اگر به رانندگی علاقه دارید، مسیر 4800 کیلومتری سان فرانسیسکو تا نیویورک یکی از آن سفرهای جادهای است که سالهاست آرزوی آن را میکنید، حتی اگر تا به امروز از آن اطلاعی نداشتید. از غرب تا شرق آمریکا رفتن با خودرو شخصی و بدون توقف نزدیک به 40 ساعت به طول میانجامد. تازه اگر نمیخواهید تنها از پشت شیشه ماشین نظاره گر مناظر بکر و بسیار متنوع بر سر راهتان باشید، احتمالا بهتر است 10 روزی را حداقل به این مسافرت تکرار نشدنی اختصاص دهید.
سفر شما صبح هنگام از شهر زیبا و گران قیمت سان فرانسیسکو آغاز میشود، کمی بعد جنگلهای سرسبز ایالت کالیفرنیا را پشت سر میگذارید و احتمالا هنگام غروب آفتاب به نزدیکی لاس وگاس میرسید تا نمای دور شهر را در شب از دست ندهید، بزرگراه میان ایالتی 15 نیز شما را از بیابانهای نوادا تا ارتفاعات کوهستانی ایالت یوتاه بالا میبرد و تنها چند ساعت بعد خود را در جادههای سفید و پوشیده از برف این منطقه پیدا میکنید.
توصیف کامل و دقیق این سفر جادهای و اینکه چطور در کمتر از 50 ساعت از بیابان و درههای سرخ گرفته تا کوهستانهای سرد، جنگلهای سرسبز و دشتهای خوش آب و هوا عبور میکنید، بدون شک در حوصله این مطلب نمیگنجد اما اگر با خواندن پاراگرافهای بالا آه سردی کشیده و به آن فکر کردید که احتمالا هیچ وقت چنین سفری را تجربه نمیکنید، سخت در اشتباه هستید چرا که من چند ساعت قبل از نوشتن این مطلب در نهایت به نیویورک رسیدم.
لاس وگاس از دور و در شب هنگام، یکی از منظره هایی که در کمتر عنوانی پیش می آید با آن رو به رو شوید.
طراحی و ساخت کامل یک کشور در یک بازی ویدیویی یکی از آن ایدههای جاه طلبانه اما به شدت دشوار است که هر سازندهای ریسک اجرای آن را به جان نمیخرد. درست هم است که استودیو Ivory Tower برای پیاده کردن دوباره چنین ایدهای در The Crew 2 قید طراحی بسیاری از شهرهای آمریکا را زده و سفر هیجان انگیز 4800 کیلومتری که از آن گفتم، در نقشه کوچکتر بازی به 120 کیلومتر میرسد اما همچنان این بهترین ویژگی نسخه دوم سری ریسینگ یوبیسافت است.
طی کردن همان مسیر 120 کیلومتری غرب به شرق بازی نزدیک به 45 دقیقه طول میکشد و حتی با وجود آنکه گرافیک و جزییات بصری The Crew 2 قابل مقایسه با دیگر بازیهای هم سبکش نیست، همچنان بی نهایت زیبا و لذت بخش است. راستش را بخواهید بعد از نزدیک به 30 ساعت بازی کردن، حتی میتوانم با جرات بگویم بهترین لحظات شما در بازی زمانی رقم میخورند که بی توجه به مسابقهها، خود را غرق در دنیای بزرگ و با جزییات آن میکنید.
به طرز جالب و حتی خنده داری، تقریبا تمامی ایرادات بخش تک نفره و مسابقات بازی نتیجه فرار کردن یوبیسافت و تیم سازنده از مشکلات و نقصهای رایج عناوین ریسینگ دیگر است. اگر همیشه فکر میکردید وجود داستان در بازیهای اتومبیلرانی میتواند به جذابیت آنها اضافه کند، The Crew 2 با داستان کلیشهای، دیالوگهای بی مزه و میان پردههای بی کیفیت ثابت میکند که ایده جذب فالوور در شبکهای اجتماعی برای بازی ریسینگ چقدر احمقانه است
تقریبا هر نوع وسیله نقلیه ای که فکرش را بکنید، در بازی پیدا می شود حتی ماشین های غول پیکر مانستر.
از طرفی دیگر بر خلاف بازیهای هم سبک دیگری که از کمبود تنوع مسابقات بهره میبرند، ایوری تاور چنان تلاش کرده تا تنوعی تکرار نشدنی به مسابقات ببخشد که نتیجه کار آنها صدها مسابقه مختلف و متقاوت اما با طراحی ضغیف و سطحی است که هیچ کدام از اکتیویتیهای بازی از مسابقات آفرود گرفته تا حرکات نمایشی با هواپیما، کشش لازم را ایجاد نمیکنند. برای همین است که توصیه میکنم بعد از کسب پول کافی و خریدن وسایل نقلیه مورد نظر خود، باقی زمان خود را به دنیای عظیم بازی اختصاص دهید.
البته جاه طلبیهای یوبیسافت و ایدههای نو سازندگان بازی تنها به طراحی نقشهای بزرگ محدود نمیشود چرا که به هر حال آنها همین ایده را در نسخه قبلی سری پیاده کردند، بنابراین The Crew 2 به المان و ویژگی جدیدی نیاز دارد و آن هم اضافه کردن تقریبا هر نوع وسیله نقلیه ممکن به بازی است.
اما متاسفانه این ایده نیز مانند بسیاری دیگر از بازیهای نوآورانه یوبیسافت در کنار جذابتر کردن بازی، همزمان بزرگترین لطمه را هم به ساخته ایوری تاور میزند. اشتباه نکنید، تبدیل شدن از هواپیمایی ملخی بر فراز آسمان میامی به خودرویی پر سرعت و فرود آمدن روی خیابانهای شهر واقعا لذت بخش است و به ندرت ایراد و باگی در این تبدیلها پیش میآید اما هندلینگ و کنترل تمام وسایل نقلیه به راحتی و کم نقصی خودروها و هواپیماهای بازی نیست.
کنترل و هدایت قایق ها به هیچ وجه به اندازه دیگر وسایل نقلیه لذت بخش نیست.
قایقهای تندرو حوصلهسربرترین وسایل نقلیه The Crew 2 هستند. حرکت آنها در میان آب به هیچ وجه حس شکافتن آب و سوار شدن روی موج دریا را منتقل نمیکند چرا که با کمترین تکان و لرزشی رو به جلو حرکت میکنند. پرش از روی سکوها نیز ذره ای هیجان انگیز نبوده، به خصوص آنکه تقریبا تمامی وسایل نقلیه بازی در هنگام پرش به شکلی غیر طبیعی مانند وزنهای بسیار سنگین با سرعت به زمین برخورد کرده و کمترین مسافت ممکن را در حال پرواز رو به جلو طی میکنند.
موتورسواری در بازی به ویژه در نمای اول شخص نفس گیر و جذاب است اما عادت کردن به کنترل تیز آنها کمی زمان میبرد و فیزیک ضعیفشان تا آخر بازی ذوق هر مخاطبی را کور میکند. البته فیزیک ضعیف به خصوص در برخوردها تنها مختص موتورها نبوده و یکی از آن ویژگیهایی است که احتمالا سازندگان بازی آن را فدای طراحی بهتر دیگر بخشها کردند.
برای درک بهتر فیزیک بازی کافی است تا تمام وسایل نقلیه از ماشینهای غول پیکر (Monster) گرفته تا موتور کراسها را چون توپ فلزی محکمی در نظر بگیرید که در برخورد با موانع محکم ناگهان به طور کامل ایستاده و در مواردی دیگر چون توپی بادی به سمتی دیگر پرتاب میشود. در مورد سیستم دمیج بازی نیز باید بگوییم که خبری از دمیج مکانیکی نبوده و دمیج ظاهری بازی نیز تنها به پریدن رنگ ماشین و در مواردی خاص کج شدن سپر محدود شده که اثر تمامی آنها بعد از چند ثانیه پاک میشود.
طراحی نسبتا خوب نمای کاکپیت تمامی وسایل نقلیه
اما در هر صورت ساخت و طراحی این تعداد از وسیله نقلیه متنوع در یک بازی جای تحسین دارد و طراحی نمای کاکپیت (داخل کابین) برای تمامی آنها آن هم با جزییات قابل قبول و امکان شخصی سازی ظاهر این وسایل نقلیه موضوع دیگری است که باید کلاهمان را به احترام تیم سازنده بازی از سر برداریم. حتی سری قدیمی و با سابقهای چون فورتزا نیز چون The Crew 2 اجازه چرخاندن کامل سر در داخل کابین و دیدن تمامی اجزا را به گیمر نمیدهد.
اما هر چقدر که شخصی سازی ظاهر ماشینها برای چنین بازی بزرگی خوب و مناسب طراحی شده، آپگرید و تقویت فنی وسایل نقلیه نقش پاشنه آشیل این بخش را دارد. متاسفانه از بین این همه عنوان ریسینگ مختلف، گویا تیم سازنده آخرین نسخه سری نید فور اسپید را مثال خوبی برای الگوبرداری دیده است.
در نتیجه با پیروز شدن در هر مسابقه، دو تا سه آیتم به شکل کارت برای تقویت همان وسیله نقلیهای که با آن در مسابقه شرکت کردید، آزاد میشود و هر چقدر که شماره روی کارت بیشتر باشد، بهتر است. همچنین میتوانید با استفاده از پول واقعی و پرداختهای درون برنامهای، این کارتها را خریداری کنید که بعید میدانم از خواندن این جمله تعجب کرده باشید. البته باید اعتراف کنم که برای تمام کردن بازی و پیروز شدن در مسابقات واقعا نیازی به خرج کردن و استفاده از پرداختهای درون برنامهای نیست.
اما از تمام ایرادات ریز و درشت The Crew 2 که بگذریم، بزرگترین نقص آن را برای آخر مطلب گذاشتم که میتواند به طور کامل تصمیم شما برای خرید بازی را تحت تاثیر قرار دهد. دقیقا بر خلاف نام بازی و چیزی که انتظار داشتیم، در The Crew 2 هیچ خبری از بخش چند نفره نیست. درست خواندید، بازی از شما میخواهد که تمام وقت به اینترنت متصل باشید و لحظهای قطع شدن اتصال برای بیرون اومدن بازی به منو کافی است اما در عین حال به شما اجازه نمیدهد با بازیکن دیگری که بعد از ساعتها در بازی پیدا کردید، مسابقه دهید.
سیستم ارتقای فنی وسایل نقلیه بازی بسیار شبیه Need for Speed: Payback است.
تقریبا باورش غیر ممکن است اما در حال حاضر بخش آنلاین نسخه دوم سری The Crew تنها به قابلیت کوآپ محدود شده و میتوانید با دوستانی که از پیش داشتید، گروه تشکیل داده و در دنیای بزرگ بازی بچرخید و برخی از چالشها را انجام دهید. البته یوبیسافت گفته است که قابلیت PvP و بخش چند نفره The Crew 2 در قالب آپدیتی رایگان در ماه دسامبر (تقریبا 6 ماه دیگر) اضافه میشود اما غیبت این قابلیت کلیدی در هنگام عرضه واقعا جای تعجب و شکایت دارد.
تصمیم گیری در مورد The Crew 2 کار سختی نیست چرا که بارها برای دیگر بازیهای یوبیسافت نیز در انتها به نتیجهای مشابه رسیدیم. بازی جدید ایوری تاور ادامه همان راه این کمپانی در ساخت بازیهایی متنوع با ایدههایی کاملا نو است که به دلیل پیاده سازی ضعیف شکست میخورند. دلایل زیادی برای لذت بردن از بازی وجود دارد که در متن به آنها اشاره کردم و در کنار آن ایرادات فراوانی نیز هستند که میتوانند شما را از خرید بازی پشیمان کنند.
ممکن است The Crew 2 مانند یکی دیگر از بازیهای یوبیسافت چون Siege (بررسی دیجیاتو) باشد که با زمان و در آینده به تکامل میرسد و شاید هم پروژه شکست خورده دیگری است که چون Division (بررسی دیجیاتو) رفع مشکلات آن به نسخه بعدی محول میشود. اما در حال حاضر ساخته ایوری تاور بازی کم نقصی نیست و لذت بردن از آن کاملا به سلیقه، انتظار و اولویتهای شما بستگی دارد.
- محیط بزرگ، با جزییات و زیبا
- تنوع بسیار بالا وسایل نقلیه
- تغییرات آب و هوایی داینامیک
- بخش شخصی سازی مناسب و طراحی خوب ماشین ها
- کنترل نه چندان خوشایند برخی از وسایل نقلیه
- نبود بخش آنلاین و چند نفره
- فیزیک ضعیف
- داستان سطحی، دیالوگ های بی نمک و میان پرده های ضعیف