ماهان شبکه ایرانیان

محمدجواد جزینی عنوان کرد

مغازه دونبش ادبیات متعهد و غیرمتعهد

محمدجواد جزینی می‌گوید: ادبیات متعهد و غیرمتعهد شبه نظریه‌ای است همانند یک مغازه دونبش که برخی نویسنده‌ها پشت آن سنگر گرفته‌اند.

مغازه دونبش ادبیات متعهد و غیرمتعهد

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: این نویسنده‌ها می‌خواهند با این تقسیم‌بندی مانع از توزیع، ترویج و گسترش بخشی از ادبیات که خلاقانه است، بشوند. این تقسیم‌بندی‌ها علمی نیست و یک برخورد کاملا سطحی با مسأله پیچیده نظریه ادبی است.

او درباره ادبیات روشنفکری و ادبیات متعهد گفت: ادبیات به هیچ‌چیزی جز خودش متعهد نیست. هر نویسنده‌ای روایت خود را از هستی و زندگی بازگو می‌کند که ممکن است این روایت به زعم خوانندگان رحمانی و یا شیطانی باشد. نویسنده‌ها به خودشان و اعتقادات شخصی خودشان معتقدند. من به چیزی به نام تعهد یعنی آن‌چه بیرون از ذهن آن‌ها وجود دارد، قائل نیستم بلکه به تفاوت بین نویسنده‌ها قائلم. معتقدم هر نویسنده حس، دریافت و درک و فهم خود را از هستی بازگو می‌کند.

جزینی در ادامه بیان کرد: گمان می‌کنم این تقسیم‌بندی‌ها یک تقسیم‌بندی غیرفنی و حتی ساده‌لوحانه است، به همین دلیل با تقسیم‌بندی ادبیات به ادبیات متعهد و روشنفکری موافق نیستم. اگر می‌گویم ادبیات تعهد ندارد مبادا به معنای بی‌تعهدی برداشت شود، منظورم این است که  هر نویسنده‌ای درک، دریافت و معرفت خود را از هستی می‌گوید. معتقدم  نویسنده به چیزی جز اثر متعهد نیست ولی تعهد در میان عموم جور دیگری معنا می‌شود.

این نویسنده با بیان این‌که تقسیم‌بندی ادبیات به متعهد و غیرمتعهد  به این اواخر مربوط نمی‌شود، خاطرنشان کرد: در دهه  1310 و 1320  این بحث تحت تأثیر ژان پل سارتر به وجود آمد و مربوط به بیش از 50 سال پیش است و از آن زمان  این گفت‌وگو بین اهل فرهنگ باز شد. همه بحث‌ها در اندیشه ژان پل‌ سارتر ریشه دارد. البته برداشت‌ها از نظریه سارتر هم مناسب و درست نبود. اگر به نظریه او نگاه کنید می‌بینید او هم می‌خواهد بگوید نویسنده‌ها به شکل‌های مختلف نسبت به اثر و مضامین و مسائل پیرامونی خود نگاه می‌کنند که این نگاه متعهدانه است. ممکن است نویسنده در آثار خود روایتی از دنیای بیرونی خود داشته باشد و یا ممکن است دنیای ذهنی خود را روایت کند. اگر کسی دنیای ذهنی خود را روایت کرد به جامعه بی‌تعهد نیست، چون فردی از افراد جامعه است و  اشکال مختلف نظریه‌پردازی وجود دارد.

نویسنده کتاب «کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند» سپس بیان کرد:  فکر می‌کنم  این مقصود از ادبیات متعهد در سطح مطبوعات داد و ستد شد و به جای این‌که در نظریه‌های فرهنگی درباره آن گفت‌وگو شود، به دست جامعه ژورنالیست افتاد و آن‌ها هم به تبع  کار خود به آن بیش از یک پرسش استفهامی نگاه نکردند. گمان می‌کنم این یک سوء تعبیری است و برخی نویسندگان و منتقدان این تقسیم‌بندی غیرکارشناسانه را انجام داده‌اند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان