سرویس جهان مشرق - امروزه مشارکت در انتخاباتهای ملی در کشورهای مختلف را معیاری از علاقه مردم به ساختار حکومتی یا میزان مشروعیت حکومت تلقی میکنند. البته عوامل مختلفی بر میزان مشارکت یک ملت در یک انتخابات تأثیرگذار هستند که برداشت دقیق از این رقم را دشوار میکند. در حال حاضر ناظران سیاسی، ارقام مشارکت در کشورهای مختلف را به اشکال متفاوتی تحلیل میکنند. در ادامه این گزارش، ابتدا نگاهی به تحلیلپذیری یا تحلیلناپذیری ارقام مشارکت در انتخابات میکنیم و سپس برخی ارقام مربوط به مشارکت مردمی در انتخاباتهای پارلمانی کشورهای مهم اروپایی را بررسی خواهیم کرد.
مردم در کشورهای مختلف با انگیزههای مختلف پای صندوقهای رأی میروند (+)
احتمال حضور مردم در انتخابات تقریباً صفر است!
«ویلیام رایکر» و «پیتر اردشوک» دانشمندان سیاسی آمریکایی، سال 1968 فرمول زیر را برای پیشبینی احتمال مشارکت «افرادِ کاملاً منطقی» در یک انتخابات معرفی کردند [1] :
PB+D>C
در این فرمول،
P یعنی احتمال تأثیرگذاری رأی یک رأیدهنده در نتیجه انتخابات؛
B یعنی فایدهای که رأیدهنده تصور میکند در صورت پیروزی فرد منتخبش در انتخابات، نصیبش خواهد شد؛
D یعنی اهمیتی که فرد برای دموکراسی یا عمل به وظیفه مدنی خود میدهد و به خاطر آن در انتخابات شرکت میکند؛
C یعنی زمان، زحمت یا هزینه احتمالی شرکت در انتخابات.
رایکر و اردشوک بر اساس مدل ریاضی خود به این نتیجه رسیدند: از آنجایی که P در انتخاباتهای بزرگ تقریباً صفر است، حاصل عبارت PB تقریباً صفر خواهد شد. این یعنی تنها در صورتی مشارکت یک رأیدهنده در انتخابات ممکن خواهد بود که حس وظیفه مدنی فرد از زحمت یا هزینه رأی دادن بیشتر باشد. اگر این مدل ریاضی را بپذیریم، باید بپذیریم که احتمال حضور یک فردِ مطلقاً منطقی [بدون در نظر گرفتن احساس تعلق فرد به کشور یا وظایف مدنیاش] در انتخابات، نزدیک به صفر است، چراکه ضریب احتمال تأثیرگذاری تکرأی او در نتیجه انتخابات نزدیک به صفر است.
افرادی که رأی دادن را مسئولیت اجتماعی خود بدانند، یک رأی را هم در تعیین سرنوشت کشورشان مؤثر میدانند (+)
در همینباره بخوانید:
›› «پولهای تاریکی» که تکلیف انتخابات آمریکا را روشن میکنند
به عبارت دیگر، اگر در یک جمع مثلاً 10 نفره برای تصمیمگیری درباره یک مسئله رأیگیری انجام شود، احتمال زیادی دارد که هر 10 نفر نظر خود را اعلام کنند، چون میبینند که رأیشان چه اندازه در تعیین نتیجه، نقش مستقیم دارد. اما وقتی تعداد رأیدهندگان به چندده میلیون نفر میرسد، هر نفر ممکن است احساس کند که حضور یا عدم حضور او در انتخابات، تأثیر ناچیزی در نتیجه انتخابات دارد. البته این احساس درباره افرادی مانند شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که بر اساس نظام الکتورال انجام میشود، قطعاً چندین برابر است (جزئیات بیشتر). اما آیا تمام واقعیت همین است؟
در همینباره بخوانید:
›› مردم آمریکا چگونه رئیسجمهور خود را انتخاب نمیکنند
آمار مشارکت چه معنایی دارد؟
کارشناسان مدنی در دنیا دلایل مختلفی را برای تصمیم مردم به عدم دادن رأی قائل شدهاند. برخی معتقدند سرخوردگی، بیتفاوتی یا حس پوچی (عقیده فرد به اینکه رأی او تأثیری بر اوضاع کشور ندارد) موجب کاهش مشارکت مردم یک کشور در انتخابات میشود. این در حالی است که قطعاً عوامل دیگری مانند دخالت و تبلیغات خارجی، تحریم انتخابات یا حتی عوامل بسیار سادهتر نیز ممکن است منجر به تصمیم مردم به حضور یا عدم حضور در یک انتخابات شوند. گاهی عوامل تأثیرگذار بر آمار مشارکت بسیار پیشپاافتاده هستند؛ آنقدر که روزنامه واشینگتنپست آمریکا سال 2018 در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در این کشور که با حضور دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون پیشبینی میشد فوقالعاده جنجالی و احتمالاً با مشارکت بالا باشد، یادداشتی منتشر کرد که عنوانش این بود: «میخواهید آمریکاییها رأی بدهند؟ روز انتخابات را تعطیل کنید [2] ».
در همینباره بخوانید:
›› اولین زن محجبه در کنگره آمریکا؛ آنچه باید درباره «الهان عمر» بدانید
البته واقعیت این است که تشویق مردم به حضور در انتخابات، اغلب بسیار دشوارتر از منصرف کردن آنها از شرکت در انتخابات است. چنانکه در فرمول ابتدای گزارش دیدیم، امروزه حس مسئولیتپذیری رأیدهندگان است که بیشترین سهم را در تعیین آمار مشارکت دارد. بنابراین از لحاظ ریاضی، نمیتوان مشارکت پایین یک ملت در انتخابات را مطلقاً به معنای اعتراض آنها به حکومت دانست یا مشارکت بالای مردم را نشانه موافقت کامل آنها با شیوه حکومت در کشورشان تلقی کرد. در بسیاری از کشورها مردم با وجود مشکلاتی که دارند، در انتخابات شرکت میکنند و در بسیاری از کشورهای دیگر هم مردم بهرغم برخورداری از رفاه نسبی علاقهای به شرکت در انتخابات از خود نشان نمیدهند [3] .
حتی دلایل سادهای مانند معطل ماندن در صفهای طولانی هم ممکن است برخی افراد را از دادن رأی منصرف کند (+)
در همینباره بخوانید:
›› اگر انتخابات در آمریکا تأثیر داشت، آمریکاییها حق رأی نداشتند
یکی دیگر از انگیزههایی که ممکن است مردم یک کشور را به مشارکت در انتخابات تشویق کند، اعلام حمایت از یک جناح سیاسی است. به عبارت دیگر، گاهی شهروندان نه برای تعیین سرنوشت یا اعلام وفاداری به حکومت، بلکه صرفاً با انگیزه رقابت سیاسی اقدام به دادن رأی میکنند. مشارکت بالا یا پایین در انتخابات میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد که از جمله آنها اهمیت موضوع انتخاب برای مردم است. به عنوان نمونه، در کشورهایی که هم انتخابات ریاستجمهوری در آنها برگزار میشود و هم انتخابات پارلمانی، معمولاً مشارکت عمومی در انتخابات ریاستجمهوری بالاتر است، مگر در مواردی که سِمت ریاستجمهوری بیشتر جنبه نمادین دارد و رئیسجمهور در امور اجرایی کشور دخالت زیادی نمیکند. در سوی دیگر، در کشورهایی که پارلمان نقش مستقیمی در تعیین مقام غیرمنتخب در رأس کشور (معمولاً رئیسجمهور یا نخستوزیر) ایفا میکند، انتخاباتهای پارلمانی معمولاً شاهد آمار مشارکت بالایی هستند.
دموکراسی اجباری؛ از حق دادن رأی تا وظیفه رأی دادن
فارغ از آنچه که توضیح داده شد، ناظران اجتماعی همچنان مشارکت در انتخابات را روی هم رفته یکی از سنجههای مشروعیت حکومتها میدانند و از این جهت به مطالعه روندهای کاهشی یا افزایش این مشارکت علاقه دارند. عقیده تصمیمگیران به ضرورت مشارکت بالای مردمی در انتخاباتها در برخی کشورها تا جایی است که نتایج خارج از عرفی را داشته است. به عنوان نمونه، برخی کشورها مانند بلژیک، یونان، استرالیا، ترکیه، آرژانتین، برزیل، مکزیک و پاراگوئه به جای «حق دادن رأی» اعتقاد به «وظیفه رأی دادن» دارند و شهروندان خود را قانوناً به حضور در پایگاههای رأیگیری ملزم میکنند. اگرچه بعضی از این کشورها در اجرای قانون رأیدهی الزامی [4] سختگیری نمیکنند، اما در برخی از آنها از جمله بلژیک و استرالیا مردم در صورت حضور پیدا نکردن پای صندوقهای رأی با جریمه، پیگرد قانونی و محرومیت از برخی امکانات یا فرصتهای شغلی مواجه میشوند، مگر آنکه گواهی معتبری مبنی بر سفر خارجی یا بیماری در روز انتخابات ارائه کنند.
رأی دادن در برخی کشورها مانند استرالیا طبق قانون الزامی است (+)
در همینباره بخوانید:
›› میلیاردرهای یهودی که انتخابات آمریکا را کنترل میکنند
موارد عجیبتری از اعلام آمار مشارکت نمایشی هم وجود دارد. به عنوان مثال، سال 2002 و پس از آنکه دولت وقت آمریکا اعلام کرد قصد دارد صدام را در عراق از قدرت برکنار کند، دیکتاتور عراق اقدام به برگزاری یک «همهپرسی» در کشورش کرد. طبق نتایجی که حکومت وقت عراق اعلام کرد، تکتک 11,445,638 نفر واجد شرایط شرکت در همهپرسی در این کشور، در این همهپرسی حضور پیدا کردند و 100 درصد آنها نیز به یک دوره هفتساله دیگر ریاستجمهوری صدام رأی مثبت دادند [5] . به خاطر تهدیدهای آمریکا علیه حکومت صدام، این آمار حتی از همهپرسی سال 1995 هم بیشتر شده بود؛ آن سال 99/96 درصد از شرکتکنندگان در همهپرسی به صدام رأی «آری» داده بودند!
اگرچه اتفاقنظر در میان دانشمندان سیاسی درباره دلایل قطعی کاهش یا افزایش مشارکت در انتخاباتهای بینالمللی وجود ندارد، اما شواهد تاریخی نشان میدهد در اکثر نظامهای دموکراتیک و باسابقه جهان، آمار مشارکت مردمی در انتخابات پس از چندین دهه افزایش، از دهه 1980 به این سو عموماً روندی کاهشی را دنبال کرده است [6] . کارشناسان مدنی درباره دلایل این کاهشِ هماهنگ، عقیده مشترکی ندارند، اما به عنوان نمونه، درباره کاهش مشارکت انتخاباتی در آمریکا گسترش استفاده از رسانههای جدید [7] و شیوع حملات سیاسی جناحی [8] به جای تبلیغات مثبت را برخی از عوامل دلسرد شدن رأیدهندگان و دید منفی آنها نسبت به کل روند انتخابات میدانند.
رقابتهای انتخاباتی در آمریکا سالهاست که از یک روند دموکراتیک و سیاسی فاصله گرفته است (+)
در همینباره بخوانید:
›› نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا چگونه تبلیغات میکنند
آمار مشارکت انتخاباتی در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا
بهرغم اختلافنظرها درباره عوامل کاهش یا افزایش مشارکت انتخاباتی، کارشناسان مدنی و اجتماعی متفقالقول هستند که افزایش مشارکت مردمی در انتخابات به تقویت دموکراسی در یک کشور کمک میکند. بنابراین بسیاری از دولتها در سراسر جهان تلاش میکنند تا با ارائه انگیزه به مردم، درصد مشارکت در انتخاباتهای خود را بالا ببرند. با این وجود، روند کاهش شرکت در انتخابات در بسیاری از کشورهای جهان، به خصوص کشورهای اروپایی عموماً مشاهده میشود. برخی از این آمارها درباره انتخاباتهای پارلمانی [9] و ریاستجمهوری [10] با توجه به ارقام موجود، به شرح زیر هستند:
◄ اتریش: حضور مردم اتریش در انتخابات پارلمانی سال 1949 به اوج خود یعنی 96/78 درصد رسید، اما از آن پس رو به کاهش گذاشت و سال 2019 رقم 75/59 درصد را ثبت کرد. انتخابات ریاستجمهوری در این کشور سال 1957 با ثبت 96/89 درصد مشارکت بیشترین حضور مردمی را رقم زد، اما سال 2016 این رقم به 72/21 درصد رسید.
◄ اسپانیا: در انتخابات پارلمانی سال 1982 در اسپانیا 79/83 درصد از واجدان شرایط شرکت داشتند که بیشترین آمار مشارکت برای این انتخابات به حساب میآید. سال 2019 این آمار مشارکت به 71/76 درصد کاهش یافت. مردم اسپانیا در انتخاب نخستوزیر کشورشان نقش مستقیم ندارند، بلکه پادشاه یا ملکه یک نفر را به عنوان نخستوزیر پیشنهاد میدهد و پارلمان به آن فرد رأی اعتماد یا عدم اعتماد میدهد.
◄ آلمان: انتخابات پارلمانی در آلمان سال 1972 شاهد اوج مشارکت مردمی با 91/11 درصد بود. با این حال، انتخابات سال 2017 پارلمان در آلمان با مشارکت 76/15 درصد از واجدان شرایط همراه بود. مردم آلمان رئیسجمهور خود را به طور مستقیم انتخاب نمیکنند، بلکه هیأتی متشکل از پارلمان فدرال و پارلمانهای ایالتی در یک «انتخابات ریاستجمهوری» شرکت میکنند و رئیسجمهور آلمان را انتخاب مینمایند.
◄ انگلستان (بریتانیا) : سال 1950 در انتخابات پارلمانی انگلستان 83/61 درصد مشارکت کردند، اما این رقم دیگر هیچگاه تکرار نشد. انتخابات پارلمانی سال 2019 در این کشور شاهد حضور 67/55 درصد واجدان شرایط بود. مردم انگلستان به طور مستقیم نخستوزیر را انتخاب نمیکنند، بلکه ملکه یا پادشاه این کشور معمولاً رهبر اکثریت در مجلس عوام را مسئول تشکیل کابینه میکند.
◄ ایتالیا: در انتخابات پارلمانی سال 1953 ایتالیا 93/87 درصد از واجدان شرایط شرکت کردند و بیشترین آمار مشارکت در این انتخابات را رقم زدند. ایتالیا تا سال 1976 هم چندین بار آمار مشارکت بالای 93 درصد را در انتخابات پارلمانی ثبت کرد، اما این آمار سپس روی به کاهش گذاشت و سال 2018 به 72/93 درصد رسید. مردم ایتالیا رئیسجمهور خود را مستقیماً انتخاب نمیکنند، بلکه نمایندگان پارلمان ایتالیا به همراه شماری از نمایندگان شوراهای منطقهای برای انتخاب رئیسجمهور رأی میدهند.
◄ بلژیک: چنانکه پیشتر اشاره شد، مشارکت در انتخابات در بلژیک الزامی است. با این وجود، این کشور سال 1977 با ثبت 95/07 درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی، شاهد اوج مشارکت مردمی بود. در انتخابات پارلمانی سال 2019 این کشور 88/38 درصد واجدان شرایط شرکت داشتند. بلژیک برای سِمتهای اجرایی انتخابات برگزار نمیکند و افراد در رأس امور اجرایی این کشور توسط نمایندگان پارلمان انتخاب میشوند.
◄ پرتغال: انتخابات پارلمانی سال 1975 برای پرتغال با ثبت 91/73 درصد آمار مشارکت یک انتخابات رؤیایی بود. این کشور سال 2019 شاهد حضور تنها 48/57 درصد از واجدان شرایط در انتخابات پارلمانی بود. انتخابات ریاستجمهوری در پرتغال نیز سال 1986 با ثبت 78/15 درصد مشارکت تکرارنشدنی به نظر میآید. سال 2016 تنها 48/70 درصد از واجدان شرایط در پرتغال در انتخابات ریاستجمهوری این کشور شرکت کردند.
روند تغییر میزان مشارکت در برخی انتخاباتهای خارجی (+)
در همینباره بخوانید:
›› برای پیشرفت در پارلمان انگلیس باید به نمایندهها خدمات جنسی بدهید
◄ جمهوری چک: جمهوری چک سال 1990 شاهد اوج مشارکت عمومی در انتخابات پارلمانی خود بود و رقم 96/33 درصد را ثبت کرد. با این حال، 60/84 درصد از واجدان شرایط رأیدهی در این کشور در انتخابات پارلمانی سال 2017 شرکت کردند. طبق اطلاعات ثبتشده درباره جمهوری چک، آمار مشارکت عمومی در انتخابات ریاستجمهوری این کشور در سال 2018 معادل 61/88 درصد بوده است.
◄ دانمارک: اوج مشارکت در انتخابات پارلمانی دانمارک در سال 1968 با 89/28 درصد بوده است. این کشور سال 2019 نیز آمار 84/60 درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی را ثبت کرد که تفاوت چندانی با بهترین آمار این کشور ندارد. دانمارک انتخابات سراسری برای انتخاب اعضای قوه مجریه برگزار نمیکند و نخستوزیر و اعضای کابینه توسط پادشاه یا ملکه انتخاب میشوند.
◄ سوئد: سوئد از جمله کشورهایی است که همچنان از آمار بالای مشارکت در انتخابات پارلمانی بهره میبرد. بیشترین میزان مشارکت در این انتخابات در سوئد مربوط به سال 1976 با 91/76 درصد است، اما انتخابات سال 2018 پارلمان در این کشور نیز با مشارکت 87/18 درصد مردم همراه بود که رقم بسیار خوبی است. مردم سوئد نخستوزیر خود را به شکل مستقیم انتخاب نمیکنند، بلکه نخستوزیر این کشور پس از رأیگیری در پارلمان توسط رئیس پارلمان منصوب میشود و رئیس پارلمان همچنین میتواند رئیسجمهور را عزل کند.
◄ سوئیس: انتخابات پارلمانی در سوئیس در سال 1947 با 72/44 درصد بیشترین آمار مشارکت مردمی را ثبت کرد و از آن سال تا کنون تقریباً هر سال آمار مشارکت در این انتخابات کاهش پیدا کرده است. این کشور از سال 1979 تا کنون آمار مشارکت زیر 50 درصد را داشته و سال 2019 آمار مشارکت در انتخابات پارلمانی این کشور 45/12 درصد بوده است. مردم سوئیس رئیسجمهور خود را انتخاب نمیکنند، بلکه پارلمان این کشور رئیسجمهور را از جمع هفت نفرهای تحت عنوان «هیأت مجریه» انتخاب میکند. رئیسجمهور در رأس قوه مجریه قرار دارد، اما در رأس کشور نیست، چراکه سوئیس تحت یک «هیأت» اداره میشود نه یک «شخص».
◄ فرانسه: فرانسه سال 1956 با مشارکت 82/69 درصدی مردم در انتخابات پارلمانی شاهد اوج مشارکت عمومی در این انتخابات بود. از آن سال تا کنون این آمار به شدت کاهش پیدا کرده و سال 2017 تنها 42/64 درصد از واجدان شرایط در فرانسه پای صندوقهای رأی انتخابات پارلمان رفتند.
◄ هلند: در انتخابات پارلمانی سال 1959 هلند 95/57 درصد از واجدان شرایط شرکت کردند که اوج مشارکت مردمی در این انتخابات بود. در سال 2017 انتخابات پارلمانی این کشور شاهد حضور 81/93 درصد از واجدان شرایط بود که اگرچه کاهش محسوسی نسبت به آخرین سال از دهه 1950 داشت، اما نسبت به دورههای قبلی انتخابات پارلمانی در این کشور آمار بهتری بود. مردم هلند نخستوزیر خود را به صورت مستقیم انتخاب نمیکنند، بلکه اعضای پارلمان پس از چندین ماهه مذاکره اقدام به انتخاب نخستوزیری میکنند که عموماً عضو ائتلاف پیروز در انتخابات پارلمانی است.
در همینباره بخوانید:
›› از نژادپرستی تا رسوایی جنسی؛ «بوریس جانسون» نخستوزیر جدید انگلیس کیست؟
›› «پیت بوتجج» نامزد همجنسباز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را بشناسید
›› گوگل و فیسبوک چگونه رئیسجمهور آمریکا را انتخاب میکنند
در یک قرن اخیردر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، همیشه نیمی از جمعیت ایالات متحده شرکت نکردهاند. درصد مشارکت مردم برای انتخاب اعضای کنگره نیز همیشه بین 30 تا 40 درصد در نوسان بوده است. میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی فرانسه نیز بین 40 تا 60 درصد میباشد. مشارکت مردم در انتخابات در بعضی از دورهها به زیر 50 درصد نیز رسیده است.
ردیف |
نام کشور |
سال |
درصد مشارکت |
نوع انتخابات |
1 |
افغانستان |
2009 |
38.8 |
ریاست جمهوری |
2 |
الجزایر |
2009 |
74.55 |
ریاست جمهوری |
3 |
اتریش |
2010 |
53.56 |
ریاست جمهوری |
4 |
بلغارستان |
2011 |
48.25 |
ریاست جمهوری |
5 |
جمهوری دمکراتیک کنگو |
2011 |
59.05 |
ریاست جمهوری |
6 |
کروواسی |
2010 |
50.12 |
ریاست جمهوری |
7 |
جمهوری چک |
2013 |
59.08 |
ریاست جمهوری |
8 |
مصر |
2012 |
51.85 |
ریاست جمهوری |
9 |
فنلاند |
2012 |
68.86 |
ریاست جمهوری |
10 |
فرانسه |
2012 |
80.35 |
ریاست جمهوری |
11 |
گواتمالا |
2011 |
60.83 |
ریاست جمهوری |
12 |
هائیتی |
2011 |
22.36 |
ریاست جمهوری |
13 |
هندوراس |
2009 |
49.88 |
ریاست جمهوری |
14 |
ایسلند |
2012 |
69.32 |
ریاست جمهوری |
15 |
ایرلند |
2011 |
56.11 |
ریاست جمهوری |
16 |
قرقیزستان |
2011 |
61.28 |
ریاست جمهوری |
17 |
لیتوانی |
2009 |
57.76 |
ریاست جمهوری |
18 |
مقدونیه |
2009 |
42.36 |
ریاست جمهوری |
19 |
مکزیک |
2012 |
63.14 |
ریاست جمهوری |
20 |
نیجر |
2011 |
48.96 |
ریاست جمهوری |
21 |
نیجریه |
2011 |
53.68 |
ریاست جمهوری |
22 |
پاراگوئه |
2013 |
68.02 |
ریاست جمهوری |
23 |
لهستان |
2010 |
55.31 |
ریاست جمهوری |
24 |
پرتغال |
2011 |
46.52 |
ریاست جمهوری |
25 |
رومانی |
2009 |
58.02 |
ریاست جمهوری |
26 |
روسیه |
2012 |
65.27 |
ریاست جمهوری |
27 |
سنگال |
2012 |
57.12 |
ریاست جمهوری |
28 |
صربستان |
2012 |
46.26 |
ریاست جمهوری |
29 |
اسلووکی |
2009 |
51.67 |
ریاست جمهوری |
30 |
اسلوونی |
2012 |
42.41 |
ریاست جمهوری |
31 |
تانزانیا |
2010 |
42.84 |
ریاست جمهوری |
32 |
اوکراین |
2010 |
69.7 |
ریاست جمهوری |
33 |
آمریکا |
2012 |
57.5 |
ریاست جمهوری |
34 |
ونزوئلا |
2012 |
80.28 |
ریاست جمهوری |
35 |
یمن |
2012 |
64.78 |
ریاست جمهوری |
36 |
ارمنستان |
2012 |
62.78 |
پارلمانی |
37 |
آذربایجان |
2010 |
49.75 |
پارلمانی |
38 |
بحرین |
2010 |
67 |
پارلمانی |
39 |
بلغارستان |
2013 |
52.49 |
پارلمانی |
40 |
کانادا |
2011 |
61.40 |
پارلمانی |
41 |
کلمبیا |
2010 |
43.75 |
پارلمانی |
42 |
کرواسی |
2011 |
54.17 |
پارلمانی |
43 |
استونی |
2011 |
63.53 |
پارلمانی |
44 |
فنلاند |
2011 |
67.37 |
پارلمانی |
45 |
فرانسه |
2012 |
55.4 |
پارلمانی |
46 |
گرجستان |
2012 |
59.76 |
پارلمانی |
47 |
آلمان |
2009 |
70.78 |
پارلمانی |
48 |
یونان |
2012 |
62.47 |
پارلمانی |
49 |
مجارستان |
2010 |
46.66 |
پارلمانی |
50 |
هند |
2009 |
58.19 |
پارلمانی |
51 |
عراق |
2011 |
64 |
پارلمانی |
52 |
ایتالیا |
2013 |
75.19 |
پارلمانی |
53 |
ژاپن |
2012 |
59.32 |
پارلمانی |
54 |
اردن |
2012 |
56.5 |
پارلمانی |
55 |
کویت |
2012 |
59.53 |
پارلمانی |
56 |
لبنان |
2009 |
53.98 |
پارلمانی |
57 |
لیتوانی |
2012 |
35.91 |
پارلمانی |
58 |
هلند |
2012 |
74.56 |
پارلمانی |
59 |
اسپانیا |
2011 |
68.94 |
پارلمانی |
60 |
سوئیس |
2011 |
49.1 |
پارلمانی |
61 |
بریتانیا |
2010 |
65.77 |
پارلمانی |
62 |
آمریکا |
2010 |
41.59 |
پارلمانی |
آمارهای میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی و رئیس جمهوری کشورهای مختلف از پایگاه اینترنتی International Idea (مخفف موسسه بینالمللی دموکراسی و کمک به انتخابات) استخراج شدهاند که موسسهای معتبر در استکهلم با آمارهای دقیق درباره انتخابات کشورهای مختلف است.
[1] A Theory of the Calculus of Voting Link
[2] Want Americans to vote? Give them the day off. Link
[5] Saddam gets perfect poll result Link
[6] Controversies in Voting Behavior Link
[7] Mobilization, participation, and democracy in America Link
[8] When Does Negativity Demobilize? Tracing the Conditional Effect of Negative Campaigning on Voter Turnout Link
[9] Voter Turnout – Parliamentary – Europe Link
[10] Voter Turnout – Presidential – Europe Link