فرادید؛ ایرانخودرو در حالی اینروزها با سختترین شرایط ممکن تولید محصولات مدرن و جدید خود را به پیش میبرد که انتظار کاربران فضای مجازی که تعداد آنها بین 40 تا 45 میلیون نفر اعلام شده این شرکت را به بحران جدی مواجه ساخته است. در حالی که مدتهای مدیدی از تغییر ترند یا ذائقه بازار ایران از خودروهای سدان و سواری به محصولات شاسیبلند یا کراساوور تغییر یافته اما هیچ یک از دو شرکت بزرگ وطنی نه تنها قادر به ساخت خودرویی با این مشخصات و ابعاد نبوده که در سیر قهقرایی کل بازار خودروهای شاسیبلند را به سازندگان درجه چندم چینی واگذار کردهاند.
به گزارش فرادید، تلخی مشاهده تصویر سمند شاسیبلند یا رانا استشینکراس وقتی بدتر میشود که ایران خودرو به عنوان بزرگترین خودروساز کشور علیرغم سابقه حضور فعال در 5 دهه متوالی در صحنه اقتصاد ملی از عرضه انبوه یک کراساوور فرانسوی به نام پژو 2008 آن هم به صورت مونتاژی عاجز بوده و علیرغم وعده تولید انبوه این کراساوور کامپکت و اقتصادی در بهمن 95، هنوز هم نتوانسته است این مهم را محقق کند.
جالب است بدانید که ایران خودرو که در 16 ماه اخیر نتوانسته بیش از 2500دستگاه از مدل 2008 را آن هم در قالب مونتاژ و با کمک شرکت پژو تولید کند، باید تا انتهای شهریور 96 بیش از 16 هزار دستگاه از این خودروی اصطلاحا پسابرجامی را به متقاضیانی که نزد ایران خودرو هنگام ثبت نام ودیعهگذاری کردهاند تحویل دهد. این موضوع به معنی افزایش تیراژ ده برابری ایران خودرو است که مستلزم سرمایهگذاری، مدیریت و بهبود فرآیندهاست، کاری که ایران خودرو هیچ گاه نتوانسته آن را به درستی، باهم و به شکل هماهنگ انجام دهد. جالب است همین شرکت از نخستین روزهای سال 95 اعلام کرده در تلاش است پلتفرم جدید و جهانی خود را باهدف تولید 22 مدل از جمله یک خودروی الکتریکی، دو وانت سبک و متوسط، شش مدل کراساوور و چندین و چند سری هاچبک و سدان با کمک شرکایی از ایتالیا، کره جنوبی، ژاپن، فرانسه و آلمان تولید کرده و در افق 2020 از نخستین نمونه آنها رونمایی کند. اتفاقی که به نظر میرسد بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، یک خیال و یا یک رویای شیرین دور از دسترس است. به قول دوست عزیزی نمیتوان با سیستم علی اصغری به جنگ با آلمان و اسپانیا در جام جهانی رفت. حکایت صنعت خودرو نیز همین است.
با قوانینی غیر شفاف که تنها به انحصار دامن میزند، مدیرانی که حتی از عهده معاشرت و بیان نیازهای شخصی خود به زبان انگلیسی عاجز هستند، و نیز پنهان شدن اقتصاد کشور پشت درهای ایدئولوژی نمیتوان به تاسیس یک ابرشرکت خودروساز مثل هیوندای امیدوار بود. ساخت شاسیبلند یا ماشین اسپورت و کوپه و صادرات آن به کشورهای پیشرفته خرق عادت و جادوگری نیست، دانش میخواهد و تعامل و باور به ضرورت تغییر. تا قاعده بازی از حالت انحصاری به شیوه رقابتی و شفاف عوض نشود و این موارد در جان و تن صنعت خودروی ایران ریشه نکند امکان ساخت محصولاتی همپای برندهای برجسته جهان در ایران امکانپذیر نیست.
غرض از نگارش این متن در واقع نه یادآوری ناکامیهای ایران خودرو که تذکر دوباره به مخاطبان و کاربران فضای مجازی است که با شوری عجیب در حال دست به دست کردن عکسهای فتوشاپی از سمند کراساوور هستند و به خیال موهوم شاسیبلند ایرانی رانا دل خوش کردهاند. اگر پیشرفت و رشد میخواهیم بهتر است خوشخیالی را کنار گذاشته و از موهومات بگذریم. صنعت خودروی ایران مثل، اقتصاد، سیسات و فرهنگ ملی نیازمند یک تغییر است، تغییری که به نظر چندان از سوی کارگزارن امر جدی گرفته نمیشود.
باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم
آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد ...