این طنزپرداز در گفتوگو با ایسنا، درباره کتابش گفت: این کتاب که نوعی تقویم تاریخ است 200 روز از 365 روز سال را پوشش میدهد، اما این بخشها هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و هرکدام مجزا هستند. این کتاب مانند برنامهای است که قدیم از رادیو گوش میکردیم؛ مثلا میگفت، 506 سال پیش در چنین روزی مخترعی به دنیا آمد یا فلان جنگ اتفاق افتاد.
او افزود: این کتاب 200 بخش دارد که 180 بخش آن در روزنامه نوشته شده بود. آن طنزها ارجاعاتی به مسائل روز داشت که آن زمان میتوانست جزو جذابیتهای کار باشد اما وجاهت این را نداشت که در کتاب بلندمدت بیاید، به همین دلیل طی هشت ماه آنها را بازنویسی و ویرایش کردم تا ارجاعات کوتاهمدتی را که برای روزنامهها نوشته شده بود بردارم و به این کار وجاهت کتاب بودن بدهم.
ابراهیمی سپس بیان کرد: همه چیز کتاب بر روی اسمش است، کل جهان و کشور ما به تکرار کارها و معمولا اشتباهات گذشتهاش خیلی علاقه دارد، به خاطر همین اگر طنز تاریخی نوشته شود هیچ وقت کهنه نمیشود یعنی طنز باید خیلی بد باشد که کهنه شود.
او با اشاره به این که این کتاب درباره تاریخ جهان و ایران است، گفت: درست است که کتاب درباره تاریخ جهان هم هست اما بیشتر لهجه ایرانی دارد، مثلا در مکالمات هیتلر و موسولینی، مسائلی از جامعه ما در دیالوگ این دو نفر رخنه میکند، یا زمانی که درباره کریستف کلمب گفتهام با جامعه ایرانی ارتباط برقرار کردهام، حتی زبان من در کتاب «نئو گلستان» با اینکه برای چند قرن پیش بود اینچنین بود و ماجراهای روز را مینوشتم زیرا ما در این جامعه نفس میکشیم و شُشهای ما پر از هوای امروز و این جامعه است. هرچه مینویسیم مربوط به جامعه است.
این طنزپرداز درباره اینکه این کتاب بیشتر واقعهمحور است یا شخصمحور، گفت: برخی از شخصیتها خود وقایع تاریخی هستند؛ ما واقعهای به نام محمود احمدینژاد داشتیم که هم انسان بود، هم واقعه بود، هم خیلی چیزهای دیگر. این کتاب به موضوع و یا شخص خاصی محدود نیست و دربرگیرنده اتفاقها، تولدها و مرگها است.
او درباره اینکه چطور وارد هر تاریخی شده، گفت: مثلا گفتهاند فلان روز ناپلئون مرده است، یا فلان روز بین ایران و روم جنگ درگرفته، یا فلان روز دادگاه مصدق برگزار شده که در این قسمت مستند کار کردهام، اما درباره اینکه چه دیالوگی در آنجا گفته شده، یا مثلا پنج دقیقه آخر زندگی ناپلئون، حرفهایی که بین ناپلئون و نگهبان رد و بدل شده، یا حرفهای امیرکبیر در حمام فین زمانی که دونفر رگش را میزدند وارد تخیل شدهام. در جوامعی که به مستندات کمتر بها میدهند، شبه تاریخ کارکرد بیشتری دارد، من طنزم را بر روی شبه تاریخها گذاشتهام.
او درباره اینکه آیا بخشهای دیگری به کتاب اضافه خواهد کرد و یا اینکه کتاب جلد دیگری خواهد داشت گفت: میشد سه برابر این کتاب نوشت، سه برابر روزهای یک سال، افراد واتفاقات زیادی هستند، اما به خاطر احترام به افرادی که چاپ اول کتاب را تهیه میکنند هیچ پارتی به کتاب اضافه نخواهم کرد. فکر هم نمیکنم کتاب را چندجلدی کنم زیرا دو کتاب در دستم دارم؛ یکی یک داستان سوررئال است که فضای متفاوتی دارد و بهقدری من را درگیر کرده که حتی سفارش کاری کمتری میگیرم تا بتوانم به صورت موازی بنویسم، همچنین یک طنز تاریخی دارم و تا این دو کتاب را تمام نکنم، فکر نمیکنم کار دیگری انجام دهم.
او در ادامه بیان کرد: زمانی که کتاب «تاریخ روی تردمیل» صفحهبندی شد حدود 400 صفحه بود اما وقتی کتاب را دیدم، متوجه شدم سفیدخوان دارد و کاغذ زیادی استفاده میشود و از طرفی هم قیمتش یکسوم بیشتر میشد. از دوستان نشر خواستم صفحهبندی را تغییر دهند که کاغذ کمتری استفاده شود و قیمت کمتر شود تا مخاطب راحتتر بتواند کتاب را تهیه کند.
«تاریخ روی تردمیل» در 240 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 22 هزار تومان در انتشارات روزنه منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: این کتاب، کنسرو تاریخ است؛ یکجور «حافظه تاریخی همراه» برای آنها که از کوتاهیِ مدت حافظه تاریخیشان رنج میبرند. تقویم دویست رویداد تاریخی است از زادروزها، مرگهای طبیعی (مثل چیزخور و کاردی شدن) و مرگهای غیرطبیعی (مثل سکته)، جنگها، محاکمهها، سرنگونیها، اختراعها، عشقها، دروغها و البته، رازها، برای بیحوصلهها، تاریخگریزها و فراموشکارها. تاریخ تسمهتقلای بشری که سدهها و هزارههاست مثل همستر در گردونه میدود. میدود. و همچنان میدود.