شهید بلخی از ولادت تا شهادت
درآمد
افغانستان در طول تاریخ شاهد ظهور چهره های برجسته و پر افتخار بوده که شهرت و آوازه آنان از مرزهای این سرزمین فراتر رفته و ابعاد جهانی به خود گرفتند. مولانا جلال الدین بلخی، علامه سید جمال الدین اسدآبادی معروف به افغانی، علامه شهید سید اسماعیل بلخی از جمله این چهره ها هستند. ولی علامه بلخی به عنوان بنیانگذار نهضت اسلامی معاصر افغانستان عمر پر برکت خود را در راه تأمین حقوق مسلم انسان های تحت ستم و تحکیم وحدت میان امت مسلمان مرزهای نژادی و مذهبی را در نوردید، و سرانجام در مسیر احیای مجدد ملت مظلوم افغانستان جان خویش را ایثار نمود. در این مقاله با زندگی سراسر جهاد و مبارزه شهید بلخی آگاه می شویم.
شهید بزرگ علامه سید اسماعیل بلخی، در سحرگاه یک روز بهاری در سال 1299 شمسی در یک خانواده علمی و مذهبی در روستای سر پل از توابع شهرستان بلخاب در ولایت بلخ باستان افغانستان، چشم به جهان گشود. از آنجا که شخصیت ها و رجال بزرگ تاریخ همیشه در دل دریایی از رنج و محنت پرورده می شوند، بلخی نیز از آوان کودکی در کوره رنج ها آبدیده گردید و از لحظاتی که به مهربانی و عاطفه احتیاج فراوان داشت کانون عشق و محنت و مهر و عاطفه، یعنی مادر را در سن دو سالگی از دست داد و قلب کوچک او از مرگ مادر داغدار گردید. دوران کودکی را در سایه عنایت پدر مهربان پشت سرگذاشت در حالی که به عالم جوانی گام می نهاد، بسیاری از علوم مقدماتی، نظیر ادبیات عرب، منطق، معانی و بیان را از محضر علمای منطقه فرا گرفته بود. طبق نقل پدر، نبوغ، تیز، هوشی، حافظه بسیار قوی و شجاعت از همان آغاز زندگی در وجود بلخی آشکار بود.
شهید بلخی در سالی متولد شد که افغانستان شاهد تحولات چشمگیر و سرنوشت ساز سیاسی از جمله استقلال این کشور از سلطه استعمار انگلیس بوده است. همچنین در آن روزگار میان حبیب الله کلکانی مشهور به «بچه سقا» و امیر حبیب الله خان، جنگ هایی خونین و شورش های محلی روی داده که گفت شده خانواده شهید بلخی نقش مهمی در انقلاب اسلامی و تحولات سیاسی و اجتماعی آن زمان داشته است. مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمد حسینی بلخی پدر سید اسماعیل از خانواده بزرگ حسینی های بلخاب است که علماء و شخصیت های بزرگی از این خاندان، پا به عرصه وجود گذاشتند و هر کدام نقش ارزنده ای در گسترش علم و دانش در جامعه خود داشته اند و خدمات فرهنگی و اجتماعی ارزشمندی را ارائه دادند. چنانکه مرحوم آیت الله حاج سید حسین عالم بلخابی از برجسته گان این خاندان، یکی از معدود شخصیت هایی است که نام او به عنوان یکی از علمای خدمتگذار و متعهد در اذهان مردم شمال افغانستان نقش بسته است.
بی بی علویه مادر شهید بلخی نیز از خاندان بزرگ بلخی هاست که مرحوم سید قاسم حسینی شاعر سرشناس بلخی (جد مادری علامه بلخی) و شهید آیت الله حاج سید حیدر نجفی بلخی، معروف به شمشیری (دائی علامه بلخی) از این خاندان است. این بزرگان هر کدام در هدایت فکری و فرهنگی و رهبری جامعه شیعیان افغانستان و پاسداری از عقاید و ارزش های اصیل آنان رنج های فراوانی را تحمل کرده اند، و جاودانگی خود را بر تاریخ زرین این سرزمین به ثبت رسانده اند. این بزرگان که ریشه های عمیق تاریخی، علمی، فرهنگی و نسبی دارند، تأثیر بسیار سازنده بر شکل گیری شخصیت و رشد فکری و بالندگی های روحی و توانمندی های اجتماعی شهید بلخی داشته و زمینه های بارور شدن او را فراهم کرده است.
گفته شده که علامه بلخی، در حالی که 3 سال سن بیشتر نداشت فراگیری علوم اسلامی را از دوران کودکی در محضر درس پدر و دایی اش آیت الله سید حیدر بلخی آغاز کرد. و فراگیری قرآن کریم و احکام اسلامی و خواندن و نوشتن را به جدیت کامل پیگیری کرد. او به دلیل برخورداری از استعداد و حافظه کم نظیر در زمان کوتاهی توانست مراحل سواد آموزی را به سرعت بپیماید. سید اسماعیل خردسال در حالی که دوران کودکی را پشت سر می گذاشت و سایه مادر را بر سر نداشت، چنان پیش رفت که تیزهوشی او، پدر سید محمد حسینی بلخی را متقاعد کرد تا توجه جدی به این فرزند داشته باشد و امکانات و زمینه های رشد علمی او را فراهم نماید. پدر با مشورت و همفکری بزرگان فامیل و از جمله آیت الله مجاهد شهید سید حیدر بلخی، هجرت طولانی را آغاز کرد، تا فرزند از هوش و استعداد سرشار خود کمال استفاده را ببرد.
هجرت به حوزه علمیه خراسان
سید محمد حسینی بلخی، همراه فرزندان خود سید اسماعیل و سید ابراهیم و دخترش بی بی رقیه از طریق بلخ و بخارا با تحمل مشقت های فراوان روز اول اردیبهشت سال 1304 وارد مشهد مقدس شدند. سید محمد به محض ورود به جوار بارگاه امام هشتم (ع)، فرزندان دلبند خود سید ابراهیم و سید اسماعیل را در مدرسه بالا سر حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) ثبت نام کرد، تا در محضر درس مرحوم آیت الله العظمی حاج سید صدر الدین صدر فراگیری علوم و معارف اسلامی را ادامه دهند. سید اسماعیل نظر به استعداد فوق العاده ای که داشت مراحل کمال را در مدت کوتاهی پیمود. ولی سید ابراهیم بلخی در سال 1312 بر اثر بیماری ناشاخته از دنیا رفت. سید اسماعیل به رغم بیتابی از دست دادن برادر بزرگش اما به هیچ وجه فراموش نکرد که برای چه به خراسان آمده و باید چه کند؟ لذا او بدون توجه به تقدیر الهی تحصیلات خود را با جدیت تمام و به مدت ده سال بدون وقفه ادامه داد.
شهید بلخی از سال 1304 تا سال 1314 شمسی دروس صرف، نحو، تفسیر، کلام، فلسفه، فقه، اصول و علوم متداول آن زمان را در محضر اساتید برجسته چون آقایان ذیل فرا گرفت:
آیت الله شیخ محمد تقی هروی معروف به (ادیب نیشابوری).
آیت الله سید میرزا احمد مدرس یزدی.
آیت الله حاج شیخ میرزا مهدی غروی اصفهانی.
آیت الله حاج شیخ محمد هاشم قزوینی.
آیت الله شیخ میرزا علی اکبر نهاوندی.
آیت الله شیخ محمد محسن آقا بزرگ تهرانی.
آیت الله شیخ میرزا محمد کفائی خراسانی.
آیت الله شیخ میرزا احمد کفائی خراسانی.
آیت الله حاج سید میرزا حسین فقیه سبزواری.
آیت الله حاج سید صدر الدین صدر موسوی جبل عاملی.
علامه بلخی ضمن فراگیری علوم اسلامی و شرکت در دروس اصلی حوزه از مطالعات و تحقیقات گسترده در زمینه های تاریخ، تفسیر، فلسفه، ادبیات و غیره نیز غافل نماید و اغلب اوقات خود را در این راه صرف نمود.
او در این باره چنین گفته است: «در مدت 15 سالی که در حوزه های علمیه ایران، عراق و افغانستان به خصوص در مشهد مقدس اقامت داشتم، مشغول مطالعه و تحقیق بودم، در کنار دروس حوزه و در اوقات فراغت به حفظ قرآن کریم، نهج البلاغه، نهج الفصاحه، صحیفه سجادیه، احادیث و روایات معصومین (ع) پرداختم و با موفقیت توانستم این امر مهم را به انجام برسانم و از این آزمون بزرگ سربلند بیرون بیایم».
شهید بلخی از آنجا که سخنوری را لازمه حیات طلبگی و روحانیت می دانست آموزش فن خطابه و فراگیری فصاحت و بلاغت در سخنوری را نزد اساتید نامدار آن روزگار آموخت:
آیت الله حاج شیخ غلام رضا واعظ طبسی.
آیت الله حاج سید حسن شمس فریمانی.
آیت الله حاج شیخ محمود حلبی خراسانی.
آیت الله حاج شیخ حسین علی راشد خراسانی.
او با راهنمایی اساتید بزرگوار خود، چنان در فن خطابه پیش رفت که همکلاسی ها او را سید اسماعیل واعظ بلخی نامیدند.
آنچه که در این مرحله از زندگی علامه بلخی بسیار حایز اهمیت جلوه می کند، ذوق ادبی و عرفانی اوست. او در پرتو مطالعات و تحقیقات گسترده در زمینه های گوناگون علوم اسلامی به این نتیجه رسید که می تواند با تلاش روزافزون مدارج کمال و ترقی علمی را نیز بخوبی طی کند. لذا این ذوق طبیعی و خدادادی را با بررسی و مطالعه آثار بزرگان ادب و هنر و عرفان همچون مولوی بلخی، سنایی غزنوی، شمس تبریزی، حکیم فردوسی، ابوالحسن شهید بلخی، حافظ و سعدی شیرازی، شیخ بهائی، فیض کاشانی، علامه اقبال لاهوری آمیخت و در مدت کوتاهی به جرگه ادبا و عرفای نامدار راه یافت. او در این راستا اولین اثر ادبی و عرفانی خود را در قالب غزل های شیوایی ارائه داد و جایگاه خود را در میان ادبا و عرفای بزرگ جهان اسلام تثبیت کرد.
علامه سید اسماعیل بلخی در اوایل سال 1310 همراه پدر بزرگوار و دایی خود آیت الله مجاهد شهید سید حیدر نجفی بلخی، به بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله عراق، عربستان سعودی و سوریه سفر کرد. در این سفرها از مراکز علمی و فرهنگی این کشورها و نیز حوزه های علمیه نجف اشرف و کربلای معلی بازدید به عمل آورد و از سوی مراجع و بزرگان دین که از آن ها شناخت داشت، مورد استقبال گرم قرار گرفت. با توجه به اینکه اولین سفر خارجی علامه بلخی بود، در تکامل و رشد فکری او تأثیر ژرفی بر جای گذاشت و او را با دنیای دیگری آشنا ساخت. او پس از یک سال فراغت از تحصیل و زیارت خانه خدا و قبور ائمه در حجاز و عراق، دوباره با روحیه تازه به حوزه علمیه خراسان بازگشت و تحصیلات، تحقیقات و فعالیت های فرهنگی و تبلیغی خود را از سر گرفت. شهید بلخی در مدت اقامت ده ساله در حوزه علمیه مشهد مقدس با شخصیت های علمی، عرفانی و فقهی جهان اسلام که هم دوره او بودند روابط دوستانه و همفکری داشت که برخی از آن ها در قید حیات هستند:
مرحوم آیت الله حاج سید رضا صدر موسوی جبل عاملی.
آیت الله العظمی حاج سید علی حسینی سیستانی.
آیت الله العظمی حاج شیخ حسین وحید خراسانی.
علامه حاج سید ابوالقاسم حسینی بلخی.
آیت الله شهید شیخ مرتضی مطهری.
آیت الله شهید حاج سید غلام حسن واعظ بلخی.
آیت الله شیخ قربانعلی وحیدی جاغوری.
آیت الله شیخ میرزا حسن علی مروارید خراسانی.
آیت الله حاج شیخ میرزا جواد آقا تهرانی.
آیت الله حاج شیخ میرزا علی فلسفی.
آیت الله حاج سید علی حجت هاشمی خراسانی.
آیت الله سید میرزا علی صالحی مدرس خراسانی.
این بزرگان از کسانی بودند که همراه آن اندیشمند شهید مشغول به تحصیل بودند، که پس از زندانی شدن علامه بلخی، از اندیشه های انقلابی او حمایت کردند.
علامه بلخی افزون بر تحصیل علوم دینی هرگز وظائف و مسئولیت های اجتماعی خود را نیز فراموش نمی کرد. در سال های اقامت در حوزه علمیه مشهد مقدس در ماه های محرم، صفر، رمضان و در تعطیلات تابستان برای ارشاد و تبلیغ به اطراف مشهد می رفت و با زبان گویا در مجالس عزاداری سرور شهیدان شرکت می کرد. مجالس وعظ و خطابه های او با حماسه و هیجان همراه بود. او با بهره گیری از شرایط و اوضاع حاکم بر جامعه آن روز ایران همگام و همصدا با روحانیت و اقشار مردم به افکار و بینش های انقلابی روی آورد.
اقدام رضاخان به کشف حجاب زن مسلمان در ایران تظاهرات اعتراض آمیز روحانیت و مردم ایران را در محکومیت این اقدام همراه داشت. این حرکت ضد اسلامی زمینه بلوغ سیاسی و انقلابی علامه بلخی را به چالش گرفت.
او به عنوان یکی از رهبران پیشرو و مخالف سیاست های استبدادی رضا خانی ثابت کرد که توان هدایت و سازماندهی اینگونه حرکت های انقلابی و اسلامی را دارد، و می تواند نقش سازنده و تعیین کننده در آن داشته باشد. این امر سرانجام باعث شد تا تحت تعقیب مأموران امنیتی حکومت استبدادی رضا شاه قرار گیرد و تحصیلات خود را ناتمام بگذارد و به افغانستان بازگردد.
بازگشت به افغانستان و آغاز فعالیت های فرهنگی علامه بلخی روز اول مرداد سال 1314 همراه پدر و همسفران انقلابی وارد شهر تاریخی هرات در افغانستان شد. و بیدرنگ تصمیم گرفت فعالیت های علمی، فرهنگی خود را به شیوه دیگری آغاز کند. او در بدو ورود به هرات در نماز جمعه مسجد جامع اهل تسنن و در جمع علما و بزرگان و توده مردم شیعه و سنی شرکت کرد و به ایراد خطابه پرداخت که حضار را به شگفتی وا داشت. در این سخنرانی، سیاست های ضد اسلامی و ضد انسانی رژیم استبدادی رضا شاه به ویژه اقدام به کشف حجاب را محکوم کرد. این سخنرانی مورد استقبال پر شور علمای شیعه و سنی هرات قرار گرفت، و از علامه بلخی خواستند که برای همیشه در این شهر بماند، تا از علم و دانش و زبان گویای او بهره مند شوند.
همچنین شهید بلخی با مهارتی که در سخنوری و تعزیه خوانی در مدت کوتاهی از خود نشان داد، مردم و بزرگان شیعه این شهر را شیفته خود کرد. مدتی نگذشت که آوازه این سخنور جوان ایران برگشته در سر تاسر هرات طنین انداز شد. سید اسماعیل بلخی به موازات فعالیت های فرهنگی و تبلیغی به کار نویسندگی و ضبط و یادداشت دیدگاه های علمی و سخنرانی های خود نیز روی آورد. حدود یک سالی که در هرات اقامت داشت، دو کتاب علمی و تحقیقی بنام های «فلسفه الاحکام فی نصره الاسلام» و «طب از نگاه قرآن» را به رشته تحریر درآورد. کتاب دوم به زنبیل بلخی شهرت یافت.
در بهار سال 1315 آیت الله مجاهد حاج سید حیدر نجفی بلخی مشهور به (شمشیری) با توطئه عوامل استبداد بطرز مشکوکی در بلخاب به شهادت رسید و این خبر ناگوار قلب بلخی جوان را به شدت متأثر کرد. او پس از شنیدن خبر این حادثه ناگوار به زادگاهش بلخاب شتافت، تا در مراسم چهلمین روز شهادت دایی اش شرکت نماید. علامه بلخی به همین مناسبت در جمع صدها تن از مردم بلخاب پیرامون شخصیت علمی، سیاسی و مبارزات و خدمات فرهنگی و اجتماعی آیت الله نجفی بلخی سخنرانی و تعزیه خوانی کرد. او که پس از گذشت ده سال به زادگاهش بازگشته بود، از طرف اقوام و مردم بلخاب مورد استقبال گرم قرار گرفت. او پس از شرکت در این مراسم زادگاهش را به مقصد مزار شریف و کابل ترک گفت و پس از سه ماه دوباره به هرات بازگشت تا فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خود را ادامه دهد.
دومین سفر به کشورهای اسلامی
هر چند ماندن در میان مردم و خدمت به جامعه مرام اصلی بلخی را تشکیل می داد، و احساس می کرد که مردم نیازمند حضور او هستند، اما این را هم به روشنی درک کرده بود، که ادامه تحصیل و فراگیری علم و دانش را نباید ناتمام بگذارد، و باید تا مرز بینیازی در این راه گام بردارد. با وجودی که به ادامه فعالیت های تبلیغی و فرنگی در هرات علاقه مند بود. ولی به منظور تکمیل فراگیری آموزش های اسلامی در اوایل سال 1316 عازم حوزه علمیه نجف اشرف شد. و ورود به پایگاه بزرگ علمی جهان تشیع را جشن گرفت. پس از زیارت مرقد مطهر مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب (ع) به مدرسه علمیه آخوند خراسانی که مرکز طلاب و علمای افغانستانی بود، استقرار یافت. در این مدرسه علما و طلاب افغانی بسیاری اقامت داشتند که برخی از آن ها عبارتند:
مرحوم آیت الله حاج سید محمد حسن رئیس یکاولنگی.
مرحوم آیت الله حاج شیخ عزیز الله غزنوی.
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد علی مدرس افغانی.
آیت الله شهید حاج شیخ محمد امین افشار کابلی.
آیت الله شهید حاج شیخ سلطان محمد ترکستانی.
آیت الله شهید حاج سید غلام حسن واغظ بلخی.
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد سرور فلسفی مالستانی.
مرحوم آیت الله حاج سید محمد امیر حسینی نجفی بهسودی.
مرحوم آیت الله حاج شیخ موسی یکاولنگی.
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد عسکری نجفی.
این بزرگان با شناختی که از این جوان انقلابی داشتند، از او به گرمی استقبال به عمل آوردند. سید اسماعیل بلخی در مدت کوتاهی با علماء و مراجع حوزه علمیه نجف اشرف ملاقات کرد و این بزرگان شهادت آیت الله مجاهد سید حیدر نجفی بلخی را به او و پدرش تسلیت گفتند. هوشیاری و درک شرایط آن روز جهان اسلام، این فرصت را به بلخی داد تا در مدت کوتاهی با محیط و وضعیت درسی و تحصیلی حوزه علمیه نجف اشرف و اساتید و بزرگان آن، آشنا شود، و در محضر آنان تحصیلات خود را ادامه دهد.
اساتید علامه بلخی در حوزه علمیه نجف اشرف عبارت بودند از:
مرحوم آیت الله العظمی شیخ ضیاء الدین عراقی.
مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی.
مرحوم آیت الله العظمی سید محمد باقر اصطهباناتی.
مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء.
مرحوم آیت العظمی شیخ محمد حسین غروی کمپانی.
مرحوم آیت الله سید محسن طباطبایی حکیم.
در حقیقت روحیه انقلابی و ضد استبدادی علامه بلخی، لحظه ای او را آرام نمی گذاشت. او در کنار تحصیل، سخنرانی های کوبنده ای در انتقاد از اوضاع حاکم بر عراق ایراد می کرد و نقشه های شوم دشمنان اسلام را آشکار می ساخت. گزارش های مأموران امنیتی که به مقام های دولت عراق داده می شد، جان این سید انقلابی را به مخاطره می انداخت. او در سال 1316 به سفر حج مشرف شد، و پس از انجام مراسم حج از کشورهای مصر، اردن و سوریه بازدید کرد و بار دیگر به عراق بازگشت، تا در صورت امکان به تحصیل ادامه دهد. ولی هنگامی که به عراق بازگشت فضای این کشور را خفقان آور تشخیص داد. از سوی دیگر برخی علما و مراجع بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف به شهید بلخی یادآور شدند که حضور او در عراق به مصلحت نیست و باید این کشور را به مقصد ایران ترک کند و تحصیلات خود را در حوزه علمیه قم ادامه دهد.
منبع:شاهد یاران شماره 64