اوقات فراغت
کارشناسان مدیریت و دستاندرکاران امور تربیتی، اوقات فراغت را از یک سو مناسب ترین بستر برای رشد و شکوفایی استعدادهای گوناگون و از سوی دیگر، زمینهساز بسیاری از انحراف ها و بزهکاری ها دانسته اند.
این کارکرد دوگانه، از شیوه گذران این اوقات و بهرهگیری از آن، اثرپذیر است. از دیگر امور زیربنایی در مدیریت اوقات فراغت، درک درست از اوقات فراغت است. تصور برخی افراد و خانواده ها از اوقات فراغت بسیار سطحی است؛ آنان اوقات فراغت را فرصت های بیکاری به معنای بیهودهگذرانی و سرگرمی های بی حاصل می پندارند. این برداشت از اوقات فراغت، زمینهساز رکود و فساد است؛ زیرا سکون و بی حرکتی سبب رکود و در پی آن فساد است، چنانکه اگر آب در یک جا بی حرکت بماند، فاسد و لجنزار می شود.
مفهوم درست اوقات فراغت، مشغول شدن به فعالیت های خودجوش و دلخواه است؛ فعالیت هایی که دو ویژگی اصلی آنها آزادی و تنوع است. اوقات فراغت به این مفهوم، جزو غنی ترین و پرسود ترین اوقات زندگی انسان است که نیازهای درونی او را برآورده می سازد و وی را به خودسازی و خودشناسی هدایت می کند.
در فرهنگ اسلامی انسان به وقتشناسی سفارش شده است و اینکه زمان مناسب هر کار را تشخیص دهد و در فعالیت های مختلف همه جوانب شخصیت خود را در نظر گیرد. کار و تلاشش به اندازه و عبادت و ارتباطش با خدا نیز به جا باشد. ساعت هایی را هم به ارتباط با مردم اختصاص دهد، نه اینکه کار و تلاش او را از یاد خدا یا حضور در اجتماع مسلمانان بازدارد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که ندای نماز جمعه را شنیدید، به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که برای شما بهتر است اگر بدانید. (جمعه: 9)
مسلمان واقعی، قدر بهترین سرمایه ای را که در اختیارش گذاشته شده؛ یعنی عمر خود را می داند و هیچ گاه آن را بیهوده هدر نمی دهد، چه رسد که آن را در امور ناپسند صرف کند. رسول خدا(ص) در سفارش های خود به ابوذر غفاری می فرماید: «ای ابوذر! در صرف کردن عمرت از صرف کردن دینار و درهم بخیل تر باش و آن را به رایگان از دست مده».[1]
بعد از شناخت ارزش وقت و عمر، لازم است اموری را که پرداختن به آنها سبب رشد هماهنگ و متعادل جنبه های وجود فرد می شود، شناخت؛ چراکه افراط یا تفریط در هر یک از این جنبه های وجودی، انسان را از مسیر سعادت و فضیلت دور می سازد. برای این منظور، بهتر است انسان از الگوهای الهی که صاحب علم و حکمت کامل و بلکه منبع آن هستند، پیروی کند. در فرهنگ اسلام و آموزه های الهی چیزی باارزش تر از دانش و معرفت نیست. دانش آمیخته با حلم، زیباترین زیوری است که جوان مسلمان می تواند خود را با آن بیاراید و فرصت های خود را بارور سازد.
امام صادق(ع) فرمود:
دوست ندارم جوانی از شما را ببینم، مگر اینکه در دو حالت صبح کند: یا دانشمند باشد و یا دانش آموز. پس اگر در هیچیک از این دو حال نبود، کمکاری و کوتاهی کرده و عمر خود را تباه ساخته و گناهکار است و نتیجه کارش، عذاب الهی خواهد بود.[2]
و خداوند نیز در قرآن کریم به رسول خود می فرماید:
همانا همراه سختی ها، آسانی و آسودگی است. پس هرگاه فراغت پیدا کردی، خود را به کار دیگری مشغول کن و تنپروری و تنبلی پیشه مکن و به سوی خدا و رضای او رغبت کن.
بنابراین، زمان هایی که به غفلت سپری می شوند، حسرت و غم و اندوه برای صاحبشان به بار می آورند. عمر عزیز انسان گرانبهاتر از آن است که به بیهودگی و غفلت بگذرد.
دین و زندگی (2)
فرصتی برای به خود آمدن
فاطمه عربشیبانی
اشاره: «زندگی برای بسیاری از ما عادتی شده که خیلی وقت ها ملالآور می شود. در بازی روزگار همیشه به زمان می بازیم. ثانیه ها، ساعتها، روز ها و ماه ها می گذرند و ما را زیر چرخ روزمرگی هامان له می کنند. آن قدر دنبال آنچه نمی دانیم چیست می دویم که دویدنمان خود، هدف زندگیمان می شود.
باید از زمان جلو زد، لحظه ای ایستاد و نفسی تازه کرد، پای جسم را بست و بال اندیشه را باز کرد. همصحبت دل شد، سری بر خاک سایید و دلی به آسمان گره زد».[3]
اوقات فراغت، لحظه های زیبا و زرین زندگی است که سبب رضایت درونی و افزایش شادکامی می شود، از تکرارها و یکنواختی ها نجاتمان می دهد و با جدا ساختن از روزمرگی ها، از هیجان های زیانبخش و احساسات منفی در امانمان می دارد. همچنین خستگی های روحی و آسیب های روانی را در زندگی شفا میبخشد؛ چراکه اشتغال پیوسته و بی وقفه فکری و عملی، سبب خستگی جسم و ذهن می شود و فرد رفتهرفته نشاط و سرزندگی خود را از دست می دهد. در این شرایط، داشتن برنامه ای جامع و پیشبینی فرصتی فارغ از وظایف روزانه و بهرهوری از این فرصت، نخستین و مهم ترین گام در پیشگیری از آسیب های ذهنی و حفظ بهداشت روانی است.[4]
در فرهنگ اسلامی، منظور از اوقات فراغت، نه بیهودگی و رکود یا تنپروری و روزمرگی، بلکه فرصت آماده شدن برای تلاش و کوشش بی پایان است. در اوقات فراغت، فعالیت های ظاهری و فیزیکی تعطیل می شود، ولی فعالیت های فکری، شناخت و بینش درونی و نزدیکی به پروردگار با نیت پاک و اندیشه تابناک آغاز می شود و ارمغان این سفر تا هفته ها و ماه ها روشنیبخش شب ها و روزهای زندگی خواهد بود.[5]
دین و زندگی (3)
استفاده از اوقات در رفتار بزرگان
اللّهُمَّ صَلّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدُ وَارْزُقْنی فیهِ الصِّحَهِ وَ الْفراغ... .[6]
خدایا بر محمد و آل او درود فرست و در این ماه [مبارک رمضان] سلامت و فراغت روزیام فرما... .
آیت الله شهید بهشتی
شهید بهشتی با اینکه در اصفهان خانه داشت، برای صرفهجویی در وقت و استقلال در فکر و مطالعه، از سال 1324 حجره ای در مدرسه صدر اصفهان گرفت. وی زندگی در حجره ای به طول سه متر و عرض 5/1 متری را بر سکونت در خانه پدری اش در اصفهان ترجیح داد تا بتواند شبانهروز در مدرسه اوقات خود را صرف درس خواندن و خودسازی کند. هوشیاری آن شهید الهی در صرفهجویی در وقت، از عوامل پیشرفت او بود.
وی درباره میزان کار و تلاش خود گفته بود: «در تمام این نوزده ماه که از پیروزی انقلاب می گذرد یا بیشتر، من به عنوان یک فرد در این جامعه هرگز ساعتی را نگذرانده ام که در آن آرام نشسته باشم و بگویم خوب کارها بحمد الله تمام شد».[7]
شهید قدوسی
یکی از شاگردان شهید قدوسی نقل می کند:
هر کس با استاد آشنا می شد، خیلی زود درمی یافت که استاد شخصی است هدفدار که از تمام امکانات و تمام لحظه های زندگی خود در راه رسیدن به هدف استفاده می کند. او از برخورد های زودگذر با اشخاص و فرصت های آنی نیز به گونه ای در جهت هدف مقدس خویش استفاده می کرد. هنگام اشتغال به تحصیل مقید بود که از آغاز درس حاضر شود. ایشان برای وقت ارزش زیادی قائل بود، حتی برای آنکه اوقات طلاب مدرسه برای اموری غیر از تحصیل صرف نشود، برای آنان غذا تهیه می کرد و برای اهل مدرسه حمام ساخت که طلاب برای استحمام بیرون نروند.
نظم
نظم استاد نمونه و زبانزد خاص و عام بود. شاگردان ایشان اگر بگویند در مدت 14 سال بهرهمندی از مدیریت این مرد بزرگ، پنج دقیقه تأخیر و تخلف از وقت معین شده از وی ندیدهاند، سخن درستی است. او انضباطی بسیار دقیق داشت. از اتلاف وقت و اتلاف نیرو و اموال، حتی یک سنجاق یا یک ورق کاغذ، به شدت بیزار بود. برای درس و نظم اهمیتی فوقالعاده قائل بود. به خاطر چند دقیقه تأخیر یک محصل، چه رسد به غیبت وی، برمی آشفت. تعطیلی پنجشنبه های حوزه را از مدرسه به همراه خیلی دیگر از تعطیلی ها به مناسبت های گوناگون زده بود که مسخره تر از همه نزد او تعطیلی (بین التعطیلین) بود. حضور پیش از وقت قدوسی در مدرسه و نگاه های معنیدار او در حالی که ساعت بغلی اش را درمی آورد، پس از خوردن زنگ مدرسه در جلوی دفتر، برای همه دوستان و استادان مدرسه تأدیبی مؤدبانه و فراموشنشدنی است.[8]
شهید مطهری
یکی از بستگان نزدیک شهید مطهری نقل می کند:
در تنظیم وقت خیلی دقیق بودند، به طوری که از تمام اوقات استفاده می کردند. نماز ظهر را که می خواندند، غذا می خوردند، اگر چیزی نبود نان و ماست می خوردند. یک ساعت می خوابیدند، بعد تجدید وضو می کردند و به اتاق مطالعه می آمدند، مشغول می شدند تا موقعی که بچه های مدرسه علوی و استادان و دانشجویان می آمدند. ایشان درس می گفتند و بعد از نماز مغرب در اتاق مطالعه تا ساعت 10 ـ 11 مطالعه می کردند و جلسه داشتند و بعد که می آمدند، می گفتند سرم دارد گیج می رود و قبل از خواب 20 دقیقه الی نیم ساعت قرآن می خواندند و حدود ساعت 12 می خوابیدند. از 5/2 نصف شب به نماز شب و مناجات می ایستادند.
استاد اوقات خود را چنان تقسیم می کردند که دقیقه ای از آن تلف نشود و نظم خاصی در تمام کارها داشتند.[9]
دین و زندگی (4)
اوقات فراغت یک خانواده سه نفری
علی باباجانی
یک خانواده سه نفری شامل پدر، مادر و پسر قصد دارد برای اوقات فراغتشان در یک روز تعطیل برنامهریزی کنند. پدر خانواده این چند برنامه را روی سررسیدش نوشته است:
1. رفتن به پارک و انجام ورزش برای سلامتی، ولی از آنجا که قدرت بدنی ام تحلیل رفته، باید با دوستانم به ورزش مفید منچ بپردازم.
2. رفتن به سینما و دیدن جدیدترین فیلم: در این مورد با همسر و پسرم صحبت کردم که با هم برویم، ولی از آنجا که آنها اهل سینما نیستند مجبورم تنها بروم.
3. تلفن زدن به مادر و مادرزن و تبریک گفتن روز مادر و اگر فرصت شد رفتن به دیدار آنها.
مادر خانواده هم در برگه ای، این برنامه ها را نوشت:
1. رفتن به بازار و خرید لباس نو و دیدن آخرین مدل کیف و کفش.
2. صحبت با ساناز جون درباره مسائل مختلف زندگی و جامعه و این حرف ها.
3. از بابت غذا هم خیالم راحت است، آشپزی همسرم را تماشا می کنم.
اما پسر خانواده که از درس خسته شده است و سال بعد به دوره راهنمایی می رود، این برنامه را دارد:
1. عوض کردن گوشیام؛ چون دوربین ندارد.
2. فروش کامپیوتر خانگی و تبدیل آن به لب تاب.
3. تعمیر تلویزیون.
اوقات فراغت فرصتی است برای با هم بودن، اما در این میان این سه نفر کِی می خواهند با هم باشند، خدا می داند!
دین و زندگی (5)
اوقات فراغت (زیرنویس)
طیبه چراغی
بودم جوان که گفت مرا پیر اوستاد فرصت غنیمت است، نباید ز دست داد
(سعدی)
زمان فراغت و آسایش را برای روزگار گرفتاری ات سرمایه و توشه قرار ده.[10]
فرصت ها مانند ابرها درگذرند.[11]
هر که خود را به کارهای بیهوده و بی اهمیت مشغول سازد، عمر گرانمایه خویش را از دست داده است.[12]
اوقات فراغت، فرصتی به فرد می دهد تا انرژی خود را آزاد کند و به خلاقیت و خودشکوفایی برسد.
تمدن، محصول فراغت ملت هاست. (ویل دورانت)
از دست ندادن فرصت ها و غنیمت شمردن آنها، یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت است.
وقت از زندگی جدا نیست؛ زندگی یعنی وقت و وقت یعنی زندگی، پس چرا در تلف کردن پاره ای از زندگیمان اصرار داریم!
اساس زندگی بر امروز استوار است، دیروز گذشته و فردا نیامده و در میان این دو روز فانی، ما جز دقایق کنونی هیچ نداریم.
ساعت ها و دقیقه های خود را چنان بگذرانید که وقتی روز به پایان رسید، گرفتار پشیمانی و حسرت نشوید.
|