وبلاگ مشرق

"حق خشونت و براندازی" برای اصلاح‌طلبان، حق مجازات برای هیچکس! / روایتی از جلسات محرمانه مجلس خبرگان

حامیان گرداگرد رئیس‌جمهور در حالی ادعا می‌کنند "روحانی هر آنچه در توان داشت انجام داده" که شخص آقای روحانی به تازگی اذعان کرد دولت در بحث مسکن دچار عقب‌ماندگی است!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

واکنش نظام اسلامی در صورت بروز دوباره فتنه از اتاق‌های عملیات اصلاح‌طلبان چیست؟

"حق خشونت و براندازی" برای اصلاح‌طلبان، حق مجازات برای هیچکس!

عمادالدین باقی، از فعالان اصلاح‌طلب و از حامیان انتخاباتی رئیس‌جمهور روحانی به تازگی در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد از محترم بودن "حق براندازی" سخن گفته است.

او در این باره اظهار می‌کند:‌ چندی پیش به مناسبت سالگرد آیت‌الله منتظری در جمع اصلاح‌طلبان دماوند صحبت می‌کردم و بخشی از صحبتم این بود که آیا به ‌لحاظ فقهی حقی به عنوان «حق براندازی» محترم و موجه است یا خیر؟ این هم یک بحث حقوق بشری و هم یک بحثی فقهی است؛ چون رویکرد من ذوجنبتین است؛ پاسخ من به ‌لحاظ حقوق بشری و فقهی این است که «حق براندازی» وجود دارد.

باقی همچنین می‌افزاید:‌ ابتدا باید «اغتشاش» و «براندازی» را توضیح بدهیم. «اغتشاش» به معنی مختل کردن امنیت عمومی، آسیب به اموال مردم رساندن، ایجاد آتش‌سوزی و مواردی از این دست است. این «اغتشاش» است که نه از منظر حقوق بشری قابل قبول است و نه از منظر شرعی. تجاوز به حقوق دیگران، آتش زدن ملک و مغازه یک شهروند دیگر، تعرض به مالکیت او و... هم از منظر حقوق بشری و هم به‌ لحاظ فقهی مجاز نیست. بحث «حق براندازی» اما به این معناست که اگر حکومت برخلاف پیمانش با مردم عمل کرد، آیا مردم حق شورش دارند یا نه!؟ آیت‌الله منتظری در کتاب «دراسات فی ولایت الفقیه» می‌گوید مردم از این حق برخوردارند.

این فرد در بخش دیگری از صحبت‌های خود، حق مجازات حاکمیت برای براندازان را نیز انکار می‌کند و می‌گوید: اگر آن حاکم چون قدرت دارد، دست به مقابله بزند، از آنجا که این قدرتی که در اختیار دارد، عاریه‌ای است و در اصل از آن مردم است، حق ندارد از این قدرت علیه مردمی که صاحب آن هستند، استفاده کند و مردم حق دارند دست به شورش بزنند و قدرت را از آن بگیرند.[1]

قبل از باقی، عباس عبدی هم طی اظهاراتی اقدام به "تقدیس خشونت خیابانی" کرده و در اشاره به خشونت رخ داده در خیابان‌های آمریکا گفته بود:‌ نباید بخش آشوب‌گری و خشونت‌ورزی این اعتراضات را محکوم کرد! [2]

*این سطح از تشویق مردم به حرکت خیابانی علیه نظام، تئوری‌پردازی برای خشونت و ایجاد مانع فکری بر سر حق حکومت برای برخورد با اخلالگران؛ ‌ اگر با ورود "خواص" و روشنگری آنها همراه نشود به رخدادهای سوئی منجر خواهد شد.

در اشاره به اظهارات باقی و عبدی بیان این نکته ضروریست که اتاق‌های فکر اصلاح‌طلبان اگرچه تلاش کرده‌اند تمامیّت آینده‌ای که قصد ایجادش دارند را تصویر کنند اما از فهم و تخمین یک گزینه عاجزند و آن چیستی واکنش نظام اسلامی در صورت بروز دوباره فتنه از اتاق‌های عملیات اصلاح‌طلبان است!

خاصّه اینکه چپ‌ها هنوز بصورت رسمی از فتنه سال 88 توبه نکرده‌اند و وقوع یک رخداد فتنه‌انگیز دیگر از سوی آنها به منزله ادامه عملیات قبلی و اثبات افساد فی‌الارض آنها در محروسات نظام اسلامی است.

گفتنیست، قبل از باقی که ادعا می‌کند نظام اسلامی حق مجازات اخلالگران را ندارد؛ علیرضا علوی‌تبار در یادداشتی که طی آن معترضان خیابانی را دعوت به اشغال مراکز حساس نظام می‌کرد؛ تصریح داشت که این اعتراضات غیر قانونی، «مجازات قانونی در پی خواهد داشت و این نکته از آغاز روشن است که اصلاح‌طلبان با آگاهی از وجود مجازات برای چنین اعتراض‌هایی می‌توانند مدافع آن باشند.»[3]

تأکیدات اصلاح‌طلبان بر اعتراض خیابانی و شورش در حالی است که آنها به مردم نمی‌گویند مشکلات فعلی کشور توسط خودِ آنها و گزینه‌ای که در دامن رأی مردم گذاشتند ایجاد شده و راه حل نیز نه در خیابان و اعتراض که در "صندوق رأی" است.

لازم به اشاره است که بحث "پیمانی‌شکنی حکومت"! یک مغلطه آشکار است که اولا به لحاظ خبری و فلسفی سندی برای آن نیست و ثانیا در بنیادهای نظام جمهوری اسلامی؛ فرایندهای خودنظارتی و تصحیح‌کننده فراوانی مثل شورای نگهبان، فرایند تصویب اعتبار نمایندگان در مجلس، مجلس خبرگان و... وجود دارد که بصورت خودکار امکان انحراف و پیمان‌شکنی توسط حکومت را سلب می‌کند.

ژست امثال باقی در تشویق همزمان اعتراض خیابانی و مذمت خشونت نیز یک تاکتیک دروغین با هدف "سربازگیری اصلاح‌طلبان در فتنه" است زیرا باقی خود بهتر از همه می‌داند که نفس حضور در خیابان یعنی اغتشاش و خشونت فلذا در فرایند "سیاست خیابانی" هر رخداد تلخی ممکن و قریب‌الوقوع است.

***

"کاسه‌های داغ‌تر از آش" که باعث عقب‌ماندگی دولت روحانی شدند

علی صوفی، از وزیران دولت اصلاحات و از حامیان تحریم انتخابات در ایران به تازگی در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا اظهار کرده است:

"فکر می‌کنم روحانی هر آنچه در توان داشت انجام داد و در این شرایط نباید انتظار زیادی از دولت داشت. باید واقع‌بین بود و در سطح کلان درپی حل ریشه‌ای مشکلات بود. "

او که در اشاره به طرح مجلس برای سؤال از رئیس‌جمهور پیرامون مشکلات اقتصادی مردم سخن می‌گفت، همچنین درباره نامه رؤسای کمیسیون‌های مجلس به روحانی تصریح کرده است: اینکه آنها به روحانی گفتند از راه خود برگردد، منظورشان را متوجه نمی‌شوم! آقای روحانی باید به کجا برگردد؟ باید روشن کنند منظورشان سیاست‌ داخلی و خارجی است یا اقتصاد و برجام؟ آنها اول باید موضوع را مشخص کنند سپس برنامه و ابزار در اختیار دولت قرار دهند. [4]

*شاهد یکی از منصه‌هایی هستیم که آقای روحانی و دلسوزان او در ستاد دولت به روشنی هرچه‌تمامتر می‌توانند فرق دوست و دشمن را تشخیص بدهند و بفهمند که چاپلوسی چه تأثیرات بزرگی در کارنامه نه چندان قابل قبول دولت اعتدال داشته است...

صوفی در حالی اظهار می‌کند که "روحانی آنچه در توان داشت، انجام داد"! که شخص رئیس‌جمهور روحانی به تازگی اذعان کرد دولت در بخش مسکن دچار عقب‌ماندگی شده و باید جبران کند. [5]

مسئله نگاه دولت آقای روحانی به خارج از کشور برای حل مشکلات نیز بحث امروز و دیروز نیست و حتی مقام معظم رهبری هم به وجود این ضعف در دولت آقای روحانی و البته در دولت احمدی‌نژاد اشاره کرده‌اند.

عدم نظارت عامدانه دولت بر قیمت‌ها، ولنگاری فضای مجازی، واگذاشتن بخش جوانان در وزارت ورزش و جوانان، عدم سیاست‌گذاری مناسب برای ترویج ازدواج و افزایش جمعیت، کم‌کاری در قبال محور مقاومت و ده‌ها حوزه دیگری که در ایام صدارت اعتدالیون مهجور مانده‌اند نیز هکذا...

اکنون صوفی چه شأنی برای مخاطب، برای خبرگزاری دولت و برای مردم قائل بوده که حاضر به طرح چنین حرف‌های چاپلوسانه و منافع‌پرستانه‌ای شده است؟

آیا با انکار ضعف‌های دولت باید منتظر رفع مشکلات بود یا با انتقاد صریح و اصولی!؟

البته باید این نکته را هم در نظر داشت که اصلاح‌طلبان، بیشتر از رئیس‌جمهور روحانی در بروز مشکلات فعلی مقصّر هستند و باید به مردم پاسخگو باشند زیرا آنها بودند که گفتند ما "فدائیان روحانی" هستیم، آنها این دولت را در دامن مردم گذاشتند و ایضا برنامه‌های غلط آنها بود که به دست همین دولت اجرا شد و گرانی‌های اخیر را رقم زد.

انگیزه کذب‌گویی صوفی از این حیث کاملا قابل درک است...

***

رهبری فرمودند: "به مردم بگویید"

روایتی از جلسات محرمانه مجلس خبرگان

آیت‌ا... سیدعبدالرحیم توکل نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با خبرگزاری رسا با بیان اینکه گاهی اوقات رهبر معظم انقلاب بیانات بسیار مهمی دارند که به اعضای این مجلس منتقل می‌کنند، تصریح کرد: اعضای مجلس خبرگان رهبری مسئول اجرایی نیستند اما تبیین بیانات رهبر معظم انقلاب را بر عهده دارند.

او می‌افزاید: رهبر معظم انقلاب در راستای این وظیفه اعضای مجلس خبرگان رهبری، چندین مرتبه فرمودند که به مردم بگویید تا این گفته‌ها به گفتمان تبدیل شوند و مردم از موضوعات کشور مطلع شوند و نسبت به رؤسای قوا، وزرا و مسؤولان حقوقی کشور مطالبه‌گری کرده و پاسخ دریافت کنید.

آیت الله توکل تصریح می‌کند: این مطالبه‌گری برکاتی را به دنبال دارد که یکی از آنها این است که مسؤول مربوطه متوجه می‌شود زیر ذره بین و کنترل است و مردم از متن قضایا آگاه می شوند چرا که اگر مطلع نشوند، به طور ناخواسته فرد غیر مسئول را مسئول می‌بینند و بسیاری از کارهایی که بر عهده دولت است را از وظایف رهبر جامعه خواهند دانست، در صورتی که از وظایف ایشان نیست.

او با بیان اینکه خبرگان وظیفه دارند مردم را در خصوص مشکلات حاکم بر کشور و مقصران آن آگاه کنند، گفته است:

"از دیگر وظایف مجلس خبرگان رهبری این است که در جلسات این مجلس در قم و تهران از مسئولان می‌خواهند نسبت به مسائل مختلف کشور پاسخگو باشند، هر چند که معمولاً پاسخی ندارند تا اعضای مجلس خبرگان را قانع کنند."[6]

*از کنایه دقیق آیت‌ا... توکل به نامه موسوی خوئینی‌ها که بگذریم؛ اما می‌توان از گرامیان مجلس خبرگان این مطالبه را داشت که بیشتر در تریبون‌ها حضور داشته و برای تنویر افکار عمومی نسبت به مسائل کشور اقدام کنند.

چه اگر این اتفاق رخ دهد؛ جایی برای عرض اندام مغرضان و التقاطی‌ها باقی نخواهد ماند و مسیر و مخاطب مطالبات نیز همانطور که آیت‌ا... توکل اشاره کرده‌اند معقول خواهد شد.

در بحث بی‌پاسخ بودن مسئولان نسبت به انتقادات اعضای خبرگان نیز به نظر می‌رسد جای اطلاع‌رسانی به نحو مقتضی در این باره یک ضرورت است زیرا خبر داشتن مردم از پیگیری مطالبات و مشکلات از سوی خبرگان سبب ایجاد حالت بهجت و امیدواری بیشتر مردم به نظام اسلامی خواهد شد.

اجرایی شدن آنچه رهبری نظام از خبرگان ملت خواسته‌اند و اطلاع‌رسانی مقتضی پیرامون محتوای جلسات خبرگان با مسئولان کشور؛ می‌تواند افق‌های جدیدی را در ساحت سیاست‌ورزی و آگاهی‌های عمومی نسبت به خدمتگزار بودن نظام اسلامی برای مردم بگشاید.

در این باره می‌توان به جلسه قبلی مقام معظم رهبری با اعضای خبرگان در سال 98 اشاره کرد که معظم‌له از نظام جمهوری اسلامی بعنوان مایه مباهات و افتخار اسلام یاد کردند. [7] تبیین مؤلفه‌های این مباهات و افتخار در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی یقینا علاقه‌مندی و استحکام بیشتری را پیرامون ایران ایجاد خواهد کرد.

***

1_ https://etemadonline.com/content/417943

2_ mshrgh.ir/1081304

3_ mshrgh.ir/979440

4_ www.irna.ir/news/83844034/

5_ mshrgh.ir/1092693

6_ rasanews.ir/002l0m

7_ https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=43551

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان