ماهان شبکه ایرانیان

بازگشت آثار عمل نیک و بد به انسان

بنى آدم موجوداتى با کرامت، صاحب عقل و خرد، و ذاتاً داراى آزادى و اختیار هستند.

بازگشت آثار عمل نیک و بد به انسان

بنى آدم موجوداتى با کرامت، صاحب عقل و خرد، و ذاتاً داراى آزادى و اختیار هستند.

اگر عقل را به کار گیرند، و به مطالعه حقایق تن دهند، و پس از درک و دریافت واقعیات معنوى، تسلیم حوزه دین شده و قدم در عرصه پذیرش، سپس طاعت و بندگى نهند، آثار این پذیرش عقلى، و اطاعت بر اساس حسن اختیار به صورت حیات طیبه در دنیا و بهشت و رضوان در آخرت به آنان باز مى گردد، و اگر اسیر شهوات و نفس اماره شوند و تن به مکتب لذت گرائى جسمى دهند، و عقل را پس پرده جهل حبس کنند، و به خواسته هاى غیر منطقى و نا مشروع تسلیم گردند، و جز راه گناه و معصیت تا پایان عمر راهى نپیمایند، آثار اینگونه زندگى که بر اثر سوء اختیار صورت گرفته به شکل زندگى حیوانى و پر از اضطراب و هیجان و ترس و ناامیدى و ناامنى در دنیا و دوزخ و شکنجه و عذاب در آخرت به آنان میرسد، آثار و نتایجى که از آن راه گریز و فرار ندارند! لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ

لائم لها به معناى سود و منفعت و على بر سر ضمیرها به معناى زیان و خسارت است، سود و نفع هر اعتقاد و عمل مثبتى براى نفس پاک، و زیان و خسارت هر اعتقاد باطل و عمل شیطانى براى نفس ناپاک است.

آثار اعمال در عرصه هستى محال است از بین برود و ممکن نیست از آن کاهیده شود، غیر ممکن است این آثار گم شود، آثار موجود است و صاحبش را کاملا مى شناسد و عاقبت به خود او بازمى گردد، لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ.

 

درخواست اهل ایمان از خدا

فراموشى نسبت به تکلیف بر اثر کثرت مشغله و فراوانى کار دنیوى، و خطا و اشتباه در درک تکلیف و هنگام انجام عمل دو عارضه اى است که غیر معصومان از آن در امان نیستند.

قطعا نسیان که در اکثر اوقات مقدماتش را انسان به اختیار خود فراهم مى کند، و خطا و اشتباه که معلول نداشتن علم به تکلیف و نپرسیدن از متخصص امور دینى است از موانع راه انسانیت و رشد و کمال آدمى، و حجابى سخت میان عبد و حق است، و مؤمن تا جائى که امکان دارد که قطعاً در هر شرایطى امکان وجود دارد باید از افتادن در نسیان و دچار شدن به خطا خود را حفظ کند.

مؤمنان با توجه به حالت سَمِعْنا وَ أَطَعْنا ئى که دارند خود را پاى بند به ترک گناه و فراهم نکردن مقدمات نسیان دانسته و مى کوشند که در راه دین و طاعت و عبادت دچار اشتباه و خطا نشوند، ولى ممکن است به عللى به نسیان و خطا گرفتار آیند که قطعاً در مقام جبرانش به شتاب سرعت برمى آیند و متواضعانه و با زارى و تضرع از حضرت حق درخواست مى کنند که خدایا ما را به نسیان و خطائى که عارضمان شده مؤاخذه مکن و عذاب و تلافى نسیان و خطا را از ما بردار، و وصل ما را به هجران تبدیل مکن، و حبل متین و استوار میان خودت و ما را با ارّه مؤاخذه مبر، و امور شاق و سخت و دست و پا گیر، که جریمه نسیان و خطاست بر ما چنان که بر گذشتگان ما بخصوص یهود و نصارى تحمیل کردى تحمیل مکن، و چیزى که واقعاً در طاقت و توانائى ما نیست بر دوش وجود ما مگذار، و ما را به تکالیف سخت و سنگین گرچه از عهده ى آن برآئیم به جریمه نسیان و خطا مکلف منما، و آسان گرفتن بر ما را از ما دریغ مدار.

درخواست اهل ایمان از خداوند براى چشم پوشى مؤاخذه و عذاب آنان چه در دنیا و چه در آخرت به علت نسیان و خطا، ناشى از حسن ظن آنان به حضرت دوست است، آنان این گمان نیک را به حق دارند که اگر از او بخواهند از مؤاخذه آنان صرف نظر کند بدون تردید صرف نظر مى کند و از مؤاخذه آنان چشم مى پوشد، و این حسن ظن آنان به پروردگار مهربان حالتى مثبت و بجا و مورد تایید شارع مقدس و اصولًا امرى است که از انسان خواسته شده است.

از رسول خدا (علیهما السلام) روایت شده:

«لا یموتن احدکم حتى یحسن ظنه بالله عزوجل فان حسن الظن بالله ثمن الجنة:» «1»

از شما فرد فرد امتم مى خواهم تا لحظه ى مرگ به خداوند گمان نیک داشته باشد، زیرا گمان نیک به خداوند قیمت بهشت است.

از حضرت عسگرى از پدرانش روایت شده:

«سأل الصادق (ع) عن بعض اهل مجلسه؟ فقیل علیل، فقصده عائداً و جلس عند رأسه فوجدها دنفا فقال له احسن ظنک بالله فقال اما ظنى بالله فحسن:» «2»

حضرت صادق از شخصى که از حضورش غیبت داشت پرسید؟ به حضرت گفته شد بیمار است، حضرت به نیت عیادت نزد او رفت و بالاى سرش نشست و او را در بیمارى سختى یافت، به او فرمود به خداوند حسن ظن داشته باشى، عرض کرد گمان و ظنم به خداوند نیکوست.

شیخ مفید در کتاب امالى نقل مى کند:

«مرض رجل من الانصار فاتاةالنبى (علیهما السلام) و سلم یعوده، فوافقه و هو فى الموت فقال کیف تجدک؟ قال: اجدنى ارجو رحمة ربى، و اتخوف من ذنوبى فقال النبى (علیهما السلام) و سلم ما اجتمعتا فى قلب عبد فى مثل هذا الموطن الا اعطاه الله رجاءه و آمنه مما یخافه:» «3»

مردى از انصار بیمار شد، پیامبر به عیادتش آمد، او را در حال مرگ دید، فرمود تو را در چه حالى بیابم؟ گفت: در حالى که به رحمت پروردگارم امیدوارم، و از گناهانم مى ترسم، پیامبر فرمود در چنین حالى در قلب مؤمن این واقعیت جمع نمى شود، مگر این که خداوند برابر با امید عبد به او عطا مى کند، و او را از آنچه مى ترسد امان مى دهد.

حضرت صادق (ع) مى فرماید:

«حسن الظن بالله ان لا ترجو الا الله و لا تخاف الا ذنبک:» «4»

حسن ظن به خدا این است که جز به او امید نبندى و جز از گناهت نترسى.

 

تو امید منى درگاه و بیگاه                     کنون از کرده ها استغفر الله                   

تو امید منى در عین طاعت                               مرا بخشا ز نور خود سعادت

تو امید منى اندر قیامت                        ندارم گرچه جز درد ندامت

 تو امید منى اندر صراطم                       به فضل خویشتن بخشى نجاتم

 تو امید منى در پاى میزان                     به لطف خویش بخشى جرم و عصیان

 مرا این نفس سرکش خوار کردست            شب و روزم به غم افکار کردست

 دوائى چاره کن زین درد ما را                  ز لطف خود مگردان طرد ما را

 

چهار خواسته اهل معرفت از خدا

نهایتاً اهل ایمان از خداوند بزرگ چهار حقیقت را که در حیات دنیا و آخرت آنان جنبه کار بردى و اثرات قابل توجه دارد درخواست مى کنند و امید قاطعانه دارند که دعاى مؤمن مستجاب و حاجاتش در پیشگاه قاضى الحاجات برآورده مى شود. چرا که دعا محبوب خداست و دعا کننده مورد محبت اوست و دعا عبادتى است که حضرت حق نسبت به آن فرمان داده و دعا کردن فرمان بردن از خداست.

حضرت باقر (ع) مى فرماید:

«و افضل العبادة الدعاء:» «5»

و برترین عبادت در پیشگاه حق دعاست.

سدیر که از روایان روایات اهل بیت است مى گوید:

به حضرت باقر (ع) عرضه داشتم:

«اى العبادة افضل؟ فقال ما شیئ افضل عند الله عزوجل من ان یسأل و یطلب ما عنده، و ما احد ابغض الى الله تعالى ممن یستکبر عن عبادته و لا یسأل ما عنده:» «6»

کدام عبادت برتر است؟ فرمود چیزى نزد خدا برتر از این نیست که از او بخواهند، و عنایات و الطافش را بطلبند و کسى نزد خدا مبغوض تر از بنده اى نیست که از عبادت کردن تکبر ورزد و رحمت و لطف خدا را درخواست نکند.

امام صادق (ع) فرمود: امیرمؤمنان فرموده است.

«احب الاعمال الى الله تعالى فى الارض الدعا و افضل العبادة العفاف، قال و کان امیرالمؤمنین (ع) رجلًا دعاء:» «7»

محبوب ترین اعمال در زمین نزد خدا دعاست و برترین عبادت عفاف است، آنگاه حضرت صادق فرمود: امیرالمؤمنین مردى بود بسیار بسیار اهل دعا.

تکرار ربنا در آیات شریفه در زمینه درخواست هاى گوناگون به امید برانگیختن نسیم رحمت الهى، و اظهار بندگى از جانب مربوب ضعیف و مملوک ناتوان است، در این نام به وقت دعا خصوصیتى است که در دیگر نامها نیست، لذا انبیاء الهى و اولیاء حق، و عاشقان جمال و متحیران در کمال در دعاها به ویژه در حالت انقطاع از ما سوى الله و اتصال به حق از این نام کمک مى گرفتند.

عفو: از نظر لغت به معناى نابود کردن اثر شیئ است و مراد از این کلمه در آیات و رویات محو کردن آثار معاصى و گناهان است، آثارى که بر قلب و نفس نقش بسته و حجاب میان ربّ و مربوب است.

غفران: به معناى پرده پوشى است. و در آیات و روایات بمعنى چشم پوشى از گناه و اسقاط حق عقوبت و عذاب است.

رحمت: مهربانى و مهرى است که از جانب حق به صورت لطف و احسان و نعمت بخشى و گره گشائى و در قیامت به صورت بهشت و جنت النعیم جلوه گر مى شود و نسبت به ظاهر و باطن و همه شئون انسان در دنیا و آخرت فراگیر است.

فرشتگان عرش و اطراف عرش یکى از دعاهایشان درباره مؤمنان تائب، تائبانى که در صراط مستقیم درآمده و در چرخه بندگى و طاعت قرار گرفته اند، و بناى بازگشت به گناه و آلودگى را ندارند و رابطه خود را با گناه و گناهکار قطع کرده اند این است:

وَ قِهِمُ السَّیِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّیِّئاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ: «8»

و آنان را از عقوبت ها حفظ کن و کسى را که در قیامت از عقوبت ها حفظ کنى جداً به او رحمت آورده اى و حفظ از عقوبت همان پیروزى و فوز عظیم است.

مؤمنان به پیشگاه حضرت حق پس از آراسته شدنشان به ایمان به خدا و فرشتگان و کتب آسمانى و رسولان الهى و اعلام به این که ما با همه وجود اوامر و نواهى و احکام تو و پیامبرت را پذیرفتیم و به عرصه عبادت و طاعت در آمدیم و از تو مى خواهیم از بابت نسیان و خطا ما را مؤاخذه مکن و جریمه سنگین بر دوش ما مگذار و مشقت و رنج و عذاب به ما تحمیل مکن، با کمال تضرع و زارى و تواضع و فروتنى دست به دعا برداشته به حضرت حق عرضه مى دارند:

پروردگارا آثار گناه و معاصى را از وجود ما محو کن وَ اعْفُ عَنَّا و بر گناهام ما پرده پوشى فرما و حق عقوبت را از ما اسقاط کن و رحمتت را در همه امور شامل حال ما فرما، و در راه نشر اسلام و دعوت انسان ها به حق، و اعلاى کلمه توحید و برافراشتن پرچم قرآن و زمینه سازى براى تحقق عدالت بر کافران نصرت و پیروزىى ده.

این است ادب دعا در پیشگاه غنى بالذات و آن وجود مقدسى که لطف و احسانش نسبت به همه موجودات دریاوار جارى است، و ملک و ملکوت و تمام موجودات ارضى و سمائى از سفره فیضش بهره میبرند و پیوسته روى امید به سوى او دارند، مهربانى که خواهنده اى از درگاهش دست خالى برنمى گردد، و امیدوارى در پیشگاهش به خاک ناامیدى نمى افتد.

بى تردید یارى و نصرت خداوند در هر عصرى و در هر روزگارى در رویاروئى با دشمن در دو میدان فرهنگى و نظامى به مؤمنان مى رسد، زیرا یارى رساندن از شئون ولایت حق بر مؤمنان است و ولایت حضرت او اقتضاء مى کند که به مؤمنان در مصاف با دشمنان یارى برساند و پیروزى را نصیب آنان کند: أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْناا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ.

آرى ولایتش بر مؤمنان سیطره دارد و قدرتش بى نهایت است، و تجربه روزگاران نشان داده که مؤمنان را در هر صفى و هر موقعیتى یارى مى دهد و نصرت ویژه اش را به آنان میرساند.

هیچ مؤمنى از دولت ولایت و یارى او بى نصیب نیست و هیچ دشمنى روزنه فرار از حکومت او نمى یابد.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- معالم الزلفى ج 1 ص 324.

(2)- عیون اخبار الرضا ج 2 ص 3.

(3)- امالى مفید ص 138.

(4)- کافى ج 2، 58.

(5)- کافى ج 2، ص 338.

(6)- کافى ج 2، ص 338.

(7)- معالم الزلفى ج 1، ص 166.

(8)- مؤمن 9.

 

مطالب فوق برگرفته شده از:

کتاب   : تفسیر حکیم جلد هفتم

نوشته  : استاد انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان