برای اینکه اخلاط را بشناسیم، ابتدا علائم غلبه اخلاط ذکر میگردد، سپس خود اخلاط مطرح میشود.
گاهی اوقات در بدن فرد، حال با هر مزاجی که دارد (بلغمی، دموی، صفراوی و سوداوی) یکی از اخلاط غلبه پیدا میکند و غلبه آن خلط در بدن، بیماری و مرض ایجاد میکند که ما به آن مزاج عارضی مرضی می گوییم، و گاهی اوقات این اخلاط با همدیگر مخلوط شده و بیماری را ایجاد میکنند.
حکما (نوشته اند که غلبه اخلاط تا حدود 3500 بیماری را میتوانند ایجاد کنند).
علائم غلبه خون:
اگر در بدن شخصی خون بیش از حد شود، علائم زیر را پیدا میکند؟
1ـ سنگینی سر (یا ثقل الرأس) و سنگینی بدن و احساس کسالت.
2ـ دهان دره (تثاؤب) و کمان کشش (تمطه) میکند.
3ـ خواب آلودگی و چرت زدن.
4ـ بلدوت و کندی فکر و حواس.
5ـ شیرینی طمع دهان.
6ـ سرخی رنگ بدن و زبان: مخصوصاً سرخی صورت و گردن.
7ـ ظهور دمل و بثورات مخصوصاً در پشت سر و پشت شانه.
8ـ خونریزی از لثه و بینی.
9ـ سنگینی گوشههای چشم (به طرف داخل یا بینی).
10ـ پر شدن رگها (امتلاء عروق) که تقریباً (البته نه 100%) معادل فشار خون است (نکته امتلاء دو نوع است: 1ـ امتلاء به حسب اوعیه و 2ـ امتلاء به حسب قوه که تفاوتهایی با هم دارند و بعداًذکر خواهد شد).
11ـ خستگی بیمورد
(نکته: در روایت نوشته شده است که دواء الدم الحجامه یعنی داروی غلبه خون، حجامت است، دواء البلغم القی یعنی داروی بلغم قی کردن است و الدواء المره المشی یعنی داروی صفرا و سودا مسهل است. پس مشخص میشود که چه کسانی نیاز به حجامت و فصد دارند.
کسی که غلبه خون دارد، لازم نیست همه علائم فوق را داشته باشد. بلکه اگر حداقل 3/2 این علائم را (یعنی بیشتر این علائم را داشته باشد) میتوانیم بگوئیم غلبه دم دارد. نکته: این که شخص باید حجامت یا فصد شود یا قی کند یا مسهل بخورد، باید با دلیل و برهان باشد.
نکته: افرادیکه فشار خون دارند، چشمهایشان قرمز میشود و احساس سنگینی در گوشه داخلی چشم میکنند. فشار خون را به دو نوع تقسیم میکنیم فشار خون بلغی و دیگری فشار خون دموی. اگر در بیماران فشار خونی دقت کرده باشید، در مراحل اول بیماری، صورت قرمز است و بعد از گذشت مدتی صورت زرد میشود، در مراحل اولیه، فشار خون، نوع دموی به حساب میآید و در آنها فصد کردن یا حجامت کردن بسیار مفید است، اما وقتی چند سال از فشار خون گذشت و صورت فرد برنگ زرد یا سفید است و بدن فرد لخت و سست است این حالت را نمیتوانیم به خون نسبت دهیم بلکه نوع بلغمی و شیوه دیگری بغیر از فصد و حجامت برای درمانش اجرا میکنیم.
نکته: لازم نیست شخص حتماً دموی باشد تا غلبه خون در او ایجاد شود.
بلکه ممکن است مزاج اصلی شخص، بلغمی یا سوداوی باشد، ولی در حال حاضر غلبه خون در او صورت گرفته است. هر کدام ازاین مزاجها میتوانند دچار تغییراتی شوند که غلبه خون در آنها صورت بگیرد. اما بیشتراوقات غلبه دم در افراد دموی، غلبه صفرا در افراد صفراوی، غلبه سودا در افراد سوداوی و غلبه بلغم در افراد بلغمی صورت میگیرد.
علائم غلبه بلغم:
عبارتند از:
1ـ سفیدی و رنگ پریدگی پوست به این معنی که نسبت به گذشتهاش و در حالت سلامت رنگش تغییر کرده (نکته: کسیکه بطور مادرزادی پوستش روشن بوده و الان هم روشن است را نمیتوانیم در این گروه قرار دهیم بلکه میتوانیم بگوئیم که مزاج شخص بلغمی است. یعنی اگر نسبت به گذشته، پوستش سفیدتر شد و حالت رنگ پریدگی پیدا کرد میگوییم این شخص غلبه بلغم دارد)،
2ـ نرمی و لخت شدن اعضاء (سستی ماهیچهها) که این علائم البته نسبت به حالت سلامتش است،
3ـ سردی بدن،
4ـ اهراق ریق یعنی ریختن آب از دهان مخصوصاً در شب، (اهراق: ریخته شدن، ریق دو معنی دارد یکی یعنی آب دهان و دیگری یعنی ناشتا، مثلاً بعضی جاها میگوید دارو را علی الریق بخورید یعنی دارو را ناشتا بخورید)،
5ـ کم شدن عطش مگر اینکه بلغم مالح (شور) در معده باشد. یعنی بلغمی که با صفرا مخلوط شده است. (مالح = شور، حامض = ترش، حلو = یرین، تفه = بیمزه، مر = تلخ).
6ـ ضعیف شدن چهار هضم است: و یکی از نشانه های اصلی آن این است که فضولات چهار هضم دفع نمیشود (نکته: در ادامه مباحث چهار هضم و فضولات چهار هضم توضیح داده خواهد شد)، مخصوصاً، ضعیف شدن هاضمه معده که نشانه اش آروغ زدن و ترش کردن است، (علامت2)
7ـ خواب زیاد،
8ـ کندی حواس: شخص احساس بنگی میکند یعنی شخص میگوید بنگ است و مثل اینکه کلاهخود روی سرش است یعنی احساس میکند ارتباطش با اطراف کم شده است.
خواب زیاد، کندی حواس و اینکه شخص احساس بنگی می کند یعنی شخص می گوید بنگ است و کلاه خود روی سرش است یعنی احساس می کند ارتباطش با اطراف کم میشود.
علائم غلبه صفرا:
این علائم زیادتر دیده میشوند که شامل:
1ـ زردی پوست
2ـ سفیدی چشم
3ـ تلخی دهان
4ـ خشکی زبان
5ـ خشکی دهان و بینی
6ـ عطش زیاد
7ـ بیاشتهایی
8ـ حالت دل آشوب شدن و دل بهم خوردن
9ـ سوزن سوزن شدن اعضاء و خواب رفتگی اعضاء
10ـ بثورات صفراوی (جوشها و دانههای سرسفید)
11ـ قی و استفراغ صفراوی: قیها را دستهبندی میکنند بعضی از قیها ترش، بعضی شور و بعضی تلخ هستند. قیهای صفراوی از نظر طعم تلخ هستند. اظهارات خود فرد درمورد طعم قی کافی است.
تلخی آن نشان دهنده صفراوی بودن است البته به شرطیکه رنگش زرد یا سبز روشنتر از سبز سبزی (کراشی) باشد. (نکته: در استفراغها بعد از اینکه غذاها دفع شدند، مرحله آخرش به اندازه یک استکان قی زردرنگ غلیظ دفع میشود که این را قی صفراوی میگویند)
12ـ رنگ بول زرد مایل به سرخی میشود. (بول: ادرار، براز: مدفوع)
13ـ خوابهای آتش و حرارت و گرمیدیدن، (شاید یرقانیها علائمشان به غلبه صفرا خیلی نزدیک باشد ولی در یرقانها، گاه علائم دیگری هم داریم، مثل سفید شدن مدفوع و علائم دیگر)
علائم غلبه سودا عبارتند از:
1ـ لاغر شدن و خشک شدن تن (هنرال)،
2ـ تیره شدن رنگ صورت (حمودت بون)،
3ـ گود رفتن چشمها،
4ـ غلیظ و سیاه شدن خون،
5ـ سوزش معده،
6ـ اشتهای کاذب،
7ـ ادرار تیره و غلیظ،
8ـ دچار توحش می شوند، یعنی ترس و وحشت بی جهت (برای مثال کسی که پیش از این از تنهائی وحشتی نداشته ولی اکنون بیجهت از تنها ماندن میترسد).
9ـ توهم: یعنی دچار اوهام و خیالات شدن، مثال، احساس می کند کسی یا چیزی پشت سرش است، یا فکر می کند کسی دارد صدایش میکند.
10ـ تخیل: یعنی شخص برای خودش خیال بافی میکند، معمولاً خانمها زیاد تخیل میکنند. حالتهای فوق را در غلبه سودا داریم. بیماریهای روانی را اکثراً به افزایش یک خلط نسبت میدهیم مثلاً حالت مانیا، رقص ممتد و شیدایی را به افزایش صفرا نسبت میدهیم، مالیخولیا و افسردگی و گوشهگیر شدن را به افزایش و غلبه سودا نسبت میدهیم.
سئوال: آیا چند خلط میتوانند با هم مخلوط شوند؟
بله یک یا دو تا یا سه تا از اخلاط میتوانند با همدیگر مخلوط شده و افزایش پیدا کرده باشند، بهر صورت اگر هم مخلوط شوند، یک اسم دارد. اینکه میگویند شخص بلغمی ـ دموی ـ سوداوی است اشتباه است.
بهترین منابعی که میتوانید در این زمینه استفاده کنید کتاب اغراض الطبیه سید اسماعیل جرجانی است که دکتر حسن تاج بخش این کتاب را ترجمه کرده است، کتاب دیگر کتاب ذخیره خوارزمشاهی است و کتاب دیگر خلاصهَ الحکمه است.
اغراض الطبیه که دکتر حسن تاج بخش تصحیح و چاپ کرده است بسیار کتاب خوبی است، آقای تاج بخش هم واقعاً حق کتاب را خوب ادا کرده است، انتشارات دانشگاه تهران این کتاب را دارد دو جلدش آمده است و جلد سوم آن که لغات و اصطلاحاتش است بیرون نیامده است.
خلاصه الحکمه بهترین کتابی است که شما میتوانید بخوانید.
سئوال: خواب پرواز و بلندی و سقوط از بلندی دیدن به چه معنا است؟
این خوابها به منزله زیاد شدن ریاح یا باد در بدن است چون باد قابل جابجایی است.
به نقل از انجمن تحقیقات طب سنتی ایران