیخته شدنِ حافظِ چهل حدیث در روز قیامت، بدین معناست که چنین شخصی در روز رستاخیز محشور می شود؛ در حالی که صاحب بصیرت و بینش در دین خویش است؛ بصیرتی که بر اثر تدبر در احادیث مربوط به امور دین (از عقاید و عبادات قلبی و بدنی و اتصاف به صفات حمیده و اخلاق شایسته و عمل به آنها) پدیدآمده است و یا بدین معناست که خداوند برای چنین کسی توفیق آن را می دهد که در ردیف فق های عالم و عامل قرارگیرد.

معنای بعثه الله عزَ و جلَ یوم القیامه ی فقیهاً عالماً
 

در واقع، فقیه کسی است که دارای علم به آخرت و آفات نفوس و مفسده اعمال و تارک زندگی پست دنیا و پاک و پارسا و راغب بدان چه در پیش خداست، باشد. وگرنه، فقیه به معنای دانشمند و فقه به معنای فهم و یا علم به احکام شرعی از روی ادله تفصیلی مناسب مقام نیست.
شیخ بهایی پس از رد معنای لغوی و اصطلاحی «فقه» و عدم مناسبت این دو معنا در این مقام، گفته است: مراد از فقه در این حدیث بینایی در امور دین است و احوال آخرت و خداشناسی، که فقیه به معنای صاحب این بصیرت و بینایی باشد. (6)
شیخ بهایی در پاسخ این سؤال که دانستن معنای حدیث آیا در حصول ثواب مذکور شرط است یا نه؟ نوشته است:
ظاهر حدیث دلالت دارد بر آن که دانستن معنا، در عاید شدن ثواب مذکور شرط نیست، بلکه ثواب مذکور، به مجرد حفظ الفاظ حدیث، عاید می شود؛ هرچند معرفت به معنا حاصل نباشد. و دور نیست که مراد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله ) نیز این باشد؛ چرا که چنان که حفظ قرآن عبادت است و مورث ثواب، هر چند معرفت به تفسیر حاصل نباشد، حفظ الفاظ حدیث نیز عبادت است و قابل ترتب ثواب، بی آن که عالم به معنای آن بوده باشد. (7)
صاحب کتاب تبصره ی المؤمنین بر این استدلال شیخ اشکال کرده است و آن را از اوهام دانسته است و آورده است:
اولاً، از جهت این که مجرد حفظ، بدون علم به معنای آن چه ثمر دارد تا این که این همه ثواب برای آن باشد، البته احادیث اخبار که احکام مسائل دینی‌اند برای علم و عمل اند، در حکم اوراد و اذکار و ادعیه نیستند که بدون فهم معانی آن موجب اجر و ثواب شوند، بلکه بدیهی است که نظر صاحب شرع (علیه السلام) همه جا بر معنا و مفهوم آن هاست نه به مجرد لفظ آنها.
ثانیاً، در احادیث سابقه فرمودند که چهل حدیث که حفظ می کند در حلال و حرام بوده باشد که محل حاجت مردمان است و از آنها منتفع بشوند و از معلومات است که حلال و حرام محل حاجت مردمان است و انتفاع از معنای آن حاصل می شود، نه این که از مجرد حفظ لفظ آنها و احادیث گذشته قرینه، بلکه صریح است در این که مراد معناست، نه ظاهر فقط، بلکه مقصود از لفظ هم، معناست؛ چنان که مقصود از پوست مغز است. (8)
برخی نیز در پاسخ این سؤال که مراد از امت، جمیع امت است یا بعض امت؟ آورده‌اند:
ظاهر این است که لفظ «عَلی» در این حدیث به معنا «لامِ انتفاع» است. و چون «امت» اسم جنس مضاف به ضمیر است و در علم عربیت، مقرر شده که اسم جنس، هرگاه مضاف واقع شود، ظاهرش عموم است به حسب ظاهر، مراد از «امت» جمیع امت خواهد بود، و ثواب مذکور عاید نخواهد شد، مگر به کسی که احادیثی را حفظ کند که جمیع فرق امتِ اجابت از اهل سنت و شیعه اثناعشری و غیر اثناعشری در امر دین خود به آن محتاج باشند و از آن انتفاع یابند. و این معنا تحقق ندارد، مگر در ضمن احادیثی که همه بر صحت آن معتقد باشند، و به طریق همه منقول شده باشد. (9)
شیخ بهایی اشکال کرده است که اگر حدیثی دارای چهل قسمت بود، از آنجایی که هر حکم یک حدیث محسوب می شود، آیا ثوابی که بر حافظ چهل حدیث مترتب است، بر فردی که یک حدیث چهل قسمتی را حفظ کرده است، نیز مترتب است یا خیر؟ در جواب گفته است که کسی به این نکته تصریح نکرده است و محل اشکال است؛ هرچند بعضی بعید ندانسته اند.
استاد جلالی با استدلال به حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله ) به حضرت علی (علیه السلام) این اشکال را بی مورد دانسته است و معتقد است که حدیث به کم و زیاد گفته می شود. بنابراین، حدیثی که چهل حدیث را دربرمی گیرد نیز چهل حدیث محسوب می شود. (10)

نتیجه‌
 

حدیث اربعین از طرق گوناگونی نقل شده است که قریب به اتفاق این طرق ضعیف است، اما طریقی که در کتاب صحیفه الامام الرضا (علیه السلام) از طریق طبرسی آمده است، صحیح است و ضعف دیگر احادیث را جبران می‌نماید. از سوی دیگر، طبق نظر محدثان عمل به احادیث ضعیف، در مورد فضایل اعمال جایز است و حدیث اربعین نیز در حوزه فضایل اعمال قرار دارد. لذا عمل به این حدیث شریف جایز است. از سوی سوم، طبق مفاد حدیث من بلغ، خداوند به کسی که حدیثی در باره ثواب عملی شنیده و برای درک ثواب مزبور، آن عمل را به جا آورده، ثواب آن کار را می دهد، گرچه حدیث، چنان که شنیده، نباشد. بنابراین، حدیث، هرکسی که به حدیث اربعین عمل کند، مستحق دریافت ثواب آن خواهد بود؛ هر چند که این حدیث، چنان که شنیده نباشد. بر این دلایل، باید سیره محدثان و علمای بزرگ هر عصر را در عمل به این حدیث بیفزاییم. تألیف صدها کتاب و رساله بر مبنای این حدیث، دلیل دیگری است که ما را به پذیرفتن این حدیث نزدیک تر می سازد.
کتابنامه :
- إحیاء علم الدین، أبو حامد محمد الغزالی، مترجم: مؤید الدین محمد خوارزمی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1372 ش.
- الإختصاص، عبدالله محمد بن محمد بن النعمان العکبری البغدادی (الشیخ المفید)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر الغفاری، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1402 ق.
- الأربعون حدیثاً فی إثبات إمامه أمیرالمؤمنین، سلیمان بن عبدالله الماحوزی البحرانیف تحقیق: السید مهدی ارجائی، قم: الطبعه الأولی، 1417 ق.
- الأربعون حدیثاً فی الأب الإسلامی، عبدالقادر قره خان، استانبول: نشریات کلیه الآداب بجامعه استانبول، 1954 م.
- الأربعون حدیثاً، محمد اسماعیل بن الحسین بن محمد رضا المازندرانی الخواجوئی، تحقیق: سید مهدی رجائی، مکتبه المرحوم آیه الله الصدر الخادمی، الطبعه الأولی، 1412 ق.
- الأربعون حدیثاً، محمد تقی التستری، قم: الخیام، 1400 ق.
- الأربعین البلدانیّه عن أربعین من أربعین لأربعین فی أربعین، ابوالقاسم علی بن حسن بن هبه الله ابن عساکر دمشقی شافعی، بیروت: دارالفکر، 1413 ق.
- اربعین حدیث، عبدالحسین عترتی کوشالی، تحقیق: صدر الدین قربانی لاهیجی، قم: مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، الطبعه الأولی، 1415 ق.
- اربعین، نور الدین عبدالرحمن جامی، تصحیح: کاظم مدیر شانه چی، مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1363 ش.
- أربعون، محمد بن حسین (شیخ بهایی)، مترجم: خاتون آبادی، تهران: حکمت، 1410 ق.
- اربعین حجت، ابو معین حمید الدین حجت هاشمی خراسانی، قم: حاذق، چاپ اول، 1370 ش.
- اربعین حسینیهف سید علی میر غفاری آذر شهری، قم: مکتب اسلام، 1372 ش.
- الأربعین النوویه، امام یحیی بن شرف النووی الشافعی، تصحیح: مصطفی البغا و محیی الدین مستو، بیروت: دار ابن کثیر، چاپ چهارم، 1406 ق.
- الأمالی (أو المجالس)، محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، تصحیح: السید فضل الله الطباطبائی الیزدی، قم: المطبعه الحکمه، 1373 ق.
- بحار الأنوار الجامعه لدرر اخبار الأومه الأطهار، محمد باقر مجلسی، بیروت: مؤسسه الوفاء، 1403 ق.
- تاریخ نیشابور المنتخب من السیاق، الحافظ ابوالحسن عبدالغافر بن اسماعیل الفارسی، انتخاب: الحاقظ ابواسحاق بن محمد بن الأزهر، قم: جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، 1403 ق.
- تاریخ بغداد أو مدینه السلام منذ تأسیسها حتی سنه 463 هـ، ابی بکر احمد بن علی الخطیب البغدادی، بیروت: دارالفکر، بی تا.
- تبصره المؤمنین (یا اربعین در اربعین)، سید حسن عرب باغی، بی نا، 1392 ق.
- التحبیر فی المعجم الکبر، ابوسعد عبدالکریم بن محمد السمعانیّ، تحقیق: منیره ناجی سالم، بغداد: مطبعه الرشاد، 1395 ق.
- ترجمه و شرح اصول الکافی، سید جواد مصطفوی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اهل بیت(ع)، بی تا.
- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، قم: مدرسه امام امیرالمؤمنین(ع)، 1364 ش.
- التیسیر شرح الجامع الصغیر فی احدیث البشیر النذیر، عبد الرئوف المناوی، مصر: المکتب الإسلامی، بی تا.
- الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، جلال الدین السیوطی، مصر: شرکه مکتبه و مطبعه مصطفی البابی الجلی و أولاده، چاپ چهارم، بی تا.
- حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1409 ق.
- الخصال، محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، تصحیح: علی اکبر غفاری، قم: منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، 1403 ق.
- درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1372 ش.
- فهرست اسماء مصّنفی الشیعه المشتهر برجال النجاشی، ابوالعباس احمد بن علی بن احمد بن العباس النجاشی، قم: مؤسسه النشر الإسلامی، 1407 ق.
- زلال المعین فی احادیث الأربعین، عبدالله بن الحاج سید ابوالقاسم البلادی، چاپ سنگی، 1330 ق.
- السیره الحلبیه (انسان العیون فی سیره الإمین المأمون)، علی بن برهان الدین الحلبی، بیروت: المکتبه الإسلامیه، بی تا.
- شرح الأربعین النبویه، محمد حسین الجلالی، بیروت: مؤسسه الأعلمی، 1407 ق.
- صحیفه الإمام الرضا(ع)، تحقیق: محمد مهدی نجف، مشهد: مؤسسه طبع و نشر الآستانه الرضویه المقدسه، 1406 ق.
- طبقات الشافعیه، جمال الدین عبدالرحیم بن الحسن الاسنوی، تحقیق: عبدالله الجبوری، بغداد: مطبعه الإرشاد، چاپ اول، 1391 ق.
- الطبقات الکبری، محمد بن سعد، بیروت: دار صادر، بی تا.
- العلل الوارده فی الأحادیث النبویّه، أبوالحسن علی بن عمر بن احمد بن مهدی دارقطنیف تحقیق: محفوظ الرحمن زین الله السلفی، ریاض: دار طیبه، چاپ اول، 1409 ق.
- علم الیقین فی اصول الدین، ملا محسن فیض کاشانی، قم: انتشارات بیدار، 1400 ق.
- عوارف المعارف، شهاب الدین سهرودی، بیروت: دار الکتب العربی، 1966 م.
- عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیث الدینیه، محمد بن علی بن ابراهیم الاحسائی (ابن ابی جمهور)، تحقیق: مجتبی عراقی، قم: محقق، 1405 ق.
- عیون اخبار الرضا(ع)، محمد بن علی بن الحسین قمی (شیخ صدوق)، مترجم: حمیدرضا مستفید و علی اکبر غفاری، تهران: نشر صدوق، 1373 ش.
- الفهرست، منتجب الدین علی بن بابویه الرازی، تحقیق: سید جلال الدین محدث ارموی، قم: کتابخانه آیه الله العظمی مرعشی نجفی، 1366 ش.
- فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، عبدارئوف المناوی، بیروت: دارالفکر، 1391 ق.
- الکافی، محمد بن یعقوب الکلینیف تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران: دار الکتب الإسلامیهف 1367 ش.
- الکامل فی ضعفاء الرجال، الحافظ ابو احمد عبدالله بن عدی الجرجانی، تحقیق: یحیی مختار عزّاوی، بیروت: دارالفکر، 1409 ق.
- کنتز العمال فی سنن الأقوال و الأفعالف علی المتقی بن حسام الدین الهندی، حیدرآباد: دائره المعارف العثمانیه، الطبعه الثانیه، 1380 ق.
- لغت نامه، علی اکبر دهخدا، زیر نظر: دکتر محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران: 1371 ش.
- مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول(ع)، محمد باقر مجلسی، تصحیح: سید جعفر حسینی، تهران: دار الکتب الإسلامیهف 1404 ق.
- المحجه البیضاء فی تهذیب الأحیاء، ملا محسن فیض کاشانی، قم: دفتر انتشارات الامی، بی تا.
- معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، السید ابوالقاسم الموسوی الخوئی، بیروت: منشورات مدینه العلم آیه لله العظمی الخوئی، چاپ چهارم، 1409 ق.
- مفاتیح الأعجاز فی شرح گلشن راز، شمس الدین محمد لاهیجی، مقدمه و تصحیح: محمد رضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران: انتشارت زوّار، 1371 ش.
- المیزان فی تفسیر القرآن، السید محمد حسین الطباطبائی، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1364 ش.
- النشر فی القراءات العشر، محمد بن محمد الدمشقی (ابن الجزری)، تصحیح: علی محمد الضباع، مصر: المکتبه التجاریه الکبری، بی تا.
- وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن الحسن الحر العاملی، تصحیح: عبدالرحیم الربانی الشیرازی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، چاپ پنجم، 1403 ق.

پی نوشت ها :
 

* استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
1) درایه الحدیث، ص8 .
2) اربعین بهایی، ص35 .
3) بحارالأنوار، ج2، ص158 .
4) فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج9، ص119 .
5) الأربعون حدیثا، التستری، ص7 .
6) اربعین بهایی، ص44 .
7) همان، ص35 .
8) تبصره المؤمنین، ص40 .
9) اربعین بهایی، ص37 .
10) شرح الأربعین النبویه، ص480 .
 

منبع: نشریه علوم حدیث شماره 57
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان