صبح نو: رضا رویگری بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است که تجربه کار در ژانرهای مختلف را در کارنامه حرفهای خود دارد. یکی از این ژانرها، گونه تاریخی است که اگر بخواهیم رویگری را در نقشی از آن به یاد بیاوریم قطعا به یاد کیان ایرانی در سریال «مختارنامه» میافتیم که وی با بازی خوب خود آن را در ذهن مخاطبان جاودان کرده است.
این بازیگر معتقد است که تکرار سریال مختارنامه در مقاطع زمانی مختلف باعث شده است گستره مخاطبانی که آن را دیدهاند بیشتر شود و همچنین درک مردم از آن روزبهروز بالاوبالاتر برود. به بهانه سریال مختارنامه که این روزها بار دیگر از شبکه آیفیلم در حال بازپخش است با وی به گفتگو نشستیم. گفتوگویی که در ادامه آن را میخوانید:چه شد که در سریال مختارنامه به ایفای نقش پرداختید؟ از نقش خودتان راضی بودید؟ آقای میرباقری دعوت کردند و من هم با کمال میل پذیرفتم و از نقشم هم بسیار بسیار راضی بودم. اگر قرار بود از میان سایر نقشهای این سریال، نقش دیگری را بازی کنید کدام را انتخاب میکردید؟ واقعیت این است الان که سریال را بار دیگر میبینم متوجه میشوم بهترین نقش را داشتهام، نه به آن معنی که بقیه نقشها خوب نبودند بلکه به آن خاطر که مردم این نقش را بسیار دوست داشتند و به تبع من هم آن را بیشتر از بقیه نقشها دوست دارم؛ بنابراین نقش خود را باز هم انتخاب میکنم. کدام شخصیت سریال از نظر شما جالبتر بود و بازیگر از پس نقشش بهتر برآمد؟ همگی خوب کار کردهاند، اما اگر بخواهید دو شخصیت را نام ببرید کدام را انتخاب میکنید؟ ما در این سریال بازیهای بسیار خوب زیاد داشتیم که نمیتوان فقط از چند نفر نام برد، مثلاً آقایان رضا کیانیان و فرهاد اصلانی در نقشهای خود بینظیر بودند. آقای عربنیا هم که در نقش مختار جایگاه خودشان را داشتند و بسیار خوب به ایفای نقش پرداختند. بهطور کلی از نظر من بسیاری از دوستان در این کار خوب کار کردند. نقطه تاثیرگذار سریال مختارنامه از نگاه شما کجا بود؟ از دید من این سریال دارای یک تاثیرگذاری کلی بود و دقیقاً نمیتوانم یک صحنه یا سکانس را بهعنوان نقطه تاثیرگذار اثر نام ببرم. اما اگر بخواهم به مجموعهای از سکانسهایی اشاره کنم که برای ایرانیها جذابتر بوده است میتوانم رویارویی ایرانیان و اعراب را نام ببرم و قسمتهایی که ایرانیان برای تقاص خون شهدای کربلا جنگهای بسیاری میکنند. در واقع به این دلیل که ایرانیان یک طرف قصه بودند و بهدنبال گرفتن تقاص خون امام حسین؟ ع؟ این قصه جذابیت دوچندان برای مخاطبان پیدا کرده بود. به نظر شما یک سریال تاریخی باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا مخاطبان امروز را با خود همراه سازد و برای آنان باورپذیر باشد؟ از نظر من سریالهای تاریخی نیاز به ویژگیهای خاصی دارند که بهطور مثال مختارنامه آنها را دارا بود. مهمترین ویژگی سریال مختارنامه -که من هر بار آن را تماشا میکنم، از آن لذت میبرم- دیالوگهای بسیار زیبای آقای میرباقری است که با هر چه بیشتر شنیدنش معانی گستردهتر و بیشتری از آن استخراج میشود. بهعلاوه، نحوه تولید در یک اثر تاریخی بسیار مهم است که آقای میرباقری این سریال را واقعاً در سطح بینالمللی کار کردهاند و بدون استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری و دیجیتالی خاصی این سریال را ساختهاند. بنابراین بازیهای خوب و سناریوی جذاب و نحوه مناسب تولید ویژگیهایی هستند که باید در ساخت یک سریال تاریخی چندین برابر به آنها توجه کرد تا جذابیت کافی برای همراهی مخاطبان ایجاد شود. ایفای نقشهای تاریخی چه مصائب و سختیهایی را در مقابل دیگر نقشها دارد؟ نقشهای تاریخی ما بهازایی در جامعه ندارند و به همین دلیل کارگردان و بازیگر هر دو باید در مورد آن مطالعه و تحقیق کنند. بهطور مثال، کیان ایرانی را در جامعه نداریم، ولی دیگر نقشهایی که من بازی کردهام همگی دارای مابه ازا بودند و میتوانستم از آنها الگوبرداری کنم، اما در مورد نقشهای تاریخی، بازیگر باید با تخیل خودش و راهنمایی کارگردان و نوشتههای نویسنده بتواند نقش را ایفا کند و این کار را بسیار دشوارتر میکند؛ بنابراین بازیگر به انتزاع بیشتری نیاز دارد تا بتواند کار را خوب ایفا کند. بازخوردها نسبت به سیاست رسانه ملی را در پخش مکرر سریال چطور ارزیابی میکنید؟ آیا به نظرتان این کار به بهتر دیده شدن اثر کمک میکند؟ من بسیاری از مخاطبان را دیدهام که اذعان میکنند که ما هر چه سریال مختارنامه را میبینیم واقعاً از دیدنش سیر نمیشویم و با اینکه بارها و بارها سریال را دیدهاند باز هم سیدی آن را خریدهاند. گروهی دیگر هم افرادی هستند که کار را در زمان پخشش ندیدهاند و با تکرار آن قطعاً فرصت پیدا میکنند آن را ببینند. گروهی دیگر هم مثلاً در مقطعی از زمان با کارهای تاریخی ارتباط برقرار نمیکردهاند، اما با گذر زمان سلایق و نوع نگاهشان تغییر کرده است و علاقهمند به دیدن آن شدهاند؛ بنابراین بازپخش چنین سریالی میتواند مخاطبان بسیاری را بار دیگر به خود جلب کند و همچنین موجب شود آنانی که این کار را دیدهاند به درک بالاتری از آن برسند. سکانسی را به یاد دارید که خودتان آن را بیشتر دوست داشتهاید یا سکانسی که ایفای آن برایتان خیلی سخت بوده است برای ما تعریف کنید. یک کار تاریخی از طرفی پلان به پلانش سخت است و از طرف دیگر دارای جذابیتهای بسیاری است. بهطور مثال برای من لحظه شهیدشدن کیان بسیار جذاب بود، ولی پلانهای سخت نقش بیشتر مربوط به پلانهایی است که رزم انجام میگرفت که بالاخره باید پذیرفت تمام کسانی که در طرف مقابل بازی میکنند بازیگران حرفهای نیستند و این مصائب خود را بههمراه میآورد و کار را برای بازیگر خطرناک میکند.