ماهان شبکه ایرانیان

مردن یا بردن؟

«مردن به وقت شهریور»، گریزی به دنیای نوجوانی

نوجوانی وقت خوبی برای مردن نیست

«مردن به وقت شهریور»، گریزی به دنیای نوجوانی

نوجوانی وقت خوبی برای مردن نیست. مردنی را می‌گویم که سبب سازش خود ما می‌شویم: ما پدرها، ما مادرها، ما نوجوان‌ها. در این شهریورگاه زندگی می‌توان بردن را تجربه کرد، بردنی را می‌گویم که باز هم سبب‌‌سازش خود ما می‌شویم. گاه مرز بین مردن و بردن به باریکی یک تار مو می‌شود. این تار موی حد فاصل، آگاهی ماست. فیلم سینمایی «مردن به وقت شهریور»، گرچه به لحاظ روایی مسائلی دارد، اما به لحاظ تلاش جسورانه‌اش برای ورود به این نقطهٔ مرزی شایستهٔ تقدیر است. این فیلم با این‌که در سطح طرح مسئله باقی مانده و تمایلی به ایراد راهکار نشان نداده، اما باز هم فیلم مهمی است. در این مطلب می‌خواهیم از چرایی اهمیت آن بگوییم:

1. فرصتی برای دیدهشدن دوران نوجوانی
نوجوانی، برخلاف ظاهر پرشروشورش، دوران مظلومی است. حتی در زمانهٔ ما که با کمک روان‌شناسی رازها و نیازهای آن گره‌گشایی شده‌اند، باز هم آن طور که بایسته و شایسته است، مورد توجه واقع نشده است. این مظلومیت در دنیای هنر هفتم هم نمود پیدا کرده؛ به طوری که تعداد فیلم‌های وطنی که در سال در این ارتباط ساخته می‌شوند، آن‌قدر کم است که کمک‌گرفتن از عبارت مثالی «تعداد انگشتان دست» هم دربارهٔ آن زیاد به نظر می‌رسد. بی‌شک در این احوال، فیلم «مردن…» فرصتی مغتنم به شمار می‌رود.

2. پیامهایی مخصوص والدین
این فیلم نکات روان‌شناسی خوبی دارد که یادآوری آن برای والدین مفید است:

  • راهنمای آزادی او باش: محدودیت راهنما نمی‌خواهد؛ اما آزادی چرا. فیلم «مردن…» روایت‌گر نوجوانی نوزده‌ساله به نام سینا است که رابطهٔ خوبی با پدر محدودکننده‌اش ندارد. گرچه یکی از دلایل این محدودیت‌ها، کنکور سینا عنوان شده، به نظر می‌رسد این تاکتیک پدر بیشتر ابزاری است برای کنترل پسر، کنترلی به معنای نامطلوب کلمه. این در حالی است که سینا به آزادی انتخاب نیاز دارد و همچنین به راهنمایی قابل‌اعتماد برای گذر از پیچ‌وخم‌های این آزادی.
  • مگذار اختلاف ایجاد شود: سینا و پدرش در مورد خیلی چیزها تفاوت دیدگاه دارند که متأسفانه به دلیل کم‌توجهی، آن‌قدر عمیق شده‌اند که صورت اختلافی لاینحل را به خود گرفته‌اند. نتیجهٔ این اختلافات هم چیزی نیست جز دوری سینا از خانه و گذراندن وقت بیشتر با همسالانی که هم‌نشینان خوبی نیستند.
  • سهم فرزندان از طلاق را به حداقل برسان: پدر و مادر سینا ده‌سال قبل از هم جدا شده‌اند؛ اما رفتار آن‌ها بعد از این اتفاق و امتناعشان از والدی‌گری مشارکتی، سهم سینا، خواهر و برادر بیمارش را از سختی‌های دوران بعد از طلاق به بالاتر از سطح تحمل آن‌ها رسانده است.
  • نقشهٔ راه صمیمیت را از بر کن: پدر سینا دوست دارد با فرزندانش صمیمی باشد؛ اما راه و چاه آن را بلد نیست و هر بار کار را بدتر می‌کند. در نتیجه بچه‌ها بیشتر از او و خانه فاصله می‌گیرند.

3. «من هم مقصرم»
از دیگر نکات مثبت فیلم، نیانداختن همهٔ تقصیرها به گردن جامعه و این و آن است. «مردن…» سعی کرده از سیاه‌نمایی و متمرکزکردن همهٔ قصورها بر یک‌نفر اجتناب کند و سهم هر کس را در شکل‌گیری دور باطل روابط یک خانوادهٔ بحران‌زده مشخص کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان