شناسه : ۱۷۳۹۶۲۹ - دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۸
مصرف معیار کاملی برای شناسایی دهکها نیست
از سوی دیگر یارانه شهریورماه برخی افراد واریز نشده که بر اساس اظهارات حسین میرزایی، این جمعیت کاندیدای حذف از دریافت یارانه هستند و از همین رو یارانه نوبت 103 برای آنها واریز نشده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، پیش از این، وزیر کار از حذف یارانه دهکهای بالا خبر داده اما معیار سنجش را میزان مصرف و نه درآمد خانوارها اعلام کرده بود که سبب ایجاد سوالاتی در اذهان عمومی شد. در همین باره با وحید شقاقیشهری- اقتصاددان- گفتوگو شده است که در ادامه میخوانید.
به نظر شما کدام ملاک برای تشخیص دهکها کارآمدتر است؛ درآمد یا مصرف؟
به نظر من شناسایی سه دهک بر اساس درآمد خیلی راحتتر از محاسبه فاکتور مصرف است. در حقیقت بحث درآمد محورها و اطلاعات در دسترستری دارد؛ مانند مالکیت خودرو، ملک و تعداد آنها، گردش مالی حسابهای افراد و غیره. مولفههای درآمدی و شناسایی خانوارها بر پایه محورهای درآمدی و ثروتی، به مراتب از مصرف و مولفههای مصرف آسانتر است. در شرایط کنونی گردش مالی افراد را میتوان به راحتی کنترل کرد. نظام ما در حال حاضر اطلاعات حسابهای افراد را دارد و آنها را به سازمان امور مالیاتی میدهد و از همین رو گردش مالی افراد را میتوانیم به راحتی شناسایی کنیم. این یک بانک اطلاعاتی بسیار خوب است. یا تعداد و نوع خودرو و مسکن و املاکی که خانوارها دارند که اطلاعات آن هم به راحتی در دسترس است. مثلا فلان فرد در شمال شهر تهران خانهای با متراژ بالای 100 متر دارد؛ این تقریبا جایگاه اقتصادی فرد را نشان میدهد که آیا به آن 45هزار و 500تومان نیاز دارد یا خیر.
در این صورت به نظر میرسد بانکهای اطلاعاتی زیادی در اختیار دولت قرار دارد.
بله؛ در این راستا حتی سازمان امور مالیاتی هم به راحتی میتواند برخی اطلاعات را در اختیار وزارت کار قرار دهد. سازمان ثبت، بانک مرکزی و نظام بانکی میتوانند اطلاعات خود را در اختیار وزارت کار قرار دهند؛ به همین علت هم هست که فکر میکنم شناسایی محور درآمد سهولت بیشتری دارد و نسبت به مصرف خانوارها در دسترستر است. چون مولفههای مصرف مولفههای پیچیدهتری هستند. در نتیجه اگر سراغ مصرف بروند کار پیچیدهتر خواهد شد و سنگینتر میشود. زمین، مسکن، خودرو، گردش مالی حساب افراد و درآمدها جزو مهم ترین مولفههایی است که ما میتوانیم سریعا برای شناخت دهکهای بالا از آنها استفاده کنیم.
با این حال چرا گفته میشد دهکها غیرقابل شناسایی بودهاند؟
در حقیقت وزارت کار تا کنون از گردش مالی حساب افراد استفاده نکرده است. اتفاقا من شواهد تجربی هم در تایید این حرف دارم. مثلا فردی که در یک شهرستان در خانهای معمولی زندگی میکند و خودروی سادهای هم دارد اما در حساب خود ارقام میلیاردی دارد که به او ارث رسیده است. اتفاقا اگر الآن وزارت کار به گردش مالی حسابهای افراد ورود کند به راحتی میتواند سه دهک را شناسایی کند و من دلیل تعلل آنها در این امر را نمیدانم. با این شرایط، تقریبا شناسایی سه دهک با توجه به بحران ارزی و تشدید شکاف طبقاتی خیلی راحتتر شده است. ورود وزارت کار به بحث مصرف، برای شناسایی گروههای هدف، کار را بسیار سختتر میکند. هنوز ما بانکهای اطلاعاتی را از بعد مصرف نداریم اما بانکهای اطلاعاتی با رویکرد درآمد و ثروت افراد را داریم. وزارت کار در دورههای گذشته هم به گردش مالی افراد مراجعه نکرده بود.
آیا اکنون زمان مناسبی برای حذف یارانه دهکهای درآمدی بالاست؟
الآن 45 هزار و 500 تومان عدد خیلی معنیداری نیست. در حال حاضر قدرت خرید این عدد به زیر 10 هزار تومان رسیده است. حذف آن هم با موج اعتراضات همراه نخواهد بود؛ چون عملا فردی که الآن خانه بالای 100 متری دارد یا گرش مالی او از عددی بالاتر است دیگر اصلا به این 45 هزار و 500 تومان وابستگی ندارد. یک زمانی این مبلغ معنیدار بود ولی الآن قدرت آن به زیر 10 هزار تومان رسیده است و معنیدار هم نیست و حذف آن هم با مولفههای درآمد و ثروت افراد به راحتی امکانپذیر است.
دردورههای مختلف حذف دهکهای بالای درآمدی از فهرست یارانهبگیران به بهانه فقر بانکهای اطلاعاتی منتفی شده است؛ اما اکنون با توجه به ضربالعجل خود دولت در این زمینه، به نظر میرسد بیش از فقر اطلاعاتی نبود عزم جدی دلیل عدم حذف این دهکها بوده است. ارزیابی شما چیست؟
فهم من نیز این است که مساله اساسی در شناسایی و حذف دهکهای پردرآمد، مساله بانکهای اطلاعاتی نبود. نظام بانکی الآن تقریبا میتواند گردش حساب مالی افراد را کنترل کند و گزارش بدهد. گردش مالی مردم ایران عمدتا در حسابهای بانکیشان است. مردم پول را پیش خود نگاه نمیدارند. الان اغلب ما کارت عابربانک داریم یعنی سپرده دیداری داریم و کارهایمان را انجام میدهیم. دیگر کسی سکه و اسکناس نگهداری نمیکند. تقریبا الآن گردش مالی افراد به راحتی میتواند بهعنوان یک مولفه مهم تلقی شود. آنچه به نظر من در طول پنج شش سال گذشته موجب شد که ما سراغ حذف دهکهای بالای درآمدی از لیست یارانهبگیران نرویم، عدم عزم جدی در دولت بوده است؛ چون دولت عملا این نگاه را داشت که اگر ما همین 45 هزار و 500 تومان را نگاه داریم، به تدریج ارزشش به صفر میل خواهد کرد؛ دیگر نمیخواستند به خودشان زحمت بدهند. نگاهشان این بود که اگر سه چهار سال هم همین رقم را نگاه داریم دیگر ارزشش صفر خواهد شد. واقعا هم همینگونه است. یعنی دیگر با 45 هزار و 500 تومان سادهترین خریدها را هم نمیتوان انجام داد. از این منظر میگویم که تفکر دولت این بود که دیگر نمیصرفد به سمت حذف یارانه دهکهای پردرآمد برویم. ولی امسال به دلیل کسری بودجه و مشکلات مالی و بدهیهای دولت دیگر این اعداد حداقلی هم برایشان ارزشمند شده و لذا حرکتشان به سمت شناسایی و حذف دهکهای پردرآمد است.