سرویس جهانِ مشرق- یک سال پیش در همین روزها ائتلافی از کشورهای عربی به رهبری آل سعود به خیال خود یک محاصره تاریخی را بر قطر اعمال کردند، محاصره زمینی، دریایی و هوایی. این اهرم فشار قرار بود قطر را مجبور سازد به فهرست 13 تاییِ خواستههای سعودیها تن دهد، از جمله پایاندادن به رقابت با ریاض در فعالیتهای منطقهای. ریاض تصور میکرد باید هر چه زودتر و پیش از آن که یک ایرانِ دیگر از قطر در مقابلش سربرآورد، باید کاری کند که قطر نیز به یک «بله قربان!» گوی دیگر تبدیل شود.
ترامپ یک روز بعد در توئیت خود از این محاصره حمایت کرد و نوشت «خوشوقتم که عربستان سعودی که با پادشاهش و 50 کشور دیگر اخیراً دیدار کردم، هزینه میدهند. آنها گفتند به سختی با حامیان مالی ... تروریسم مقابله خواهند کرد و همه اشارهها به قطر برمیگشت. شاید این آغازی بر پایان کابوس تروریسم باشد».
حالا پس از یک سال، نشریه تحلیلی فارِن پالیسی با بررسی وضعیت کشورهای حاشیه خلیج فارس، نتیجه گرفته است قطر نه تنها در این کارزار، دوام آورده، بلکه از جهاتی پیروز شده است. پایاندادن به فعالیت شبکه الجزیره و توقف حمایت از گروههای شبهنظامی از جمله حمایت مخفیانه از انصارالله یمن، مهمترین موارد در آن فهرست 13 تایی بود، اما اکنون به کجا رسیده است؟
در همین زمینه:
وزیر دفاع قطر: عربستان توان تأثیرگذاری بر ایران را ندارد
در گزارش فارن پالیسی به قلم «حسن حسن» کارشناس ارشد مؤسسه مطالعات خاورمیانهِ «تحریر»، اذعان شده که پس از فشار عربستان و متحدانش بر قطر، این کشور اکنون نقش کمرنگتری را در یمن، عراق، لیبی و مصر ایفا میکند، اما در عرصه افکار عمومی چطور؟ نظر مردم جهان عرب و مقامات غربی تا چه حد آن گونه که ریاض میخواست علیه قطر شکل گرفت؟
تلاش گسترده دیپلماتیک و تبلیغاتی از سوی عربستان برای افزایش فشار غرب بر دوحه با همین هدف آغاز شد؛ اقدامی که یک رقابتِ مضحک میان ریاض و دوحه را برای پخش تبلیغاتِ کشورشان در شبکههای غرب مانند سی. ان. ان به راه انداخت. یک منبع مطلع به فارنپالیسی اطلاع داده که هر یک از دو دولت حدود 1.5 میلیارد دلار برای این کار خرج کردهاند.
اما حتی مهمترین حامی عربستان در غرب، یعنی واشینگتن نیز ماه گذشته ترجیح داد قطر را تنها نگذارد. ترامپ در جریان سفر امیر قطر به واشینگتن در آوریل (کمتر از دو ماه پیش) در کنار تمیم بن حامد آل ثانی از عربستان انتقاد کرد، حتی اسم از حمایت از تروریسم آورد و در عوض از پیشرفت دوحه در این مورد تقدیر کرد. شاید حالا تنها کسانی که در کنار اعلام وفاداری به بن سلمان با انتقادات تند او علیه قطر همراهی میکنند، شاهزادگانی باشند که نگران حفظ جایگاه خود نزد او هستند.
**چه اتفاقاتی طی یک سال اخیر افتاده که این گونه کفه ترازو را برگردانده است؟
1- پایان یافتن جنگ داخلی سوریه به نفع دولت آن کشور، دوحه را از تداوم حمایت نسبت به احرارالشام و مانند آن بینیاز کرده است. در عوض شاید ترکیه اکنون مهمترین حامی آنها باشد.
2- اما در آن سوی این منازعه، عربستان با اقدامات محمد بن سلمان از چشم دولتهای غربی افتاد و آنها را در تداوم حمایت از ریاض مقابل دوحه به تردید انداخت. تنها در یک مورد، بحران انسانی در یمن موجی از انتقادات را نسبت به بیمسئولیتی ریاض در تداوم بمباران این کشور برانگیخت.
3- طی یک سال اخیر و به ویژه در ماههای پایانی، حرکت آشکاری از سوی عربستان و متحدانش برای نزدیکشدن به اسرائیل آغاز شد از این رو بسیاری به این باور رسیدند که اجماع علیه قطر به رهبری ریاض را باید بخشی از یک سازوکار منطقهای برای نوعی اجماع جدید دانست که هدف اصلیاش نه قطر، بلکه ایران است
4- به نظر تحلیلگر فارن پالیسی آنچه علاوه بر اینها موجب شد بسیاری درغرب آسیا تقابل عربستان با قطر را جدی نگیرند، این احتمال بود که عربستان نه با حمایت قطر از تروریسم، بلکه با حمایت آن از قیامهای مردمی (موسوم به بهار عربی) مشکل دارد؛ قیامهایی که در 2011 میلادی اوج گرفته بود. این احتمال دور از ذهن نیست زیرا قطر خود را دوست جنبشهای جدید در کشورهای عربی تعریف کرده و این سلطه عربستان و حاکمان سنتی را بر جهان عرب به خطر انداخته است.
جمعبندی
حسن حسن به این نتیجه میرسد که شاید قطر کارتهای زیادی در مقابل مصر و چند غول غرب آسیا نداشته، اما در این مدت با کارتهایش به درستی بازی کرده و توانسته طی سال اخیر نیمی از منازعه یعنی عرصه اعتبار رسانهای و سیاسی را با پیروزی پشت سر بگذارد. او به نقل از یک مقام ارشد کشورهای عربی مینویسد اصلی اینکه «عربستان سعودی در این سویِ جبهه است» خودش یک برگ برنده برای دوحه در جنگ رسانهای است!
اما در مورد نیمِ دیگرِ این منازعه یعنی آنچه روی زمین اتفاق می افتد نیز بن سلمان با فهرستکردن 13 خواسته خود و بکارگیری اهرمهای تحمیلی و زورگویانه همان اشتباهی را کرد که اکنون پمپئو در مقابل ایران انجام داده است. 13 خواسته عربستان همانقدر روی قطر اثرگذار بوده که احتمالاَ 12 خواسته پمپئو از ایران تا یک سال بعد اثر خواهد گذاشت!
از ابتدا نیز تا حدودی مشخص بود که تحمیلِ یکجای 13 خواسته، عملگرایانه نیست و قطر این برخورد را نخواهد پذیرفت. از همین رو تحلیلگر فارن پالیسی بر این باور است که شاید عربستان نمیخواسته رفتار قطر را تغییر دهد، بلکه میخواسته دوحه را مجاب کند رویکردهای متفاوت خود در سیاست خارجی را بدون هماهنگی و اطلاع ریاض و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس دنبال نکند و به ویژه در داخل امارات و عربستان موش ندواند.
منبع
http://foreignpolicy.com/2018/06/04/qatar-won-the-saudi-blockade
http://www.middleeasteye.net/news/us-approves-300-mn-guided-missiles-qatar-1275667282
https://www.isna.ir/news/97020905360