ماهان شبکه ایرانیان

هنر یا سیاست، مسئله این است!

با نگاهی گذرا به فیلم‌ها و فیلم‌سازان ایرانی‌ای که موفق به حضور و کسب جایزه در جشنواره کن شدند، خواهید فهمید که جشنواره کن در طول سال‌های اخیر و خصوصاً پس از انقلاب اسلامی، توجه ویژه‌ای به سینمای ایران و شماری از فیلم‌سازان ایرانی داشته

با نگاهی گذرا به فیلم‌ها و فیلم‌سازان ایرانی‌ای که موفق به حضور و کسب جایزه در جشنواره کن شدند، خواهید فهمید که جشنواره کن در طول سال‌های اخیر و خصوصاً پس از انقلاب اسلامی، توجه ویژه‌ای به سینمای ایران و شماری از فیلم‌سازان ایرانی داشته. سابقه حضور فیلم‌سازان ایرانی پس از انقلاب و خصوصاً در بیست سال گذشته در جشنواره فیلم کن شاید از باقی جشنواره‌ها پررنگ‌تر بوده است. روابط تیره و تار ایران و آمریکا و شرایط امنیتی ویژه بعد از انقلاب دیوار بلندی در مقابل مراسم سینمایی اسکار، گلدن گلوب و جشنواره‌های معتبر دیگر آمریکا می‌گذاشت. جشنواره‌های اروپایی مهمی مانند ونیز ایتالیا و برلین آلمان هم هرچند فیلم‌های ایرانی متعددی را پسندیده‌اند اما حقیقتاً هیچ‌کدام جذابیت و گیرایی و اهمیت کن را برای فیلم‌سازان ایران و اهالی سینما نداشته‌اند و البته این را هم باید در نظر گرفت که متقابلاً در نسبت با اهمیت ویژگی‌های خاص هرکدام از جشنواره‌های یادشده، هیچ‌کدام به‌اندازه فستیوال کن فرانسه، ایران را مورد لطف و عنایت قرار نداده‌اند.

بگذارید نگاهی بیندازیم به آثار فیلم‌سازانی که تاکنون موفق به کسب جایزه از جشنواره کن شده‌اند:
پرافتخارترین فیلم‌ساز ایرانی که نه‌تنها حضور جدی‌اش در جشنواره کن او را تبدیل به شمایل ویژه‌ای از یک هنرمند/روشنفکر جهان‌سومی‌کرد، بلکه وی را جز پنجاه کارگردان برتر سینمای جهان در لیست بسیاری از منتقدین اروپایی هم قرارداد، بی‌گمان کسی نیست جز عباس کیارستمی فقید و بزرگ و عینکی دودی که همیشه به چشم‌داشت. همان عینکی که ابراهیم حاتمی کیادر «آژانس شیشه‌ای» آن را دستاویزی قرارداد تا خطاب به کیارستمی بگوید: «شما عادت داری جهان رو از پشت شیشه‌های دودی ببینی؟». موضع ابراهیم حاتمی کیا به‌عنوان فیلم‌ساز متعهدی که همیشه نماینده و صدای رسمی حاکمیت و نظام در سینمای ایران بوده است، در قبال عباس کیارستمی به‌خوبی نشان می‌دهد که موضع خود حاکمیت هم در رابطه با کیارستمی چه بود. نه اینکه تنش خاصی میانشان اتفاق بیفتد اما شبیه به چیزی که امروزه در رابطه میان حاکمیت و اصغر فرهادی هم مشاهده می‌کنید، زیاد هم تاب تحمل عقاید یکدیگر را نداشتند و این امر مسلماً در گرایش جشنواره کن به سمت فیلم‌ساز جهان‌سومی‌ای که اندیشه و متد خاص خود را هم در سینما پیاده می‌کند، در قدم اول، بی‌تأثیر نبوده است؛ اما مهم ترین چیزی که باعث می‌شود کیارستمی تبدیل به یکی از پرافتخارترین فیلم‌سازان تاریخچه کن شود، سبک فیلم‌سازی ویژه و دست یافتن به شکلی از ساده‌گویی، بیان مفهومی و مینیمالیستی ست که همواره در سیاست‌گذاری‌های جشنواره، مهره سنگینی به شمار می آمد و حالا هییت داوران می توانستند نمونه اعلایش را در فیلم‌سازی جوان از خاورمیانه و مشخصا ایران بیابند. به این شکل عباس کیارستمی در سال‌های فعالیت خود توانست نخل طلای بهترین فیلم برای «طعم گیلاس» را به دست بیاورد، با «زیر درختان زیتون»، «کپی برابر اصل» و «مثل یک عاشق» برای این بخش مجددا کاندید شود، با «زندگی و دیگر هیچ» بخش نوعی نگاه را فتح کند و همچنین برای فیلم «طلای سرخ» ساخته جعفر پناهی جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کند.
جعفر پناهیکه می توان گفت پایش به واسطه عباس کیارستمی به جشنواره کن باز شد، توانست برای دو فیلمی که به نویسندگی عباس کیارستمی ساخته بود جایزه دوربین طلایی را اذعان خود کند؛ برای فیلم اولش یعنی «بادکنک سفید» و نوعی نگاه را برای «طلای سرخ»!
فیلم اول او یعنی «بادکنک سفید» اثر جالب توجهی ست که سادگی و خلوص نگاه کیارستمی را (که طبیعتا در فیلمنامه هم منعکس شده است) با جهان فانتزی و کودکانه یک دختر بچه پیوند می زند و موفق می‌شود که در عین گذرا بودن حرف های جدی خود را هم در ذهن مخاطب بنشاند. ولی در فیلم بعدی اثری از این خلوص نیست و چه فیلمنامه و چه کارگردانی بیشتر رو به سیاه نمایی دارند تا واقع گرایی اجتماعی. آن هم در مورد موضوع حساسی چون اختلاف طبقاتی در کشوری که اقتصاد بیمارش فاصله‌ای عمیق میان میدان راه‌آهن تا تجریش اش به وجود آورده است. اگر نظر من را بخواهید داوران در رودربایستی با عباس کیارستمی «طلای سرخ» را در رقابت با دیگر فیلم‌های آن سال شایسته دریافت جایزه دانستند.
اصغر فرهادی دیگر کارگردان نام‌آشنای ایرانی برای مخاطبان سینمای ایران و جشنواره کن است. کارگردانی که با فیلم‌هایی مانند «گذشته» و «فروشنده» حضور موفقی را در جشنواره کن رقم‌زده است. «گذشته» جایزه جانبی کلیسای جهانی را برای فرهادی و بهترین بازیگر زن را برای برنیس بژو به همراه آورد و البته با استقبال بسیار گرمی هم از جانب منتقدان مواجه شد. «فروشنده» با دریافت سه جایزه اصلی یعنی نخل طلای بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد نام اصغر فرهادی را برای همیشه هم در تاریخ سینمای ایران و هم در تاریخچه جشنواره کن ماندگار کرد. آثاری که همچون آثار کیارستمی هرچند از جریان‌های مخالف و بازی‌های سیاسی روز وقایع پیرامونش جدا نبودند اما پتانسیل بالقوه زیبایی‌شناختی موجود در نگاه و آثار کارگردان بود که او را به دریافت این جوایز نائل ساخت.
در مورد بهمن قبادی اما قضیه کمی متفاوت‌تر است. هرچند فیلم اول او «زمانی برای مستی اسب‌ها» عمیقاً فیلم خوب ویژه‌ای بود که پیرامون زندگی کردها وضعیت سخت معیشتی‌شان ساخته و باحال و هوایی انتقادی روایت می‌شد و موفق به دریافت جایزه دوربین زرین از جشنواره کن شد، اما حضور بعدی او در شهر کن فرانسه بیشتر به واسطه موقعیت سیاسی و فاز حساس فیلمش «کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره» بود. فیلمی که دست روی یکی از سربه‌مهرترین و حساسیت برانگیزترین کنش‌های اجتماعی می‌گذاشت و موضع تندی را هم در برابر آن اتخاذ می‌کرد. رنگ و بوی سیاسی/ اعتراضی فیلم و کارگردان بیش از کیفیت اثر و حتی دیدگاه خالقش در به دست آوردن جایزه نوعی نگاه مؤثر واقع شدند و جشنواره کن سیاسی‌ترین روی سکه خود را به سینمای ایران نشان داد.
آیدا پناهنده هم به‌عنوان تنها کارگردان زن سینمای ایران که موفق به دریافت جایزه دوربین زرین برای فیلم اولش «ناهید» شده است در این لیست می‌درخشد. رویکرد زنانه جشنواره کن که سال‌به‌سال بر شدتش افزوده می‌شود، مسلماً توجه ویژه‌ای را نسبت به فیلمی، از یک کارگردان زن ایرانی که درباره مبارزه روزمره یک زن با محیط بسته اطرافش است، می‌طلبد. این در کنار ظاهر اروپایی‌مآب فیلم «ناهید» آیدا پناهنده را تبدیل به فیلم‌ساز مهمی می‌کند که احتمالاً لیاقتش را هم دارد. (شاید عباس کیارستمی‌ای دیگر و زنانه؟؟؟)
همین‌طور که مشاهده می‌کنید حتی جشنواره‌ای هنری مانند کن هم که دغدغه هنری صرف دارد و علاقه دارد سینما را یک هنر بداند نه یک هنر/صنعت هم از وجه صنعتی و پشت پرده سینما جدا نیست. اگر مراسم اسکار با جایزه دادن به «آرگو» سیاست ورزی می‌کند، جشنواره کن هم با دست گذاشتن بر جریان‌ها و آدم‌های خاص، در جهت سیاست‌گذاری‌های خودش است که برندگان و برگزیدگانش را پرورش می‌دهد. مگر چه چیز دیگری را سراغ داریم که در ارتباط تنگاتنگ و مداوم باسیاست نباشد؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان