ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

نقل

در اینجا ناچاریم موضوعی را که در اشاعه و نشر حدیث از آن گزیری نیست، باختصار متعرض شویم.و آنموضوع ترجمه حدیث و نقل بمعنی آنست که جواز این امر احتیاج بورود نص و دلیل روائی نداشته.بداهت عقل حکم بجواز بلکه رجحان آن می نماید (1).
علوم حدیث معنوی و دینی است و باید در اخذ و تعلیم و کتابت و نشر آن پاکیزگی ظاهر و باطن، و خلوص نیت و پرهیز از اغراض مادی و دنیوی کاملا رعایت شود، و سزاوار است احادیث مربوط به عبادات و سنتهای دینی را که زینت علم و مایه ثبات و استقرار آن است عمل نماید، چنان که از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: «هر گاه عالم به علم خویش رفتار نکند، پند و اندرزش از د ...
1 بزرگان (1) فرموده اند: هنگامی که محدث.عالم بصحت حدیث است، شایسته است بالفاظی که حاکی از جزم بمضمون حدیث است (مانند: قال رسول الله.فعل.امر.نهی) تعبیر نماید.ولی اگر چنین اطمینانی ندارد، می بایست بالفاظی که مشعر بجزم ویقین است، تأدیه نکند.مثلا در نقل چنین احادیثی بگوید: روی عن رسول الله (مثلا) یا جاء عنه، یا یذکر.یحکی.بلغنا (2).
پاره ای از احادیث فقط در یک موضوع وارد شده و شامل یک حکم است، ولی برخی از روایات، شامل احکام مختلف و یا حاوی موضوعات متنوعی است.
می دانیم که پس از پیغمبر اختلافات و حوادثی میان مسلمین پدید گردید.که پاره ای از آنها سبب شد در زمینه آن، احادیثی جعل، و بدینوسیله موضوع، تثبیت شود، که اهم آنها از این قرار است:
چون سخن بدینجا رسید، بی مناسبت نیست عده ای از معروفین بکذب و وضع حدیث را، طبق نوشته کتاب شریف (الغدیر) معرفی نموده و تصریح ائمه فن و رجالیون را درباره آنان یادآور شویم .برای مزید اطلاع نیز رجوع شود بجلد اول استقصاء الافهام تألیف میر حامد حسین کنتوری هندی صاحب عبقات، متوفای 1306 ه در لکنهو.
با آن چه در مقاله های پیشین به اثبات رسید و اسناد و دلایل آن گزارش گردید، روشن شد که حدیث در زمان رسول الله(ص) نگاشته می شده است و آن بزرگوار بر ثبت و ضبط آن تأکید می ورزیده اند
علامه قاسمی (در قواعد التحدیث ص 81) فرموده:
آن دسته از آیات قرآن که خلق کریم و ادب جمیل آن جناب از آنهااستفاده می شودنوعا سیاق شان، سیاق امر و نهی است، از این جهت بهتر آن دیدیم که از ایراد آن آیات خودداری نموده و روایات مشتمل بر سنن آن جناب و مجامع اخلاقی حاکی از ادب الهی جمیلش را ایراد نمائیم.چه در این روایات استشهاد به آن آیات هم شده است.
مستفیض، مشهور، عزیز مستفیض خبری است که روات آن در هر طبقه بیش از دو تن و به قولی زیادتر از سه نفر باشند، ولی به سر حد تواتر نرسیده باشد که آن را مشهور نیز نامند، (1) منتها در مستفیض شرط کرده اند که روات آن (افراد سلسله سند) در هر طبقه به صفت مزبور متصف باشند، ولی در مشهور ممکن است فقط در پاره ای از طبقات چنین باشد.
پیشخوان