مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل مطرح کرد؛

زورآزمایی ایران و آمریکا در جنگ نرم/ ترامپ باید ایدئولوژی جوانان ایرانی را هدف بگیرد +عکس و فیلم

تجربه آمریکا نشان می‌دهد یک بُعد اصلی در جنگ نرم با ایران باید بُعد ایدئولوژیک باشد؛ چه‌بسا قدرت نرم مؤثرتر از ابزارهای نظامی، مالی یا دیپلماتیک باشد.

سرویس جنگ نرم مشرق آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که با جنگ سخت نظامی نمی‌توانند به اهداف بلندمدت خود در قبال ایران دست پیدا کنند. بنابراین تمام توان خود را روی جنگ نرم سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بسیاری از اندیشکده‌های آمریکایی نیز در همین راستا برای پی بردن به شناسایی نقاط قوت و ضعف ایران در حوزه جنگ نرم تلاش کرده و بر اساس نتایج بررسی‌های خود به واشینگتن جبهه‌هایی را در جنگ نرم معرفی نموده‌اند که معتقدند نبرد در آن‌ها به سود آمریکا تمام خواهد شد. اندیشکده شناخته‌شده و تأثیرگذار «مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل» ( CSIS) یکی از همین اندیشکده‌هاست که اخیراً طی گزارشی تحت عنوان «جنگ نرم آمریکا با ایران [1] » به قلم «سِث جونز» مدیر «پروژه تهدیدهای فراملی» و مشاور ارشد «برنامه امنیت بین‌الملل» و همچنین «دانیکا نیولی» مدیر برنامه و محقق پروژه تهدیدهای فراملی در این اندیشکده به همین مسئله پرداخته است. آن‌چه در ادامه می‌آید، خلاصه‌ای از مهم‌ترین نکات گزارش نسبتاً مفصل مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل است.

برای خواندن متن کامل گزارش، روی تصویر بالا یا همین نوشته کلیک کنید

در همین‌باره بخوانید:

›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟

›› آیا آمریکا توان حمله نظامی به ایران را دارد؟

›› پیامدهای جنگ با ایران برای ترامپ، آمریکا، خاورمیانه و دنیا چیست؟

›› 9 سؤال درباره جنگ احتمالی ایران و آمریکا


لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی این گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.


بنیان و ابزارهای قدرت نرم ایران

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل در پیش‌زمینه گزارش خود موضوع جنگ نرم میان ایران و آمریکا را به طور کلی این‌گونه تشریح می‌کند:

ایران درگیر یک جنگ نرم با آمریکاست. این کشور از ابزارهای رسمی و غیررسمی برای نفوذ روی ملت‌ها در سراسر جهان استفاده می‌کند و کمپین اطلاعاتی خود را با استفاده از رسانه ملی، مراکز فرهنگی، دانشگاه‌ها و بنیادهای خیریه جمهوری اسلامی گسترش داده است. اما نظام سیاسی استبدادی ایران و تلاش‌های این کشور برای کنترل دسترسی به اطلاعات، تهران را در مقابل کمپین اطلاعاتی آمریکایی و غربی آسیب‌پذیر می‌کند. نقطه ضعف‌های ایران نشان می‌دهد که یک بُعد اصلی در رقابت آمریکا با ایران باید بعد ایدئولوژیک باشد.

توضیحاتی درباره جنگ نرم [دانلود]

این اندیشکده آمریکایی «قدرت نرم» را توانایی «شکل‌دهی به اولویت‌های دیگران با از طریق جذب به جای اجبار» تعریف می‌کند و توضیح می‌دهد:

قدرت نرم ایران ارتباط جدایی‌ناپذیری با ایدئولوژی انقلابی و میراث امپراتوری این کشور به عنوان یک قدرت پارسی دارد. این قدرت عمیقاً بر اساس تفسیر آیت‌الله خمینی از حکومت سیاسی در چارچوب شیعه دوازده امامی (فرقه حاکم در ایران) شکل گرفته است که وی اعتقاد داشت مؤثرترین راه برای ایجاد یک دولت اسلامی ایده‌آل است. مفهوم انقلاب اسلامی از نظر [آیت‌الله] خمینی محدود به ایران نبود، بلکه شامل صدور این ایدئولوژی به خارج از کشور نیز می‌شد. شعار [آیت‌الله] خمینی «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» تناقض میان فرهنگ ایران و فرهنگ‌های شرق و غرب را برجسته کرد. قدرت نرم در ایران یک فرآیند «بالا به پایین» [یعنی نتیجه تأثیرگذاری حکومت بر جمعیت] و متمرکز در دست رهبر عالی و دیگر مقامات دولتی است. مقامات ایرانی تلاش کرده‌اند تا گسترش ارزش‌های فرهنگی و سیاسی ایران در سراسر خاورمیانه و دیگر مناطق، از جمله جمعیت‌های فارسی‌زبان در مرکز آسیا، اقلیت‌های شیعه در خاورمیانه و جنوب آسیا، و جمعیت‌های شیعه و غیرشیعه در آفریقا، آمریکای لاتین، آسیا، اروپا و آمریکای شمالی را کنترل کنند [2] .

نفوذ ایران در لبنان، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های قدرت نرم ایران در خاورمیانه است (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› دست برتر دیپلماسی عمومی ایران مقابل اعراب و آمریکا در خاورمیانه

جونز و نیولی در ادامه در خصوص ابزارهای جنگ نرمی ایران توضیح می‌دهند:

مقامات ایران مرتباً اظهار کرده‌اند که درگیر یک جنگ نرم با غرب، به ویژه آمریکا، هستند [3] . ایران مبلغ روایت مقاومت است که (1) بر پایه دستاوردهای این کشور در زمینه قدرت سخت و همچنین تاریخ و هویت پارسی است، و (2) متناسب با شرایط و مخاطبان محلی طراحی شده تا با آن‌ها روابط نزدیک و نقاط اشتراک ایجاد کند. ابزارهای اصلی ایران در جنگ نرم سازمان‌های رسمی و غیررسمی مانند رسانه ملی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مراکز فرهنگی، دانشگاه‌ها و بنیادهای خیریه هستند. ایران تلاش کرده تا از طریق این سازمان‌ها «سنگرهای فرهنگی» برای دفاع از کشور ایجاد کند [4] .

رسانه مانند سلاح شیمیایی در دست دشمن است [دانلود]

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل درباره رسانه ملی ایران توضیح می‌دهد:

سازمان رسانه‌ای دولتی ایران به طور رسمی تحت عنوان «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» شناخته می‌شود و اندکی پس از انقلاب اسلامی سال 1979 تأسیس شد. لوگوی این سازمان [برگرفته از المان‌های شیعی] متشکل از دو عبارت «لا» به معنای «نه» گفتن به غرب (آمریکا) و شرق (اتحاد جماهیر شوروی) است [5] . منشور رسانه ملی ایران بر آرمان خودکفایی در دولت نوظهور [آیت‌الله] خمینی تأکید داشت و اصول آن بر «عظمت و برتری اسلام»، «عظمت روحیه انقلاب اسلامی» و «تجسم سیاست نه شرقی، نه غربی در همه حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، و نظامی.» استوار بود.

لوگوی صدا و سیمای ایران متشکل از عبارت «لا اله الا الله»، دو کلمه «لا» در راست و چپ (به نشانه نه به شرق و غرب)، و یک نماد چشم است (+)

نویسندگان گزارش می‌نویسند: «از آن‌جایی که ایران رسانه‌های بین‌المللی را یکی از میدان‌های مهم نبرد در جنگ نرم می‌داند، مأموریت‌های رسانه ملی این کشور هم شامل عناصر تهاجمی می‌شود و هم عناصر تدافعی: ترویج جهان‌بینی ایران و صدور ایدئولوژی انقلاب، در کنار دفاع از جمهوری اسلامی مقابل آن‌چه که سازمان‌های «متخاصم» غربی تلقی می‌شوند، مانند «صدای آمریکا» و بی‌بی‌سی [6] جونز و نیولی سپس شبکه‌های ایرانی را که برای مخاطبان خارجی برنامه پخش می‌کنند مختصراً معرفی می‌کنند: العالم، سحرتی‌وی، الکوثر، پرس‌تی‌وی، هیسپان‌تی‌وی، آی‌فیلم‌تی‌وی و جام‌جم.

شبکه‌های صدا و سیما برای مخاطبان خارجی و زبان‌های مورد استفاده در این شبکه‌ها (+)

سه شبکه جام‌جم برای مخاطبان فارسی‌زبان: جام‌جم 1 برای اروپا و خاورمیانه، جام‌جم 2 برای آمریکای شمالی، جام‌جم 3 برای خاورمیانه، آسیا و اقیانوسیه (+)

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل به اهمیت رسانه ملی ایران و نقش کارکنان آن به عنوان «سربازان جنگ نرم» نیز اشاره می‌کند و درباره فعالیت‌های این شبکه‌ها در شبکه‌های اجتماعی این‌گونه توضیح می‌دهد:

شبکه‌های رسانه ملی ایران عموماً بیش‌ترین فعالیت را در فیس‌بوک دارند، جایی که صفحه‌های شبکه‌های پرس‌تی‌وی، العالم، الکوثر، سحرتی‌وی، هیسپان‌تی‌وی و آی‌فیلم‌تی‌وی در مجموع 16/5 میلیون «لایک» دارند. رسانه ملی ایران در سایر پلتفرم‌ها عملکرد ضعیف‌تری دارند: این سازمان و تمامی شاخه‌های آن در مجموع تنها حدود 1/5 میلیون دنبال‌کننده در توئیتر و اینستاگرام دارند. به نظر می‌رسد نفوذ بین‌المللی رسانه ملی ایران هم در مقایسه با رسانه‌های دیگر محدود باشد. شبکه‌های رسانه ملی ایران در مجموع، تعداد دنبال‌کننده‌های کم‌تری از تمامی شبکه‌های بین‌المللی دیگر در توئیتر، فیس‌بوک، یوتیوب، اینستاگرام و تلگرام دارند و این نشان می‌دهد که نفوذ این سازمان در رسانه‌های اجتماعی در سراسر دنیا کم‌رنگ‌تر است.

نفوذ شبکه‌های خارجی صدا و سیمای ایران در (از تیره به روشن) تلگرام، اینستاگرام، یوتیوب، فیس‌بوک و توئیتر (+)

اندیشکده آمریکایی مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل که از همان ابتدا ابزارهای قدرت نرم ایران را به دو دسته رسمی و غیررسمی تقسیم کرده بود، درباره ابزارهای غیررسمی ایران هم توضیح می‌دهد. البته مطابق انتظار، استفاده از این ابزارها «پروپاگاندا» و تبلیغ «اطلاعات غلط» توصیف می‌شود، حتی در مورد حمایت از توافق هسته‌ای (که آمریکا به شکل غیرقانونی از آن خارج شد)، دفاع از سپاه پاسداران (که دولت ترامپ در اقدامی بی‌سابقه آن را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد) و انتقاد از تداوم حمایت واشینگتن از جنایات ائتلاف سعودی در یمن (که جامعه جهانی متفق‌القول آن را محکوم می‌کند). در گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل در این‌باره می‌خوانیم:

با وجود نفوذ محدود رسانه‌های رسمی رسانه ملی ایران، این کشور همزمان دست به کمپین‌های تهاجمی انتشار اطلاعات غلط در پلتفرم‌هایی مانند فیس‌بوک، توئیتر و یوتیوب می‌زند. این کمپین‌ها اغلب شامل اکانت‌ها و صفحات جعلی هستند که پروپاگاندای رسانه ملی ایران را عیناً تکرار می‌کنند؛ از جمله در حمایت از توافق هسته‌ای ایران، مخالفت با اقدام اخیر آمریکا در تعیین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی، و محکوم کردن تصمیم پرزیدنت ترامپ در ادامه حمایت از عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج [فارس] که در یمن درگیر هستند [7] . این تلاش‌ها گسترده هستند. شرکت امنیت سایبری «فایرآی» در ارزیابی اخیر خود درباره عملیات‌های نفوذ ایران به این نتیجه رسیده است که این عملیات‌ها «چشم‌گیر» هستند و نشان می‌دهند که ایران «همچنان به انجام و آزمایش عملیات‌های نفوذ آنلاین با محوریت رسانه‌های اجتماعی برای شکل‌دهی به گفتمان سیاسی ادامه می‌دهد [8]

مقایسه نفوذ خارجی صدا و سیمای ایران با شبکه‌های الجزیره (قطر)، راشاتودی (روسیه)، فرانس 24 (فرانسه)، دویچه‌وله (آلمان)، بی‌بی‌سی (انگلیس) و سی‌ان‌ان (آمریکا) (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› فریادهای دروغین از سوریه: اسناد حمایت آمریکا از تروریسم +دانلود مستند

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل درباره سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی توضیح می‌دهد:

دولت ایران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را با هدف بهینه‌سازی نفوذ فرهنگی و مذهبی این کشور تأسیس کرد. این سازمان هم مانند دیگر جنبه‌های قدرت نرم ایران به شدت متمرکز [و در دست دولت] است [9] . سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اسماً زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اما از سوی دفتر رهبر عالی تأمین مالی می‌شود و به همین دفتر هم گزارش می‌دهد. مأموریت این سازمان تقویت روابط با کشورها و جمعیت‌های خارج از کشور از طریق برگزاری رویدادها و نمایشگاه‌های آموزشی، مذهبی و هنری است [10] . سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای صدور ایده‌آل‌های انقلاب اسلامی، تحکیم وحدت اسلامی و تقویت روابط با دیگر کشورهای مسلمان تلاش می‌کند. این سازمان پیام‌های خود را به تناسب فرهنگ‌ها و شرایط محلی [در کشور هدف] تنظیم می‌کند. به عنوان نمونه، در بخش‌هایی از افغانستان و تاجیکستان بر نقاط اشتراک پارسی تأکید می‌کند، اما در عراق، لبنان، پاکستان و سوریه جمعیت‌های شیعه را هدف قرار می‌دهد.

درباره گستره فعالیت‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در گزارش می‌خوانیم:

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در کشورهای خارجی نمایشگاه‌هایی با موضوع فرهنگ ایران را سازماندهی می‌کند، از رویدادهای فرهنگی و مذهبی برای مهاجران ایرانی میزبانی می‌نماید، و زبان و ادبیات فارسی را ترویج می‌کند. این سازمان همچنین یک انتشارات بین‌المللی موسوم به «الهدی» در داخل خودش دارد که آثاری با موضوع ایران و فرهنگ پارسی را به 25 زبان چاپ و توزیع می‌کند. تحقیقات ما نشان می‌دهد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی دست‌کم 72 دفتر «رسمی» در سراسر جهان دارد. این سازمان بیش‌ترین فعالیت را در کشورهای همسایه ایران می‌کند و 7 دفتر در پاکستان، سه دفتر در افغانستان، و دو دفتر در هر یک از کشورهای ترکیه، روسیه، تاجیکستان و قزاقستان دارد. با این حال، مراکز فرهنگی «غیررسمی» متعددی وجود دارند که مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به تهران هستند و تلاش می‌کنند نفوذ ایران را در مناطقی گسترش دهند که این کشور قصد دارد در آن‌ها حضور بی‌سروصداتری داشته باشد. به عنوان مثال، اگرچه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (با تنها دو دفتر در آمریکای شمالی، یکی در نیویورک و دیگری در اُتاوا، و یک دفتر در آمریکای جنوبی، در کاراکاس) حضور رسمی قابل‌توجهی در نیم‌کره غربی ندارد، اما شمار روزافزونی از مراکز فرهنگی غیررسمی را در این منطقه دارد. طبق یک برآورد، تنها در آمریکای لاتین بیش از 100 مرکز وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وجود دارد [11] .

دفاتر «رسمی» سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در خارج از کشور (+)

نویسندگان گزارش با اشاره به نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در تعیین وابسته‌های فرهنگی در سفارت‌خانه‌های ایران، از روابط این وابسته‌ها با خواص فرهنگی در کشورهای میزبان یاد می‌کند و خاطرنشان می‌کند که این سازمان علاوه بر دفاتر رسمی و غیررسمی، گروه‌های زیرمجموعه دیگری هم دارد که برای تحقق اهداف دیپلماتیک آن تلاش می‌کنند، از جمله:

مجمع جهانی اهل‌بیت، که ناظر بر روابط با جمعیت‌های شیعه در جهان است؛

مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، که بر روابط با مسلمانان غیرشیعه است؛

سازمان تبلیغات اسلامی، که مطالب مذهبی و غیرمذهبی منتشر می‌کند و مبلغ به کشورهای دیگر اعزام می‌نماید؛

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، که آن هم مبلغ و روحانی به خارج از کشور اعزام می‌کند؛ و

مرکز گفت‌وگوی ادیان و فرهنگ‌ها، که با شخصیت‌ها و مؤسسات مذهبی در داخل و خارج ایران گفت‌وگو می‌کند.

چارت سازمانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (+)

دانشگاه‌های بین‌المللی ایران

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل ابزار دیگر قدرت نرم ایران را «دانشگاه بین‌المللی مصطفی» (به عربی: «جامعه المصطفی العالمیه»؛ به اختصار «جامعه المصطفی») معرفی می‌کند و توضیح می‌دهد:

اصلی‌ترین نهاد آموزشی‌ای که ایران برای صدور ارزش‌های خود در سطح بین‌المللی از آن استفاده می‌کند، دانشگاه بین‌المللی مصطفی است. بر اساس ماده 9 منشور جامعه‌المصطفی، اهداف این نهاد شامل تربیت فقیه، روحانی، محقق، متخصص، مربی، مبلغ، مترجم، معلم و مدیر، و ترویج «اسلام ناب محمدی» است [12] . تعالیم جامعه‌المصطفی منعکس‌کننده ایدئولوژی شیعی محافظه‌کارانه آن و اهداف سیاستی مقامات ارشد ایران است. جامعه‌المصطفی هم مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رسانه ملی ایران، تحت کنترل مستقیم دفتر رهبر عالی است. آیت‌الله خامنه‌ای مستقیماً رئیس و اعضای هیأت امنای جامعه‌المصطفی را نصب و عزل می‌کند و در مقام مشاوره، قدرت انحلال جامعه‌المصطفی در هر زمانی را دارد.

جونز و نیولی درباره گستره فعالیت‌ها و نفوذ جامعه‌المصطفی می‌نویسند:

نقش بین‌المللی جامعه‌المصطفی چشم‌گیر است: 60 شعبه خارجی در سراسر جهان. مشخص نیست که چند عدد از این شعبه‌ها مستقیماً به جامعه‌المصطفی وابسته هستند، چراکه این دانشگاه به گونه‌ای ساختاربندی شده تا شامل چهار نوع واحد آموزشی باشد: زیرمجموعه‌های مستقیم؛ واحدهای وابسته، که از قوانین و مقررات اداری جامعه‌المصطفی تبعیت می‌کنند؛ واحدهای (عمدتاً مردم‌محور) مرتبط، که تحت حمایت جامعه‌المصطفی هستند؛ و واحدهای تعاونی، که برای انجام وظایف آموزشی و تحقیقاتی خاص با جامعه‌المصطفی قرارداد دارند [13] . علاوه بر این، جامعه‌المصطفی برای کسانی که قادر به مراجعه به شعبه‌هایش نباشند خدمات آموزش آنلاین نیز ارائه می‌دهد و سال 2014 برای افزایش نفوذ خود 360 مرکز قرآنی (موسوم به «دارالقرآن») در خارج از شعبه‌های عادی‌اش افتتاح کرد [14] .

محل 58 عدد از نهادهای زیرمجموعه و وابسته به جامعه‌المصطفی در داخل و خارج ایران، از جمله «کالج اسلامی لندن» و شعبه‌های روزافزون در غرب آفریقا (+)

بنیادهای خیریه

نویسندگان گزارش آخرین ابزار قدرت نرم ایران را بنیادهای خیریه جمهوری اسلامی می‌دانند و در این‌باره تشریح می‌کنند:

بنیادهای خیریه اسلامی ابزارهای مهمی برای قدرت نرم ایران بوده‌اند. بعضی از این بنیادها قبل از انقلاب سال 1979 نیز، مثلاً در قالب وقف، وجود داشتند. پس از انقلاب، مقیاس و حوزه فعالیت این بنیادها افزایش چشم‌گیری پیدا کرد. مدیران این بنیادها را رهبر عالی منصوب می‌کند. آن‌ها ظاهراً سازمان‌های غیرانتفاعی هستند که خدمات اجتماعی و عمومی ارائه می‌دهند و طبق قانون از مالیات و برخی مقررات دولتی معاف هستند. با این حال، بسیاری از بنیادها در فعالیت‌های تجاری و مالی مانند بانک‌داری، تجارت و تولید نیز فعالیت می‌کنند. به طور کلی، بنیادها یکی از سنگ بناهای قدرت روحانیون هستند که طبق تخمین‌ها 10 تا 20 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را تأمین می‌کنند [15] .

جونز و نیولی به نام برخی از این بنیادها مانند بنیاد شهید (بنیاد شهید و امور ایثارگران) و بنیاد مستضعفان و جانبازان نیز اشاره می‌کند، اما تنها درباره قدرت نرم و نفوذ خارجی سه بنیاد توضیح مختصری می‌دهد:

کمیته امداد امام خمینی کمک‌های مردمی را [در کشورهای دیگر] جمع‌آوری و کمک‌هزینه‌های مالی را برای اهداف رفاهی، فرهنگی و آموزشی در کشورهایی مانند افغانستان، آذربایجان، عراق، لبنان، سوریه و تاجیکستان توزیع می‌کند؛

بنیاد سینمایی فارابی به ترویج سینما می‌پردازد و ابزار قدرتمندی برای انتشار ایدئولوژی‌های اسلامی است؛ و

آستان قدس رضوی در مشهد نیز دارای چندین کتاب‌خانه و موزه است و مطالب اسلامی را به زبان‌های انگلیسی، عربی، فارسی، اردو و ترکی منتشر می‌کند.

کمیته امداد امام خمینی در کشورهای دیگر به جمع‌آوری و توزیع کمک‌های مردمی بر اساس الگوی داخل کشور اقدام می‌کند (+)

نقاط ضعف و فرصت‌ها

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل در انتهای گزارش خود بار دیگر ایران را به انتشار اطلاعات غلط متهم می‌کند و با اذعان به نفوذ عمیق ایران در جوامع شیعه در لبنان و عراق و همچنین در غرب آفریقا و آمریکای لاتین، مواردی را نیز خاطرنشان می‌کند که از دید جونز و نیولی نقاط ضعف استراتژی جنگ نرم ایران محسوب می‌شوند. این بخش از گزارش، با ادعاهایی همراه است که صحت آن‌ها در هاله‌ای از ابهام است، اما طرح آن‌ها از آن جهت اهمیت دارد که پیشنهادهای اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل به دولت آمریکا بر اساس همین ادعاها استوار است. نقاط ضعف قدرت نرم ایران به‌زعم نویسندگان گزارش از این قرار است:

اعتبار اندک: رویکرد بالا به پایین ایران و نظام سیاسی استبدادی این کشور، اعتبار و جذابیت پیام آن را تضعیف می‌کند. برنامه‌های ایران عمدتاً روی بیانیه‌های رسمی [و روایت دولتی] متمرکز است که بی‌طرفی آن را تضعیف می‌کند. به علاوه، بنیادهای خیریه در ایران متهم به اسراف، ناکارآمدی، سوءمدیریت و فساد هستند و در عین حال در رقابت با بخش خصوصی، ارتباطات سیاسی بهتر و دسترسی راحت‌تری به سرمایه و معافیت مالیاتی دارند. این نقاط ضعف باعث می‌شود تا ایران در مقابل کمپین اطلاعاتی آمریکا و غرب به منظور تأکید بر مشکلات مردم در داخل و خارج این کشور آسیب‌پذیر باشد.

توانایی مقابله با عملیات‌های اطلاعاتی ایران: متمرکزسازی بیش از حد در ایران، هدف قرار دادن و حذف محتوایی که دولت این کشور در اینترنت منتشر می‌کند را برای کمپانی‌های رسانه‌های اجتماعی ممکن کرده است. فیس‌بوک، توئیتر، یوتیوب و سایر شرکت‌ها و پلتفرم‌ها صدها حساب و صفحه مرتبط با رسانه ملی ایران را حذف کرده‌اند که در قالب یک کمپین نفوذ جهانی روایت‌های ضدسعودی، ضداسرائیلی و ضدآمریکایی را ترویج می‌کردند. مثلاً ماه می سال 2019 کمپانی فایرآی گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد ایران در قالب یک کمپین اطلاعاتی، از اکانت‌هایی در رسانه‌های اجتماعی استفاده کرده است تا خود را به جای شخصیت‌های آمریکایی جا بزند و حتی گزارش‌هایی به نام همین کاراکترهای جعلی در خبرگزاری‌های آمریکایی منتشر کند. [اتفاقاً برای آشنایی با کاراکتر «حشمت علوی» که گروهک تروریستی مجاهدین خلق از آن برای تبلیغات علیه جمهوری اسلامی استفاده می‌کردند گزارش مشرق را از این‌جا بخوانید.]

کاراکتر «حشمت علوی» یکی از عملیات‌های اطلاعاتی مجاهدین خلق برای جهت‌دهی به افکار عمومی در آمریکا و غرب بود (جزئیات بیش‌تر) (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› جزئیات عملیات رسانه‌ای منافقین؛ «حشمت علوی» چگونه دولت ترامپ را بازی داد؟

دیدگاه‌های منفی در بخش اعظم جهان اسلام: طبق نظرسنجی‌ها، دیدگاه‌های منفی نسبت به ایران در اغلب مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا افزایش پیدا کرده یا در حد بالا باقی مانده‌اند. به عنوان مثال، یک نظرسنجی نشان داد که ایران (در کنار آمریکا) در فهرستی که شامل روسیه، چین، اتحادیه اروپا، ترکیه و عربستان می‌شد، نامحبوب‌ترین دولت در خاورمیانه است. خارج از خاورمیانه و شمال آفریقا نیز برخی نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که دیدگاه‌ها درباره ایران در آمریکای شمالی، اروپا، آسیا و آمریکای لاتین، از جمله در کشورهای دارای اکثریت مسلمان مانند مالزی و اندونزی، منفی‌تر شده یا منفی باقی مانده‌اند. یک استثنای قابل‌توجه، لبنان است، جایی که بخش قابل‌توجهی از مردم با ایران هم‌جهت هستند و حزب‌الله بخشی از دولت است. عراق نیز استثنای دیگری است که در آن اکثریت جمعیت، شیعه هستند و ایران نفوذ قابل‌توجهی در این کشور دارد. با این حال، بین سال‌های 2015 تا 2018، محبوبیت ایران در میان شیعیان عراق نیز بیش از 30 درصد کاهش پیدا کرد. این شکاف‌ها فرصت‌هایی برای آمریکا و شرکایش از جمله کشورهای خلیج [فارس] فراهم می‌کنند تا به تعامل با جمعیت‌های شیعه در عراق ادامه دهند. برای مثال، ریاض رابطه‌ای سیاسی و اقتصادی با مقتدی صدر، از سیاستمداران و رهبران شبه‌نظامیان شیعه در عراق برقرار کرده است. ممکن است فرصت‌هایی برای عراق وجود داشته باشد تا شهرهای جنوبی‌اش مانند بصره با کشورهای حوزه خلیج [فارس] مانند عربستان و کویت به منظور توسعه روابط اقتصادی (از جمله در حوزه‌های راه‌آهن، جاده و برق) ارتباط برقرار کنند.

نویسندگان گزارش به‌رغم ادعای محبوب نبودن ایران در منطقه، از لبنان به عنوان کشوری کاملاً هم‌سو با ایران یاد می‌کنند (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› ایران آمریکا را در «جنگ سیاسی» عراق و سوریه شکست داده است

موفقیت‌های قدرت نرم آمریکا و غرب: مقامات ایران هشدار داده‌اند که جمعیت ایران به طور فزاینده‌ای دارد جذب ارزش‌های فرهنگی و سیاسی غرب می‌شود. آن‌ها از مدت‌ها قبل درباره «غرب‌زدگی»، از جمله از دست رفتن فرهنگ ایرانی در مقابل هنرها و آموزه‌های غربی، نگران بوده‌اند و امروز هم همچنان در مورد قدرت نرم غرب نگران هستند. چنان‌که آیت‌الله خامنه‌ای اظهار تأسف کرده است: «مسئله مهندسی اطلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است؛ این‌ها همه ابزارهایی هستند برای تسلط بر فرهنگ یک کشور… اینترنت هم همین‌جور است، فضای مجازی هم همین‌جور است، دستگاه‌های اطلاعاتی و ابزارهای اطلاعاتی هم همین‌جور است، این‌ها را نمی‌شود در اختیار دشمن قرار داد؛ [اما متأسفانه این‌ها] امروز در اختیار دشمن است؛ وسیله و ابزار نفوذ فرهنگی است؛ ابزار سلطه فرهنگی دشمن است» [متن کامل بیانات رهبری].

استفاده از شبکه‌های ماهواره‌ای برای مخابره پیام به مخاطبان خارجی یکی از ابزارهای ایران برای گسترش نفوذ بین‌المللی است (+)

اهمیت ایدئولوژی؛ توصیه به دولت آمریکا

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل در انتهای گزارش خود به نگرانی رهبر ایران درباره «آسیب‌پذیری نسل جوان» در مقابل تبلیغات غربی اشاره می‌کند و می‌نویسد:

نگرانی [آیت‌الله] خامنه‌ای قابل‌درک است، چراکه اگرچه دیش‌های ماهواره در داخل ایران ممنوع هستند، اما دست‌کم 70 درصد از مردم این کشور از این دیش‌ها برای دریافت کانال‌های ماهواره‌ای از خارج کشور استفاده می‌کنند. در طول تاریخ، این برنامه‌ها عمدتاً توسط کمپانی‌های رسانه‌ای غربی، مانند «بی‌بی‌سی فارسی»، شبکه خبری فارسی «صدای آمریکا»، و «رادیو فردا» (شعبه ایرانی «رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی») تولید و پخش می‌شده‌اند. با این حال، طی سال‌های اخیر، محبوبیت این شبکه‌ها تحت‌الشعاع شبکه‌های کوچک‌تر و بسیار هدفمندی قرار گرفته است که اغلب توسط ایرانی‌ها در تبعید ایجاد شده‌اند. محبوب‌ترین این شبکه‌ها «من‌وتو» است؛ شبکه‌ای مستقر در لندن با برنامه‌های خلاقانه که برای جذب نسل‌های جوان‌تر طراحی شده‌اند و سال 2018 معادل 40 میلیون بیننده را به خود اختصاص دادند.

شبکه من‌وتو یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای است که سعی در جذب جوانان به فرهنگ غربی دارد (+)

مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل نهایتاً تلویحاً به نقش رسانه‌های خارجی در اعتراضات در ایران اذعان می‌کند و ضمن «نقطه‌ضعف» معرفی کردن این اعتراضات برای تهران، به دولت آمریکا توصیه می‌کند:

آسیب‌پذیری‌های ایران نشان می‌دهد که یک بُعد اصلی در رقابت آمریکا با ایران باید بعد ایدئولوژیک باشد. هرچه باشد، کمپین اطلاعاتی آمریکا علیه اتحاد جماهیر شوروی (شامل پلتفرم‌ها و نظام‌هایی مانند رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی، صدای آمریکا، و «آژانس اطلاعات آمریکا») برای پیروزی در جنگ سرد بسیار مهم بود. نقاط قوت آمریکا، از جمله ارزش‌های دموکراتیک و تعهد به داشتن رسانه‌های آزاد و مستقل، اتفاقاً برخی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف ایران نیز هستند. آمریکا و شرکای دولتی، رسانه‌های خبری و حتی بخش خصوصی باید پوشش خود درباره چالش‌های سیاسی و اقتصادی رژیم ایران را افزایش دهند، پوشش اعتراضات در این کشور (از جمله دلایل آن‌ها) را تقویت کنند و حتی به معترضین کمک نمایند. «برنامه آزادی اینترنت» وزارت خارجه آمریکا که به دنبال مقابله با تلاش‌های حکومت‌های مستبد مانند ایران در راستای سانسور، نظارت و کنترل اینترنت است، موفقیت‌هایی را در کمک به افراد برای دور زدن فایروال‌ها با استفاده از ابزارها و نرم‌افزارهایی مانند «تور» کسب کرده است. واشینگتن‌پست همچنین باید بودجه دیپلماسی عمومی و سایر عملیات‌های اطلاعاتی خود را نیز افزایش دهد، درست همان‌طور که در طول جنگ سرد این کار را انجام داد. شاید بهترین حمله علیه ایران و رژیم مستبد آن صرفاً استفاده از ابزارهای نظامی، مالی یا دیپلماتیک نباشد، بلکه استفاده از قدرت نرم باشد.

آمریکا چه‌قدر برای جنگ نرم هزینه می‌کند؟ [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› دست‌کم گرفتن قدرت نرم ایران اشتباهی فلج‌کننده است


[1] The United States’ Soft War with Iran Link

[2] Iran Rising: The Survival and Future of the Islamic Republic Link

[3] بیانات در همایش ده‌ها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی لینک

[4] Censorship and the Islamic Republic: Two Modes of Regulatory Measures for Media in Iran Link

[5] Structure of Iran's State-Run TV IRIB Link

[6] The Modalities of Iranian Soft Power: From Cultural Diplomacy to Soft War Link

[7] Suspected Iranian Influence Operation Leverages Network of Inauthentic News Sites & Social Media Targeting Audiences in U.S., UK, Latin America, Middle East Link

[8] Network of Social Media Accounts Impersonates U.S. Political Candidates, Leverages U.S. and Israeli Media in Support of Iranian Interests Link

[9] Iran and the Challenges of the Twenty-first Century: Essays in Honor of Mohammad-Reza Djalili Link

[10] Tired Narratives, Weary Publics Link

[11] Iran in the US Backyard Link

[12] Iran’s Educational Diplomacy in the Muslim World: Activities of Al-Mustafa International University in Malaysia and Afghanistan Link

[13] About Us Link

[14] Al-Mustafa Opens 360 Qur’anic Centers Abroad Link

[15] Mullahs, Guards, and Bonyads: An Exploration of Iranian Leadership Dynamics Link

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان