نسل کنونی بازیهای ویدیویی دوران خوبیست برای آشنایی با فرنچایزهایی که تا پیش از این لذت تجربه آنها را به دلایل مختلف از دست دادهاید و حالا میتوانید با نسخههای جدید و مدرنیزه شده آنها، انس بگیرید. عناوین بسیاری از بازیهای کلاسیک در کنسولهای نسل حاضر یا ریمستر شدند و یا به طور کلی بازسازی شدند و برخی از آنها هم که بخت و اقبال بیشتری داشتند، یک عنوان کاملا جدید را به بازار عرضه کردند، درست مثل بازی Mega Man 11 که بعد از هشت سال دوری، دوباره به خانه گیمرها برگشته است.
- سازنده: Capcom
- ناشر: Capcom
- پلتفرم ها: پیسی، پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، نینتندو سوییچ
- پلتفرم بررسی: پی سی، نینتندو سوییچ
آخرین باری که روبات رنجر آبی پوش را در یک بازی مستقل مگامن دیدیم، سال 2010 بود و بعد از آن با شنیده شدن زمزمههایی مبنی بر تعطیلی برنامههای آینده مگامن و جدایی خالق آن از تیم کپکام و... تصور بر این شد که داستان مگامن بعد از 22 سال به سرانجام خود رسیده است. اما چندی پیش بود که ناشر ژاپنی بازی دل هواداران سرتاسر دنیا را لرزاند و با معرفی نسخه شمارهدار جدید مگامن یعنی شماره یازدهم، این روبات دوست داشتنی را احیا کرد و بار دیگر او را در صحنه حاضر کرد. مگامن جدید با ظاهری جدید و فرمولاسیونی جدید، یک تجربه جدید اما آشنا را تداعی میکند که گرچه بیایراد نیست، اما همچنان میدرخشد.
- سری بازیهای مگامن تا به امروز فراز و نشیبهای بسیاری را محتمل شدند. از همان ابتدای امر که قرار بود بازی مگامن در حقیقت یک بازی بر اساس شخصیت محبوب آستروبوی باشد تا انتخاب نام شخصیت اصلی بازی که در ژاپن به نام راکت من شناخته شد.
- در بازار غربی برای انتخاب نام او بحثهای زیادی شد. Battle Kid و Warrior Kid و Jump Man و... مواردی از اسامی انتخابی برای راکت من بودند و در نهایت عنوان مگامن برای اسم جهانی این کاراکتر انتخاب شد.
بازی جدید مگامن همانند قسمت اول آن در سی سال پیش با انتخاب 8 مرحله مختلف برای گیمر شروع میشود؛ مراحلی که هر کدام به یک Boss Fight منتهی میشوند و این دشمنان در حقیقت روباتهایی هستند که ربوده شدهاند و خصلت پلیدی به خود گرفتند. داستان بازی مگامن 11 روایتگر همیشگی بدیها و بدجنسیهای دانشمندی نابکار به اسم دکتر وایلی است که در این قسمت هم شخصیت منفی داستان را بر عهده دارد. دکتر وایلی و دکتر لایت در دوران دانشجویی خود بر سر ماهیت روباتها بحثها و جدلهایی داشتند و وایلی با اختراع عجیب و غریب خود که Double Gear نام داشت، قصد داشت تا روباتها را به قدرتی فزاینده برساند و با آنها به جهان حکمرانی کند. از آنسو اما دکتر لایت روحیه خشونت طلبی نداشت و روباتها را دوستان و همکاران انسانها میدانست و با مخالفت سرسختانهاش در برابر پروژه دکتر وایلی، باعث شد که او از دانشگاه اخراج و برنامههایش نیز نقش بر آب شود.
بازی Mega Man 11 بعد از نشان دادن این صحنهها، به زمان حال برمیگردد و دکتر وایلی خشنی را نشان میدهد که برای انتقام از وایلی، سیستم و اختراع منحصر به فرد خود یعنی Double Gear را دوباره راهاندازی کرده و روباتهای او را از آزمایشگاهش میدزدد. مگامن در این بین در مصونیت باقی میماند و تصمیم میگیرد با قدرت اعجب برانگیز سیستم دابل گیر، به جنگ با روباتهایی برود که حالا تبدیل به موجوداتی خبیث شدهاند و قصد نابودی او و دیگر مردم را دارند...
اصولا سری بازیهای مگامن همچون عناوین پلتفرمر دیگری مثل سوپرماریو از داستان چندان غنی و قوی برخورداری نیست. البته باید گفت که کپکام و نویسندگان این سری، سیاستهای مختلفی برای آن اتخاذ کردهاند و به عنوان مثال سری مگامن ایکس از یک داستان پیچیده و غنی بهره میبرد و سری اصلی شمارهدار مگامن یک داستان سر راست را در بر میگیرد. پس اگر منتظر بازنویسی داستان حماسی ایلیاد و اودیسه در بازی مگامن هستید، جای اشتباهی آمدهاید.داستان سرراست و ساده مگامن تا انتهای بازی نیز این سادگی خود را حفظ میکند و عملا در هیچ جایی از آن خبری از توییستها و پیچشهای خاص داستانی نیست.
بازی Mega Man 11 اما بعد از هشت سال عرضه شده و عناصری را در چنتهاش قرار داده که بتواند طرفداران قدیم و جدید را به سمت و سوی خود بکشاند. این بازی بالاخره بعد از چنین سال گرافیکی دو و نیم بعدی به خود گرفته و همین موضوع تازه توانسته رنگ و لعاب خاصی به بازی ببخشد. انیمیشنهای طراحی شده برای دشمنان و خود مگامن زیبا هستند و بازی با وجود گرافیک جدید و به روز خود، دقیقا همان حس و حال نوستالژیک گذشته را تداعی میکند. البته جای کاتسینهای CGI و یا لااقل انیمهای (همانند برخی قسمتهای قبلی) خالیست و داستان سرراست بازی در یک سری تصاویر روایت میشود. گرافیک به کار رفته در عناصری چون آتش و باد و آب نیز به خوبی بوده افکتهای بمب و اسلحههای مگامن زرق و برق منحصر به فردی را دارد.
جدا از بخش گرافیکی بازی که تغییر و تحولی شگرف در این فرنچایز سی ساله به شمار میرود، باید به سیستم Double Gear اشاره کرد که گیمپلی بازی را دستخوش تغییرات زیادی کرده است. شما دو ابزار سرعت و قدرت را در اختیار خود خواهید داشت و با فشردن دکمههای آن میتوانید یا برای چند لحظه، قدرت اسلحه در دستان خود را چند برابر کنید (Power را فعال نمایید) و یا اینکه به سرعت خود بیفزایید و بقیه مکانها را به صورت صحنه آهسته نظاره گر باشیم. جالب اینجاست که نمیتوان از این دو ویژگی به طور همزمان استفاده کرد مگر در یک مورد خاص که نزدیک به تجربه مرگ در بازی باشید و در اینجا امکان استفاده همزمان از دو قدرت را خواهید داشت.
در مگامن جدید مثل تمامی بازیهای این سری، کنترل روبات قهرمانش را به دست گیمر میدهد و او با پریدن و شلیک کردن مراحل را پیش میبرد. اما احتمالا اگر از گیمرهای قدیمیتر باشد، به خوبی میدانید که سری مگامن علی رغم ظاهر ساده خود یکی از سختترین بازیها و چالشیترین عناوین ژانر پلتفرمر هستند و از این حیث همیشه برای گیمرهای تازهکار شبیه به یک کابوس بوده است. بازی Mega Man 11 اما با زیرکی تمام برای این مشکل راهحلی را تعبیه کرده و کاری کرده که هم هواداران قدیم و دو آتیشه و هم گیمرهای تازهکار بتوانند از انجام بازی لذت ببرند.
سیستم بازی مگامن دقیقا بر اساس گفتههای گیمر چیده میشود و بسته به انتخاب اوست که بازی آئان میشود یا سخت. طبیعتا دو مورد Newcomer و Easy دو بخش آسان بازی هستند و چالشهای بازی از دو مود Normal و Super Hero آغاز میشود که دمار از روزگارتان در میآورد. در حقیقت پیشروی در بازی در بخش Easy هم آنچنان آسان نیست و احتمالا شما چندباری طعم نزدیک به باخت را در آن بشنوید. برای تفاوت این دو بخش باید بگویم که مثلا در حالت آسان شما در حین سقوط از بلندیها، روباتی پرنده نجاتتان میدهد و مرگی در کار بر اثر سقوط نخواهد بود ولی در حالت Normal بازی جنین نیست. در کل این را جدا عرض میکنم که بازی را به مثابه کارتونی بودنش یک عنوان ساده نپندارید و سر به سر آن نگذارید چرا که انصافا با یکی از سختترین بازیهای اکشن پلتفرمر تاریخ طرف هستید.
Boss Fight های مگامن بیشترین توجه را در زمینه چالشی بودن و سخت بودن برای هواداران دارند و بازی یازدهم مگامن هم با وجود داشتن 8 باس اصلی و متنوع، از این حیث سنگ تمام گذاشته است و نبردهای حماسی را آفریده که تجربه آنها و پیروزی از آنها در درجات سختی بالاتر کار هر کسی نیست. 8 روبات دشمن شما، هر یک خصوصیات خاصی دارند که بعد از شکستشان به دست شما میرسد و میتوانید با قدرتهای خاص آنها، دیگر مراحل بازی را ادامه دهید. این قدرتها در کنار ویژگی دابل گیر در طول مراحل بازی به کارتان میآید و با درست استفاده کردن آنها میتوان بازی را برای خود سادهتر ساخت.
هر روباتی که قصد مبارزه با آن را دارید، نام مخصوص و قدرت انحصاری خودش را دارد و طراحی مراحل نیز با توجه به ویژگیها و خصلتهای آنان ترکیب شده است. طراحی این مراحل اما کامل به نظر نمیرسد و روندی بسیار خطی دارند. هیچ یک از مراحل نه راه مخفی دارند و نه آیتمهای قابل جمع آوری و عدم وجود این موارد باعث شده که بسیاری از مراحل بعد از مدتی تکراری به نظر برسند و یا ارزش تکرار بازی نداشته باشند. همچنین کوتاهی مراحل بازی نیز لج گیمر را تا حد زیادی در میآورد و در حقیقت میتوان ادعا کرد که بازی یازدهم مگامن کوتاهترین عنوان این سری است و میتوان آن را در دو الی سه ساعت تمام کرد.
- بازی مگامن در برههای از زمان قرار بود که یک اثر فانتزی ترسناک باشد و چندتا تصویر و نمایش نیز از آن به نمایش درآمد ولی در نهایت بازی تبدیل به یک عنوان پلتفرمر محبوب شد و توانست مرزهای صنعت گیم را تا حد زیادی جابجا کند.
- از روی مگامن تاکنون چندین انیمه و مانگا و کمیک و حتی یک فیلم سینمایی محصول طرفداران این فرنجایز ساخته شده و محبوبیت آن در بسیاری از کشورها همچون آمریکا و برزیل و آلمان و... نیز همچنان ادامه دارد
موسیقی به کار رفته در بازی Mega Man 11 مثل نسخه هشتم آن بسیار گوشنواز است و تغییراتی را نیز کسب کرده که به بهتر شدن موسیقی کمک کرده است. قطعات به کار رفته در Mega Man 11 از موسیقیهای بامزه گرفته تا سبک متال را شامل میشود و صدای آنها در حین نبرد با Bossها حماسیتر هم میشود. همین نکات در بخش صداگذاری فنی بازی نیز به خوبی رعایت شده و افکتهای صوتی اسلحهها به خوبی طراحی شده است. صداپیشگان بازی نیز به هر دو زبان ژاپنی و انگلیسی در بازی حضور دارند و به شخصه توصیهام اینست که بازی را در حالت ژاپنی بازی کنید چرا که برخی صداها در زبان انگلیسی چندان ربطی به کاراکتری که جایشان حرف میزنند؛ ندارند.
بازی Mega Man 11 اما با وجود تمام المانهای جدیدی که در خود نهاده از جمله روباتهای دیگر و گرفتن قدرت آنها تا دو ویژگی Power و Speed و تغییرات بنیادی در گرافیک بازی، کماکان نمیتواند لقب شاهکار را به خود بگیرد و صرفا یک بازگشت کاملا آبرومندانه برای روبات آبی قهرمان قصه مگامن است؛ قصهای که بعد از ساخت شماره یازدهم بازی احتمال دارد حالا حالاها ادامه داشته باشد.
- بازگشتی خوب بعد از هشت سال
- سیستم دابل گیر
- کنترل نرم و روان بازی
- موسیقی زیبا
- گیم پلی درگیر کننده
- گرافیک دو و نیم بعدی جذاب
- کوتاه بودن بازی
- طراحی ضعیف برخی مراحل
- داستان خیلی کلیشهای و ساده
-