تهران روی گسلهایی قرار گرفته که فعالیت هرکدام از آنها، میتواند آنی غوغا به پا کند؛ این را دیگر همه به گزارش ،
به گزارش به نقل از همشهری، گسلهای مشا، نیاوران، ری، محمودیه، پیشوا، گرمسار، شیان و کوث جزو خطرناکترینها هستند و بارها و بارها هشدار داده شده که تکتکشان را باید جدی گرفت. اما سؤال اینجاست که آیا تهران توان لازم را پیدا کرده تا در برابر زلزله گسلهای معروف تاب بیاورد؟ همین پرسش کافی بود تا بهانه برگزاری یکی دیگر از نشستهای «چهارشنبههای همشهری» جور شود؛ آن هم حدود یکسال پس از زمینلرزهای که لرزه به جان مسئولان و شهروندان انداخت. در این نشست، مدیران شهری و کارشناسان حاضر در حوزه مدیریت بحران، زمینشناسی و تابآوری به بحث در همین خصوص پرداخته و نظرات خود را بیان کردند. خلاصه بخشی از آنچه در این نشست مطرح شده است را در ادامه میخوانید:
ضرورت مطالبهگری در بحث تابآوری شهر تهران
محمد سالاری، رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران
بافت اجتماعی جامعه شهری تهران با همه کلانشهرها و شهرهای دیگر متفاوت است. در یکی از تعاریف تابآوری آمده که تابآوری، توانایی جامعه در همزیستی و مشارکت در بحرانهاست. جمعیت شهر تهران به نمایندگی جمعیت شهرها و روستاهای کشور است، به این معنی که بخشی از جمعیت 9میلیونی شهر تهران عمدتا به مهاجرت مردم از شهرهای دیگر و روستاها برمیگردد. برای همین، آن همزیستی و مشارکتی که در شهرهای دیگر وجود دارد را در تهران نمیبینیم. بعضا همسایگان یک ساختمان با هم آن همزیستی و مشارکت واقعی را ندارند یا حتی همدیگر را نمیشناسند. لذا در بحرانها وضعیت تهران بسیاربسیار خطرناک است. حالا سازمان مدیریت بحران با بودجه اندک خود کارهایی را انجام داده، اما واقعیت این است که این فعالیتها به هیچ عنوان پاسخگو نیست. بنده در محله خودم هنوز نمیدانم که چهکسی در جامعه دوام سازمان مدیریت بحران حضور دارد. میخواهم یک مثال بزنم. در مورد صیانت از باغات و فضای سبز و درختان شهر مشخص است که تهران در این حوزه هم با جغرافیای بزرگی روبهروست. برای همین، مطالبات بسیاری صورت گرفت تا امروز اگر کسی یک درخت را میخواهد هرس کند هم مورد مواخذه قرار میگیرد؛ به نهاد نظارتی مانند شورای شهر گزارش داده یا به رسانهها گفته میشود. شبی هم من از صدای زنگ موبایل بیدار شدم که پشت خط گزارش دادند در باغی موسوم به برره لودری وارد و چراغی روشن شده است. درحالیکه در دورههای قبلی اصلا این مسائل دیده نمیشد که گزارش شود. حالا میخواهم بگویم که چنین مطالبهگری در سطح ملی و در مورد تابآوری شهر در زمان بحران باید صورت بگیرد. اشکال تابآوری این است که آن آسیبهای ناشی از عدمتابآوری هماکنون ملموس نیست.
وسط جادهایم و توقع داریم تصادف نکنیم
آنیتا مجیدی هروی، پژوهشگر و مدرس حوزه مخاطرات طبیعی
مدیریت یکپارچه شهری یک زمانی بسیار داغ شد؛ در همین مسئله مبحث مدیریت بحران و زلزله نیز مطرح شود. این بحث نشان داد که 20سازمان و ارگان در خصوص مدیریت بحران درگیر هستند ولی نکته اینجاست که هرکدام از اینها میخواهند نظر ایدهآل خودشان را ارائه بدهند. یعنی هنوز آن هماهنگی لازم شکل نگرفته است. از سوی دیگر هرگاه زلزله یا بحرانی رخ داده تاریخ نشان میدهد که هر سازمان میخواسته تقصیر را به گردن دیگری بیندازد و به نوعی از مسئولیتهای خودش شانه خالی کند. به نظر من هنوز مرزها مشخص نشده است. ما اکنون در شرایطی هستیم که در وسط جادهای نشستهایم و توقع داریم ماشینی به ما برخورد نکند. بنابراین باید خودمان را در مرز خطر قرار دهیم و آمادگیمان را --. همچنین فضای دانشگاهی ما برای تحقیق و پژوهش در زمینه تابآوری و مدیریت بحران با تنگناهای شدیدی روبهرو هستند. بهطور نمونه دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری، هنگام ارائه مقاله دسترسی به اطلاعات و آمارها و حتی کارهای انجام شده ندارند. این باعث میشود تا از ظرفیت علمی دانشگاهی استفاده نشود. بعضا دادههایی که از نهادها به جامعه دانشگاهی ارائه میشود آنقدر ناقص بوده و آنقدر در آنها لایههای GIS حذف میشود که کار راه نمیاندازد و مناسب پژوهش نیست. در حالی که اقدامات پژوهشی میتواند چراغ راه شود و حتی ذرهای هم اقدامات سازمان پیشگیری و مدیریت بحران را به جلو براند. در مقاطع دبستان تا دبیرستان هم آموزشهای لازم داده نمیشود و دانشآموزان در مورد مخاطرات و زمینشناسی اطلاعات کاملی دریافت نمیکنند.
تابمان راافزایش دادهایم
فاطمه صالح، معاون سازمان مدیریت بحران شهر تهران
ما برای افزایش تابآوری باید شناخت دقیقی از وضعیت زمین، جغرافیا، محل سکونت و امکانات موجود داشته باشیم؛ این هم برای مسئولان اهمیت دارد و هم برای شهروندان. به هرحال خطر زمینلرزههای شدید تهران را تهدید میکند و آگاهی در برابر اینکه موقعیت تهران از این نظر چگونه بوده و در برابر زلزله چه باید کرد، قابل توجه است. ما در دوره زمانی 10ساله فعالیت زلزلهای و گسلی شهر تهران را تهیه کردهایم و گامهایی رو به جلو در این زمینه برداشتهایم؛ بنابراین تهران فعلی نسبت به تهران چند دهه پیشتر در برابر زلزله و سایر بحرانها مثل سیل آمادهتر است. شناسایی 3هزار نقطه خطرپذیر، تهیه و تدقیق نقشههای گسلی و توقف بلندمرتبهسازی در حریم گسلها، نصب دستگاه هشدار سریع زلزله روی گسل مشا و نقشه پراکندگی قنوات ازجمله اقدامات صورت گرفته است. درصورتی که سابقه مدیریت بحران در دنیا بیشتر از 100سال نیست اما در تهران به 2دهه میرسد؛ بنابراین با وجود مطالعات کم قدمهای خوبی فارغ از نگاههای سازمانی و شهرداری برداشته شده و اکنون نوبت آموزش و آگاهی است. با وجود این، ضرورت هماهنگی میان دستگاههای درگیر مدیریت بحران را نباید فراموش کرد. موضوع و اقدامات مدیریت بحران مانند ظرفی است که هر کدام از سازمانهای مربوطه وظایف و مسئولیتهای خود را بهعنوان بخشی از عملکرد بحران باید انجام بدهند. رفتار تکتک مردم در افزایش یا کاهش اثرات بحران تأثیر دارد اما در بسیاری از مواقع مردم ایران درک مشترکی از خطر و بحران ندارند؛ درحالیکه مدیریت بحران زنجیرهای به هم پیوسته است.
گره تابآوری به فرهنگ
سیدعلی مفاخریان، شهردار منطقه 9تهران
شهر تهران با توجه به اینکه پایتخت است و چون در کانون مسائل اقتصادی و سیاسی قرار گرفته، باید از نظر خطرات زلزله بسیار جدی گرفته شود؛ چراکه میتواند آسیبهای فراوانی را به کشور وارد کند. با توجه به ساختمانهای مرتفع، نماهای شیشهای، گذرهای باریک و شرایط خاص از منظر عدمآموزش نیروها اعم از امداد و نجات و نیروهای مردمی در لحظات اولیه و همچنین فقدان امکانات لازم در ستاد مدیریت بحران، ما دچار نقصهای فراوانی در حوزه مدیریت بحران و تابآوری هستیم. طبق آمار در تهران 105سوله مدیریت بحران وجود دارد که از میان آنها حدود 40تا در اختیار سازمان پیشگیری و مدیریت بحران قرار دارد. این درصورتی است که چنین چیزی با روح ساخت سولههای مدیریت بحران در تضاد است. در زلزله اطراف شهر تهران که سال گذشته در بلده و ملارد به وقوع پیوست ضعفهای تابآوری به خوبی مشاهده شد. زمینلرزهای که خیلی قوی نبود و خسارت چندانی در پی نداشت، با مسدود شدن خیابانها و هجوم مردم همراه شد. حال چنانچه اگر در زلزلهای قویتر با ریزش ساختمانی، معابر بسته شود، هجوم شهروندان به خیابانها عامل مضاعفی بر سختتر شدن امدادرسانی خواهد بود. این نشان از عدمآموزش برای پیشگیری و آمادگی دارد؛ 2مقوله مهمی که در مدیریت بحران از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. از سوی دیگر زلزله سال پیش نشان داد که چقدر دیر ستاد مدیریت بحران شهر تشکیل میشود؛ 2ساعت زمان بسیار زیادی است و این اصلا به امکانات ارتباطی ندارد. باید آگاهی و تواناییهایمان را به غیر از امکانات، نوسازی بافت فرسوده و استحکامبخشی در مسئله مدیریت بحران افزایش دهیم؛ چراکه تاریخ ثابت کرده زلزله در تهران رخ میدهد و باید در برابرش آمادگی داشت. مشارکت مردمی بحثی ظریف در این بین است و نباید فراموش شود؛ بحثی که میتواند به تابآوری کمک کند اما وابستگی مستقیم به فرهنگ مردم دارد. اگر در زلزله کرمانشاه و ازگله به تابآوری خوب مردم رسیدیم بهدلیل خلق و خویی بود که بر اثر جنگ تحمیلی ایجاد شده و بهخاطر نهادینه شدن فرهنگ ایثار و شهادت و شرایط بهمراتب سختتری بود که مردم این منطقه تحمل کردند. درصورتی که چنین شرایطی در تهران کمتر رخ داده و التهابات ناشی از بحران مورد آزمایش قرار نگرفته است. پایتختنشینان بهطور حتم میخواهند که هنگام بحران، مشارکت داشته باشند و امدادرسانی کنند و خانههای دوام در سراهای محله اساسا برای همین رویکرد تشکیل شدهاند اما باید واقعبین بود که خانههای دوام چند درصد مردم را پوشش میدهند و چه تعدادی از عملکرد این خانهها آگاهی دارند. تابآوری را باید براساس وسعت، تعداد جمعیت، فرهنگ، امکانات و... سنجید و راجع به آن سخن گفت.
1+12راه تابآور شدن
زهره آزادفلاح، استاد دانشگاه در حوزه برنامهریزی شهری
تهران از دیدگاه شهرسازی ابرشهری است بدون ساختار مناسب و درصورت زمینلرزه با شدت زیاد در این ابرشهر، نیمی از صنعت کشور از بین میرود و تأثیر تخریبی بر اقتصاد مملکت میگذارد، پس نیازمند توجه بیشتر است. راهکارهایی که میتوان جهت بهبود این وضعیت ارائه داد، عبارتند از:
1- برآورد میزان آسیبپذیری و ارزیابی مناطق مختلف شهر تهران 2- با توجه به وسعت ایران و همچنین تنوع سوانح طبیعی و شدت و تعدد آنها در کشور، لزوم وجود یک طرح جامع و ساختاری نو و مدرن درخصوص مدیریت بحران از نیازهای اساسی کشور به شمار میآید. 3- متأسفانه بین ارگانهای مسئول اجرایی هیچگونه هماهنگی و اقدام واحدی به چشم نمیخورد و هر کدام بهصورت مجزا مشغول برنامهریزی و انجام اقداماتی هستند. انسجام و هماهنگی بین سازمانهای اجرایی از ضروریات است. 4- بافتهای آسیبپذیر (در تهران مناطق 17، 10، 11، 9 و مناطق جنوب تهران آسیبپذیرتر بوده و بیشترین تخریب را خواهند داشت.) را شناسایی کرده و چارهاندیشیهای جدی جهت کاهش آسیبپذیری بافتهای شهری در برابر بلایای طبیعی داشته باشیم. 5- بسیاری از ساختمانهای تهران کیفیت ساختوساز پایینی دارند و درصورت وقوع زلزله بسیار پرتلفات خواهند بود. پس اسکان اضطراری و طراحی فضاهای پشتیبان از ضروریات برای این شهر محسوب میشود.6- بافتهای فرسوده و آسیبپذیر بالا در اولویت بهسازی و بازسازی مناطق قرار بگیرد. در این خصوص شهرداری میتواند برای جلب مشارکت مردمی تسهیلاتی ازجمله تخفیف در اخذ جواز ساختوساز مشارکت اقتصادی در کاربریهای تجاری و فرهنگی به مردم محلات ارائه دهد.7- آموزش عمومی و آگاهیرسانی دقیق به عموم درخصوص وجود خطر زلزله و ابعاد گوناگون آن و ارائه آموزشهای مورد نیاز از ضروریات است و باید در دستور کار جدی قرار بگیرد. 8- نظارت مستمر و جدی مسئولان ذیربط بهویژه شهرداری بر نحوه ساختوساز و توسعه شهر برای جلوگیری از ادامه روند ساخت آسیبپذیر شهر. 9- مقاومسازی و سبکسازی سازهها و استفاده از سازههای سبک در دستور کار جدی شهرداری قرار بگیرد. 10-تشکیل اتاق ایده، فکر، خلاقیت در شورا، شهرداریها و تمامی سازمانها و ارگانهای دولتی ضروری است. 11- بازنگری و اصلاح قوانین شهری و شهرسازی در دستور کار قرار بگیرد. 12- تمرکز بر پیادهسازی شاخصهای حکمرانی خوب شهری و مشارکت شهروندان در تمامی امور شهری. 13- متأسفانه کشور ایران هماکنون دارای سیستم غیرمدون است و کلیه اقدامات سیستم کنونی تنها به مرحله حین یا بعد از بحران تمرکز یافته درصورتی که برنامهریزی باید 3 زمان قبل، حین و بعد از وقوع حادثه را پوشش دهد. پس تمرکز بر مدیریت بر بحران یا به نوعی قبل از وقوع بحران بهنظر ضروری میرسد.