سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
جواب خون هزاران شهید را چه بدهیم؟
امیدواری عباس عبدی به بد شدن اوضاع و انفجار مردم!
عباس عبدی، فعال چپ و از چهرههای ستادی جریان اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا درباره پیشبینی خود از سال 99 گفته است:
"نمیتوانیم پیشبینی قطعی یا خیلی دقیقی داشته باشیم اما به یک مساله میتوان امیدوار بود، آن هم اینکه اوضاع بدتر میشود و این بدتر شدن میتواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد. این اقدام همان بازنگری در شیوه حکمرانی به معنای عام است."[1]
*اگرچه آنچه عبدی گفته و خواسته است، کاملاً قابل فهم است اما از باب آشکارسازی بیشتر موضوع بایستی اشاره کرد که او به همراه سایر دوستانش در ستاد اصلاحات بر خط "القای انزجار عمومی" حرکت میکنند و از این طریق در مسیر براندازی راه میپیمایند.
منظور عبدی از "جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد!" خیزش خیابانی و حرکت عمومی به سمت براندازی است. رخدادی که چپها در دو فتنه ناتمام 88 و 98؛ یکبار به بهانه انتخابات و بار دیگر به بهانه بنزین آنرا مدیریت کردند اما تاکنون به نتیجه نرسیده است.
دقت شود که عبدی و دوستانش اولاً تقلایی وافر به خرج میدهند تا حقایق و مثبتات کشور را انکار کنند تا مثلا کسی متوجه نشود که ایران اسلامی بر خلاف بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان در قبال ویروس کرونا مشکل گرسنگی و کمبود کالایی ندارد و ثانیاً آنها به مردم نمیگویند که مشکل در تمام کشورهای جهان هست و راه رفع مشکل هم "رأی خوب" است نه حرکت خیابانی و اغتشاش!
انکارها و نگفتنهایی که اگر پادتن آنها توسط خواص کشور ترشّح نشود و کسی درباره آنها با مردم صحبت نکند؛ بسا که به هدف خود نیز برسند .
قبل از عبدی، سعید حجاریان نیز در اظهارات مختلفی تأکید کرده است که جامعه ایرانی عامالبلوی است و مثلا باید منتظر اغتشاش بواسطه کرونا بود.
در همین حال برخی تئوریسینهای دیگر اصلاحات از قبیل هادی خانیکی، احمد پورنجاتی، رضا صالحی امیری و محمدرضا تاجیک نیز جامعه ایرانی را خیزشی، در آستانه انقلاب، فاقد دستاوردهای کلان و مثبت و همچون کشتی تایتانیک که در حال غرق است ارزیابی کردهاند.
ارزیابیهایی که برخی محافل تحلیلی معتقدند بیشتر جنبه القایی و راهبری دارد و میخواهد راه اغتشاش را به جای "صندوق رأی" در پیش پای مردم بگذارد.
عباس عبدی قبل از این نیز مواضع دیگری مثل «جامعه ایران به بنبست رسیده و نمیتواند به بقای خود ادامه دهد»[2]، «تبعیض و تحقیر پهلوی علیه مردم منجر به سقوط شد و جمهوری اسلامی هم دچار تبعیض است!»[3] و «اکنون، جامعه ایران در مواجهه با وضعیتی غیرکارکردی است و چشماندازی هم برای خروج از آن وضعیت وجود ندارد»[4] را نیز در ذهن جامعه پمپاژ کرده است.
***
لیلاز: آقای روحانی متعلق به حزب سیاسی روشنی نیست
"فدائیان روحانی" میگویند روحانی را نمیشناسند!
سعید لیلاز، فعال چپ و از اعضای حزب کارگزاران سازندگی طی یادداشتی در سایت جماران که پیرامون توجهات اقتصادی به ماجرای ویروس کرونا نوشته است، تأکید کرد: بزرگترین مشکل و گناه آقای روحانی این است که توانایی بازگو کردن اقداماتی که دولت انجام داده را برای مردم ندارد. یعنی نوع چهره و لحن آقای روحانی به گونه ای بوده که شاید در ظاهر نتواند نشان دهد دولتش در حال کار کردن است اما به باورم ما سریعتر از اغلب کشورهای توسعه یافته تلاش کردیم تا تبعات اقتصادی این ویروس را کاهش دهیم.
او همچنین اظهار میکند:
"با توجه به اینکه آقای روحانی متعلق به حزب سیاسی روشنی نیست و حداکثر تا یکسال و نیم دیگر دولتش به اتمام می رسد، میخواهم از نیروهای سیاسی ایران دعوت کنم که اگر ملی فکر می کنند و در نظام جمهوری اسلامی زحمت می کشند، کمک کنند تا دولت در این مدت باقیمانده موفق شود. زیرا موفقیت این دولت مستقیما موفقیت نظام و رهبری خواهد بود نه حزب و گروه خاصی، به نظرم هیچ دولتی به این خوبی قادر به کمک گرفتن از رقبای خود نیست. زیرا رقبای دولت هیچ نگرانی از بابت آقای روحانی در اینکه بعد از خودش بخواهد کاندیدایی برای ریاست جمهوری معرفی کند، نخواهند داشت."[5]
*اگرچه رجال سیاسی در تمام دولتها وظیفه کمک به رئیسجمهور و خیرخواهی برای دولت را دارند اما این مسئله هم روا نیست که حامیان ستادی و شماره یک رئیسجمهور روحانی که او را 2 دوره به ساختمان پاستور رساندند، اینچنین تقلا کنند تا از آب گل آلود کرونا ماهی بگیرند و دولت و کارنامه آن را از دامان خود بشویند!
آقای روحانی رسما و صراحتا کاندیدای ستاد جریان اصلاحات و ثمره "تَکرار میکنم" لیدر اصلاحات است.
رئیسجمهوری که در قبل و پس از روی کارآمدن خود در دولت یازدهم و دوازدهم؛ گفتمان اصلاحطلبان مبنی بر "مذاکره" را بر سر دست گرفت و کثیری از مناصب کلیدی دولت خود را نیز به ژنرالهای اصلاحطلب سپرد.
لیلاز چگونه توانسته است این تاریخ مصرّح را نادیده بگیرد و عنوان کند که "آقای روحانی متعلق به حزب سیاسی روشنی نیست"؟!
اساساً چطور ممکن است جهانگیری و نوبخت و زنگنه و ظریف و حجتی و ربیعی در یک دولت باشند و آنگاه یک رجل سیاسی بگوید این دولت هیچ تعلق سیاسی روشنی ندارد!
مسئلهای که اصلاحطلبان در موقعیت کنونی با آن مواجه هستند؛ "پذیرش مسئولیت عملکرد آقای روحانی در تمام حوزهها"ست نه دامن شستن از عملکرد روحانی.
چه اینکه این تلوّن سیاسی، ته مانده اعتبار آنها که بواسطه عملکرد ضعیف دولت آقای روحانی زیر سوال رفته بود را نیز از بین میبرد.
لازم به یادآوری است که رجال اصلاحات در دولت اول رئیسجمهور روحانی و در روزگار ماه عسل خود با نامزد پیروز انتخابات ریاستجمهوری، جملاتی میگفتند از قبیل اینکه "روحانی از دولت اصلاحات بهتر عمل کرده است"، "اصلاحات و اعتدال یکی هستند" و "ما اصلاحطلبان فدائیان روحانی هستیم."[6]
***
دست بیقرار دولت برای ایجاد "فتنه اقتصادی"
فردی به نام حسن محدثی، به تازگی تحت عنوان جامعهشناس با خبرگزاری دولتی ایرنا مصاحبه کرده و گفته است: میتوان گفت که حکمرانی نامطلوب، مدیریت ایدئولوژیک و غیرعلمی، عدم توجه به منافع ملّی، فقدان برنامهریزی در قلمروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی و تصمیمگیری بدون بررسیهای علمی خسارات بزرگی به کشور وارد خواهد کرد. اما گفتن این سخنان دیگر بیهوده بهنظر میرسد. مهم این است که اصلاً در سطح کلان کشور و در حاکمیت و دولتمردانِ سطح بالا، «عبرتگیری» جایی داشته باشد. اینکه چه کسی باید عبرت بگیرد، خیلی مهم است. گفتن ما، تکرار مکررات است. بگذارید خلاصه کنم که حکمرانیمان در قلمروهای مختلف مسئلهساز است و مدیریتمان فاجعهپرور!
او همچنین میافزاید: با توجه به اپیدمی کرونا، تداوم تحریمها، قیمت پایین نفت، تداوم همان شیوه حکمرانی و مدیریتی و وضع بد اقتصاد کشور، باید واقعبین باشیم و بدانیم بههیچ وجه چشمانداز مطلوبی پیش روی ما نیست و حتی ممکن است بر اثر تداوم مدیریت نامطلوب و ناکارآمد در مواجهه با اپیدمی کرونا، نارضایتی مردمی افزایش یابد و اشکال دیگری از رویدادهای اجتماعی دردناک را هم مشاهده کنیم. البته من نیز آرزو میکنم سال خوبی را پشت سر بگذاریم! اما برای اینکه آرزوهایمان تحقق پیدا کند، باید لوازم آنها را محقق سازیم.[7]
*متاسفانه بیتالغزل این روزها و سالهای اصلاحطلبان و رسانههای وابسته به آنها چیزی جز "سیاهنمایی" نیست و ما هم برای جلوگیری از وقوع خطر فتنه اقتصادی که تا اینجای کار و فقط در پیشلرزههای خود به کشته شدن دهها نفر در ناآرامیهای خیابانی منجر شده؛ مجبور به اشاره به این گزارهها و هشدار رسانهای هستیم.
سیاهنمایی دولت و رسانههای آن مسئله امروز و دیروز نیست و دیرگاهی است که ما در مجموعه وبلاگ مشرق، این هشدار و البته این سوال امنیتی مهم را مطرح میکنیم که چرا نهادی که عامل تمامیت وضع موجود کشور است و باید از کارنامه خود دفاع کند اما در صف اول ناامیدسازی مردم قرار گرفته است؟!
جدای از پاسخ این سؤال، بایستی این مقوله را مجددا توضیح داد که برخی تئوریسینهای جریان چپ دل به تکرار وقایع دیماه 96 و آبان 98 در سطحی بسیار گسترده بستهاند و با نسبت دادن تمام تلخیهای عالم به نظام جمهوری اسلامی ایران، به زعم خود برای این تکرار تقلا میکنند.
شمارگان مختلف وبلاگ مشرق مشحون از هشدار پیرامون کنایههای رجال اصلاحطلب است که گفتهاند اکثریت مردم ایران گرسنهاند، جامعه ایرانی در شرایط انقلاب است، باید شورای انقلاب تشکیل داد، ایران مثل کشتی تایتانیک در آستانه غرق است، جامعه ایرانی لجن است و...
اگر فکری به حال پمپاژ این مقولات در ذهن مردم جامعه نشود ؛ رخدادهای آبان 98 تکرار خواهد شد. کما اینکه مسئله کرونا و کسادی کسب و کار مردم در روزهای اخیر نیز بر عمق این احتمال خطرناک افزوده است.
زیرا منظور محدثی و امثال او از عبارت "نارضایتی مردمی افزایش یابد و اشکال دیگری از رویدادهای اجتماعی دردناک را هم مشاهده کنیم" چیزی جز فتنه اقتصادی و تکرار وقایع دیماه 96 و آبان 98 نیست...
اقدام خبرگزاری دولت در سیاهنماییهای آوانگارد از وضعیت کشور در حالی است که دیده شده برخی مقامات دولتی نسبت به "ناامید سازی" هشدارهایی دادهاند!
***
1_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-889138
2_ mshrgh.ir/860859
3_ mshrgh.ir/888076
4_ mshrgh.ir/917800
5_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1391745
6_ http://fna.ir/a1hzoo
7_ plus.irna.ir/news/83738213/