زینت و آراستگی از دیدگاه امام رضا علیه السلام

در قرآن و دیگر متون اسلامی، از جمله سخنان امام رضا(ع)، بارها از آراستگی، زینت و زیبایی سخن به میان آمده و با اشاره به جمیل بودن خدا و این که زیبایی و زینت را دوست دارد، به آراستگی افراد جامعه توصیه و سفارش شده است، چنان که خداوند در آیۀ ﴿قُلْ منْ حرَّمَ زینةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ﴾ (اعراف/۳۱) به جواز و مطلوب بودن آن اشاره نموده است

زینت و آراستگی از دیدگاه امام رضا علیه السلام

مقدمه

در قرآن و دیگر متون اسلامی، از جمله سخنان امام رضا(ع)، بارها از آراستگی، زینت و زیبایی سخن به میان آمده و با اشاره به جمیل بودن خدا و این که زیبایی و زینت را دوست دارد، به آراستگی افراد جامعه توصیه و سفارش شده است، چنان که خداوند در آیۀ ﴿قُلْ منْ حرَّمَ زینةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ﴾ (اعراف/31) به جواز و مطلوب بودن آن اشاره نموده است. همچنین امام صادق(ع) فرموده اند: «خداوند زیبایی و آراستگی را دوست دارد، و نکبت و بد حالی را مکروه دارد، و خداوند متعال دوست دارد که وقتی نعمتی به بنده اش ارزانی می کند، اثر آن را بر او ببیند، پرسیدند چگونه؟ حضرت فرمود: لباسش را تمیز نگهدارد و خود را خوشبو سازد و خانه اش را سفید و گچکاری کند و صحن خانه اش را بروبد، حتی آن که چراغ افروختن پیش از غروب، آفتاب فقر را برطرف نموده و بر روزی می افزاید» (طبرسی، 1370، 42).

حضرت علی (ع) نیز از جمله صفات پرهیزگاران را، آراستگی در عین فقر و نداری دانسته اند (رضی، 1414، 226). همچنین امام رضا(ع)، به صور گوناگون از آراستگی سخن به میان آورده و در هنگام حضور در بین مردم، خود را آراسته می نمودند (مجلسی، 1403، 76/298).

در خصوص پیشینۀ تحقیق باید گفت که دربارۀ آراستگی و اهمیت آن در منابع اخلاقی و حدیثی، اشاراتی وجود دارد، چنانکه کلینی باب خاصی در کافی با عنوان «الزی و التجمّل» به آن اختصاص داده و آقای مهدی عارفی جو، دربارۀ نقش و جایگاه زینت در سبک زندگی اسلامی، کتابی تحت عنوان نقش و جایگاه زینت و تجمل در سبک زندگی اسلامی نگاشته که توسط مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیۀ اصفهان انتشار یافته است. با این وجود دربارۀ اقسام زینت، مصادیق زینت، دلایل اهمیت و ضرورت زینت و حد و مرز آن از دیدگاه امام رضا(ع)، تحقیق مستقلی وجود ندارد. از همین رو، تحقیق حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، در پی پاسخ به پرسش های ذیل است، از جمله: آیا امام رضا(ع) اقسامی از زینت را برشمرده اند؟، دیدگاه امام رضا(ع) دربارۀ مصادیق زینت و آراستگی چیست؟، دلیل اهمیت و ضرورت آراستگی از دیدگاه امام رضا(ع) چیست؟، حد و مرز تجمل گرایی منفی با آراستگی مطلوب از دیدگاه امام رضا(ع) چیست؟ و....

با توجه به آنچه گذشت، نوآوری تحقیق حاضر در بررسی ابعاد گوناگون زینت همچون اقسام، مصادیق، اهمیت، زینت از بُعد فقهی و... از دیدگاه امام رضا(ع) می باشد.

الف. مفهوم شناسی مصطلحات

کلمۀ «زینة» از فعل «زان» اجوف یایی مشتق شده و در لغت، اسمی است که بر هر چیزی که با آن آراستگی و زینت صورت می گیرد، اطلاق می شود (صاحب بن عباد، 1414، 9/94؛ ابن منظور، 1414، 12/202). کلمه «زین» متضاد کلمه «شین» به معنای زشت می باشد(همان). در روایت امام صادق(ع) «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً؛ مایۀ زینت ما باشید و مایۀ زشتی ما نباشید، (صدوق قمی، 1417، 400) این دو کلمه، متضاد با هم به کار رفته اند.

ابن منظور در تعریف «زینت» گفته است: «زینت هر چیزی است که با آن آراستگی و زینت صورت گیرد» (ابن منظور، 1414، 12 /202). در تعریف دیگری، حرّالی گفته است: «زینت، نیکو نمودن چیزی است به وسیلۀ شیء دیگر مانند لباس، زیور و هیأت» (واسطی زبیدی، 1414، 18 /267). برخی در تعریف زینت گفته اند: «زینت، شادمانی چشم است که به درون زینت دهنده نمی رسد» (همان).

راغب نیز گفته است: «زینت حقیقی و راستین، چیزی است که انسان را در هیچ یک ازحالاتش، نه در دنیا و نه در آخرت، آلوده و ناپاک نمی کند. امّا آنچه که انسان را در حالتی غیر از حالتی دیگر زینت دهد و آراسته سازد، از جهتی همان معنی شین یا (زشتی) را دارد» (راغب اصفهانی، 1412، 388). بر اساس این معنی، زینت حقیقی به معنای به سوی کمال رفتن و در جهت کمال مطلق بودن، در همۀ ابعاد وجودی می باشد.

معنای اصطلاحی زینت به معنای لغوی آن خیلی نزدیک است؛ زیرا عبارت است از پوشیدنی های حسن و نیکو و آنچه که موجب آراستگی، حفظ آبرو و شؤونات می گردد و دیگران به آن جذب می شوند (طوسی، بی تا، 4/386؛ طیب، 1378، 5/308؛ طباطبایی، 1417، 2/329).

کلمۀ «حلیه» با کلمۀ «زینت» به هم نزدیک هستند. فراهیدی در تعریف آن می گوید: «الحلیُ کلّ حِلیة حَلَیت بها امرأة أو سیفاً و نحوه والجمع حُلیّ» (فراهیدی، 1410، 3/296)؛ حلی هر چیزی است که با آن چیزهای دیگر مانند: زن و شمشیر و امثال آن آراسته می شوند و جمع آن حُلیّ است.

مصطفوی در تفاوت حلیه و زینت گفته است: «حلیه، زینتی را گویند که آشکار بوده و مورد رضایت و پسند باشد، اما زینت بیشتر در چیزی به کار می رود که از خود آن نمود یافته و دیده می شود» (مصطفوی، 1402، 2/275). با توجه به عبارت ایشان، هر چند «حلیه» یک نوع زینت می باشد، اما یک نوع زینت ظاهری و عرضی است، برخلاف «زینت» که هم زینت ها و زیبایی های عرضی و هم ذاتی و به عبارت دیگر، هم زینت ظاهری و هم باطنی را شامل می شود.

از جمله کلماتی که با واژۀ «زینت» معنای نزدیکی دارد، کلمۀ «زخرف» می باشد که در تعریف آن گفته اند: «زخرف، زینت و آرایشی زرین و طلایی است و از این معنی، طلا را هم زخرف گفته اند» (راغب اصفهانی، 1412، 379).

چنان که گذشت، در برخی از تعاریف «زینت»، از واژۀ «جمال» بهره گرفته شده، از سویی امام رضا(ع) فرموده اند: «إنّ الله تبارک و تعالی یحب الجمال والتجمل» (نوری طبرسی، 1408، 3/236). از همین رو، این پرسش پیش می آید که بین زینت و جمال چه رابطه ای است؟ در پاسخ باید گفت که با توجه به آیۀ ﴿وَلَکمْ فِیها جَمالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُون﴾ (النحل /6)، برخی از مفسران «جمال» را به معنای زینت گرفته اند (طبرسی، 1372، 6/540؛ قاسمی، 1418، 6/351). ابن منظور اشاره نموده که «جمال» به معنای حسن است که در فعل و خلقت متصور است (ابن منظور، 1414، 11/126). راغب گفته است: «جمال به معنای حسن کثیر است که به دو نوع تقسیم می شود: 1. آنچه که به نفس یا بدن یا فعل انسان اختصاص دارد؛ 2. آنچه که از انسان به دیگری می سد» (راغب اصفهانی، 1412، 202).

آیت الله مصباح یزدی دربارۀ تفاوت جمال و زینت اشاره نموده اند که «زینت» صرفاً به زیبایی عرضی و آرایشی اطلاق می شود که با ضمیمه کردن چیز دیگری از خارج حاصل می شود، اما جمال به زیبایی اصلی خود شیء که خود به خود و به طور طبیعی در آن وجود دارد، اطلاق می گردد، مثلاً به انسانی که ذاتاً و خود به خود زیبا است «جمیل» گفته می شود، اما وقتی کسی به وسیلۀ آرایش و استفادۀ زیور آلات خارجی مانند: بستن دستبند و سینه بند طلا و مروارید، گوشواره و النگو خود را بیاراید، می گویند او زینت کرده است. در عین حال، ملاک در هر دو یکی است، یعنی گرچه زینت یک امر عرضی است، اما در اصل به جمال ذاتی زیورآلات برمی گردد و آن زیورآلات خارجی، خودشان ذاتاً باید جمیل باشند تا وقتی به شیء دیگری اضافه می شوند و در اعضا و جوارح انسانی آویخته می گردند، آن را هم زینت ببخشند، از این رو جمال ذاتی اشیاء دو نوع جلوه دارد که عبارتند از: الف. جلوه ای در خود شیء جمیل؛ ب. جلوه ای در شیء دیگر که با آن تزیین می شود. جلوۀ دوم را زینت گویند، اما به جلوۀ نخست، جمال اطلاق می شود (مصباح یزدی، 1394، 2/85).

با توجه به آنچه گذشت، علّت کاربرد «جمال» و «تجمّل» در سخن امام رضا(ع) (نوری طبرسی، 1408، 3/236) روشن می شود و این که زینت بدون جمال ممکن نیست، زیرا چنان که گذشت، زیورآلات خارجی، خودشان ذاتاً باید جمیل باشند تا وقتی به شیء دیگری اضافه می شوند و در اعضا و جوارح انسانی آویخته می گردند، آن را هم زینت ببخشند.

ب. اقسام زینت

زینت تقسیمات و انواع گوناگونی دارد، که از جملۀ آنها، اقسام ذیل است (راغب، همان):

1. زینت و آرایش نفسانی، مانندعلم واعتقادات نیکو (باورهای درست): کلمۀ «زیّنه» در آیۀ ﴿حَبَّبَ إِلَیْکمُ الْإِیمانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکمْ﴾ (حجرات/7)؛ ایمان را محبوبتان گردانید و آن را در دل هایتان بیاراست، به این معنی می باشد.

سخن امام رضا(ع) که در آن فرموده اند: «لاتخلع عنّی زینة الإیمان»؛ خدایا زینت ایمان را از من بیرون نکن (امام رضا(ع)، 1406، 395). همچنین «قل اللهم زینّی بزینة اهل التقوی»؛ بگو خدایا مرا به زینت اهل تقوا زینت بده (همان، 397)، به این نوع زینت اشاره دارند. همچنین، سخن آن حضرت دربارۀ کسانی که ماجرای سقیفه را پدید آورده و امام به حق را رها نمودند، کاربرد زینت در این معنی را نشان می دهد که در آن آمده است: «ایشان امام را از روی بصیرت ترک کردند و شیطان، کارهایشان را برایشان زینت نمود و ایشان را از راه خدا باز داشت» (صدوق قمی، 1378، 1/220). آن حضرت در سخن مزبور به آیۀ ﴿زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عنِ السَّبِیلِ﴾ (عنکبوت/38) اشاره نموده اند که نشانگر آن است که انسان ممکن است چیزی را زینت تصور کند و حال آن که زینت نیست.

با توجه به کاربرد معنای نخست زینت، یعنی آرایش نفسانی، پیامبر(ص) فرموده اند: «بهترین زینت مرد، آرامش همراه با ایمان است» (مجلسی، 1403، 74/115).

برخی، زینت در آیۀ ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینةَ اللَّه الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ﴾ (اعراف/32) را به معنای کرامت گرفته اند که آیۀ ﴿إِنَّ أَکرَمَکمْ عنْدَاللَّهِ أَتقاکم﴾ (حجرات /13) به آن اشاره دارد، (راغب اصفهانی، 1412، 168). در این صورت، زینت در آیۀ ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخرَجَ لِعبادِهِ﴾ به معنای زینت و آرایش نفسانی... خواهد بود.

2. زینت بدنی، مانند نیرومندی و بلندی قامت.

3. زینت خارجی یعنی آنچه از انسان جدا می باشد، مثل مال و مقام: در آیۀ ﴿فَخَرَجَ عَلی قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ﴾ (قصص/79). دربارۀ قارون، زینت به معنای مال و متاع و جاه بوده، که با این معنی همخوانی دارد.

امام رضا(ع) در پاسخ برخی از صوفیه به آیۀ ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعبادِهِ﴾ (اعراف/31) استناد نموده و اشاره فرموده اند که حضرت یوسف(ع) لباس های زیبا و گرانبها می پوشید و بر مخده ها و کرسی های فرعون تکیه می کرد (مجلسی، 1403، 78/35). استناد آن حضرت به این آیه، کاربرد زینت در این معنی را نشان می دهد.

بر اساس تقسیمی دیگر، زینت زن به سه نوع زینت برای مردم، زینت برای مَحرم و زینت برای زوج (شوهر) تقسیم می شود. زینت برای مردم، زینتی است که لازم نیست از چشم مردم نهان شود؛ زینت برای مَحرم، زینتی است که مشاهدۀ آنها برای محارم روا می باشد که عبارتند از گردنبند به بالا و جای بازوبند به پایین و خلخال به پایین. زینت برای زوج، که به شوهر اختصاص دارد، همۀ بدن زن می باشد (طریحی، 1416، 1/44؛ مجلسی، 1403، 101/33).

در پاره ای از روایات، از تقسیم بندی دربارۀ زینت سخن به میان آمده که می توان آنها را مصادیق زینت در تقسیم بندی های قبل به شمار آورد، مثلاً پیامبر(ص) فرموده اند: «زینت دنیا سه چیز است که عبارتند از مال، فرزند و زن. زینت آخرت سه چیز است که عبارتند از علم، پرهیزگاری و بخشیدن به نیازمندان در راه خدا. زینت بدن سه چیز است که عبارتند از: کم خوردن، کم خوابیدن و کم گفتن و زینت دل سه چیز است که عبارتند از صبر، خاموشی و شکر خداوند» (مشکینی، 1424، 247).

در تقسیم بندی دیگری، زینت به دو نوع زینت خلقیه (آفرینشی) و مکتسبه تقسیم می شود (ابن عربی، بی تا، 3/1368). این تقسیم بندی، بیشتر در مورد زنان مطرح می شود. منظور از زینت خلقیه، جمال و زیبایی است که زن در آفرینش خود دارد. زینت مکتسبه به زینتی اطلاق می شود که بیرون از زینت خلقیه بوده و زن آن را برای خود ایجاد می کند، مانند به کار بردن طلا و دیگر زیورآلات، آرایش، سرمه، شانه زدن، لباس و... براساس تصریح امام رضا(ع) و دیگر معصومان(ع)، منظور از «زینت» در آیۀ ﴿خذوا زینتکم عند کلّ مسجد﴾ (اعراف/31)، زینت مکتسبه، یعنی لباس، شانه زدن و... می باشد (کلینی، 1429، 13/133).

با توجه به استثنایی که در دنبالۀ آیۀ ﴿وَلایُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظهَرَمِنْها﴾ (نور/31) به شکل «إلّا ما ظهر منها» به کار رفته، می توان براساس برخی از تفاسیر، منظور از زینت ظاهری را، زینت مکتسبه دانست، زیرا برخی از مفسران منظور از «زینت ظاهری» که آشکار نمودن آن برای زن اشکالی ندارد را لباس و برخی، آن را سرمه و انگشتر دانسته اند (ابن عربی، بی تا، 3/1369). در تفسیر دیگری منظور از «زینت ظاهری»، چهره و دو دست زن تا مچ وی دانسته شده است (همان). بر اساس این تفسیر که ائمه(ع) نیز به آن اشاره فرموده اند (حر عاملی، 1409، 20/202)، «زینت ظاهری» از مصادیق زینت خلقیه است.

ج. جواز زینت از نگاه امام رضا(ع)

با توجه به آیۀ ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ﴾ (اعراف/31)، از دیدگاه اسلام و معصومان، از جمله امام رضا(ع)، استفاده از زینت حلال و مجاز است، به ویژه در دوران جوانی که دوران عشق به زیبایی و زینت و خودآرایی است (دریایی، 1389، 80). پیامبر(ص) فرموده اند: «خدا چرک و ژولیدگی را دشمن می دارد» (بیهقی، 1410، 5/168). همچنین امام رضا(ع) در وجه تسمیۀ حواریون حضرت مسیح(ع) اشاره فرموده که آنها گازر و رخت شوی بودند و لباس ها را می شستند و از چرک پاک می نمودند (مجلسی، 1403، 14/272).

در عین حال، باید استفاده از زینت در حد اعتدال بوده و از اسراف و تفاخر و دلبستن مفرط به دنیا خودداری شود.

از جمله دلایل جواز استفاده از زینت در دیدگاه امام رضا(ع) آن که، گروهی از صوفیان بر ایشان وارد شدند و گفتند: امیر المؤمنین دربارۀ امری که خداوند برعهدۀ او گذاشته اندیشه کرد، دریافت که شما اهل بیت(ع) از همۀ مردم به امامت و پیشوایی امّت سزاوارترید، سپس به اهل بیت(ع) نظر انداخت، دانست که تو از همه آنان شایسته تری، از این رو بر آن شد امر خلافت را به تو بازگرداند، اکنون امّت به پیشوا و رهبری نیازمند است که جامه اش خشن و طعامش ساده باشد و بر الاغ سوار شود و از بیمار عیادت کند. امام رضا(ع) که تکیه داده بود، در این هنگام راست نشست و فرمود: «یوسف (ع) منصب پیامبری داشت، قبای ابریشمی با تکمه های زر می پوشید و در مجلس فرعونیان بر پشتی های آنان تکیه می زد، وای بر شما جز این است که از امام، قسط و عدل خواسته می شود؟ و اگر سخن گوید راست گوید و اگر حکم کند، بر قاعدۀ عدل و داد باشد و اگر وعده کند، انجام دهد؟ همانا خداوند لباس یا طعامی را حرام نفرموده است، پس ازآن آیه ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ﴾ (اعراف/31) را تلاوت فرمود (مجلسی، 1403، 78/353).

احمد بن محمد بن ابی نصر نیز روایت کرده که امام رضا(ع) از من پرسید: چه می گویی دربارۀ لباس خشن؟ گفتم: به من رسیده است که حسن(ع) آن را می پوشید و جعفر بن محمد (ع) لباس جدیدی را می گرفت و دستور می داد که آن را با آب بشویند؛ امام رضا(ع) فرمود: بپوش و زیبا شو، به درستی که علی بن الحسین(ع) جبّۀ خز به پانصد درهم می پوشید و ردای ابریشم به پنجاه دینار، پس زمستان را با آن تمام می کرد، وقتی از زمستان خارج می شد آن را می فروخت و با پول آن صدقه می داد و این آیه را می خواند: ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ﴾ (اعراف /31)» (همان، 76/298).

آراستگی که دربارۀ امام رضا(ع) از آن سخن به میان آمد، مربوط به هنگامی بوده که نزد مردم می رفتند، از این رو آراستگی در هنگام مواجهه با دیگران و شرکت در مجالس عمومی حایز اهمیت است، چنان که ابوعباده گفته: «امام رضا(ع) در تابستان بر روی بوریا و در زمستان بر روی نمد می نشستند و آنچه می پوشیدند از پارچه های زبر و درشت فراهم می آمد، تنها هنگامی که نزد مردم می رفتند، به خاطر ایشان خود را می آراستند» (همان، 49/89). از همین رو، امام رضا(ع) توصیه نموده اند که مردم در هنگام پوشیدن لباس دعا کنند و بگویند: «هنگامی که لباس نو بر تن می کنی بگو: حمد برای خداست که به من لباس نرم داد که عورتم را می پوشاند و در برابر مردم، زیبا ظاهر می شوم. خدایا این لباس را برایم لباس تقوا و عافیت قرار بده و در این لباس، تلاشم برای انجام کارهای مورد رضایت تو و آباد نمودن مساجدت باشد» (امام رضا(ع)، 1406، 395).

در روایت دیگری، امام هادی (ع) به نقل از پدرانش فرموده اند که امام صادق(ع) فرموده اند: «خداوند به یقین زیبایی و آراستگی را دوست می دارد و بدحالی و بدبخت نمایی را (و خود را بدبخت و نادار و بیچاره و ضعیف نشان دادن) زشت می دارد، زیرا هنگامی که خداوند به بنده ای نعمتی داد، دوست دارد اثر آن نعمت را در زندگی او ببیند. پرسیدند: این ظهور نعمت خدا در زندگی چگونه باید باشد؟ فرمود:

1. لباسهای تمیز بپوشد.

2. از عطر و بوهای خوش استفاده کند (و خود را معطر و خوشبو سازد).

3. خانه اش را گچکاری (سفید کاری، رنگ آمیزی، دکوربندی) کند.

4. حیاط خانه و درِ خانه (و همۀ فضاهای مربوط به خانه را) جارو کند و تمیز نگاه دارد.

5. حتی روشن کردن چراغ پیش از غروب آفتاب، فقر را از بین می برد و روزی را فراوان می کند (مجلسی، 1403، 73/41).

د. مصادیق زینت در سخنان امام رضا(ع)

قطع نظر از تقسیمات گذشته، مصادیق چندی از زینت در سخن امام رضا(ع) مورد اشاره قرار گرفته و دربارۀ آن ها داوری شده که توجه به آنها حایز اهمیت است:

1. زینت کردن برای مسجد

این مصداق از زینت در آیۀ ﴿خُذُوا زینَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مسْجِدٍ﴾ (اعراف/31) مورد اشاره قرار گرفته است. آیۀ مزبور، به زینت در هر مسجد و محل عبادتی توصیه می کند، اما در این که منظور از زینت در آیه مزبور چیست، اختلاف نظر می باشد.

براساس روایتی از امام رضا(ع)، زینت به معنای لباس دانسته شده است (کلینی، 1429، 13/132). این تفسیر، مورد توجه و پذیرش بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل سنت نیز قرار گرفته است (ابن براج طرابلسی، 1406، 2/330؛ ابن عربی، بی تا، 2/776؛ دمشقی حنبلی، 1419، 9/88). از سویی، کلمۀ «لباس» به هر پوششی اطلاق می شود که برای پوشیدن و ستر بدن مناسب باشد (طباطبایی، 1417، 8/68).

بر فرض که زینت به معنای لباس باشد، چنانکه آن را به معنای ستر عورت بدانیم، در این صورت گرفتن زینت، یعنی ستر عورت برای نمازگزار واجب است، زیرا فعل «خذوا» امر بوده و از سویی فعل امر، حقیقت در وجوب است. از این رو، استفاده از زینت، یعنی پوشش عورت در نماز واجب است. این تفسیر با شأن نزولی از آیه سازگاری دارد که در آن آمده، برخی با استدلال به آن که باید در لباسی که گناه صورت گرفته طواف صورت نگیرد، به صورت برهنه طواف می نمودند، حتی برخی می گفتند هرکه با لباس خود طواف کند، واجب است آن را صدقه دهد، از این رو با صدقه دادن آن لباس، برهنه شده و این گونه طواف می کردند. با نزول آیه، آنها از این کار منع شدند. اما از آنجا که شأن نزول آیۀ مزبور بر اساس روایت ضعیفی بیان شده، تفسیر مزبور موجه نمی نماید (ملکی میانجی، 1400، 190).

چنان که منظور از زینت در آیۀ مزبور، لباسی باشد که مردم برای ورود به جامعه و اجتماعات می پوشند، در این صورت امر به گرفتن زینت، لباس مستحب خواهد بود، زیرا آیه مکلّفان را تشویق می کند که تا حد توان برای ورود به مسجد و آماده شدن جهت نماز، لباس های تمیز و خوب بپوشند. در تفسیر عیاشی ذیل آیۀ مزبور، روایتی نقل شده که این دیدگاه را تأیید می کند. در این روایت آمده: «حسن بن علی(ع) هر وقت می خواست به نماز بایستد، بهترین لباس های خود را می پوشید. خدمتش عرض کردند: یابن رسول الله (ص)، چرا لباس های خوب را در هنگام نماز می پوشید؟ فرمود: خداوند جمیل و زیبا است و زیبایی را دوست دارد و می فرماید: ﴿خذوا زینتکم عند کلّ مسجد﴾. من نیز خودم را برای پروردگارم زینت می دهم و دوست دارم بهترین لباسم را بپوشم» (عیاشی، 1380، 2/14). روایت مزبور از طرق اهل سنت نیز نقل شده است (آلوسی، 1415، 8/109).

این تفسیر با تفسیر دیگری از امام رضا(ع) که در آن، زینت به معنای شانه زدن برای هر نمازی می باشد (کلینی، 1429، 13/133) قابل جمع است. همچنین با تفسیر دیگری که در آن بر اساس روایات (مغربی تمیمی، 1385، 1/185)، زینت به معنای عمامه و عبا گرفته شده (مفید بغدادی، 1413، 202) تعارض ندارد. برخی از روایات، توصیۀ مزبور را مربوط به نماز عیدین و جمعه دانسته اند (مغربی تمیمی، 1385، 6/474). این تفسیر با شمول مسجد در آیه که هر مسجد و نمازی را شامل می شود، سازگاری ندارد.

در تأیید لزوم آراستگی در مسجد آن که، در روایتی از امام رضا(ع) آمده: «مکان امام صادق(ع) در مسجد، به خوشبویی و محل سجدۀ آن مشخص بوده است» (طبرسی، 1370، 44).

2. آراستگی و زینت زن و شوهر برای یکدیگر

آراستگی زن و شوهر در مقابل یکدیگر، از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا موجب قوام و پایداری زندگی خانوادگی می شود. از همین رو، ابن جهم گفته: «نزد امام رضا(ع) رفتم و ایشان موهایش را رنگ سیاه زده بود. عرض کردم: فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ آمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون می سازد. آن گاه فرمودند: چه بسا بی توجهی مردان به آراستگی ظاهر سبب آن شود که زنان از پاکدامنی فاصله بگیرند» (مجلسی، 1403، 73/100).

روایت مزبور به یک نکتۀ روان شناختی «روابط بین شخصی» اشاره دارد و آن این که بخشی از عفّت، توسط رفتار اطرافیان شخص تأمین می شود؛ یعنی فراهم کردن محیطی که شخص، برای ارضای نیازهایش مجبور نشود به محیط های نامحرم متوسل شود، چنانکه امام رضا(ع) فرموده اند: «زنان بنی اسرائیل، به دلیل کم توجهی شوهرانشان به آراستگی خویش، از حریم عفت خارج شدند» (همان، 76/102). همچنین، سخن آن حضرت که از عطر زدن به عنوان «حرز» تعبیر نموده اند (صدوق قمی، 1378، 2/40)، تأثیر آراستگی زوجین در عفت و استحکام نهاد خانواده را نتیجه می دهد.

امام هادی(ع) نیز دربارۀ نقش آراستگی مرد در عفت زن به ذروان مدائنی فرموده: «... خضاب را پاداش زیاد است، نمی دانی که آراستن مرد بر عفّت زن می افزاید؟ آیا تو دوست داری وقتی به خانه می روی، همسر خود را ژولیده و ناآراسته ببینی؟... زن نیز چنین است» (طبرسی، 1370، 79).

امام رضا(ع) در جای دیگر، دربارۀ آراستگی زن برای همسرش فرموده اند: «هیچ فایده ای به کسی نمی رسد بهتر از این که، بانویی داشته باشد که نگاه کردن به او و مصاحبت با او، موجب شادمانی همسر باشد و در هنگامی که در غیاب وی است، امانت دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر باشد» (کلینی، 1429، 10/578).

با توجه به آنچه گذشت، از دیدگاه امام رضا (ع)، نظافت و آراستگی ظاهر و ایجاد جاذبه، وظیفۀ متقابل زن و مرد می باشد.

3. آراستگی و زینت برای دیگران

اسلام به طور کلی، آراستگی را مطلوب دانسته و به آن توصیه می کند، چنان که در منابع حدیثی همچون کافی، برای تشویق به آراستگی، بابی تحت عنوان «الزی و التجمل» وجود دارد، زیرا آراستگی ظاهری باعث جذب دیگران شده و در انس و الفت مؤثر است. در عین حال، آراستگی نباید به شکل تجمل پرستی در آمده و موجب کِبر شود، چنان که پیامبر(ص) به ابوذر فرموده: «ای ابوذر، هر که بمیرد با ذرّه ای تکبّر، بوی بهشت را نشنود مگر آن که قبل از مرگ توبه کند. مردی پرسید: یا رسول الله(ص)، من زیبایی و آراستگی را خیلی دوست دارم، چنان که می خواهم لباس و کمربند و کفشم قشنگ باشد، آیا اشکال دارد؟ فرمود: در دل چگونه ای؟ گفت: دلم به حق عارف است و آرامش دارد، فرمود: این کبر نیست، ولی کبر آن است که حق را رها کنی و روی به غیر حق آری و چون مردم را ببینی، گمان بری که مال و آبروی هیچ کس به اندازۀ مال و آبروی تو ارزنده نیست» (طبرسی، 1370، 471).

به طور کلی، آراستگی و تمیزی و زینت، مطلوب همۀ انسان ها بوده و به طور فطری به آن گرایش دارند و آن را می پسندند. در عین حال، دو جریان و طرز تفکر در برابر این نگرش وجود دارند، که اسلام هیچ یک از آن دو را قبول ندارد و معصومان(ع)، از جمله امام رضا(ع) از آن نهی فرموده اند. آن دو تفکر عبارتند از:

الف. تفکر ژنده پوشی و داشتن سیمای چندش آور، که صوفیان به عنوان زهد به آن گرایش داشتند. چنان که گذشت، امام رضا(ع) در مقابل توصیۀ آنها به پوشیدن جامۀ خشن، خوردن غذای ساده و سوار بر الاغ شدن به آیۀ ﴿خذوا زینتکم عند کلّ مسجد﴾ (اعراف/31) استناد نموده و دیدگاه ایشان را رد فرمودند (مجلسی، 1403، 78 /353).

ب. تفکر تجمّل پرستی و افراط در زینت گرایی، این تفکر نیز مورد نکوهش قرآن و معصومان(ع) قرار گرفته، چنان که خداوند فرموده است: ﴿اعْلَمُوا انمَا الْحیَاةُ الدُّنیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْامْوَالِ وَ الْاوْلَادِ...﴾؛ بدانید زندگی دنیا، فقط بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است (حدید/20).

جملۀ «رغب عن زینتها» امام رضا(ع) از زینت دنیا روی گرداند (مجلسی، 1403، 83/350)، در زیارت نامۀ آن حضرت، نشان دهندۀ مخالفت امام رضا(ع) با دیدگاه تجمل پرستی و افراط در زینت گرایی است.

در برابر دو اندیشه و خط فکری نادرست، امام رضا(ع) به طور کلی آراستگی افراد و رعایت نظافت و بهداشت را از اخلاق پیامبران دانسته و فرموده اند: «از جمله اخلاق پیامبران، رعایت نظافت، استعمال عطر و اصلاح مو می باشد» (همان، 11/66).

همچنین استفاده از عطر را حرز دانسته و فرموده اند: «بوی خوش حرز است و عسل حرز است و سوار شدن حرز است و به سبزی نظر کردن حرز است» (صدوق، 1378، 2/40) و نیز در جای دیگر فرموده اند: «سزاوار نیست که مردم، استفادۀ هر روزه از بوی خوش را ترک کنند، پس اگر نتوانستند هر روز بوی خوش استفاده کنند، یک روز در میان آن را استفاده کنند و اگر یک روز در میان نتوانستند بوی خوش استفاده کنند، در هر جمعه خود را خوشبو نمایند و هیچ گاه این کار را رها نکنند» (مجلسی، 1403، 73/140) و نیز فرموده اند: «الریح الطیب تشدّ القلب»؛ بوی خوش دل را محکم می کند (همان). همچنین، به نقش عطر زدن در زدون غم و اندوه اشاره نموده و فرموده اند: «چهار چیز است که دل را باز نموده و غم را از بین می برد که عبارتند از: عطر زدن، عسل خوردن، سواری کردن و به سبزه نظر نمودن» (همان، 141).

از آنجا که طبق فرمودۀ امام صادق(ع)، استفاده از سرمه در روز، یک نوع زینت محسوب می شود و استفاده از آن در شب، برای چشم مفید است (کلینی، 1429، 13/146). امام رضا(ع)، استفاده از سرمه برای زینت و آراستگی را توصیه نموده اند، چنان که نادر خادم ایشان گفته: حضرت رضا(ع) به یکی از کسانی که در محضرشان بود، فرمود: «سرمه بکش، بعد معلوم شد آن مرد در خانه زینت نمی کند، امام فرمود: تقوا داشته باش و سرمه کردن را ترک نکن» (همان، 13/145). همچنین حسن بن جهم گفته: «حضرت رضا(ع) یک میل از آهن و سرمه دانی از استخوان به من نشان داد و فرمود: این ها متعلق به موسی بن جعفر(ع) است، از این ها به چشم خود سرمه بکشید، من نیز چشم خود را سرمه کشیدم» (حر عاملی، 1409، 2/103).

چنان که گذشت، امام رضا(ع) در تابستان بر روی بوریا و در زمستان بر روی نمد می نشستند و آنچه می پوشیدند از پارچه های زبر و درشت فراهم می آمد، تنها هنگامی که نزد مردم می رفتند، به خاطر ایشان خود را می آراستند (مجلسی، 1403، 49/89).

مطلوب بودن آراستگی از چنان شمول و گستردگی برخوردار است که حتی آراستگی و زینت در سخن گفتن را نیز شامل می شود، چنان که امام رضا(ع) تکرار سخن از طریق بینی را، به دلیل تزیین سخن توسط بینی توصیه فرموده اند (همان، 59 /310).

از جمله دلایل توصیۀ معصومان(ع) از جمله امام رضا(ع) به آراستگی و زینت، آن است که این امر، موجب لذت بردن دیگران می شود.

4. آراستگی زنان برای غیر از شوهرانشان

گرچه آراستگی و زینت زنان و همسرانشان برای یکدیگر، به دلیل حفظ عفت و استحکام خانواده توصیه شده، در متون اسلامی اعم از قرآن و روایات معصومان (ع)، از آراستگی و زینت زنان برای غیر شوهرانشان که نامحرم ایشان هستند، به دلیل تحریک مردان و آلوده شدن آنها به گناه نکوهش شده است. مثلاً امام رضا(ع) فرموده اند: «خداوند حرام کرده است نظر کردن به موی زنانی که شوهر دارند و غیر آنها از دیگر زنان، زیرا این دیدن ها موجب تحریک مردان و حرکت شهوت ایشان و فساد خواهد بود و نیز موجب دخول در عمل حرام و کارهای ناپسند و نامشروع می شود. هر عضوی غیر از موهایشان، مگر مواردی که خدا اجازه فرموده را باید بپوشانند... نگاه کردن به موی زن و زینت وی، مرد را تهییج می کند و او را برای ارتکاب حرام آماده می کند» (صدوق، 1378، 2/98).

پیامبر(ص) نیز در این باره فرموده اند: «هر زنی که بوی خوش بکار برد و از خانه اش بیرون رود، مورد لعن خداوند است تا آن که به خانه بازگردد» (طبرسی، 1370، 70).

امام رضا(ع) در جای دیگر، دربارۀ نقش برخی از زنان در انحراف مردان به گفتگویی طولانی بین حضرت یحیی(ع) و شیطان اشاره فرموده اند که در قسمتی از آن، حضرت یحیی (ع) از شیطان می پرسند این نخ های رنگارنگ چیست؟ شیطان در پاسخ گفته اند: اینها رنگ هایی است که به وسیلۀ آنها زنها را زینت می دهم تا مردم را فریب دهند. حضرت یحیی (ع) پس از آن از شیطان پرسیده اند: از کدام طبقات بیشتر خوشت می آید؟ شیطان در پاسخ گفته: از زنان، آنها وسیلۀ شکار من هستند، توسط زنان نقشه های خود را انجام می دهم، هرگاه مردان صالح مرا نفرین می کنند، من از آنها فرار نموده و به اجتماعات زنها می روم و از سخنان آنها بسیار خوشم می آید و لذت می برم (آشتیانی، 1368، 2/296).

با توجه به نقش زنان در انحراف مردان، امام رضا(ع) به نقل از پیامبر(ص) دربارۀ مشاهداتشان در شب معراج فرموده اند: «آن زنی که گوشت بدن خویش را می خورد، زنی بود که خود را برای نامحرمان زینت می کرد» (صدوق، 1378، 2/11).

در عین حال امام رضا(ع) به استناد آیۀ ﴿الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فلَیْسَ علَیْهِنَّ جُناحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ﴾ (نور/60)؛ به زنان مسن که میل به ازدواج ندارند، اجازه داده اند که «ثیاب» (لباس رو) را کنار بگذارند (همان).

کلمه «ثیابهنَّ» در آیۀ مورد استناد آن حضرت، معنای لباس را می دهد، چنان که گذشت به تصریح امام رضا(ع)، «ثیاب» یک نوع زینت است (مجلسی، 1403، 80/222). با این وجود، منظور از کلمۀ «ثیاب» لباس زیر نیست، بلکه منظور از آن لباس هایی است که روی روسری قرار می گیرند مثل چادر، ملحفه و دیگر لباس ها که قرآن به زنان مسن اجازه داده که این نوع لباس ها را در برابر نامحرم زمین بگذارند، زیرا کسی به چنین زنانی میل و رغبت ندارد (فاضل مقداد، بی تا، 2/226).

با توجه به «غیر متبرّجات بزینة» این نوع زنان مجاز نیستند که از خانه های خود با زینتی چون زیورآلات و لباس تجمّل خارج شوند یا آن که خود را زینت کنند، تبرّج به معنای ظاهر شدن است، یعنی زنان مسن در ترک پوشیدن لباس رو مجاز هستند، مشروط به آن که زینت و اسباب زینت خود، از زیورها و جامه های نفیس را ظاهر نکنند.

برخی از فقها با استناد به آیۀ مزبور گفته اند: «پیرزنانی که به دلیل کبر سن به ازدواج میل ندارند، جایز است که صورت ها و مقداری از موهایشان و سرآرنج تا نوک انگشتان میانۀ خود و موارد مشابه که عادت زنان مسن است، مشروط به آن که برای تبرّج (آراستن) نباشد را آشکار کنند. علاوه، چنین زنانی باید علم داشته باشند که در صورت آشکار کردن موارد مزبور، ترسی از وقوع در حرام نیست، در غیر این صورت، پیرزن به هر مقداری از سن که باشد، مجاز به آشکار نمودن موارد مذکور نیست، زیرا زن به هر مقدار سن که باشد، محل بهره برداری جنسی است. از این رو، تسامح و آسان گیری در مورد پیرزن، ناشی از آن است که وی همانند دختر صغیر، موجب میل جنسی و لذت دیگران نیست. اگر فرض شود که پیرزن موجب میل جنسی و لذت دیگران است، وی حکم زن جوان را دارد» (مغنیه، 1421، 1/90).

نقش شیطان در انحراف مردان، به استفاده از برخی زنان محدود نمی شود، بلکه امام رضا(ع) فرموده اند: «شیطان کارهای افراد بد را برایشان زینت جلوه داده و آنها را از راه خدا بازداشته است (عنکبوت /38)، در حالی که خود آنها نسبت به آن آگاهی ندارند» (صدوق، 1378، 1/220). نقش عُجب در زینت بخشی کارهای بد، که امام رضا(ع) نیز به آن تصریح فرموده اند (مجلسی، 1403، 78 /335) در همین راستا می باشد.

5. زینت محرِم

زینت برای فردی که در حال احرام است ممنوع می باشد. از سویی، استفاده مُحرم از انگشتر به منظور زینت مجاز نیست (اردبیلی، 1403، 6/302). امام رضا(ع) دربارۀ استفاده از زینت برای مُحرم فرموده اند: «اگر بپرسند، چرا مأمور به احرام شده اند؟ گفته می شود برای آن که فروتن باشند... و از امور لهو دست بردارند و به کار دنیا نپردازند و از زینت و لذت چشم بپوشند». (صدوق قمی، 1378، 2/120 و 121)

با وجود ممنوعیت زینت برای مُحرم، محمد بن اسماعیل بزیج گفته: امام رضا(ع) را در حال احرام دیدم که به دستش انگشتری بود (همان، 17). از سویی امام صادق(ع)، سرمه و انگشتر را زینت ظاهر دانسته اند (کلینی، 1429، 5/521). از همین رو، این پرسش پیش می آید که کار امام رضا(ع) چه توجیهی دارد؟ در پاسخ باید گفت: گرچه زینت نمودن محرم ممنوع است، اما استفاده از انگشتر برای کسب ثواب، زینت مجاز است. به عبارتی، مطلق به دست داشتن انگشتر زینت محسوب نمی شود، بلکه نیت تعیین کننده است. از همین رو، استفاده از عینک می تواند به عنوان زینت برای محرم ممنوع باشد، اما اگر برای بهتر دیدن مورد استفاده قرار گیرد، استفاده از آن برای محرم مجاز است، لذا مجاز نبودن یا مجاز بودن استفاده انگشتر برای فردی که در حال احرام است، به نیت وی بستگی دارد که آیا هدفش زینت است یا مثلاً کسب ثواب و پی بردن به اوقات.

می توان گفت: پوشیدن انگشتر توسط امام رضا(ع) در حال احرام، به دلیل سنت بودن پوشش انگشتر است. از این رو، استفاده از چیزی برای زینت و استفاده از آن به خاطر سنت متفاوت هستند، زیرا استفاده از انگشتر به دلیل سنت مجاز است (گلپایگانی، بی تا، 2/158؛ نعمتی و دیگران، 1416، 450).

6. استفاده از طلا و نقره در لگام و زین اسب به عنوان زینت

گرچه استفاده از طلا و نقره برای زنان به عنوان زینت مجاز می باشد، اما استفاده از ظروف طلا و نقره برای مردان و زنان ممنوع است (بحرانی، 1405، 5/515)

برخی از فقها، استفاده از زین و لگامی که از طلا و نقره می باشد را مکروه دانسته اند (انصاری، 1415، 5/ 349). برخی از ایشان، استفاده از زین و لگام یاد شده و چنین اسبی را حرام دانسته اند (خویی، 1418، 251 / 6). برخی از فقها، با استناد به روایت امام رضا که از آن به صحیحه تعبیر می کنند، گفته اند صرف کاربرد طلا و نقره در زن و مرکب اسب ممنوع نیست، بلکه روایت امام رضا بر جواز آن دلالت دارد (خویی، 1418، 326 / 3). در روایت مزبور آمده که از امام رضا درباره زین و لگام اسبی که از طلا و نقره باشد پرسش شده، که آیا می توان بر چنین اسبی نشست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر با آب طلا و نقره آن را زینت داده باشند و قابل کندن نیست، مانعی ندارد و اگر چنین نیست، سوار شدن بر آن اشکال دارد» (طبرسی، 305، 1370)

روایت مزبور، نشان دهنده آن است که اگر کندن طلا و نقره از زین و لگام اسب ممکن باشد، استفاده از چنین اسبی برای سوار شدن یک نوع تجمل گرایی منفی و افراط در زینت گرایی است که ممنوع و حرام می باشد. از این رو، صرف کاربرد طلا و نقره در زین و لگام اسب حرام نیست، زیرا حرمت تنها به فرضی محدود است که کندن طلا و نقره زین و لگام ممکن باشد، اما اگر کندن آن ممکن نباشد، استفاده از آن حرام نبوده و جایز است.

7. زینت امور معنوی و ارزشی

امام رضا، زینت دنیای اسلام هستند و به همین دلیل به «قرة عین المؤمنین» ملقب شده اند (شامی، 1420، 678)، زیرا ایشان باعث افتخار و پناهگاه و دژ محکم اسلام هستند. حتی مأمون به زینت بودن امام رضا نصریح کرده و در جلسه ای پس از شنیدن سخنان زیبای آن حضرت گفته: شما خوب صحبت می کنی، حضورت موجب زینت ماست (مجلسی، 1403، 233/49)

علاوه بر معصومان(ع)، قرآن و... که به عنوان امور معنوی و ارزشی، زینت تلقی شده اند، موارد زیادی از این دست زینت محسوب شده اند، چنان که امام جواد(ع) به نمونه هایی از آنها اشاره نموده و فرموده اند: «عفاف، زینت فقر است و شکر، زینت غنی و صبر، زینت بلا و تواضع، زینت حسب و فصاحت، زینت کلام و عدل، زینت ایمان و سکینه، زینت عبادت و حفظ، زینت مروت و خفض جناح یعنی فروتنی، زینت علم و حسن ادب، زینت عقل و بسط وجه، زینت حلم و ایثار، زینت زهد و بذل بر فقرا، زینت نفس و کثرت گریه، زینت خوف و تقلل، زینت قناعت و ترک منت، زینت معروف و خشوع، زینت صلاة و ترک ما لا یعنی، زینت ورع» (مجلسی، 1403، 75/80).

امام رضا(ع) نیز به برخی از مصادیق زینت بودن امور ارزشی اشاره فرموده اند، از جمله:

1. زینت بودن ایمان: چنان که فرموده اند: «لا تخلع عنّی زینة الایمان» (امام رضا (ع)، 1406، 395).

2. زینت بودن تقوا: چنان که فرموده اند: «بگو، خدایا مرا به زینت اهل تقوا زینت ده» (امام رضا(ع)، 1406، 397).

3. زینت بودن ائمه (ع): امام رضا(ع) در این باره با استناد به سخن پیامبر (ص) دربارۀ امام حسین(ع) به عنوان «زینت بخش آسمان ها و زمین ها»، به زینت بودن امام حسین(ع) برای جهانیان تصریح فرموده اند (طبرسی، 1390، 2/186). در جای دیگر، به زینت بودن امام حسن(ع) و امام حسین (ع) برای اهل بهشت اشاره نموده و به نقل از پیامبر(ص) فرموده اند: «به زودی از این دو تن (حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(ع)) دو پسر متولد می شوند که سرور بهشتیان می باشند و این دو، زینت اهل بهشت خواهند بود» (حجازی، 1406، 66؛ مستفید و دیگران، 1372، 2/11).

همۀ معصومان(ع) اعم از پیامبر(ص) و ائمه(ع) زینت هستند، چنان که در روایتی آمده: «إنّ محمّداً و آله أشرف زینة الجنة»؛ همانا محمد (ص) و اهل بیت وی(ع)، شریف ترین زینت اهل بهشت هستند (مجلسی، 1403، 24/66). همچنین در پاره ای از روایات، پیامبر(ص) نیز به عنوان «زینت آسمان ها و زمین» (حر عاملی، 1425، 2/328) تعبیر شده است.

در روایتی از امام رضا(ع) نیز، به نقل از پیامبر(ص) اشاره شده که در روز قیامت، هفتاد هزار کنیز که زینت شده اند، حضرت زهرا(ع) را برای ورود به بهشت همراهی می کنند (حجازی، 1406، 77). این روایت، به نوعی زینت بودن حضرت زهرا(ع) را نتیجه می دهد.

پیامبر(ص)، همچنین به زینت بودن علی(ع) اشاره نموده و فرموده: «ای علی، خداوند تو را به زینتی مزیّن ساخت که هیچ یک از بندگان را به آن مزیّن نفرمود و آن زینت، محبوب ترین زینت ها در دیدگاه خداوند می باشد که عبارت است از زهد در دنیا و دوست داشتن فقرا به عنوان پیروانی که شما از ایشان راضی هستی و آنها از شما به عنوان امام، راضی هستند» (مجلسی، 1403، 37/44).

از امام موسی کاظم(ع) نیز به طور خاص، به عنوان زینت تعبیر گردیده و گفته شده مردم مدینه ایشان را «زین المجتهدین» (زینت کوشش کنندگان در عبادت خدا) می نامیدند (طبرسی، 1390، 297).

4. زینت بودن اعمال صالح: هرچند که در پاره ای از روایات، از جمله آنچه از امام جواد(ع) گذشت (مجلسی، 1403، 75/80)، برخی از اعمال صالح به عنوان زینت به شمار آمده اند، اما همۀ کارها و اعمال صالح، زینت هستند. از همین رو، امام رضا(ع) اشاره نموده که خداوند به یکی از پیامبران فرموده اند: فردا اولین چیز را که دیدی بخور، دومین چیز را که دیدی پنهان کن و سومین چیز را قبول کن و چهارمین مورد را ناامید نکن و از پنجمی فرار کن و آن گاه فرمودند: مورد دوم (آنچه باید پنهان شود) که از آن به تشت طلا تعبیر شده، عمل صالح است که وقتی انسان آن را پنهان کند، خداوند می خواهد آن را آشکار کند، تا علاوه بر ثواب اخروی که برایش ذخیره می کند، او را با آن عمل زینت دهد (صدوق، 1378، 1/565).

5. زینت بودن برخی از ایام: برخی از ایام در روز قیامت زینت می یابند، که نشانگر اهمیت و جایگاه رفیع آنها می باشد، چنان که امام رضا(ع) فرموده اند: «هنگامی که قیامت بر پا شود، چهار روز را زینت می دهند، همان طور که عروس را آرایش می کنند. از ایشان پرسیده شد: آن چهار روز کدامند؟ فرمود: روز عید قربان، روز عید فطر و روز جمعه و روز غدیر. اما روز غدیر، در بین روز عید قربان و روز عید فطر و روز جمعه، مانند ماه بین ستارگان است» (عطاردی، 1406، 2/18؛ ابن طاوس، 1376، 1/468).

امام رضا(ع) در بین چهار روزی که از آراستگی آنها سخن به میان آمد، توجه ویژه ای به روز غدیر نموده و زینت و آراستگی افراد را در این روز توصیه کرده و فرموده اند:

«غدیر روز زینت است، هر کس روز غدیر خود را زینت کند، خداوند گناهانش را می آمرزد و فرشتگان را مبعوث می کند تا برای او حسنات بنویسند و او را بالا برند و اگر در آن سال بمیرد، شهید است و اگر زنده بماند، خوشبخت می شود... در روز غدیر، خداوند ولایت را بر اهل آسمان ها عرضه کرد و اهل آسمان هفتم در این امر پیش دستی کردند و خداوند به وسیلۀ عرش آن را زینت داد، سپس آسمان چهارم پذیرفت، خداوند به وسیلۀ بیت المعمور آن را زینت داد، پس از آن آسمان دنیا این امر را پذیرفت، خداوند آن را به وسیلۀ ستارگان زینت داد. بعد از این ولایت را بر زمین عرضه داشت، مکه نخست منطقه ای بود که پذیرفت و خداوند به وسیلۀ کعبه آن را بر دیگر مناطق برتری داد. سپس مدینه پذیرفت و آن را به مصطفی محمد(ص) برتری داد، بعد از آن کوفه قبول کرد و آن را به امیر المؤمنین(ع) زینت داد» (همان).

سید بن طاووس، این روایت را از کتاب النشر والطی نقل کرده و گفته است: «روایات کتاب «النشر و الطی» از کتب اهل سنت جمع آوری گردیده تا حجّت بر آنها تمام گردد. بنابراین، مخالفین حق ندارند به ما طعن بزنند و اگر بخواهند طعن بزنند، باید این طعن را متوجّه کتب و علمای خودشان بنمایند» (ابن طاوس، 1376، 2/240). از سویی، علّامه مجلسی از سند حدیث مزبور به عنوان «سند معتبر» یاد کرده است (مجلسی، 1423، 203). از همین رو، استناد به حدیث یاد شده برای مصادیقی از زینت معنوی، همچون روزهای مقدس مورد بحث، حایز اهمیت است.

مؤلف کتاب النشر و الطی، ناشناس و از دانشمندان اهل سنت است. وی نسخۀ کتاب خود را به رستم بن علی، شاه مازندران (نصرة الدین شاه غازی، رستم بن علی از تیره اصپهدان خاندان باوند، که از 533 تا 558 حکومت کرده اند)، در زمان دیدار وی از ری تقدیم کرده است (گلبرگ، 1371، 469). آقابزرگ تهرانی، به غلط از این کتاب با عنوان النشر والعلی یاد کرده و گفته، مشابه این حدیث از امام صادق(ع) در کتاب العروس که نسخه ای از آن در نجف اشرف در اختیار اینجانب می باشد، نقل شده است (آقابزرگ تهرانی، 1403، 24/159).

روایت مورد اشارۀ آقابزرگ تهرانی، روایتی است بسیار نزدیک به همین مضمون که آغاز آن چنین است: «إِذَا کانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ، زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَیَّامٍ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ کمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَی خِدْرِهَا - یوْمُ الْفطْرِ وَیَوْمُ الْأَضْحَی وَیَوْمُ الْجُمُعَةِ وَیَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ وَإِنَّ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ بَیْنَ الْفطَرِ وَالْأَضحَی وَالْجمُعَةِ کالْقَمَرِ بَیْنَ الْکوَاکب» (مجلسی، 1403، 95 /323).

6. زینت یافتن بهشت: در روز قیامت به دستور خداوند، بهشت زینت داده می شود، چنان که امام رضا(ع) فرموده: «خداوند متعال، فرشتگان ساکن بهشت را امر می کند که بهشت را زینت کنند و درخت ها و جوی ها و کاخ های بهشت را آرایش دهند و به بادها دستور می دهد که بوی خوش پراکنده کنند» (فتال نیشابوری 1423، 1/334).

نتیجه گیری

زینت به امور مادی محدود نشده و امور معنوی را نیز در برمی گیرد. از این رو، دین و هرچه مربوط به دین است، همچون پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان (ع)، فضایل اخلاقی و اعمال صالحی که بیان نموده را شامل می گردد. بدیهی است که زینت معنوی، عامل نجات انسان در آخرت است. زینت های مادی دنیوی، گذشته از لزوم اعتدال و پرهیز از افراط و تفاخر در آنها، باید در راستای ارزش های انسانی و اخلاقی، همچون نوع دوستی، استحکام نهاد خانواده، احترام به یکدیگر و... باشند.

با توجه به آن که خدا جمیل بوده و جمال و زینت بندگان را دوست دارد، همان گونه که در روایات به زینت بودن عملی افراد توصیه شده، افراد جامعه باید گذشته از زینت و آراستگی ظاهری، عملاً نیز مزیّن و آراسته باشند. بدیهی است که هماهنگی بین زینت و آراستگی مادی ظاهری با زینت و آراستگی عملی و معنوی برای افراد جامعه، بسیار لذّت بخش خواهد بود.

آراستگی و زینت مادی، علاوه بر آن که باید از تجمل پرستی به دور باشد، رعایت ضوابط و موازین شرعی نیز در آن ضروری است. از همین رو، اظهار زینت زن برای مرد نامحرم ممنوع شده و به دلیل آن که موجب به حرام افتادن مرد می شود، جامعه از زینت معنوی در این باره محروم می شود. با توجه به همین نکته، برخی از مواردی که زینت پنداشته می شوند زینت نیستند، بلکه شیطان آنها را زینت جلوه می دهد.

کتاب نامه

1. قرآن کریم، ترجمه عبد المحمد آیتی.

2. آشتیانی، احمد، طرائف الحکم، تهران، مکتبة الصدوق، 1368ش.

3. آقابزرگ تهرانی، محمد حسین، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دار الاضواء، 1403ق.

4. آلوسی، محمد بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن، بیروت، دار الکتب الاسلامیة، 1415ق.

5. ابن العربی، محی الدین، احکام القرآن، بی نا، بی تا.

6. ابن براج طرابلسی، قاضی عبد العزیز، المهذب، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم، 1406ق.

7. ابن طاوس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376ش.

8. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، چاپ سوم، بیروت، دارالفکر و الطباعة و النشر و التوزیع، 1414 ق.

9. اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة والبرهان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1403ق.

10. امام رضا، علی بن موسی، فقه الرضا، منسوب به امام رضا(ع)، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع)، 1406ق.

11. انصاری، مرتضی، کتاب الطهارة، چاپ اول، قم، کنگره جهانی شیخ انصاری، 1415ق.

12. بحرانی آل عصفور، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم، 1405ق.

13. بیهقی، احمد بن حسین، شعب الایمان، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1410ق.

14. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، بیروت، دار العلم للملایین، 1410ق.

15. حجازی، علاء الدین، صحیفة الامام الرضا(ع)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا(ع)، 1406ق.

16. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1425ق.

17. ، وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1409ق.

18. حلی سیوری فاضل، مقداد بن عبد الله، کنز العرفان فی فقه القرآن، قم، بی تا.

19. خویی، ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، قم، بی نا، 1418ق.

20. ، فقه الشیعه - کتاب الطهارة، چاپ سوم، قم، مؤسسه آفاق، 1418ق.

21. دریایی، محمد، ترجمه رسالۀ ذهبیه امام رضا(ع)، نامه زرین سلامت، مشهد، آستان قدس رضوی، 1389ش.

22. دمشقی، ابو حفص عمر، اللباب فی علوم الکتاب، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1419ق.

23. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دار العلم الدار الشامیة، 1412ق.

24. رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، مؤسسه نهج البلاغه، 1414 ق.

25. شامی، جمال الدین یوسف، الدر النظیم، قم، جامعه مدرسین، 1420ق.

26. صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، مرکز الطباعة و النشر فی مؤسسة البعثة، 1417ق.

27. ، عیون اخبار الرضا (ع)، تهران، نشر جهان، 1378ش.

28. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، 1417ق.

29. طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، چاپ چهارم، قم، الشریف الرضی، 1370ش.

30. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ سوم، تهران، نشر اسلامیه، 1390ق.

31. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، چاپ سوم، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1416 ق.

32. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بی چا، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.

33. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلام، 1378 ش.

34. عطاردی، عزیز الله، مسند الامام الرضا(ع)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا(ع)، 1406ق.

35. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، بیروت، مکتبة العلمیة الاسلامیه، 1380ش.

36. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، قم، نشر دلیل ما، 1423ق.

37. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ دوم، قم، نشر هجرت، 1410ق.

38. قاسمی، محمد جمال الدین، محاسن التأویل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418 ق.

39. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث للطباعة و النشر، 1429ق.

40. گلبرگ، اتان، کتابخانه ابن طاوس و احوال و آثار او، ترجمه علی قرایی و رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1371ش.

41. گلپایگانی، سید محمد رضا، کتاب الحج، تقریر احمد صابر همدانی، بی چا، قم، بی تا.

42. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ دوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.

43. ، زاد المعاد، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1423ق.

44. مستفید، حمید رضا و غفاری، علی اکبر، ترجمۀ عیون اخبار الرضا، تهران، نشر صدوق، 1372ش.

45. مشکینی، علی، تحریر المواعظ العددیه، بی چا، قم، نشر الهادی، 1424ق.

46. مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، چاپ چهارم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1394ش.

47. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بی چا، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، 1402 ق.

48. مغربی تمیمی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، چاپ دوم، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1385ش.

49. مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، چاپ دهم، بیروت، دار التیار الجدید - دار الجواد، 1421ق.

50. مفید بغدادی، محمد بن محمد، المقنعه، قم، کنگره هزاره شیخ مفید، 1413ق.

51. ملکی میانجی، محمد باقر، بدایع الاحکام فی تفسیر آیات الاحکام، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1400ق.

52. نعمتی، محمد رضا و تهرانی، عباد الله سرشار، حج الانبیاء و الائمه (ع)، قم، نشر مشعر، 1416ق.

53. نوری محدث، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسة آل البیت (ع)، 1408 ق.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان