امروزه تنظیم خانواده به عنوان یک اصل در زندگی افراد بشری در نظر گرفته می شود. در جوامعی که میزان باروری بالاست زنان ناگزیر حاملگی های مکرر و با فواصل کوتاهی دارند. در چنین وضعیتی، میزان ضایعات حاملگی بالا، میزان مرگ ومیر نوزادان زیاد، فقر غذایی شایع و رشد عقلی و جسمی کودکان اغلب غیر عادی است. مادران نه تنها از عوارض و بیماریهای دوران بارداری و زایمان در رنج هستند، بلکه در مقابل عوارض و حوادث عمومی نیز مقاومت کمتری دارند. بدلیل درگیری دایم آنها در مراقبت از اطفال متعدد، آنهم در شرایط نامناسب، کمتر فرصتی بدست می آورند که از خدمات بهداشتی، اگر هم وجود داشته باشد، استفاده نمایند.
معمولاً مادرانی که کمتر از 20 سال و یا بیش از 35 سال داشته باشند، بهنگام بارداری، بیشتر در معرض مرگ هستند. حاملگی های مکرر به فواصل کوتاه، خطر سقط و نارس بودن طفل را افزایش می دهند. علاوه براین وقتی شیر مادر تنها غذای طفل باشد وقوع بارداری مجدد با فاصله ی کوتاه از زایمان پیشین، مانع استفاده ی طفل از شیر مادر شده و وی را مستعد ابتلا به بیماریهای سوء هاضمه می سازد. براساس تحقیقات سازمان جهانی بهداشت، سالانه قریب سیصد هزار نفر بر اثر سقط های غیر قانونی جان خود را از دست داده و سلامتی عده بیشماری نیز مورد تهدید قرار می گیرد که هرگاه زوجها برنامه های تنظیم خانواده را رعایت نموده و به وسایل مؤثر پیشگیری از حاملگی دسترس داشته باشند، شاید دیگر نیازی به سقط جنین های پنهانی نباشد.
بررسیها نشان داده اند که با افزایش بعد خانواده، هزینه ی سرانه ی مواد غذایی کمتر شده و در نتیجه کمبودهای غذایی و سوء تغذیه شایع خواهد بود. سوء تغذیه اگر چه مستقیماً موجب مرگ و میر نمی شود، لیکن باعث ابتلای اطفال به بیماریهای عفونی گردیده و مرگ و میر ناشی از آنها را افزایش می دهد. از سوی دیگر در جوامع با باروری و رشد زیاد جمعیت که تعداد افراد کمتر از 15 سال در آنها چشمگیر و قابل ملاحظه است، بیشترین نیاز بهداشتی، مراقبت های مادران و کودکان آنهاست و حجم درمان و مراقبت مورد نیاز اطفال و کودکان به مراتب بیش از حجم مورد نیاز در افراد جوان و میانسال می باشد. چرا که کودکان و اطفال بیشتر درمعرض بیماری و مرگ و میر قرار می گیرند تا افراد جوان و میانسال. از این رو نسبت بالاتری از جمعیت به پزشک، تخت بیمارستانی و دیگر خدمات درمانی نیاز خواهند داشت بر اساس تحقیقات انجام گرفته در کشورهای رو به توسعه حدود نیمی از زنان در زایش های خود از امکانات، تکنولوژی و تسهیلات پزشکی و بهداشتی استفاده می کنند در حالی که در جوامع صنعتی این شاخص حدوداً 100 درصد است. این جریان برای جوامع رو به توسعه نسبت بالایی از مرگ و میر اعم از مرگ و میر اطفال و مادران حین زایمان را بر جای می گذارد. در حالی که کشورهای پیشرفته و صنعتی حداقل نسبت مرگ و میر را دارا می می باشند. برآوردها نشان می دهند که گروه های در سن باروری به طور متوسط در غرب افریقا 3 درصد از ابزار پیشگیری استفاده می کنند. این در حالی است که در گوشه ی دیگری از کشورهای در حال توسعه یعنی جایی نظیر هنگ کنگ 64 درصد از افراد در سنین باروری از ابزار کنترل موالید استفاده می کنند. اطلاعات و آمار نشان می دهند که هنوز در بسیاری از جوامع در حال توسعه زندگی می کنند و نصف جمعیت این کشورها زیر 25 سال قرار دارند که در سال های آینده والدین جامعه را تشکیل خواهند داد از هم اکنون باید آنها را آموزش داد که چگونه با رعایت برنامه های تنظیم خانواده و فاصله گذاری مناسب بین تولد فرزندان خود بتوانند سلامت یکایک اعضای خانواده را تأمین نمایند. باید به این افراد ضمن بیان حقایقی درباره اثرات مثبت تنظیم خانواده در سلامت و بهداشت افراد به خطرات ناشی از عدم توجه به این مهم نیز هشدار داد، تا در سایه کسب آگاهی های لازم، مشارت فعال در جهت اعمال سیاست های جمعیتی مبتنی بر کنترل موالید در جامعه خود به عمل آورند.
با توجه به مطالب گفته شده، تأثیرات مثبت تنظیم خانواده و فاصله گذاری مناسب، در سلامت و بقای مادران و کودکان آنان به روشنی مشخص است زیرا والدین می توانند وقت کافی برای فرزندان خود صرف نمایند و کودکان آنها می توانند از غذا، لباس، آسایش، رفاه و مراقبتهای کافی برخوردار باشند.
داشتن فرزند کمتر در خانواده باعث رسیدن مواد غذایی بیشتر به آنها و در نتیجه موجب تأمین سلامتی بهتر اعضای خانواده خواهد شد. به دلیل وضع مالی مناسب تر، تحصیل آموزش در خانواده بهتر خواهد بود. کودکانی که بین آنها فاصله مناسب رعایت شده باشد، در مدرسه نیز موفق ترند، چون قویتر و سالمتر می باشند و نهایتاً این امر به سلامت بودن انسان های نسل فردا منجر خواهد شد.
منابع: کتاب راهکارهای تنظیم خانواده تالیف مهندس اسماعیل دل پیشه
منبع: نشریه پیام پزشک، شماره 60.