دیپلماسی ایرانی: چندی پیش در یادداشتی تحت عنوان "ایران و فنلاندی کردن عراق" گفتم که ارزیابیهای صورت گرفته درباره خروج عراق از مدار ایران پس از انتخابات این کشور و نیز اظهارات عبادی درباره همراهی با تحریمهای آمریکا، شتابزده و غیرواقع بینانه است.
امروز که تا حدی شاکلههای دولت آینده عراق نمایان شده، تا حدود زیادی میتوان دورنمای "سیاست ایرانی" آن را سنجید.
1. نخست انتخاب محمد الحلبوسی را نمیتوان مطلوب ایران ندانست.
چه برای اولین بار است که در عراق جدید و پس از حذف و تضعیف جریانهای سیاسی تندرو و هویت گرای سنی، یک چهره جوان و تکنوکرات و تقریبا غیرسیاسی در راس پارلمان عراق قرار میگیرد.
2. پیروزی مهم دیگر ایران در عرصه سیاسی عراق با حذف حیدر عبادی به دست آمد. عبادی در چهار سال گذشته پرچمدار اصلی سیاست خارجی مستقل عراق و بازگشت آن به آغوش جهان عرب و روابط نزدیکتر با واشنگتن بود.
کناره گیری عبادی از نامزدی مجددی نخست وزیری بدون چرخش نسبی ائتلاف سائرون مقتدی صدر به سمت ایران غیرممکن بود.
عادل عبدالمهدی که اتفاقا برای کردها و دیگر جناحهای شیعه هم گزینه مطلوب تری است، برای ایران هم قابل اعتمادتر است.
3. دشوار میتوان تصور کرد که بدون حدی از فشار خارجی اتحادیه میهنی کردستان با نامزدی برهم صالح برای ریاست جمهوری عراق موافقت کند.
جناح قدرتمند خانواده طالبانی در این حزب که بر ارکان مالی و دستگاههای امنیتی و رسانهای این حزب تسلط دارد، چهار سال قبل هم مانع نامزدی برهم صالح شد.
همسر طالبانی بر اساس این تحلیل که ریاست جمهوری یک شخصیت قوی و شناخته شده در نهایت وی را با چالشهای رویارویی با یک رقیب بالقوه قدر در داخل حزب روبه رو میکند، ترجیح داد یک "آدم ضعیف" و یکی از عوامل خودش را به بغداد بفرستد.
صد البته حزب دموکرات کردستان هم در ده سال گذشته با راهبرد "شراکت با اتحادیه میهنی ضعیف" در عرصه کردستان و عراق بازی میکند، با گزینه برهم صالح مخالفت و موضع بیوه طالبانی را تایید کرد.
لازم به گفتن نیست که در چهار سال گذشته فواد معصوم پست عمدتا تشریفاتی ریاست جمهوری را به تمامی از کارکردهای خود تهی کرد.
گرچه اکنون گفته میشود که مک گورگ، نماینده ویژه آمریکا در امور عراق به اتحادیه میهنی برای معرفی برهم برای ریاست جمهوری فشار آورده، اما نمیتوان از دغدغهها و تلاشهای ایران برای تقویت و ترمیم صفوف اتحادیه میهنی هم گذشت.
برهم صالح کسی است که مانند عادل عبدالمهدی هم با آمریکاییها و هم با ایرانیها دارای روابط حسنهای است. از سوی دیگر بازگشت قدرتمندانه برهم به اتحادیه در کسوت ریاست جمهوری میتواند جایگاه این حزب را در مقابل حزب دموکرات تقویت کند. امری که مد نظر ایران است، ولی لزوما مطمح نظر واشنگتن نیست.
غافلگیر شدن حزب دموکرات در برابر معرفی دکتر برهم و اعلام مخالفت با آن و گروکشی پست استانداری کرکوک در برابر آن ناظر به این مدعاست.
لازم به یادآوری است که حزب دموکرات پیشتر با اشغالی خواندن استان کرکوک شرکت در انتخابات آن را تحریم کرد و اتحادیه میهنی که مانند ادوار قبلی پیروزی بی، چون و چرایی بر لیستهای ترکمن، عرب و لیستهای کردی رقیب به دست آورد، استانداری آن را حق مسلم خود میداند.
در هر صورت به دلیل ابهامی که درباره آینده پست ریاست اقلیم کردستان ــ که قبلا در برابر پست ریاست جمهوری عراق تاخت زده میشد ــ وجود دارد و حزب دموکرات بر اساس توافقات دوجانبه با اتحادیه میهنی آن را سهم خود میداند، احتمالا جلب موافقت آن با نامزدی دکتر مدتی زمان میبرد، اما با وجود توافق همزمان ایران و آمریکا روی آن از حالا میتوان آن را قطعی شده پنداشت.