ماهان شبکه ایرانیان

سیره معصومین

معصوم   کلمه «عصمت» در منابع واژه شناسی، به معنای امساک و نگه داشتن آمده؛(۱) و در قرآن کریم نیز به همین معنا به کار رفته است(لا عاصم الیوم من امرالله)؛(۲)

سیره معصومین

معصوم
 

کلمه «عصمت» در منابع واژه شناسی، به معنای امساک و نگه داشتن آمده؛(1) و در قرآن کریم نیز به همین معنا به کار رفته است(لا عاصم الیوم من امرالله)؛(2).
امروز هیچ نگه داری در برابر فرمان خدا نیست. به گفته واژه شناسان، عصمت در لغت از ریشه «عَصَم» به معنای بازداشتن کسی یا جلوگیری کردن از چیزی، مصونیت بخشیدن به کسی و امثال آن است(3) که در مجموع به مفهوم پاکی، پرهیزکاری، بی گناهی و لغزش ناپذیری می باشد.(4)
در اصطلاح علم کلام به کسی «معصوم» گفته می شود که دارای ملکه عصمت بوده و آن ملکه همچون یک موهبت الهی به او اختصاص یافته است؛ «ملکه ای که از آگاهی کامل و دایم به زشتی گناه و اراده قوی بر مهار کردن تمایلات نفسانی حاصل می گردد. و چون چنین ملکه ای با عنایت خاص الهی تحقق می یابد، فاعلیت آن به خدای متعال نسبت داده؛ می شود و گرنه چنین نیست که خدای متعال انسان معصوم را به اجبار از گناه بازدارد و اختیار را از او سلب کند.»(5) عصمت کسانی که دارای مناصب الهی مانند نبوت و امامت هستند، از جانب پروردگار تضمین شده است.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) آن حضرت کسانی هستند که با اراده قطعی خداوند، از هرگونه آلودگی ظاهری و باطنی در تمام دوران عمر از ولادت تا وفات و در همه ی شئون زندگی پاک و پاکیزه هستند و لحظه ای برخلاف رضایت خدا گام برنداشته اند.(6) چنین مفهوم وسیعی از عصمت تنها در فرهنگ شیعه جای دارد و در جای خود با دلایل روشن به اثبات رسیده است. البته اراده خداوند در طول اراده معصوم است، نه در عرض آن تا شبهه جبر پیش بیاید؛ به این معنا که مشیت خداوند به آن تعلق گرفته تا معصوم(علیه السلام) با اراده و اختیار خود به کمال مطلوب برسد؛ چنان که انجام همه ی امور و کارهای انسان، در نهایت به اراده تکوینی خدا منتهی می شوند.(7) منظور از عصمت، به فرموده شیخ مفید (ره) مصونیت بخشیدن به معصومین(علیهم السلام) از اشتباه و گناه در تمام شئون زندگی و قوای نفسانی در طول عمر است؛ به گونه ای که آن بزرگواران از هر گونه آلودگی فکری و عملی، چه عمدی و چه سهوی پاک و منزه بوده و هستند و حتی تخیل گناه هم در مقام والای ایشان راه ندارد.(8)

سیره
 

واژه شناسان معانی متعددی برای کلمه «سیره» ذکر کرده اند؛ مانند: روش، طریقه، سنت،(9) سبک و نحوه انجام دادن کار، حرکت در روز، حرکت در شب و مطلق حرکت کردن و راه رفتن. سیره را مثل فطره بر وزن «فعله» گرفته اند که بر نوع و سبک رفتار دلالت می کند.(10) راغب اصفهانی می گوید: سیره به معنای حالتی است که انسان یا غیر او بر آن حالت زندگی می کند؛ چه آن حالت غریزی باشد و چه اکتسابی.(11) چنان که سیره در قرآن به همین معنا به کار رفته است: (سنعیدها سیرتها الاولی)؛(12) ما آن (اژدها) را به حالت اولش (عصا) برمی گردانیم.
به نظر اهل لغت یک نوع سیر و حرکت در قالب راه رفتن یا فعالیت های دیگر در مفهوم سیره نهفته است؛ همان گونه که مشتقات آن مانند «سار، سَیرَ، یسیرُ و سِیرُوا» به نوعی متضمن معنای رفتار و حرکت هستند. همچنین کاربرد مشتقات سیره در قرآن کریم به شکل امر: (سیروا فی الارض)؛(13) و فعل مضارع:(اولم یسیروا فی الارض)؛(14) ناظر به همین معناست.
سیره در اصطلاح به معانی متفاوتی به کار رفته و تعریف واحدی که مورد وفاق همه ی اندیشمندان باشد، تاکنون درباره ی آن وجود ندارد. برخی از سیره شناسان آن را به معنای طریقه و حالت دانسته که برگرفته از مفهوم لغوی آن است.(15) بعضی دیگر سیره را برابر با تاریخ و ثبت وقایع تاریخی قرار داده که دامنه وسیعی همانند تاریخ پیدا می کند.(16) چنان که عرف تاریخ نویسان همین معنا را تأیید می کند و برداشت عمومی آنها از سیره، ذکر حوادث و سرگذشت افراد می باشد که سیره های تدوین یافته به وسیله آنان، گواه بر این امر است.(17) هم چنین سیره را بر چگونگی رفتار انسان نیز اطلاق کرده اند که شامل همه ی فعالیت های فرد می شود.(18)
شهید مطهری بیش از دیگران در مفهوم شناسی سیره سخن گفته است. ایشان هم وزن بودن سیره با هیئت «فِعلَه» را دلیل بر این قرار داده که این هیئت معنای خاصی به آن می بخشد و آن معنا عبارت از نوع و سبک خاص رفتار است، به نظر ایشان هر رفتاری را نمی توان اصطلاحاً سیره نامید؛ بلکه رفتاری که دارای روش و سبک ویژه باشد، مصداق سیره خواهد بود؛(19) چرا که هیئت مذکور در لغت عرب دلالت بر نوع و روش خاص دارد؛ چنان که اگر گفته شود جلست «جلسه» نوع مخصوص نشستن را می رساند؛ برعکس اگر بگوییم جلست «جلسه» به مطلق نشستن دلالت دارد.(20) برخی دیگر از سیره نویسان بر همین اساس «سبک و قاعده رفتار» را معنای سیره دانستند که بنابراین قواعد حاکم بر رفتار فرد را باید جست و جو کرد.(21)
درمجموع دو معنا از تعریف های پیش گفته به دست می آید: یکی معنای عام سیره که عبارت است از ثبت وقایع تاریخی و سرگذشت افراد، دوم معنایی خاص که سبک و قاعده رفتار می باشد. تفاوت این دو معنا علاوه بر میزان شمول و فراگیری، در این جهت نیز ظاهر می شود که سیره به معنای اول، یکی از مصادر سیره به معنای دوم است؛ یعنی از بررسی عملکرد افراد در طول زندگی او، می توان به سبک و روش رفتاری وی دست یافت.(22) منظور از سیره در این نوشتار نزدیک به معنای دوم، رفتارهای نسبتاً ثابت، روش مند و ضابطه مندی است که از مجموع عملکرد فرد در عرصه ی زندگی وی قابل استخراج می باشد.
سیره به همین معنا در کلام امام حسین(علیه السلام) نیز به کار رفته است. آن حضرت ضمن وصیتی به محمد حنیفه فرمود: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب»؛(23) تصمیم دارم امر به معروف و نهی از منکر کنم و روش جد و پدرم علی بن ابی طالب(علیه السلام) را دنبال نمایم»؛ یعنی سبک و قانون رفتاری آنان را در اجرای احکام الهی پی گرفته، بدان عمل کنم.

الف) سیره اخلاقی و تربیتی معصومین(علیهم السلام)
 

نظر به آن چه در باب مفهوم شناسی سیره گفته شد، روشن است که در بررسی سیره، به دنبال هر نوع فعل و رفتار از هر کس نیستیم؛ بلکه به دنبال مجموعه ای از اعمال و رفتار افراد حکیم و عاقلی هستیم که دارای ویژگی های خاصی هستند و صلاحیت رهبری و هدایت مردم را دارند. بر این اساس، صرفاً نقل تاریخ، حوادث، رویدادها و رفتار و گفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله)و اهل بیت(علیهم السلام) هدف این نوشتار نیست و نمی تواند برای ما کافی باشد. هر چند بر این باوریم که معصومین(علیهم السلام) انسان های کاملی هستند و کوچک ترین رفتار و گفتار آنان دارای دلیلی حکیمانه است؛ چون همه ی رفتار آن بزرگواران دقیق و حساب شده است و بر اساس مصالح معین صادر گردیده؛ اما در این گفتار، سعی بر آن است که با تبیین رفتار و کردار پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) در فضاهای گوناگون زندگی، قواعد و سبک های خاص رفتاری آن عزیزان را برای ارائه به علاقه مندان به دست آوریم.
با توجه به تعریف واژگان گفته شده، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین(علیهم السلام) عبارت است از: «سبک، روش و قواعد خاص رفتار معصومین(علیهم السلام) که از جنبه های گوناگون زندگی آنان، قابل استنباط است». بدین ترتیب، هر رفتاری که از معصوم(علیه السلام) سرزده است، چه در محیط فردی و عبادی و بدون توجه به دیگران، و چه در محیط اجتماعی و تربیتی به منظور اثرگذاری بر دیگران، منشأ استخراج سبک و روش کلی رفتاری ایشان قرار می گیرند.

ب) ویژگی های سیره معصومین(علیهم السلام)
 

تردیدی وجود ندارد که سیره معصومین(علیهم السلام) با رفتار دیگران متفاوت است و نمی توان گفتار و رفتار ایشان را با افراد معمولی یکسان دانست؛ زیرا عملکرد معصومین(علیهم السلام) دارای ویژگی ها و ظرافت هایی است که به هیچ وجه در رفتار دیگران یافت نمی شود. مهم ترین ویژگی های سیره معصومین(علیهم السلام) که به لحاظ اخلاقی و تربیتی دارای اهمیت می باشند و با دقت در رفتار آن بزرگواران به دست می آیند، عبارتند از:
یکم: منشأ الهی
یکی از خصوصیات سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) آن است که رفتار آن بزرگواران بر اساس خواست و اراده خداوند شکل گرفته است؛ به گونه ای که همه ی گفتار و رفتار آنان، مستند به وحی الهی هستند و در این حوزه قابل تفسیر و تبیین می باشند. ریز و درشت عمل ایشان، منطبق با دستورات خداوند است و کوچکترین کاری بر خلاف احکام الهی انجام نداده اند. خداوند درباره ی پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: (و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی)؛(24) [پیامبر(صلی الله علیه و آله)] هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید. آن چه می گوید، چیزی جز وحی که بر او نازل شده، نیست.
در جای دیگر نیز می فرماید: (ان اتبع الا ما یوحی الی)؛(25) تنها از آن چه به من وحی می شود، پیروی می کنم.
این بیان عام است و اختصاص به آیات قرآن و گفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله) ندارد، بلکه همه ی عملکردهای آن حضرت را شامل می شود؛ یعنی تمامی سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) که به عنوان احادیث نبوی معروف اند و همه ی رفتار آن حضرت که به سنت و سیره تعبیر می شوند، طبق وحی الهی صادر گشته اند.(26) پیامبر(صلی الله علیه و آله) هر چه کرد، از وحی آسمانی سرچشمه گرفته بود، آن را عمل نمود.(27) چنان که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جواب اعتراض جمعی از اصحاب به دلیل بستن درهای خانه هایشان به سوی مسجد، فرمود: ای مردم! من درها را نبستم و نگشودم و من شما را از مسجد بیرون نکردم؛(28) بلکه آن چه انجام دادم وحی الهی و فرمان خدا بود. بر این اساس، نه تنها سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر طبق وحی است، که اعمال و کردار او که سیره عملی آن حضرت را تشکیل می دهند نیز چنین است.
پس از اثبات عصمت اهل بیت(علیهم السلام) و این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) آنان را هم پای قرآن معرفی کرده است،(29) تردیدی باقی نمی ماند که گفتار و رفتار آن بزرگواران، ریشه در کلام الهی دارد؛ یعنی هر عملی که در زندگی از آنان سرزده هماهنگ با قرآن کریم و اراده خدای متعال بوده است. امام علی(علیه السلام)، معصوم را چنین توصیف می کند:
«الامام المستحق للامامه له علامات فمنها ان یعلم ان معصوم من الذنوب کلها صغیرها و کبیرها لایزل فی الفتیا و لایخطیء فی الجواب و لایسهو و لاینسی؛(30) پیشوای شایسته امامت، نشانه هایی دارد: معصوم بودن از تمام گناهان صغیره و کبیره، عدم لغزش در صدور حکم، پاسخ خطا ندادن و سهو و نسیان نداشتن». به همین دلیل در توصیف سخن و عمل معصومین(علیهم السلام) آمده است: «کلامکم نور و امرکم رشد و وصیتکم التقوی و فعلکم الخیر؛(31) سخن شما نور، دستور شما هدایت، سفارش شما پرهیزکاری و کار شما خیر محض است؛ در جای دیگر نیز این گونه توصیف شده است: «المطیعون لله القوامون بامره العاملون بارادته؛(32) (اهل بیت(علیهم السلام) کسانی هستند که) از خداوند اطاعت می کنند، به فرمان او قیام می نمایند و رفتار آنها طبق اراده خداوند است».
دوم: محتوای عمیق
ویژگی دوم سیره معصومین(علیهم السلام) آن است که رفتار آنان همانند گفتارشان دارای محتوای ژرف و عمیق است. کلام و سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) به فرموده آن حضرت، «جامع کلمه هاست»(33) که می تواند با یک سخن و رفتار کوچک، یک دنیا مطلب را بیان کند. همچنین سیره سایر معصومین(علیهم السلام) که هم پای سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله)هستند و ارتباط مستقیم با قرآن کریم دارند، دارای عمق و ژرفای عمیقند. شهید مطهری در این زمینه می گوید: «رفتار معصومین(علیهم السلام) مثل گفتارشان دارای عمق است و نیاز به تبیین دارد؛ یعنی رفتار معصوم(علیهم السلام) معنی و مفهوم ژرف و بلند دارد و باید در آن تأمل کرد تا عمق رفتار آنان را فهمید. اگر سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) به خوبی فهمیده شود و تجزیه و تحلیل گردد، می توان از کوچکترین رفتار آنان، مهم ترین قوانین اسلامی را استخراج کرد؛ چرا که یک کار کوچک ایشان به مثابه یک چراغ و یک نورافکن قوی برای انسان است تا مسافت های بسیار دور، نورافشانی می کند».(34)
اگر کسی این پرسش را مطرح کند که چگونه محتوای عمیق داشتن با رفتار که صرفاً حرکات ظاهری است، قابل جمع می باشد، پاسخ روشن است؛ زیرا مشاهده می کنیم که با گذشت قرن ها، هنوز هم سیره امامان معصوم(علیهم السلام)نیاز به تفسیر و تبیین دارد و هنوز زوایای پنهان آن برای فرهیختگان و دانشمندان روشن نشده است. سیره علی بن ابی طالب(علیهم السلام) در زمان حیات رسول الله(صلی الله علیه و آله) با رفتار او پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، سیره امام حسن مجتبی(علیهم السلام) که حاضر به صلح با معاویه شد و سیره امام حسین(علیه السلام) که به هیچ وجه سازش با یزید را نپذیرفت و قیام عاشورا را رقم زد، نمونه هایی از رفتار این بزرگان هستند که با نوشتن صدها کتاب در این زمینه، هنوز هم ابعاد زیادی از سیره آن بزرگواران را به خوبی کشف نکرده اند و از این جاست که می توان به عمق و ژرفایی سیره معصومین(علیهم السلام) پی برد.
سوم: تفسیر و تبیین قرآن
همان گونه که گفته شد، سیره معصومین(علیهم السلام)برخاسته از اراده خدا و مطابق با قرآن کریم است؛ از این رو شناخت صحیح سیره آنان، به فهم قرآن کمک می کند. به خصوص سیره پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) که بسیاری از اسباب و شأن نزول های آیات قرآن را تشکیل می دهد و درک معنای واقعی آنان قرآن را آسان می گرداند. به عنوان نمونه، زمانی که آیه وجوب نماز، (واقم الصلاه لذکری)؛(35) و نماز را برای یاد من به پادار، نازل شد، مردم شیوه ی نماز خواندن را نمی دانستند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «صلوا کما رأیتمونی اُصلی؛(36) این گونه که من نماز می گذارم، نماز به جای آورید».
هم چنین سیره امام علی(علیه السلام) در برخی موارد، شأن نزول آیات قرآن را بازگو می کند؛ چنان که مفسران گفته اند شأن نزول آیه (و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد)؛(37) رفتار علی(علیه السلام) در «لیله المبیت» بوده است که در بستر پیامبر(صلی الله علیه و آله) خوابید».(38) مفسران عقیده دارند که برخی از آیات سوره «انسان»(39) درباره نذر علی(علیه السلام) و فاطمه (علیهاالسلام) است که طعام خود را سه روز پشت سرهم به هنگام افطار، به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.(40) بنابراین، سیره و رفتار معصومین(علیهم السلام) مفسر و بیانگر قرآن کریم است و با شناخت آن می توان به حقیقت مفاهیم قرآن بهتر پی برد و معنای واقعی کلام خداوند را فهمید.
چهارم: ارائه ارزش های اسلامی
سیره معصومین(علیهم السلام)در واقع تجسم عملی ارزش های اسلامی و کاربست آن در عمل و رفتار فردی و اجتماعی است. عملکرد پیامبر(صلی الله علیه و آله)و اهل بیت(علیهم السلام)تجلی دستورات و احکام اسلام است که در قالب عمل و رفتار عینی در معرض دید علاقه مندان به ارزش های دینی قرار گرفته است. آن چه در باب خصوصیات سیره آن بزرگواران ذکرشد، این مطلب را به اثبات می رساند که گفتار و رفتار آنان، تبلور عینی معارف اسلامی است که در قرآن کریم وجود دارند. اگر انسان به رفتار آن اولیای الهی توجه کند، افزون بر شناخت ارزش ها، نحوه عملیاتی کردن آنها را نیز به دست خواهد آورد؛ چرا که معصومین(علیهم السلام) بر تربیت عملی، بیش از تربیت زبانی تأکید داشتند و همواره مردم را با رفتارشان به خوبی ها دعوت می کردند. امام صادق(علیهم السلام) به دیگران توصیه می کردند؛ «کونوا دعاه الناس بأعمالکم ولا تکونوا دعاه بالسنتکم؛(41) با کردار و رفتارتان مردم را به حق دعوت کنید؛ نه فقط با زبانتان».
بنابراین، گذشته از قرآن و احادیث اسلامی که منبع اصلی معارف دینی هستند، سیره عملی معصومین(علیهم السلام) نیز بیانگر ارزش های اسلام در تمام زمینه هاست. رفتار آنها در حوزه های مختلف زندگی و برخورد آنان با دیگران در محیط خانواده و جامعه با تک تک افراد، هم بایدهای اسلام و هم چگونگی عمل به آن بایدها را نشان می دهد. از این روی، می توان یکی از ویژگی های سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) را ارائه ارزش های اسلامی دانست. رفتار آنها چیزی جز عمل به ارزش های اسلامی نبوده است.
پنجم: جامعیت و شمول
از ویژگی های مهم سیره معصومین(علیهم السلام)جامعیت و فراگیری دامنه آن است. سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) همه ی شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان را پوشش می دهد و هیچ گوشه ای از زوایای حیات آدمی، بیرون از دامنه سیره قرار نمی گیرد. جامعیت، غیر از عمیق بودن است؛ زیرا عمق، وصف عمودی و جامعیت، صفتی پنهانی است که گستره سیره را نشان می دهد. بر اساس این ویژگی، ابعاد مختلف زندگی انسان اعم از بعد دینی، اخلاقی، تربیتی، اجتماعی، اقتصادی و امثال آن، مشمول سیره است و در هر زمینه می توان شواهدی از سیره اخلاقی و تربیتی آن بزرگواران به دست آورد و به علاقمندان عرضه داشت. امام علی(علیه السلام) در این باره می فرماید: «لقد کان فی رسول الله(صلی الله علیه و آله) کاف لک فی الاسوه و دلیل للک علی ذم الدنیا و عیبها و کثره مخازیها و مساویها؛(42) برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و رسوایی ها و زشتی های آن برای تو باشد».
علی(علیه السلام) در این گفتار، شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله)را به عنوان الگوی جامع زندگی معرفی کرده و تأسی به سیره آن حضرت را در شناخت بدی ها و خوبی های دنیا و همه ی شئونات زندگی کافی دانسته است؛ یعنی وجود رسول الله(صلی الله علیه وآله) برای آموختن ارزش های دینی و انسانی کافی است و نیاز به الگوهای دیگر ندارد. شخصیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) یک الگوی همیشه زنده و جاوید است که در طول تاریخ، یگانه رهبر و پیشوای همه ی بشریت، به ویژه مسلمانان بوده و هست و اکنون نیز به عنوان یک سرمشق ماندگار و اسوه حسنه، فراتر از محدودیت های زمان و مکان می درخشد. شخصیت آن بزرگوار، منحصر به زمان خاصی نبوده و نیست، بلکه یک حقیقت فرازمان و جاودانی است که برای هر نسلی مطابق با واقعیت های زندگی آنان، تبلور پیدا می کند. سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) به اقیانوس بی کرانی می ماند که مملو از خوبی ها و فضایل انسانی است و هر کس می تواند به اندازه استعداد و توان خود، از آن منبع جوشان کمالات الهی توشه ای برگیرد. اهل بیت(علیهم السلام) نیز مانند آن حضرت، شعاع وجودی شان به قدری گسترده و فراگیر است که در ظرف زمان و مکان نمی گنجد و برای همه ی بشریت، الگوهایی شایسته و نیکو هستند.
هرچند خصوصیات یاد شده درباره ی ویژگی های معصومین(علیهم السلام)، اختصاص به سیره اخلاقی و تربیتی آن بزرگواران ندارد و سیره آنان در همه ی زمینه ها از چنین ویژگی هایی برخوردار است، ولی احراز این خصیصه ها در رفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله)و اهل بیت(علیهم السلام) به لحاظ اخلاقی و تربیتی ارزش خاصی دارد. خصوصیاتی مانند منشاء الهی داشتن و مبین قرآن بودن، نقش الگویی معصومین(علیهم السلام) را بیش از پیش برجسته می سازد. ترکیب این ویژگی ها با صفات شخصیتی آن بزرگواران نظیر عصمت، طهارت ذاتی و علم بی پایان نیز به نقش اخلاقی و تربیتی ایشان می افزاید و آنان را به عنوان اسوه های جامع الهی به جامعه بشری معرفی می کند.

ج) انواع سیره
 

سیره دارای انواع و اقسامی است که هر کدام در زمینه ی خاصی به کار می رود و در حوزه کاربرد خود، معتبر و تأثیرگذار است. در این جا برای آشنایی مخاطبان، به انواع سیره به نحو مطلق، یعنی «سیره بما هی سیره» اشاره می شود، بدون آن که تقسیم و حصر عقلی مد نظر باشد و یا همه ی اقسام مورد اشاره، محور بحث باشند. البته شاید بعضی انواع سیره که در ذیل ذکر می شوند، در این نوشتار مورد نیاز نباشند و یا میان آنها تداخل وجود داشته باشد، ولی هدف، آشناسازی دانش پژوهان با گونه های مختلف سیره است.
یکم: سیره فردی
سیره فردی به رفتارهایی اطلاق می شود که بیشتر جنبه شخصی دارد و ناظر به عملکرد فرد است، نه دیگران. به عبارت دیگر، منظور از سیره فردی رفتار و مَشی است که هدف آن متوجه خود فرد است و اغلب به قصد خودسازی و تکامل روحی و معنوی فرد و یا جهت گذران زندگی صورت می گیرد؛ نظیر عبادات و یا کارهای معمول شبانه روزی. بنابراین، سیره فردی معصومین(علیهم السلام) قلمرو وسیعی پیدا می کند و همه ی فعالیت های فردی آنان را فرا می گیرد. ساده زیستی، نظم، انضباط و امثال اینها، در حوزه سیره فردی قرار می گیرند؛ چون مربوط به خود فرد هستند و هدف از آنها انجام وظایف شخصی است.
دوم: سیره اجتماعی
سیره اجتماعی در برابر سیره فردی قرار دارد و منظور از آن، رفتارهایی است که در ارتباط با دیگران انجام می گیرند و اگر فرد تنها باشد، به انجام آن اقدام نمی کند. تعاون و همکاری و حسن معاشرت را می توان در زمره سیره اجتماعی شمرد؛ چرا که همکاری در صورت وجود دیگران معنی پیدا می کند و اگر انسان تنها باشد، تعاون مصداق ندارد. به لحاظ ساختار ادبی هم تعاون بر وزن «تفاعل» است و دو رکن لازم دارد و بدون طرف دوم، محقق نمی شود. هم چنین حسن معاشرت یک پدیده اجتماعی است و تحقق آن حداقل به دو نفر وابسته است تا مفهوم هم زیستی محقق گردد. رفتار انسان توأم با همکاری و حسن معاشرت وی با مردم، معنی بخش سیره اجتماعی او است. اگر این همکاری و رفتار نیکو در محیط خانواده بود، به سیره خانوادگی و اگر فراتر از آن در محیط اجتماع بود، به سیره اجتماعی تعبیر می شود.
سوم) سیره اخلاقی و تربیتی
سیره در حوزه اخلاق و تربیت، با سیره در حیطه فردی و اجتماعی ارتباط نزدیک دارد. شاید با دید سطحی نتوان تفاوتی میان سیره فردی و اخلاقی و هم چنین میان سیره اجتماعی و تربیتی قائل شد و تفاوت آنها را به دست آورد؛ زیرا سیره اخلاقی تفاوت چندانی با سیره فردی ندارد و هر دو ناظر به رفتارهای شخصی انسان هستند. سیره اجتماعی هم تمایز قابل توجهی از سیره تربیتی نداشته و هر دو در ارتباط با دیگران شکل می گیرند و ظرف وجودی آنها، فضای اجتماعی است. تفاوت آنها در این است که سیره تربیتی به منظور دیگرسازی انجام می گیرد و سیره اجتماعی ممکن است چنین هدفی نداشته باشد. بدین ترتیب، اگر به مفهوم و کاربرد سیره در حوزه های مختلف دقت شود، تفاوت هایی هر چند جزئی میان آنها وجود دارد.
سیره فردی نیز به یک اعتبار، اعم از سیره اخلاقی است؛ زیرا مفهوم اخلاق، متضمن ارزش است و وقتی از اخلاق سخن گفته می شود، یعنی کارهایی که ارزش مثبت دارند؛ از این رو، رفتارهای عادی مانند خوردن و آشامیدن یا رفتارهای غیراخلاقی را نمی توان در حوزه اخلاق داخل کرد، ولی در عین حال، رفتار فردی بر آنها صادق است. بر این اساس، سیره فردی، اعم از سیره اخلاقی است و منظور در این جا، بحث پیرامون سیره اخلاقی می باشد که بخشی از رفتارهای فردی را تشکیل می دهد.
نکته قابل توجه آن که سیره فردی معصومین(علیهم السلام)از آن جهت که همراه با آداب و سنت های خاص است و اگر آن آداب و روش ها به خوبی تبیین گردد، جنبه آموزندگی و سازندگی خواهند داشت، سیره فردی آن بزرگواران هم مورد نظر خواهد بود. به عبارت دیگر، سیره فردی منتسب به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام)، جنبه اخلاقی به خود می گیرد و و ارزشمند می شود. به عنوان نمونه، سیره فردی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در شستن دست ها قبل و بعد از غذا، با این که یک رفتار فردی است، ولی قابل تأسی بوده و آثار بهداشتی و تربیتی فراوان دارد.
بدین ترتیب، تفاوت سیره اجتماعی و تربیتی نیز روشن می گردد؛ زیرا سیره اجتماعی به رفتارهایی گفته می شود که تنها در عرصه ی اجتماع شکل گرفته و هدف تربیتی نداشته اند، اما سیره تربیتی، جنبه دیگرسازی دارد و منظور از آن، پرورش دیگران و نهادینه کردن ارزش ها در وجود آنها در قالب رفتارهای عینی است. برای مثال، حسن معاشرت با مردم، گاه به عنوان رفتار اجتماعی مطرح است و فقط به خاطر آن که کار پسندیده ای است انجام می گیرد و گاهی افزون بر آن، با هدف پرورش دادن دیگران با آن رفتار صورت می گیرد که همسایگان چنین رفتاری را فراگیرند و با هم رفتار نیک داشته باشند. بنابراین، سیره اجتماعی، فراتر از سیره تربیتی است و دامنه وسیع تری به خود می گیرد و ممکن است بخشی از رفتارهای اجتماعی جنبه تربیتی نداشته باشند.
چهارم: سیره قولی و فعلی
یکی دیگر از تقسیمات سیره، تقسیم آن به قولی و فعلی است؛ زیرا سیره، اعم از گفتاری و رفتاری است و سبک و روشی که معنای خاص سیره است، در هر دو حوزه، مصداق پیدا می کند. از آن جا که گفتار، نوعی رفتار است و می تواند سبک ها و روش های گوناگون داشته باشد؛ وقتی سیره مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، تنها رفتار منظور نیست، بلکه گفتار را هم شامل می شود. سخن نیز مانند فعل، اقسام مختلفی دارد و به گونه های متعدد قابل تقسیم است؛ مانند: سخن خطابی، حماسی، عاطفی، ادبی.
سیره قولی، به اطوار و احوال گفتار اطلاق می گردد و به آن سبک و روش گفتاری گفته می شود که بعضی افراد، به ویژه اهل سخن، دارای نوع خاصی در ایراد خطابه هستند. برای مثال، شهید مطهری و مرحوم محمد تقی فلسفی از سخنرانان معروف معاصر، هر کدام شیوه ی مخصوصی در صحبت و سخن رانی داشتند. سیره فعلی هم، سبک و روش خاص انسان در عرصه ی فعل و عمل است که هر کس می تواند رفتار ویژه ای داشته باشد. ممکن است روش فردی در برخورد با مردم، شیوه ی مدارا و عفو و گذشت باشد و فردی دیگر خشونت و انتقام را شیوه ی رفتاری خویش قرار دهد.
در سیره معصومین(علیهم السلام) نیز این دو نوع سیره، قابل بازیابی است و برای هر یک نمونه های فراوانی می توان از گفتار و رفتار ایشان به دست آورد. امام علی(علیه السلام) در نامه سی و یکم نهج البلاغه ضمن ارائه دستورات تربیتی به فرزندش امام حسن مجتبی(علیه السلام)، 11 بار کلمه «یا بنی» (ای فرزندم) را به کار برده و این امر، نشان دهنده سیره قولی ایشان در زمینه ی سخن گفتن با فرزند و راهنمایی کردن اوست. احترام ایشان به امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام)، بوسیدن، در آغوش گرفتن و نوازش کردن آنان، بیانگر سیره فعلی آن حضرت نسبت به فرزند می باشد. هر چند در این نوشتار، هم سیره قولی و هم سیره فعلی معصومین(علیهم السلام) مورد نظر است، ولی تأکید بیشتر بر سیره عملی آن بزرگواران می باشد؛ زیرا تأثیر تربیتی آن، بیش از سیره قولی است.
پنجم: سیره عقلایی (بنای عقلا)
سیره عقلا نیز از اقسام سیره است که در فقه کاربرد زیاد دارد و در علم اصول مورد بحث قرار می گیرد. در اصول فقه، درباره ی سیره یا بنای عقلا، بحث های مفصلی شده و نیازی به ذکر آن مطالب نیست. نفس سیره عقلا در بحث اخلاق و تربیت نقش چندانی ندارد(43) و منظور از ذکر آن در این جا، اطلاع و اشاره به تمام انواع سیره است. مرحوم مظفر در تعریف سیره عقلا می گوید: «توافق عقلای عالم از هر ملت و مذهبی بر انجام یا ترک کاری را سیره عقلا گویند».(44) بر این اساس، سیره عقلا از همه ی انواع سیره، عام تر است و اختصاص به مسلمان و غیر مسلمان ندارد، بلکه همه ی عاقلان جهان را شامل می شود.
ششم: سیره متشرعه (شرعی)
رفتار پیروان یک شریعت بر عمل یا ترک یک کار، به سیره متشرعه تعبیر می شود. هرچند این اصطلاح عمومیت دارد و به همه ی شرایع اطلاق می گردد، ولی در مباحث فقه و اصول، به شریعت اسلام انصراف دارد. وقتی گفته می شود سیره متشرعه، سیره مسلمانان منظور است، نه سیره پیروان ادیان دیگر. مرحوم مظفر در این زمینه ی می گوید: «سیره متشرعه، شرعی یا اسلامی، وفاق مسلمانان بما هم مسلمان بر فعل یا ترک امری است».(45) به نظر ایشان، تفاوتی میان سیره متشرعه، شرعی و اسلامی وجود ندارد و منظور از هر سه اصطلاح، موافقت مسلمانان بر انجام یا ترک کاری است. سیره متشرعه، اخص از سیره عقلا است و به بحث اخلاق و تربیت ارتباط چندانی ندارد.
از مجموع آن چه در باب انواع سیره گفته شد، درمی یابیم که سیره معصومین(علیهم السلام)در باب اخلاق و تربیت، اخص از همه ی اقسام سیره است و تاکنون، بحث علمی مستقلی درباره ی آن انجام نگرفته است. در این نوشتار، سعی داریم سیره اخلاقی و تربیتی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) را تا آنجا که ممکن است به صورت مطلوب مورد بررسی قرار دهیم.
د) قلمرو سیره اخلاقی و تربیتی معصومین(علیهم السلام)
منظور از قلمرو، تعیین دامنه و گستره سیره است که سیره اخلاقی و تربیتی معصومین(علیهم السلام) چه اندازه وسعت دارد و حیطه کاربرد آن چقدر است؟! وقتی سخن از سیره معصومین(علیهم السلام) در میان است، همه ی گفتار و رفتار چهارده معصوم(علیهم السلام) را با تمامی ابعاد، در بر می گیرد. بنابراین، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین(علیهم السلام)، از آغاز بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) تا زمان غیبت کبرای امام مهدی (عج) را شامل می شود و همه ی رفتارهای ایشان با افراد، در هر زمان و مکانی را در بر می گیرد. البته بررسی سیره آن بزرگواران در آن قلمرو وسیع، در این نوشتار نمی گنجد؛ از این رو، ناگزیریم در هر مورد، به ذکر نمونه هایی از سیره معصومین(علیهم السلام)که متناسب با موضوع هستند، بسنده کنیم.
چکیده
اخلاق در لغت، به معنای صفت یا ملکه ای در نفس انسان است که منشأ صدور افعال خیر و شر، بدون تفکر و تدبر می شود و در اصطلاح، عبارت است از مجموعه خصلت های روحی، و نفسانی و باطنی انسان که منشأ رفتار و کردار ظاهری او می شوند. صفات اخلاقی اعم از فضایل و رذایل، ریشه در ملکات نفسانی انسان دارد که پس از شکل گیری به ندرت قابل تغییر هستند.
تربیت، فرایندی است منظم و هدفمند که به منظور فراهم ساختن زمینه ی رشد همه جانبه متربی انجام می گیرد؛ به نحوی که خود وی با اراده و اختیار خویش در مسیر تکامل مادی و معنوی گام بردارد و به هدف نهایی که همان تقرب به خداست، نائل گردد. تربیت به این معنا، می تواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم و به شیوه های مختلف اجرا شود که روش آن، عمدتاً بر اساس اهداف، امکانات و ابزار موجود تعیین می گردد.
اخلاق و تربیت تفاوت هایی با هم دارند. اخلاق بر خلاف تربیت، دارای قداست، ناظر به خودسازی و محدود به فضایل و رذایل است و در اثر تربیت حاصل می شود و رشد می کند.
معصوم به کسانی گفته می شود که بر اساس اراده قطعیه خداوند که در طول اراده معصوم قرار دارد، از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی در تمام دوران عمر و در همه شئون زندگی، پاک و پاکیزه هستند و لحظه ای برخلاف رضایت خدا قدم برنداشته اند.
سیره، رفتارهای نسبتاً ثابت و ضابطه مندی است که مفید استمرار می باشد. سیره اخلاقی و تربیتی معصومین(علیهم السلام)، هرگونه عمل و رفتاری است که از معصوم(علیهم السلام) در محیط فردی، اجتماعی، و تربیتی به منظور خودسازی یا اثرگذاری بر دیگران؛ سرزده است به گونه ای که هر کدام در قلمرو کاربردی خود، می تواند منشأ استخراج سبک و روش کلی رفتار قرار گیرد.
سیره، دارای ویژگی هایی است: منشأ الهی دارد، دارای عمق محتوایی است، قرآن را تفسیر می کند، ارزش های اسلامی را ارائه می دهد و از جامعیت و شمول برخوردار است. سیره، اقسامی دارد: سیره فردی و اجتماعی، سیره اخلاقی و تربیتی، سیره قولی و فعلی و سیره عقلایی و متشرعه.

پی نوشت ها :
 

1. مفردات الفاظ القرآن، واژه «عصم»، ص 569.
2. هود، آیه ی 43.
3. فرهنگ معاصر، واژه «عصم»، ص 441.
4. همان.
5. آموزش عقاید، ص197.
6. راه و راهنماشناسی، ص 148-212.
7. آموزش عقاید، ص209.
8. اوایل المقالات، ص74؛ معارف امامیه، ج2، ص656.
9. المصباح المنیر، ج1، ص361. السیره الطریقه فی الشیء والسنته(معجم مقاییس اللغه، ج3، ص61).
10. لغت نامه، ص 12241-12242؛ فرهنگ بزرگ جامع نوین، ج1و2، ص690؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ص335-336، ماده سیر؛ مجمع البحرین، ج3، ص340؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص61، لسان العرب، ج6، ص454.
11. مفردات الفاظ القرآن، واژه سار، ص433.
12. طه، آیه ی 21.
13. انعام، آیه ی 11.
14. روم، آیه ی 9.
15. المیزان، ج14، ص199.
16. سیره سیاسی معصومان(علیهم السلام)، ص 21.
17. سیره های نوشته شده به وسیله تاریخ نگاران مانند سیره ابن هشام، سیره حلبی، سیره نبوی از ابن عساکر و امثال آن.
18. سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)، ج1، ص10.
19. سیره نبوی، ص45.
20. همان، ص46.
21. سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)، ج1، ص10.
22. همان.
23. فرهنگ جامع سخنان امام حسین(علیه السلام)، ص 329.
24. نجم، آیه ی 3 و4.
25. انعام، آیه ی 50.
26. تفسیر نمونه، ج22، ص481.
27. همان، ج5، ص248.
28. ایها الناس ما انا سددتها و لا انا فتحتها و لا انا اخربتکم و اسکنته» (تفسیر نمونه، ج22، ص481).
29. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی واحدهما اکبر من الاخر: کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی؛ من دو چیز نفیس و گرانبها در میان شما می گذارم بعد از من تا زمانی که به آن دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ یکی آن دو، بزرگ تر از دیگری است و آن کتاب خدا و ریسمانی کشیده در میان آسمان و زمین است؛ دوم، عترت و اهل بیتم هستند»(مسند احمد، ج3، ص351؛ طرایف، ص271).
30. بحارالانوار، ج25، ص164.
31. مفاتیح الجنان، زیارت جامع کبیره، ص909.
32. همان.
33. «اعطیت جوامع الکلم؛ خدا به من کلمات جامعه داده است» (امالی طوسی، ج2، ص98).
34. سیره نبوی، ص46.
35. طه، آیه 14.
36. بحارالانوار، ج85، ص179.
37. بعضی از مردم، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند(بقره، آیه 207).
38. المیزان، ج2، ص99و100.
39. (یوفون بالنذرو یخافون یوما کان شره مستطیرا و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا)؛ آنها به نذر خود وفا می کنند و از روزی که شر و عذابش گسترده است، می ترسند. غذای خود را با این که به آن علاقه و نیاز دارند، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند» (انسان، آیه 7و8).
40. المیزان، ج20، ص132.
41. بحارالانوار، ج5، ص198.
42. نهج البلاغه، خطبه 160.
43. دروس فی علم الاصول، ج1، اثبات صغری الدلیل الشرعی، ص270-286.
44. اصول الفقه، ج1، ص171.
45. همان.

منبع: سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (علیهم السلام)
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان