ماهان شبکه ایرانیان

نقدی بر شعار عدالت شغلی در جنوب؛

آقای رئیس جمهور! اینجا خانه ی ماست...

جوانان بوشهری با مدارک مهندسی و تخصص‌های مرتبط، با هزاران امید در انتظار شغلی هستند که حق مسلم آن‌هاست، اما در نهایت، فرصت‌ اشتغال به غیربومیانی سپرده می‌شود که هرگز رنج زندگی در این سرزمین را نکشیده‌اند.

عصرایران؛ طاهره عبدالهی - ( بخشدار مرکزی سابق جم استان بوشهر) - اینجا جنوب استان بوشهر است؛ جایی که نفت از دل زمین می‌جوشد، گاز در مشعل‌ها شعله می‌کشد و سرمایه‌های ملی بی‌وقفه راهی دوردست‌ها می‌شود. اما در همین سرزمین، جوانانش، همان‌هایی که هر روز غروب را با تماشای سکوهای نفت و‌گاز بدرقه می‌کنند، از ابتدایی‌ترین حق خود، یعنی کار و معیشت، محروم مانده‌اند.
 
نفت، این ثروت ملی، در بطن سرزمین ما زاده می‌شود، اما گویا سهم ما از آن، تنها آلودگی هوا، تخریب محیط‌زیست و بیکاری است. جوانانی که در کنار چاه‌های نفت و پالایشگاه‌ها قد کشیده‌اند، حالا پشت درهای بسته‌ی اشتغال ایستاده‌اند، و هر روز، شاهد ورود نیروهای غیربومی به شغل هایی هستند که حق آن‌هاست. چگونه می‌توان این بی‌عدالتی را پذیرفت؟
 
سال‌هاست که از بومی‌گزینی سخن گفته می‌شود، اما روی زبان ها و لابلای کاغذها مانده است. جوانان بوشهری با مدارک مهندسی و تخصص‌های مرتبط، با هزاران امید در انتظار شغلی هستند که حق مسلم آن‌هاست، اما در نهایت، فرصت‌ اشتغال به غیربومیانی سپرده می‌شود که هرگز رنج زندگی در این سرزمین را نکشیده‌اند. مگر نه اینکه اینجا خانه‌ی ماست؟ مگر نه اینکه این صنعت، از خاک ما تغذیه می‌کند؟ پس چرا جوانان این سرزمین همچنان غریبه‌اند در دیار خود؟
 
در جهان، بومی‌گزینی نه شعار، که اصلی قطعی و تغییرناپذیر است. در کشورهای نفت‌خیزی چون نروژ، کانادا، قطر و امارات، دولت‌ها با نظارت مستقیم، شرکت‌های نفتی را موظف کرده‌اند تا اولویت اشتغال را به نیروهای بومی بدهند و تنها در صورت نبود تخصص محلی، از دیگر نقاط نیرو جذب کنند، در ایران اما، قوانین بومی‌گزینی اجرا نمی‌شود، پیمانکاران آن را دور می‌زنند و عدالت شغلی به فراموشی سپرده شده است.
 
مسئله تنها به اشتغال کارگران و نیروهای فنی محدود نمی‌شود. در طول این سال‌ها، سهم فرزندان جنوب استان بوشهر از مدیریت و تصمیم‌گیری در صنعت نفت و گاز چه بوده است؟ در حالی که در کشورهای دیگر، مدیران ارشد صنعت نفت از میان نیروهای بومی برگزیده می‌شوند، اینجا، فرزندان این خاک، حتی در سطوح مدیریت میانی هم جایگاهی ندارند. چگونه می‌توان پذیرفت که در سرزمین طلای سیاه، عدالت، خود سیاه‌بخت‌ترین واژه باشد؟
 
آقای رئیس‌جمهور!
 
این آدرس خانه ی ماست! جوانان این دیار دیگر توان صبر ندارند. دیگر تاب شنیدن وعده‌های بی‌سرانجام را ندارند. آن‌ها از شما نمی‌خواهند که وعده‌ای تازه دهید، بلکه خواهان اقدام عملی‌اند. نظارت جدی بر روند استخدام‌ها، شفاف‌سازی آمار اشتغال بومی، تعیین سهمیه‌ی مشخص برای بومیان در مدیریت نفت و جلوگیری از تخلف شرکت‌های پیمانکاری، حداقل خواسته‌ی مردمی است که سال‌ها در سایه‌ی صنایع عظیم نفتی، اما در حصار محرومیت زیسته‌اند.
 
آقای رئیس‌جمهور، اینجا عدالت شغلی تنها شعار است. 
 
اینجا، جنوب بوشهر، ثروتی بی‌کران در دل خود دارد اما فرزندانش همچنان در انتظار روزی نشسته‌اند که این عدالت از شعار فراتر رود و به واقعیت بپیوندد. 
 
شما را به وجدانتان، به مسئولیتی که بر دوش دارید، به چشم‌هایی که هر روز به امید تغییری تازه به این سرزمین می‌نگرند، فرا می‌خوانیم؛ این مطالبه‌ی فوری جوانان جنوب بوشهر را دریابید.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان