اقتصاد ایران، اقتصاد تک محصولی و وابسته به نفت و درآمدهای آن است و این کلیدی است که آمریکا هر زمان از آن برای فشار به کشورمان استفاده میکند؛ البته افت قیمت طلای سیاه نیز درآمدهای دولت را از این منابع کم خواهد کرد و ممکن است بودجه کشور با کسری مواجه شود.
ممنوعیت در صدور نفت خام میتواند ما را در کوتاه مدت با تامین درآمدهای ارزی که قبلا از این محل تامین میشد با مشکل مواجه کند ولی این یک تلنگر و فشاری است که مسئولین متوجه شوند که به سمت اقتصادی چند محصولی و تبدیل نفت خام به فرآورده ها و توسعه صنایع انرژی و بخشهای میان دستی و پایین دستی پتروشیمی حرکت کنیم، همچنین میتوان از مزیتّای نسبی کشور در جهت رهایی از اقتصاد نفتی و حتی مقابله به تحریمها سود برد. اگر این اتفاق رخ دهد قطعا اشتغال ایجاد شده از طریق آن از اشتغال حاصل از صادرات نفت خام بیشتر و درآمد آن و تاثیرات اقتصادیاش برای کشورمان بیشتر است.
یکی از مزیت نسبی مان در بحث معدن است. باید از ظرفیت معدنی به خوبی استفاده کنیم و نیازهای خودمان را پاسخ دهیم و از سوی دیگر میتوان بازارهای منطقهای را پوشش دهیم و دسترسی به دانش و تکنولوژی در زمینه صنایع معدنی شاید کار سختی نباشد.
در زمینه استفاده از ظرفیت دریا خصوصا دریای جنوب باید کار جدی صورت بگیرد. در این شرایط که ما هم جوار با دریاهای آزاد هستیم، میتوانیم از دریاهای آزاد به اقصی نقاط دنیا دسترسی داشته باشیم و از مزیت و ظرفیت حمل و نقل آزاد دریایی و حجم آبی که در دریاها وجود دارد، سود ببریم و انرژیهایی که در دریا وجود دارد باید به خوبی استفاده کنیم؛ تعاملاتمان را با دنیا گستردهتر و وسیعتر کرده تا اثر فشار تحریمها کمتر شود.
بحث ظرفیتهای پزشکی یکی دیگر از مزیتهای کشور است و نهنتها میتواند ما از خارج بی نیاز کند، بلکه زمینههای جدیدی برای صادرات فراهم خواهد کرد و تلاشهایی که در طول سالهای گذشته انجام شده، نشان میدهد از موضوعات قابل اتکا کشور است و میتواند بخش عمده مشکلات ما را حل کند، البته با رشد این بخش میتوان از موضوع توریست پزشکی استفاده کرد که حتی میهواند برای کشور ارز آوری داشته باشد و ما میتوانیم در حوزههای سلامت و گردشگری طبیعی و تاریخی برنامهریزی کنیم
در زمینه گردشگری متاسفانه تهدیدهای آمریکا و دشوار کردن سفر به ایران باعث شده شاهد کاهش حجم توریستهای اروپایی، آمریکایی و آسیای جنوب غربی به ایران باشیم، ولی چیزی که این نگرانی را از بین میبرد این است که در طول ماههای گذشته شاهد افزایش بیسابقه در جذب توریست از کشورهای همسایه بودیم. درست است که شاید قدرت خرید توریست از کشورهای همسایه در مقایسه با کشورهای غربی و آسیای جنوب شرقی کمتر باشد، ولی این توریستی که از کشورهای همسایه میآید، پایدار تر است و با نوسانات سیاسی و فشارهای بین المللی آمدن و رفتنشان تحت الشعاع قرار نمیگیرد و مشکلاتی برای ما ایجاد نمیکند.
بیشتر توریستهایی که از عراق یا کشورهای همسایه وارد کشور میشوند با نگاه مذهبی و برای زیارت و ... انجام میشود و این موضوع می تواند ارتباطات مردم ما را با کشورهای همسایه مستحکمتر کند و در جهت افزایش درآمد و ایجاد اشتغال و مناسبات فرهنگی و سیاسی بین ایران و کشورهای همسایه موثر واقع شود که به نظر می رسد این از جنبه های مثبت شرایط جدید است که به هر شکل باید مورد تقویت قرار گیرد. توجه به این حوزه میتواند برای کشور ارز آور، اشتغالزا و درآمدزا باشد و خوشبختانه نیاز به منابع ارزی هم ندارد؛ یعنی اگر زیرساخت های قوی در گردشگری داشته باشیم بستری برای جذب گردشگر خارجی هم فراهم میکند.
نکته بعدی که باید به آن توجه داشت، اصطلاح جهت گیری تجارت از سمت کشورهای غربی به سمت شرق و اولویت دادن به تجارت با کشورهای همسایه است که میتواند اقتصاد ایران را در مقابل شوکهای اقتصادی فعلی و آینده بیمه کند و اثر فشارهای خارجی و تحریم را بر اقتصاد ما به حداقل برساند.
این اقدام ضمن اینکه میتواند آثار و پیامدهای اقتصادی مهمی برای کشور داشته باشد از نظر سیاسی هم برای ما مهم است که هرچه بیشتر تعاملات و ارتباطات اقتصادیمان با کشورهای همسایه باشد و از این نظر زمینه برای کاهش تنشها بین ما و کشورهای همسایههای فراهم شود.
این کشورها ممکن است، نتوانند از نظر تکنولوژی و تامین مواد اولیه کمکی به ما کنند، ولی میتوانند بازار خوبی برای مصرف تولیدات ایرانی باشند، همانطور که الان این نقش به خوبی توسط عراق ایفا میشود و ما به اتکای صادراتی که به عراق داریم، حجم تولید داخلی مان در حال افزایش است و به راحتی میتوانیم تولیداتمان را به بازارهایی مانند عراق صادر کنیم؛ همین برخورد را میتوان با سایر کشورهای همسایه برقرار کرد، اگرچه کشورهایی مانند روسیه و چین و هند اهداف استعماری ندارند یا به آن پررنگی اهداف استعماری کشورهای غربی نیست ولی میتوانند بخشی از نیازهای تکنولوژی ما را برطرف کنند و میتوانیم ارتباطاتمان را با این کشورها تقویت کنیم تا در زمینه انتقال تکنولوژی عقب نمانیم؛ همانطور که چینیها در طول سالهای گذشته نشان دادند هر تکنولوژیای که در غرب مطرح شده با شکل ضعیف تری قابل تولید و کپی در چین بوده و ما از این تکنولوژی هایی که در چین، روسیه، هند و حتی کره و ژاپن است؛ میتوانیم استفاده کنیم.
در مجموع در شرایط فعلی، فعال کردن ظرفیتهای بلااستفاده و خالی در اقتصاد ایران در کنار بسیج کردن امکانات برای حمایت از تولیدات ایرانی در جهت رفع نیازهای داخلی استفاده کنیم به ما کمک میکند که تحریمها را دور بزنیم.
اگر بتوانیم با مقاومت و استفاده درست منابع این مرحله را پشت سر بگذرانیم، همانطور که در برخی حوزهها مانند فرآوردههای نفتی مشکلی نداریم و به عنوان موضوع تحریم هم مطرح نمیشود، میتوانیم در بقیه حوزهها هم اگر حداقل را تامین کنیم، موفق باشیم و در آینده مشکل جدی نخواهیم داشت.
استفاده از ظرفیتّای مفغول مانده در کشور میتواند اقتصاد ایران را مقاوم و تابآور کردن و اقتصادی مبتنی بر توانمندیهای داخل باشد و در عین حال نسبت به اقتصاد بین الملل بیگانه نیست.
باید توجه داشته باشیم که نه خصومت و دشمنی آمریکا کاهش پیدا میکند و فرقی هم نمیکند که ترامپ حاکم باشد یا اوباما یا کلینتون. آنها با ایران و ملت ما خصومت و دشمنی دارند و ما هم بنا نیست از دستاوردهای انقلاب و نفوذ منطقهای انقلاب و قدرت موشکی و توان دفاعی و همینطور حمایت از محرومین و مستضعفین در دنیا دست بکشیم.
بنابراین وقتی تضادها بین دنیای غربی و ما وجود دارد، باید به فکر این باشیم که اقدامات بلند مدت داشته باشیم و کار به جایی برسد که دشمن را از تحریم وفشار آوردن به ناامید کنیم اگر این کار اتفاق بیافتد تحریم ها اثرگذار نخواهد بود و این نیازمند همت مسوولان است.
*دانشیار اقتصاد دانشگاه شیراز