به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان، دلیل واقعی حفظ برجام از زبان فدریکا موگرینی رسماً اعلام شد، گرچه با نبود این اقرار هم میشد با قطعیت گفت که چرا اروپا خواهان پایداری برجام است.
مذاکرات هستهای که برای حل موضوع فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران انجام شد، به توافق رسید، اما هیچگاه به طور کامل اجرا نشد.
به سالگرد اجرای آن کمتر از یک ماه باقی مانده است، 26 دی ماه سال 1394 بود که رسماً اجرای برجام آغاز شد اما هیچگاه آمریکا و اروپا تن به اجرای تعهدات خود ندادند.
اردیبهشت ماه 1397 بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا رسماً از این توافق بیرون رفت و تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تشدید کرد. قرار است کاخ سفید در تازهترین تحریمهای خود علیه ایران پرواز هواپیماهای مسافربری ایران را به دیگر کشورها تحریم کند.
اکنون که 7 ماه از خروج آمریکا از برجام میگذرد اروپا هیچ اقدامی در راستای اجرای توافق هستهای و تعهدات خود انجام نداده است و در این مدت سرگرم آماده کردن بسته پیشنهادی خود که یک کانال مالی و اقتصادی است که به اس پی وی مشهور است، بود و هنوز هم این مکانیزم مالی اجرایی نشده است.
اما موضوع اصلی و مهمی که اکنون برای برجام پی آمده است هدفی است که اروپا آن را دنبال میکند.
پیش از این نیز پیش بینیهایی دقیق بر اساس دریافتهایی که از رفتار شناسی آمریکا و اروپا وجود داشت، به آسانی میشد پیش بینی کرد که پس از برجام هستهای نوبت چه برجام دیگری است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی زمانی که برنامه برای مذاکرات هستهای با آمریکا پیاده شد فرمودند که نمیتوان به این کشور اعتماد کرد، حتی فرمودند اگر بر سر موضوع هسته یا به توافق برسیم موضوعات دیگری را مطرح خواهد کرد، موشکی، منطقهای، حقوق بشر و همینگونه ادامه خواهند داد.
اکنون با قاطعیت و صراحت بیشتری میتوان گفت که هدف غرب از توافق هستهای با ایران، مذاکره بر سر توانمندی موشکی ایران است که عامل بازدارنده مقابل تهدیداتی است که از سوی دشمنان میشود.
اخیرا بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران را تهدید موشکی و هستهای کرد و به داشتن توانمندی موشکی رژیم خود نیز افتخار کرد.
آیا با وجود چنین تهدیداتی علیه ایران که از سوی آمریکا و اسرائیل میشود، عقل و منطق اجازه میدهد که توانمندی موشکی به مذاکره گذاشته شود و به خاطر ماندگاری برجامی که خسارت محض بود، برچیده شود؟!
اصرارهای اروپا به مذاکره بر سر توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران، برای این تعجب برانگیز است که بارها و بارها مقامات ارشد کشورمان این موضوع را خط قرمز جمهوری اسلامی ایران اعلام کردهاند.
رهبر معظم انقلاب بارها فرمودهاند که بر سر توانمندی موشکی هیچگاه مذاکره نخواهیم کرد و این موضوع خط قرمز جمهوری اسلامی است.
فرماندهان ارشد سپاه و ارتش نیز بر این موضع تأکید کردهاند که تکلیف توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران روش است و هیچ مذاکره و امتیازی هم در این زمینه داده نخواهد شد.
با وجود این که مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران و فرماندهان ارشد نیروهای مسلح مذاکره بر سر توانمندی موشکی کشورمان را خط قرمز میدانند و رسماً اعلام کرده اند که درباره این موضوع هیچگونه مذاکرهای نخواهند کرد، چرا اتحادیه اروپا همچنان بر سر این موضوع سخن میگوید و خواهان مذاکره است؟!
اخیرا نیز مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با بیان اینکه توافق هستهای برجام کانالهایی برای تعامل با ایران باز کرده گفت که بدون این توافق مذاکره با تهران در مسائل دیگر دشوار میشود.
موگرینی میگوید بدون برجام، مذاکره بر سر مسائل دیگر دشوار است، در واقع برجام برای غرب جاده صاف کن دیگر مسائلی بوده است که در اندیشه آن هستند.
«فدریکا موگرینی»، با تاکید بر تعهد اتحادیه اروپا به پایبندی به برجام گفت که بروکسل میخواهد به برنامه موشکی ایران نیز رسیدگی شود.
تعهدی که موگرینی از آن نام میبرد از دی ماه سال 94 تاکنون از سوی اروپا و آمریکا اجرا نشده است، زمانی که یک قرارداد بین المللی از سوی طرفهای غربی زیر پا گذاشته شده، چگونه به خود جرات میدهند موضوعات دیگری که هیچ ارتباطی به توافق هستهای ندارد، مطرح کنند؟!
آیا اروپا پیام قاطع جمهوری اسلامی ایران را درباره توانمندی موشکی خود نشنیده است؟ آیا خط قرمز بودن موشکهای ایران به اروپا اعلام نشده است؟
اروپا گرچه به ظاهر خود را مقابل آمریکا برای حفظ برجام نشان میدهد، اما در دیگر سیاستهای خود علیه ایران با آمریکا هماهنگ است.
اروپا را باید متوجه کرد که توانمندی موشکی هیچگاه به وضعیت توانمندی هستهای دچار نخواهد شد، شاید گوشهای مقامات اروپایی شنوایی خود را از دست دادهاند که نمیشنوند یا صدای مقاماتی که با آنها مذاکره میکنند پایین است؟!