این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره ارزیابی خود از وضعیت ادبیات در سال 96 اظهار کرد: امسال هم مانند سالهای گذشته ادبیات داستانی ما وضعیت خوبی نداشت و هیچ تحول امیدبخشی در سطح سیاستگذاری فرهنگی اتفاق نیفتاد. آمار تولیدات کتاب در مقایسه با سالهای گذشته، هم به لحاظ تعداد عناوین کتاب و هم تیراژ رو به کاستی بود و بخشی از ناشران فعال این حوزه به کمترین سطح فعالیت خود رسیدهاند.
او افزود: تعدادی از جایزههای دولتی و غیردولتی که به اشتیاق نویسندهها کمک میکرد، در طول سال گذشته برگزار نشد. بسیاری از نویسندگان را میشناسم که با وزارت ارشاد برای چاپ کتابهایشان مشکل داشتند، یعنی همچنان سایه سانسور بر ادبیات داستانی ماست و هیچ نوع تصمیمگیری در سیاستهای کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به ادبیات داستانی اتفاق نیفتاده است. همچنین چند نویسنده و مترجم خوب را از دست دادیم که ناراحتکننده بود.
جزینی گفت: هیچ تلاشی برای گسترش و از بین بردن معضلات و مشکلات نشر به صورت عام و وضعیت ادبیات داستانی به صورت خاص، شکل نگرفته است. نه تنها هیچ تصمیم جدیدی گرفته نشده است، بلکه برخی از فعالیتهای لازم مانند خرید کتاب برای کتابخانهها هم به دلیل بدسلیقگیها و ناتواناییهای مدیران فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتفاق نیفتاد.
او با اشاره به سخنان رئیسجمهور درباره واگذاری فعالیتهای دولتی به بخش خصوصی و گله او از سانسور کتاب، بیان کرد: علیرغم این، در زمینه فرهنگی این اتفاق رخ نداده است. رئیس دولت بارها و بارها در سخنرانیهای عمومی و خصوصی با نویسندگان از سانسور کتاب گله کرده و معتقد است آفت فرهنگ سانسور است اما در عمل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نه تنها قول رئیسجمهور را انجام نداده، بلکه در مسیری میرود که مساله نه تنها برچیده نشود بلکه گسترش هم بیاید. وزارت ارشاد باید به این تناقصها پاسخ دهد.
این نویسنده در ادامه افزود: اتفاق هولناک این سالها نتیجه غلطفهمیها است. سیاستهای نادرست باعث شده وضعیت فرهنگی نه تنها ثابت نماند، بلکه از آنچه بود، تیرهبختتر شود و مشکلات بزرگتری هم گریبانگیرش باشد. وضعیت نشر به مراتب بدتر از سالهای گذشته شده است؛ یعنی تیراژ کتاب از 5000 نسخه به 3000 نسخه و بعد 1000 نسخه رسید، حتی امروز تیراژ بسیاری از کتابها به 300-200 نسخه رسیده است. بسیاری از فعالان نشر که در کارنامهشان 100 کتاب دارند، در سال گذشته به 10 عنوان محدود شدند و این نشاندهنده وضعیت نابسامان است.
او درباره جایزههای ادبی نیز اظهار کرد: یکی از سیاستهای وزارت ارشاد برگزاری جشنوارهها و انتخاب کتاب سال است. اگر پشت صحنه جایزهها را بدانیم، متوجه میشویم که به نویسندهها کمکی نمیکند. دولت به عنوانهای مختلف جایزه میدهد، آنچه به عنوان جایزه میدهد و هزینهای که باید برای کتاب و نویسنده انجام دهد، اصلا مساوی نیست. یعنی دستاندرکاران جوایز از این جوایز استفاده میکنند و برایشان به دکان تبدیل شده است. یکپنجم هزینهها هم به نویسندهها نمیرسد.
جزینی سپس بیان کرد: چهارپنجم هزینه جایزهها صرف آدمهایی میشود که به عنوان داور و کارشناس و دبیر هستند، در واقع سود سرشاری به آدمهایی میرسد که نقشی در ادبیات ندارند. به همین دلیل است که کتابهایی که وزارت ارشاد به عنوان کتاب سال انتخاب میکند، هیچ تأثیری ندارد، زیرا سودش به نویسنده نمیرسد و فقط از اسم «تشویق نویسندهها» استفاده میکنند. این افراد نه دغدغه دارند و نه مسئولیت و در مقابل انتخابهایشان پاسخگو نیستند، به همین دلیل نتیجه انتخابها خیلی به سود ادبیات داستانی نیست.
او افزود: برای کتابی که نهادهای دولتی معرفی میکنند، هیچ اتفاقی نمیافتد؛ زیرا مردم این انتخابها را دقیق نمیدانند. تأثیری که نهادهای غیردولتی دارند، نهادهای دولتی ندارند.
این نویسنده در پایان کتابهای منتخب نهادهای دولتی و غیردولتی را برای خواندن پیشنهاد کرد و گفت: ضمن اینکه به هر دو جریان نقد وارد است اما فهرست هر دو آنها، فهرست پسندیدهای برای مطالعه ادبیات داستانی است.