ابتدا باید به این نکته توجه کرد که کلمه ارض از نظر قرآن مجید فقط شامل یک کره خاکى یعنى مسکن کنونى انسان است؟ و یا سایر کرات خاکى هفتگانه را نیز در برمى گیرد، یا آن که دامنه معناى ارض را به کلیه ستارگان کشانیده و بگوئیم فضاى محیط بر هر کره اى آسمان و خود آن کره زمین است.
سخن حق در این مسئله حقیقتى است که در آیه ذیل به آن اشاره شده است:
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ: «1»
خداست که هفت آسمان را آفرید و از جنس زمین «که انسان در آن زندگى مى کند» نیز هفت عدد پدید آورد، زمین از نگاه قرآن شامل تمامى ستارگان نیست بلکه در برخى از آیات مقصود از آن فقط همین زمین ما و در بسیارى از آیات مراد جنس زمین است که شامل هر هفت زمین مى باشد.
مانند آیه فوق که گرچه ارض را به لفظ مفرد آورده جز آن که کلمه مِنَ جنسیه آن را از انفراد و اختصاص بیرون آورده و بمعناى جنس زمین یعنى کراتى که مانند زمین مى باشند وانمود مى کند.
و نیز در همه آیاتى که از آفرینش زمین و آسمان سخن رانده مقصود از زمین جنس زمین است و شامل همه زمین هاى هفت گانه مى باشد.
ولى در آیاتى که مورد خطاب فقط اهل زمین ما باشند دور نیست که لفظ ارض در آن آیات شامل زمین ما باشد.
به استناد آیه فوق شاید بتوان ادعا کرد که در فضاى کیهانى شش کره ى خاکى دیگر از جنس زمین ما و مانند آن وجود دارد، جز آن که آنگونه که این هفت کره از جهات گوناگونى با هم هم آهنگى دارند، کرات خاکى دیگر اگر احیاناً وجود داشته باشد با این کره از نظر جنس و عناصر هماهنگى ندارند، گرچه برخى هماهنگى ها در میان آنها باشد، این همانندى درونمائى از قابلیت حیات و وجود موجودات زنده و بلکه موجودات عاقل و مکلف در آن شش زمین دیگر نیز هست.
از اینجا مى توان حدس زد که مواد شیمیائى تشکیل دهنده این زمین ها با مواد شیمیائى سایر ستارگان متفاوت است، یا آن که بگوئیم زمین ها از آسمان ها و ستارگان دیگر تولد نیافته اند بلکه از همان مادرى زاده شده اند که آسمان ها از آن پدید شده اند.
در همه قرآن مجید آیه اى به چشم نمى خورد که چگونگى تولد زمین ها را از ماده نخستین «ماء» بیان کند، و حتى درباره جنس زمین ها به هنگام تولد اشاره اى ندارد مگر با سنجش دو آیه:
وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ ..... «2»
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ: «3»
با توجه به حقیقت ماده نخستین و کیفیت انفجار و پدید شدن گازهاى آسمانى در صورتى که دخان در انحصار آسمان و ستارگانش باشد به ناچار زمین از ته نشین این انفجار پدید شده است و در روایات و احادیث اهل بیت از این ته نشین تعبیر به خاکستر یا کف شده است:
از حضرت باقر (ع) روایت شده:
زمین از خاکستر باقى مانده انفجار ماده اولیه جهان پدید شده است. «4» و از رسول خدا روایت شده:
پروردگار از کف ماده نخستین جهان هفت زمین را آفرید. «5» و نیز از حضرت باقر (ع) است که ..... بادى از آب بیافرید و آن را بر آب چیره گردانید و به اندازه اى که اراده کرده بود کفى از آن بر گرفت و زمین را آفرید .... سپس آتشى از آب پدید آورد و بر اثر تسلط آتش بر آب گازى به وجود آمد که آسمان ها را از آن گاز ساخت.
از بحث گذشته این نتیجه به دست مى آید که زمین و آسمان و اخترانش همگى فرزندان یک مادرند و این مادر در اثر یک و یا دو انفجار دو نوع نوزاد پدید آورد.
اکنون جاى این پرسش است که این دو همزاد بوده اند و یا از پى یکدیگر قدم به عرصه هستى نهاده اند.
از آیات گذشته مورد بحث، مطلبى روشن در نفى و اثبات این موضوع به دست نمى آید، گرچه از احادیث مربوطه توأم بودن این دو نوزاد که هر یک پس از دیگرى از مادر نخستین زاده اند مفهوم مى شد.
ولى آیات دیگرى در این زمینه در دسترس است که شایسته است با کمال دقت مورد توجه قرار گیرد:
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ: «6»
اوست که همه آنچه را در زمین است براى شما آفرید سپس آفرینش آسمان را «که به صورت ماده اى دود مانند بود» اراده کرد و آن را به صورت هفت آسمان درست و نیکوتر قرار داد و او به «قوانین و محاسبات» همه چیز داناست.
از آیه فوق به خوبى و به صراحت استفاده مى شود که آفرینش زمین و آنچه از نعمت هاى زمین در مسیر بهره ورى انسان است پیش از پدید آمدن طبقات آسمان بوده است در این آیه کلمه «ثُمَ » که از نظر بسیارى از محقیقن ادبیات زبان عربى اقتضاى سه مسئله تشریک در حکم و ترتیب و مهلت را دارد بسیار قابل دقت و به احتمال قوى این نظر را ثابت کند که آفرینش زمین و همه نعمت هایش پیش از پدید آمدن طبقات آسمان بوده است، و منافاتى هم با این حقیقت ندارد که زمین و آسمان از یک مادر که همان دخان و گاز است به وجود آمده اند، زیرا مى دانیم و ثابت هم شده که آسمان پیش از تشکیل طبقات هفتگانه صورت گازى «دخانى» داشته، و آفرینش ستارگانى که در آسمان به چشم مى خورد و زینت بخش کیهان است پس از تشکیل طبقات در نزدیک ترین طبقات بوده است، چنان که در آیه ذیل آمده:
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ.
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ: «7»
آنگاه آهنگ آفرینش آسمان کرد، در حالى که به صورت دود «گاز» بود پس به آن و به زمین گفت خواه ناخواه بیایید آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم.
پس آنها را در دو روز «دو دوره» به صورت هفت آسمان به انجام رسانید و محکم و استوار ساخت و در هر آسمانى کار آن را وحى کرد، و آسمان دنیا را با چراغ هائى زینت دادیم و «از استراق سمع شیطان ها» حفظ نمودیم این است اندازه گیرى شکست ناپذیر دانا اینک اگر خصوص خورشید از ستارگان آسمان نخست به دلیلى دیگر استثنا نشود، از آیات فوق به خوبى به دست مى آید که آفرینش خورشید و سایر ستارگان دو مرحله از پیدایش زمین عقب تر بوده، زیرا آیات مزبور پیدایش هفت آسمان را پس از تکمیل زمین و آفرینش ستارگان را پس از پدید آمدن آسمان در طبقه نخستین معرفى کرده است.
مسئله اى که لازم است به آن پرداخت این است که در سوره نازعات مى خوانیم:
أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها، رَفَعَ سَمْکَها فَسَوَّاها، وَ أَغْطَشَ لَیْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها، وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها، أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها، وَ الْجِبالَ أَرْساها: «8»
آیا آفرینش شما «پس از مرگ» دشوارتر است یا آسمان که خدا آن را بنا کرد، سقفش را برافراشت پس آن را درست و نیکو قرار داد و شبش را تاریک و روزش را روشن ساخت، و زمین را پس از آن گسترانید و از آن آب و چراگاهش را بیرون آورد و کوه ها را محکم و استوار نمود.
از آیات فوق چنین به دست مى آید که: غلطانیدن و پهن کردن زمین و پدید آوردن کوه ها و آب و نباتات در زمین پس از بناء آسمان ها بوده است.
ولى باید دانست که به احتمال نزدیک به یقین بناء جرم نخستین آسمان «أَمِ السَّماءُ بَناها» حالت دخانى «گازى» آن است و نه تشکیل طبقات و صورت فعلى، زیرا آیات سوره فصلت و بقره چنان که اشاره شد به ویژه با بکار گرفتن حرف ثم پدید آمدن طبقات آسمان را پس از تکمیل زمین معرفى کرده که: در چهار دوارن کوه ها و برکات و روزى ها را در زمین پدید آوردیم، سپس گاز «دخان» آسمان را به هفت بخش تقسیم نمودیم به آیات زیر جداً توجه کنید.
خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ .... «9»
وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَکَ فِیها وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ ....
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ
زمین را در دوره آفرید .... و در روى آن کوه هاى استوارى پدید آورد، و در آن منافع و برکات فراوانى آفرید و رزق روزى خوارانش را به مدت چهار دوره تقدیر کرد ....
سپس «ثم» آهنگ آفرینش آسمان نمود در حالى که به صورت دود «گاز» بود .....
در نهایت «دحو الارض ،» چرخش و گردش زمین و آفرینش کوه ها و آب ها و درختان در زمین پس از بناء و تسویه دخان آسمانى بوده، نه آن که پس از تشکیل طبقات که دو رتبه از تکامل زمین عقب تر است.
اما این که آفرینش جرم زمین و یا دخان آسمان مقدم بود هنوز دلیل قاطع بر هیچ یک در دست نیست، تنها چیزى که مى دانیم این است که هر دو از مادرى به نام «ماء» در اثر یک و یا دو انفجار تولد یافته اند و دلیلى هم که نظر دومین یعنى دو انفجار را تأیید کرده بود پدید شدن زمین را نتیجه انفجار نخستین مى دانست.
نتیجه این که با تکیه بر آیات بسیار دقیق قرآن که کلام صاحب آفرینش است و با اعتماد به روایات قاطعانه به دست مى آید که زمین از خورشید تولد نیافته بلکه آسمان ها و زمین همه از یک مادرند. «10»
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- طلاق 12.
(2)- هود 7.
(3)- فصلت 11.
(4)- تفسیر برهان ج اول ص 9.
(5)- تفسیر برهان ج 1 ص 22.
(6)- بقره 29.
(7)- فصلت 11- 12.
(8)- نازعات 32- 27.
(9)- فصلت.
(10)- زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن 44 با اندکى تصرف در عبارات.
برگرفته شده از :
کتاب : تفسیر حکیم جلد پنجم
نوشته : استاد حسین انصاریان