به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، فیلم سینمایی رحمان 1400 به کارگردانی منوچهر هادی توانسته در اکران نوروزی سینماهای کشور در سال 98 با ١٧,٤٧٥,٤٥١,٥٣٩ تومان تاکنون به عنوان رتبه اول جدول فروش سینماها معرفی شود.
این فیلم در ژانر کمدی ساخته شده و همچون سایر آثار منوچهر هادی نگاه صرف به گیشه دارد. هادی در این فیلم با بهره گیری از بازیگران مطرحی همچون محمدرضا گلزار و مهران مدیری که این روزها علاوه بر سینما در تلویزیون نیز محبوبیت دارند فروش بالایی را از آن خود نماید.
هر چند مخاطب با ورود به سینما از حضور کمرنگ این دو بازیگر به شدت تعجب میکند، زیرا اکثریت تبلیغات شهری فیلم رحمان 1400 مبتنی بر حضور مدیری و گلزار است، اما در فیلم سعید آقاخانی و بهرام افشاری نقشها اصلی را بر عهده دارند.
هادی در فیلمهای قبلی خود ثابت کرده که در آثارش نباید دنبال اتفاق و مفهوم بسیار مهمی بود. او کارگردان سینمای سرگرمی و خنده است و به جز این و چشم به گیشه چندان دلبسته اتفاقات کیفی اثر نیست. البته هادی یکبار خواست فیلمی ملودرام با نام "کارگر ساده نیازمندیم" را تجربه کند، اما به شدت شکست خورد.
حال هادی با اتکا به هنر بازیگری سعید آقاخانی و بهرام افشاری به ساخت نوعی از کمدی برخواسته که نه میتوان آن را کمدی موقعیت دانست و نه آن را در دسته کمدیهای بزن و بکوب و یا دیالوگ محور قرار داد. رحمان 1400 ترکیبی از تمامی این سبکها در سطحی نسبتاً پایین است.
کلیت فیلم و اکثریت بخشهای کمیک اثر به حرکات فردی سعید آقاخانی و برخی شوخیهای کلامی وی با افشاری سپر میشود. مهران مدیری سایهای بسیار کمرنگ از خود را ارائه داده و تنها در چند سکانس کوتاه حضور داشته و گلزار نیز همان گلزار همیشگی بدون هیچگونه تغییر حتی کوچک است.
هادی سعی داشته در رحمان 1400 به نقد اجتماعی بپردازد، اما نقد وی به شدت در سطح مانده و برخی اوقات طعم شعارزدگی و پوپولیسم رایج را میدهد. اتفاقی که شاید بتوان در ژانر قدرتمندی همچون کمدی آن را به خوبی بروز داد، اما در رحمان 1400 در همان ابتدا رها میشود.
این فیلم از لحاظ فیلمنامه چندین دیالوگ بلند و گه گاه خسته کننده داشته که با توجه به الگوی اصلی برای مخاطب خسته کننده است. الگویی که هادی به مخاطب میشناساند. خنده و تنها خنده. به نحوی که اگر شخصیت فیلمش کمی بخواهد حرف جدی بزند مخاطب خسته شده و منتظر حرکت خنده دار بعدی است.
رحمان 1400 ادامهای بر آثار بفروشی همچون آینه بغل است. آثاری که اهالی سینما و مخاطبان از ابتدا تکلیف خود را در قبال آن میدانند. یک زنگ تفریح خنده دار که نه چیزی از سینما کم میکند و نه چیزی به آن اضافه میکند. اثری که شاید بعد از یک ساعت از کلیت آن یک حرکت کمیک آقاخانی در میانههای فیلم در یاد مخاطب میماند و دیگر هیچ.