جمعیت اصلیترین عامل رشد مصرف عمده کالاهای کشاورزی باقی خواهد ماند، هر چند پیشبینی میشود نرخ رشد جمعیت نیز روندی نزولی در پیش گیرد. طی این روند مصرف سرانه بسیاری از محصولات کشاورزی در سطح جهانی هموار خواهد شد. با توجه به اینکه رشد آهستهتر تقاضای محصولات کشاورزی احتمالا با بهبود کارآیی برداشت همراه است، انتظار میرود طی یک دهه آتی قیمت واقعی این محصولات بدون تغییر باقی بماند. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» گرچه مخارج سرانه موادغذایی روند افزایشی دارد، اما بهعنوان سهمی از درآمد بهخصوص برای کشورهای با درآمد متوسط کاهش خواهد یافت. پیشبینی میشود، میانگین سرانه دسترسی به موادغذایی تا سال 2030 به حدود 3 هزار کالری و 85 گرم پروتئین در هر روز برسد. چربیها و موادغذایی اساسی با حدود 60 درصد، بالاترین سهم را در کالری اضافی افراد خواهند داشت. از طرفی بالاترین رشد را با اختلاف، مصرف چربی با نرخ 9 درصد تجربه خواهد کرد. با توجه به تحول رژیم غذایی جهانی به سمت مصرف بیشتر گوشت حیوانات، چربی و سایر موادغذایی، سهم محصولات اساسی از سبد غذایی خانوار احتمالا طی دهه پیشرو برای همه گروههای درآمدی کاهش خواهد یافت. تفاوت سطوح درآمدی در کنار نرخ رشد متفاوت گروههای درآمدی، باعث واگرایی الگوی مصرف مواد مغذی در سالهای آینده خواهد شد. مصرفکنندگان در گروه کشورهای با درآمد متوسط بهخصوص درآمد اضافی خود را صرف تبدیل رژیم غذایی از محصولات اساسی به محصولاتی با ارزش غذایی بالاتر خواهند کرد. نگرانیهای زیستمحیطی و سلامتی در کشورهای با درآمد بالا نیز باعث تسهیل روند حرکت از پروتئینهای حیوانی و گوشت قرمز به سمت گزینههای جایگزین مانند گوشت ماکیان و ماهی خواهد شد. رشد مصرف خوراک حیوانات، بهخاطر توسعه گلههای دام و مزارع پرورش ماهی در کشورهای با درآمد پایین و درآمد متوسط است. بر این اساس در برآورد چشمانداز این بخش فرض شده است گسترش تولید احشام و آبزیان ادامه خواهد یافت. در کنار بهبود کارآیی در خوراک حیوانات، این امر باعث ثابت شدن نسبت میان موادغذایی تولیدشده از حیوانات و انرژی و پروتئین مورد نیاز برای خوراک حیوانات خواهد شد. البته با توجه به تفاوتهای فناوری، ترکیب نسبت خوراک حیوانات در میان کشورهای با درآمد بالا، متوسط و کمدرآمد اختلاف زیادی دارد. طی 10 سال آینده حدود 85 درصد از رشد تولیدات محصولات جهانی بهخاطر ارتقای بازدهی تولیدات خواهد بود، امری که از شدت استفاده از نهادهها، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین تولید و روشهای کشت بهتر ناشی میشود. افزایش بهرهبرداریها از زمین به واسطه برداشتهای چندگانه در یک سال نیز سهمی حدود 10 درصدی در این رشد خواهد داشت، در حالی که سهم تنها 5 درصدی میتوان برای گسترش زمینهای زیرکشت قائل بود. این نقشآفرینی پایینترین سطح طی یک دهه اخیر است، اتفاقی که حاکی از حرکت به سوی فعالیتهای کشاورزی پایدار است. در بازه مورد بررسی، انتظار میرود حدود 14 درصد از گسترش تولیدات احشام ناشی از قیمتهای پایین خوراک و محصولات اساسی باشد که حاشیه سود را برای تولیدکنندگان تضمین میکند. در مجموع تولیدات گوشت، گوشت ماکیان بالاترین نرخ رشد را تجربه خواهد کرد و سهم بیش از 50 درصدی از افزایش تولید گوشت جهانی خواهد داشت. طی رشد تولیدات آبزیپروری نیز ادامه مییابد، تا جاییکه در سال 2024 تولیدات این بخش از صید ماهی جلو خواهد زد. طی یک دهه آتی، انتظار نمیرود افزایش قابلتوجهی در مصارف محصولات کشاورزی در سوختهای زیستی رخ دهد، به این دلیل که نقش این سوختها در کاهش انتشار گازهای گلخانهای در دو بازار اصلی اتانول یعنی آمریکا و اتحادیه اروپا در حال کاهش است.
بر مبنای سیاستگذاریها و فناوریهای فعلی، انتظار میرود سطح انتشار گازهای آلاینده ناشی از تولیدات، رشد 6 درصدی نسبت به سطوح فعلی داشته باشد. در این زمینه سهم تولید احشام از این انتشار حدود 80 درصد خواهد بود. البته با بهرهگیری از فناوریهای نوین، میتوان شدت انتشار کربن تولید محصولات کشاورزی را بهصورت مداوم کاهش داد. از لحاظ جغرافیایی نیز انتظار میرود عمده افزایش در انتشار کربن در اقتصادهای نوظهور و کمدرآمد اتفاق بیفتد؛ بهخاطر رشد بالای تولید و فرآیندهای تولیدی که اغلب انتشار کربن بالایی دارند. تجارت جهانی محصولات کشاورزی تنها افزایشی حاشیهای را نسبت به سطح تولید طی دهه 2020 تجربه خواهد کرد، چراکه بدون هیچ تغییر سیاستی تشویقی، اندازه بازارها تعیینکننده تجارت بینالمللی محصولات کشاورزی محسوب میشود. با این حال جریان تجارت نقش مهمی در تامین امنیت غذایی کشورها ایفا میکند، بهخصوص در کشورهایی که از فقر منابع رنج میبرند، کشورهایی که واردات سهم قابلتوجهی در مصرف کالری و پروتئین آنها دارد. برای صادرکنندگان نیز تجارت نقش کلیدی در تامین امنیت زندگی روستائیان بازی میکند. بنابراین یک سیستم تجارت بینالمللی کارآمد و قابل پیشبینی برای هر دو گروه مصرفکنندگان و تولیدکنندگان ضروری خواهد بود.
در زمینه قیمتها نیز انتظار میرود برای عمده کالاهای مورد بررسی در این گزارش، قیمتهای واقعی طی یک دهه آینده روندی نزولی داشته باشد. این بدان خاطر است که عوامل کاهنده قیمت (که بیشتر ناشی از بهبود بهرهوری است) بر عوامل فزاینده (همچون محدودیت منابع و تقاضای بالاتر ناشی از رشد جمعیت و درآمد) چیره خواهد شد.