به گزارش مشرق، اگر به نجوم علاقه داشته باشید بارها صدا و تصویر او را از رادیو و تلویزیون شنیده ودیدهاید... کارشناس شیکپوش و شیرینسخنی که با آرامش و طمأنینه سوالهای علاقهمندان به نجوم را پاسخ میدهد و به زبان ساده توضیح میدهد این هفته دوستداران آسمان شب سیارههای مریخ و مشتری و زحل را در چه زمانی میتوانند در آسمان ببینند یا اگر کسی علاقهمند باشد چطور میتواند دباکبر و ستاره قطبی را در آسمان پیدا کند.
او نقش مهمی در راهاندازی بسیاری از مراکز علمی و پیشرفت و آشنایی عمومی با نجوم در ایران داشته است. بسیاری از شاگردانش از سر احترام به او لقب پدر نجوم آماتوری ایران را میدهند. مهندس احمد دالکی که لیست بلندبالایی از بازدیدهای علمی از مراکز نجومی و رصدخانههای بزرگ جهان را در کتابچه زندگینامه خود دارد و دهها کتاب و مقاله از اون تا به امروز در زمینه اخترشناسی منتشر شده است، در دوران جوانی در زمینه محیطزیست و کمک به حفاظت از منابع طبیعی ایران نقشی تاریخساز ایفا کرده است. کتاب «اصول تفسیر عکس هوایی» از آثار اوست که بیش از دو دهه از مهمترین منابع دانشجویان مهندسی نقشهبرداری و منابع طبیعی در دانشگاههای کشور بوده است.
مهندس دالکی نقشی کلیدی در توسعه چند مرکز مهم ترویج نجوم در کشور داشته و با پیگیری کمنظیر و پوشیدن کفشهای آهنی کار راهاندازی آنها را به ثمر رسانده است. امروز دوم مه/ 13 اردیبهشت و در روز جهانی نجوم پای صحبتهای مردی مینشینیم که با داشتن سه فرزند و نوه، معتقد است دو فرزند دیگر هم دارد: مرکز علوم و ستارهشناسی تهران و آسماننمای سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح در تهران .
از چه زمانی به اخترشناسی و نجوم علاقهمند شدید؟
من از دوران کودکی که شبها در حیاط میخوابیدیم علاقه بسیار زیادی به تماشای آسمان شب و ستارهها پیدا کردم؛ علاقهای شدید که تا امروز از من جدا نشده است.
با این علاقه، چرا تحصیلات دانشگاهیتان را در زمینه ستارهشناسی و نجوم دنبال نکردید؟
در آن زمان هنوز علم اخترشناسی و نجوم در فضای دانشگاهی خیلی گسترده نبود و ادامه تحصیل در چنین رشتههایی بسیار دشوار بود. از طرفی من در دوران دبیرستان در رشته طبیعی یا تجربی امروز تحصیل کرده بودم و نمیتوانستم نمره لازم را برای قبولی در رشتههای مهندسی بیاورم.
مفاهیم اولیه نجوم را از چه کسی آموختید؟ آیا در آن دوران معلمی داشتید؟
در دوران کودکی که با نگاه به آسمان و بعد از آن در دوران کاریام چه در بنگاه جنگلها یا همان سازمان جنگلها و مراتع امروزی و چه در اداره شکاربانی، همواره سر و کارم با طبیعت بود. به اقتضای شغلی که داشتم، کارمند پشتمیزنشین نبودم و همواره در مناطق مختلف باید سفر میرفتم. اگر بگویم در بیشتر مناطق جنگلی شمال کشور قدم گذاشتهام اغراق نکردهام. در آن زمان شبهایی را که در دل طبیعت در چادر یا کپر میماندیم با دوربین نقشهبرداری یا همان تئودولیت که همراهمان بود به تماشای آسمان مینشستم. همین شرایط موجب شد که رفته رفته علاقه من به آسمان بیشتر و بیشتر شود.
در آن زمان منبع یا کتاب خوبی برای آموزش نجوم در دسترس بود؟
بسیار بسیار کم، ناقص و حتی در برخی موارد گمراهکننده بود. بیشترکتابهای آن زمان به ستارهبینی و طالعبینی میپرداختند تا علم اخترشناسی. هنوز هم معدود کتابهایی که در آن دوران توانسته بودم تهیه کنم را در کتابخانه شخصیام دارم. خوشبختانه این روزها حداقل 500 جلد کتاب قابل استناد و مناسب در رابطه با آموزش نجوم به زبان فارسی توسط افراد صاحبنظر در این حوزه ترجمه و تألیف شده و اگر کسی به دنبال آموختن درباره آسمان شب و ستارهها باشد دغدغهای برای پیدا کردن منبع درست، علمی و بهروز ندارد. خود من نیز هنوز چند جلد کتاب جدید در دست نوشتن دارم که به زودی منتشر میشود.
شما فعالیتهای مهم و گستردهای در زمینه راهاندازی و هدایت مراکز علمی نجوم مانند آسماننمای تهران، رصدخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در زعفرانیه تهران و مرکز علوم و ستارهشناسی تهران داشتهاید. ایده راهاندازی این مراکز چطور شکل گرفت؟
به دلیل علاقه شخصی که داشتم، طی این سالها از بسیاری مراکز علمی مهم جهان دیدن کردم. تقریبا زیر آسمان بسیاری از مناطق دنیا از خط استوا تا قطب شمال رصد کردهام. حتی در مکزیک به چیکسولوب که محل برخورد شهابسنگ عظیمی با زمین در حدود 65 میلیون سال پیش است و گفته میشود در اثر این برخورد نسل دایناسورها منقرض شد، رفتهام. در همین سفرها که بیشترشان با هزینه شخصی انجام شد با سازوکار و عملکرد مراکز علمی بهویژه در حوزه نجوم آشنایم کرد.
آسمان شب کجا را زیباتر دیدید؟
آسمان شب در مناطق بکر و دور از آلودگی نوری شهرها همیشه برایم جذاب بوده است. اما شاید زیباترین پدیدههای نجومی را در آسمان قله کوههای هاوایی دیده باشم. در این منطقه بزرگترین رصدخانههای دنیا بنا شده و حداقل دارای 15 تا 16 رصدخانه عظیم است. در همه این سفرها همیشه این ناراحتی با من بوده که چرا ما هنوز نتوانستهایم در کشور یک رصدخانه ملی بزرگ در سطح دانشگاهی داشته باشیم. البته این طرح در دست اقدام است و شنیدهام که آینه تلسکوپش نیز خریداری شده تا ساخته شود. امیدوارم هرچه زودتر این طرح ملی به بهرهبرداری برسد.
برگردیم به داستان شکلگیری ایده مراکزی که در کشور راهاندازی کردید. ایده تأسیس رصدخانه کانون پرورش فکری چطور مطرح شد؟
پیش از اینکه من وارد این طرح شوم ایده این مرکز مطرح و تا حدی پیش برده شده بود. حتی ساختمان رصدخانه در پارک زعفرانیه ساخته شده و تلسکوپ آن خریداری شده بود. اما در همین مرحله کار رها شده و فردی که متولی این طرح بود دیگر در دسترس نبود. به همین جهت برای راهاندازی این مرکز از من دعوت شد. در اولین اقدام از کتابهای نجومیای که دراختیار داشتم اسلایدهای آموزشی تهیه کردم. پس از آن سالنی را به پروژکتور مجهز کردم تا زمانی که کودکان و نوجوانان برای رصد آسمان شب به این مرکز میآیند ابتدا در این سالن درخصوص منظومه شمسی و صور فلکی و ستارههای قابل رؤیت در آن شب آشنا شوند، سپس به پشت تلسکوپ بروند و ستارهها را تماشا کنند. پس از آمادهسازی رصدخانه در سال 69 تا دو سال هدایت آن بر عهدهام بود.
در سفرهایی که به خارج از ایران داشتید هیچ وقت به فکر جلای وطن و اقامت در کشور دیگری نیفتادید؟
اصلا، اصلا، اصلا...
دلیلش چه بود؟
دو فرزند من در خارج از ایران زندگی میکنند، اما هربار که به دیدنشان میروم بیش از یک ماه نمیتوانم آنجا بمانم. شاید برخی شرایط زندگی برای من در خارج از ایران فراهمتر نیز باشد ولی وطنم برای من کشش بیشتری دارد و همیشه دلم میخواسته به هموطنانم خدمت کنم. خانه ما در تهران در کوچهای یکطرفه است و من هیچوقت خلاف قوانین در این کوچه با ماشین نرفتهام. اما بارها پیش آمده که وقتی طبق قانون در کوچه حرکت میکنم، از روبهرو خودرویی در جهت عبورممنوع میآید و رانندهاش نهتنها کنار نمیرود و عذرخواهی نمیکند که گاهی حتی طلبکارانه هم نگاهم میکند! (میخندد) من حتی عاشق همین رفتارهای عجیب هموطنان هستم! بالاخره این ما هستیم که باید مشکلات فرهنگی و نابسامانیهای اجتماعیمان را حل کنیم.
میگویند صدای جادویی شما سالهاست در آسماننمای تهران برای بازدیدکنندگان پخش میشود و الهامبخش بسیاری از علاقهمندان بوده است. داستان راهاندازی آن مجموعه چه بود؟
در مجموعه آسماننما از زمانی که نقشه آن کشیده شد همکاری داشتم. سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، وابسته به وزارت دفاع متولی احداث این مجموعه بود. در آن زمان مرحوم دکتر محمدحسن گنجی، از بنیانگذاران دانش جغرافیای نوین در ایران که از همکاران من در دانشگاه شهید بهشتی بود مرا از این ایده مطلع کرد و گفت، شما را برای این کار به رئیس سازمان جغرافیایی معرفی کردهام.
سازمان جغرافیایی تجهیزات مورد نیاز برای احداث این مجموعه را خریداری کرده بود اما نگران بود که اگر این مجموعه احداث شود با استقبال خوبی روبهرو نشود و به همین جهت از من مشورت میخواستند. نظر من در آن زمان این بود که اگر این مجموعه ساخته شود نه فقط مردم از آن استقبال خواهند کرد بلکه حتی برای بازدید نوبت خواهند گرفت و همین هم شد. من در آن پروژه از مرحله ساخت مجموعه تا آمادهسازی آن برای بهرهبرداری و تهیه روایت صوتی با صدای خودم و موسیقی متناسب با نمایش تصاویر همکاری کردم. بهخصوص در انتخاب موسیقی زیر صدا از آثار مشهور ونجلیس در آن زمان ظرافت بسیار به خرج دادم؛ مگر به این راحتی میشد موزیکی که این روزها از رادیو و تلویزیون بهکرات پخش میشود را در آن زمان و آنجا استفاده کرد (میخندد). پس از راهاندازی نیز تا دو سال مدیریت این مجموعه را برعهده داشتم و هنوز هم همکاریهایی با آنها دارم.
طی این سالها دوست داشتید چه کاری در کشور انجام شود که تاکنون نشده است؟
تا آنجا که شده به افراد و مراکزی که علاقهمند بودهاند کمک کردهام. برای مثال در ساخت رصدخانهای که در شهرستان لار در حال تأسیس است نیز همکاری کردهام. در ساخت مرکز فلکی و نجومی آیتا... سیستانی در کهک قم، مجموعهای در شهرستان طبس و مواردی از این قبیل کمک کردهام. چیزی که امروز دلم میخواهد این است که در مجموع امکانات رصدی در کشور بیشتر شود تا دسترسی برای همه مهیا باشد تا همانگونه که کشور ما در گذشته در ستارهشناسی پیشرو بود، حالا نیز بتوانیم در این علم پیشرفت داشته باشیم.
از نظر شما آموزش نجوم و ستارهشناسی چه اثری در جامعه دارد که دوست دارید شرایطش برای همه اقشار جامعه فراهم باشد؟
به نظر من هر فردی نیاز دارد تا در کنار کارهای روزمره زندگی مشغولیتی برای خود داشته باشد. وجود دلمشغولیهای مناسب و سالم میتواند بسیاری از آسیبهای اجتماعی جامعه را کاهش دهد. آسمان کشور ما زیباییهای بسیاری دارد و حتی اشعار بسیاری از شعرای ما تحتتأثیر زیباییهای آسمان سروده شده است. تماشای آسمان مالیات ندارد و از طرفی علمی است که در این دوران بسیار مورد توجه است و میتواند پرسشگری ذهن ما را فعال کند و قدرت تأمل و تفکر را در انسان پرورش دهد.
مهندس احمد دالکی را بیشتر بشناسید
احمد دالکی متولد سال 1315 در شهر شیراز است. نام خانوادگیاش را از محل زندگی اجدادش یعنی روستای دالکی در کنار رودخانه دالکی گرفته است. پدر وی حدود یک قرن پیش برای تحصیل حوزوی از روستای دالکی (شهر دالکی امروز) با پای پیاده به سمت شیراز رهسپار میشود و در این شهر اقامت میکند.
احمد دالکی دوران تحصلیش را تا مقطع دیپلم در شیراز گذرانده و پس از تأسیس دانشگاه شیراز در سال 1334، مقطع کارشناسی را به عنوان گروه اول دانشجویان این دانشگاه در رشته مهندسی کشاورزی میگذراند. او در زمان کارش در بنگاه جنگلها، دو دوره مهندسی را در انستیتوی هوافضای دلفت در هلند در رشتههای تفسیر عکسهای هوایی و نقشهبرداری هوایی سپری کرده است. همچنین در سال 1355 از سوی سازمان حفاظت محیطزیست و شکاربانی برای گذراندن دوره سنجش از راهدور و استفاده از تصاویر ماهوارهای به ایالات متحده اعزام میشود.
فعالیتهای وی در دوران پس از انقلاب اسلامی به تدریس در دانشگاه و توسعه نجوم آماتوری در کشور معطوف شده است. وی تاکنون 27 جلد کتاب ترجمه و تألیف کرده که بیش از نیمی از آنها در حوزه نجوم و ستارهشناسی است.
ماجرای تولد مرکز علوم و ستارهشناسی تهران
از مهندس دالکی میپرسیم «چه شد مرکز علوم و ستارهشناسی تهران را راهاندازی کردید؟»
وی در پاسخ میگوید: «یکی از آشنایانم که از علاقه من برای راهاندازی رصدخانه مطلع بود به من پیشنهاد داد برای این کار حاضر به مشارکت مالی است. با این پیشنهاد من نیز مذاکراتی را برای تعیین زمینی برای احداث یک مجموعه علمی در زمینه نجوم در پیش گرفتم. پس از جستوجوی فراوان، زمینی را با وسعت 15هزار متر مربع در منطقه ولنجک در کنار مجموعه بام تهران، برای این منظور به من اجاره دادند، اما متأسفانه در آن زمان فردی که قرار بود در این کار با من مشارکت داشته باشد از پیشنهادش منصرف شد.»
مهندس دالکی ادامه میدهد: «چند سال بعد، حدود سال 1374 نامهای از اداره زیباسازی شهرداری تهران دریافت کردم که در آن پیشنهاد ساخت رصدخانه به هزینه شهرداری داده شده بود. برای این منظور سه خانه در مناطق مختلف تهران به من پیشنهاد شد که از میان آنها پس از بررسیهای گوناگون که در ساعتهای مختلف روز و شب از جهت استحکام ساختمان، دید در شب، مساحت و فضای مجموعه و مسائلی از این قبیل داشتم، خانه سابق اسدا... علم (وزیر دربار پهلوی دوم و نخستوزیر در پیش از انقلاب اسلامی) در نیاوران گزینه مناسبتری برای احداث چنین مکانی بود. البته در آن زمان این خانه محل استقرار حدود 60 نفر از کارگران شهرداری بود و وضعیت نابهسامانی داشت و با ترفندهای خاصی بدون ایجاد مشکل برای ساکنان آن توانستیم این مجموعه را تخلیه و بازسازی و آماده بهرهبرداری کنیم. پس از برگزاری مناقصه کار ساخت گنبد به یکی از استادان اهل فن و بسیار باتجربه دانشگاه شریف واگذار شد که توانست به بهترین شکل این مجموعه را بسازد و هنوز هم این سازه فعال است.»
در ادامه درباره اینکه سایر بخشهای آن مجموعه مانند آزمایشگاه شیمی و فیزیک را چه کسی طراحی کرد از این مروج نجوم باسابقه پرسیدیم. مهندس دالکی پاسخ میدهد: «طراحی اکثر بخشهای مجموعه به عهده خودم بود. من سفرهای علمی زیادی به خارج از کشور داشتهام و همانطور که اشاره کردم همواره در سفرهایم به دنبال بازدید از مراکز علمی و بهویژه مراکز نجومی بودهام. بسیاری از این ایدهها در طی همین سفرها شکل گرفت.»
*جام جم