«فورمن در برابر فورمن» نمونه یک داستان موفقیت آمریکایی در قرن بیستم است، داستانی که به زیبایی روایت شده است. مستندساز اهل کشور چک، هلنا ترستیکووا به همراه حیکوب هجنا، با استفاده از عکسها و فیلمهای مختلفی که از زندگی میلوش فورمن در اختیار داشتهاند، ادای احترام شایستهای به مردی که در طول 86 سال عمر خود، با فعالیتهایش توانست دو دنیای متفاوت را با هم آشنا کند، کردهاند. روزهایی که درگیریهای سیاسی و اجتماعی در جهان وجود دارد، زمان مناسبی برای فیلمهای اینچنینی است.
همچنین بخوانید:
بررس فیلم Pavarotti؛ ادای احترامی شایسته به این هنرمند محبوب ایتالیایی
فورمن در سال 1932 در چکسلواکی به دنیا آمد. وقتی که نوجوان بود، پدر و مادرش جان خود را در اردوگاههای کار اجباری از دست دادند و او مدت زیادی آواره و در حال فرار از نازیها و روسها بود. در نهایت به مدرسهای برای یتیمها رفت. تعجبی ندارد که موضوع اصلی تمام فیلمهای او در مورد مقاومت در برابر صاحبان قدرت است.
با اینکه فورمن در زمان نوجوانیش فیلمهای پروپاگاندای زیادی، که از نظر خودش بسیار احمقانه بودند، را دیده بود، اما پس از جنگ عاشق سینما شد و علاقه زیادی به فیلمهای نئورئال ایتالیایی پیدا کرد. فورمن یک دوربین 16 میلیمتری خرید و وارد مدرسه فیلمسازی شد. در همین حین فورمن متوجه شد مردی که همسر مادرش بود، در واقع پدر او نبوده است.
با استفاده از فیلمهای موجود از سالهای زندگی فورمن در چک، موفقیت سریع او در سینما را شاهد هستیم، از «تست بازیگری» تا «پیتر سیاه» و پس از آن «عشقهای یک بلوند» که باعث به شهرت رسیدن او در غرب و آمدن او به نیویورک برای اولینبار در سال 1966 شد.
همچنین در این فیلمها میتوان توانایی بالای او در صحبت کردن به انگلیسی را دید (به علاوه در بعضی از فیلمها فورمن به فرانسوی نیز صحبت میکند).
تماشای پشتصحنه فیلم «مجلس رقص آتشنشانان»، که مانند «بلوند» فیلم بسیار موفقی در عرصه بینالمللی بود و نامزدی جایزه اسکار برای بهترین فیلم خارجی را برای او به ارمغان آورد، شاهدی برای توانایی و استعداد بالای این کارگردان است. تصاویری دیگر از سال 1968 حمایت او از تعطیل شدن جشنواره کن به علت تظاهرات سیاسی آن سال را نشان میدهد. کمی پس از آن و پس از تصویب پیمان ورشو، فورمن با وجود اینکه همسر و پسرانش هنوز در چکسلاواکی هستند و مشخص نیست کی دوباره میتواند آنها را ببیند، تصمیم میگیرد که دیگر به کشورش برنگردد.
با کمک آرشیو کامل این مستند، شاهد سالهای سخت و بیپولی فورمن در نیویورک هستیم، مخصوصا بعد از شکست اولین فیلم او در آمریکا، «فرار از خانه». اما با موفقیت فیلم بعدیش، «دیوانه از قفس پرید»، زندگی او برای همیشه از این رو به آن رو میشود، داستانی کلاسیک در مورد مقاومت در برابر قدرت.
از فیلمهای موفق دیگر این کارگردان که برنده جایزه اسکار شدند، میتوان از «آمادئوس»، که نقطه بازگشت این کارگردان به کشور خود نیز بود، نام برد. آثار دیگر او مانند «مو»، «مردم علیه لری فلینت»، «مرد روی ماه» و «اشباح گویا»، در مقایسه با فیلمهای درخشان دیگرش خیلی مورد توجه قرار نگرفتند.
با اینحال تماشای زندگی او در آمریکا و شنیدن نظراتش در مورد جنبههای مختلف زندگی، از زبان مردی که با مشکلات دو دنیای مختلف دست و پنجه نرم کرد و توانست در هر دوی آنها به موفقیت برسد، بسیار سرگرمکننده و جالب است.
«فورمن در برابر فورمن» دستاورد بزرگی برای ترستیکووا و هجنا است که با استفاده به جا از آرشیو خود، روایت درست و کاملی از زندگی یکی از مهمترین افراد سینمای جهان را به تصویر کشیدهاند.
این مطلب از نوشته تاد مککارتی در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
0