سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
خوشبینی عطریانفر به توبه لیدر اصلاحطلبان از فتنهگری!
محمد عطریانفر، فعال اصلاحطلب و عضو حزب کارگزاران به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون انتخابات 1400 گفته است: امروز هیچکدام از دغدغههای حزبیِ ابرازی، دلالت بر جمعبندی کلی نظر جبهه اصلاحات ندارد اما از آنجایی که آقای سیدمحمد خاتمی محور الفت، پیوند و وحدتنظر همه نیروها ذیل چتر اصلاحات هستند و نظر این بزرگوار تقریبا میتواند گفتمان تمامکننده و سخن پایانی جمع باشد، باید تصمیم نهایی را از زبان ایشان بشنویم.
وی ادامه داد: ما باید جهتگیری، سیاستگذاری و رفتار انتخاباتی سال آینده را از ناحیه ایشان دریافت کنیم و آن را مبدا فعالیتهای جبههای خود قرار دهیم. آنهایی که نسبت به جمعبندیآ قای خاتمی افراط کرده و جلو افتادهاند، باید برگردند و آنهایی که از دیدگاه ایشان عقب ماندند، باید خود را به سرعت به این نقطه تعادل برسانند، علیالقاعده این اتفاق در افق 6 ماه آینده رخ خواهد داد.
عطریانفر همچنین اظهار میکند:
"البته پیشینه و تجربه عملی کارگزاران و ارتباط با آقای خاتمی، نشان میدهد که اصلاحات به سوی عقلانیت و اعتدال خواهد رفت و این رویکرد میتواند راهگشا باشد. به نظر میرسد آقای خاتمی در افق پیشرو به دیدگاه کارگزاران که بر واقعبینی و عمل سیاسی روی زمین دلالت دارد، نزدیک هستند و از دیگرانی که موضع رادیکال دارند، فاصله جدی خواهند داشت."[1]
*اینکه عطریانفر قصد پاک کردن پرونده لیدر اصلاحطلبان را دارد یا دچار تحلیل غلط است را نمیدانیم!
اما این را میدانیم که لیدر یاد شده همواره به مثابه یک آلت دست، توسط تندروهای اصلاحات تنظیم حرکت میشود.
کما اینکه او در فتنه سال 88 با وجود اینکه میدانست تقلبی در کار نیست اما به یک ضلع فتنه تبدیل شد و یا در جریان انتخابات مجلس یازدهم نیز با اینکه خود بهتر از همه میدانست "تحریم انتخابات" یک رفتار خائنانه و خروج رسمی از مردمسالاری است اما پشت به پشت هسته سخت اصلاحات و تئوریسینهای براندازی داد و به اشاره آنها فرمان تحریم خاموش انتخابات را صادر کرد. [2]
اکنون و برای انتخابات 1400 نیز باید دید براندازان هسته سخت اصلاحات چه تصمیمی میگیرند تا لیدر اصلاحطلبان از آن تبعیت کند نه اینکه در فضای فانتزی تصویر شده از سوی عطریانفر معطل ماند.
جالب است که عطریانفر از گفتن این حقیقت به مخاطبان خود نیز طفره رفته است که در انتخابات مجلس یازدهم نظر حزب کارگزاران بر حضور در انتخابات و غیر قابل قبول بودن تحریم بود و کارگزارانیها حتی لیست انتخاباتی هم دادند اما این رفتار آنها با هیچ اقبالی در جبهه اصلاحات مواجه نشد و خاتمی هم وقعی به آن نگذاشت.
گفتنیست، رجال وابسته به هسته سخت اصلاحات تا این لحظه انگارههایی جدی مبنی بر تکرار تحریم انتخابات مجلس یازدهم در سال 1400 را مطرح کردهاند.
انگارههایی که به نظر قطعی میرسند و گروههای اصلاحطلبی مثل کارگزاران اگر قصد همراهی با جریانات برانداز و اشرار سیاسی را ندارند باید از هماکنون تصمیم خود را بگیرند و موضع خود را مشخص کنند.
***
ادامه تشویقهای اصلاحطلبان برای اعتراض خیابانی
جهانبخش خانجانی، فعال اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین اظهار کرده است:
"بررسی دقیق شرایط موجود و همچنین نگاه مردم به پیرامون خود، به طور واضحی مشخص میکند که مردم نه تنها از دولت بلکه از حاکمیت ناراضی هستند به طوری که حتی اگر این نارضایتی به شورشهای اجتماعی هم بدل نشود شاهد ناهنجاری و انفعالی سرکوبشده خواهیم بود. بنابراین همه باید برای بازگشت اعتماد تلاش کنند، در غیر این صورت گذر از بحران امری محال خواهد بود"! [3]
*عجیب اینجاست که حزب کارگزاران مدتیست با درس گرفتن از فتنه 88، بر حضور درون نظام اسلامی و دوری از تندروی و براندازی تأکید دارد اما شاهدیم که برخی رجال این حزب مثل آقای خانجانی! مشغول تکرار حرفهای سعید حجاریان و دادن پالس شورش به مردم هستند.
این مقولهای است که حتما بایستی از سوی اعاظم حزب و افرادی مثل عطریانفر، مرعشی و کرباسچی پیگیری شود تا مخاطب کارگزارانیها بداند این حزب دقیقا در کدامین سمت ماجرا قرار دارد؟
زیرا مادام که پاسخ این سؤال روشن نشود؛ کارگزارانیها در موضع فریب دادن نظام و مردم ارزیابی میشوند و حرفهایشان در باب لزوم حضور در انتخابات و حضور درون نظام جدی تلقی نخواهد شد.
لازم به اشاره است که ادعای خانجانی مبنی بر "بررسی دقیق" و "نارضایتی مردم از حاکمیت" نیز مشتی اوهام بلااثبات بیشتر نیست و مردم اگرچه با مشکلات بسیاری که دولتِ مطلوب همین آقایان پدیده آورده مواجه شدهاند اما مشکل در همه جای دنیا هست و بیاعتمادی هم سبب حادّتر شدن مشکلات میشود.
و اینست که میبینیم مردمی که به هر دلیلی در انتخابات شرکت نمیکنند اما حضوری میلیونی در تشییع سردار سلیمانی دارند و همین مردم هستند که قوانین موضوعه حاکمیت را رعایت میکنند، مالیات میپردازند و اعتمادشان به نهادهای مالی و خیریه نظام نیز هر سال و به اثبات آمار بیشتر میشود.
فلذاست که باید در بحث اعتماد مردم به نظام؛ مؤلفههای واقعی را دید نه اینکه از اوهام محفلی سخن گفت!
البته اینکه اصلاحطلبان اصرار دارند با تزریق اوهام دستساز خود به ذهن افکار عمومی موجبات اغتشاش و تکرار آبان 98 را پدید بیاورند بحث دیگریست...
مسئله جالب در اظهارات خانجانی اینست که او نیز همچون سایر اعضای هسته سخت اصلاحات؛ این درس را خوب فرا گرفته که از هشدار به مردم در بحث شورش و اعتراض خیابانی امتناع و با این کار نام خود را در زمره فرماندهان شورش و براندازی ثبت کند.
تحلیلگران معتقدند تأکید اصلاحطلبان بر شورش مردم بدون مذمت این رفتار و بدون تأکید بر اینکه هر گونه اعتراض خیابانی در شرایط فعلی موجب بدتر شدن اوضاع می شود؛ یک فتنهگری آشکار و کنترل از راه دور آشوب است.
سعید حجاریان که طی 10 سال گذشته دائما از شورش و خیابان صحبت کرده و تئوریهای او موفق به طراحی گرانی و دو فتنه در دیماه 96 و آبان 98 نیز شد؛ به تازگی از وقوع اغتشاش در انتخابات سال 1400 نیز سخن گفته است...[4]
***
خشم روحانیون مبرّز از "گرانی و روحانی"
حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی نکونام، نماینده ولی فقیه در چهارمحال و بختیاری طی سخنانی در خطبههای هفته گذشته شهرکرد با اشاره به اعتراف رییس جمهور در مورد گرانیهای شکننده و ارائه راهکار از سوی وی گفته است: سؤال ما از ایشان این است که چه کسی باید متولی سامان دادن به اوضاع اقتصادی باشد؟ آیا غیر از این است که دولت و وزرا باید برای شرایط موجود وارد میدان عمل شوند؟
وی میافزاید: "دولت متولی حل مشکلات امروز کشور است؛ متأسفانه امروز در دولت هماهنگی و اهتمام ویژهای برای حل مشکلات مردم وجود ندارد که نتیجه آن فشار اقتصادی بر مردم است."
به گزارش خبرگزاری رسا، حجتالاسلام نکونام تصریح کرده است: همه شاهد بودند که رییس جمهور در تبلیغات انتخاباتی خود قسم خورد که برای حل مشکلات مردم راهکار دارد، اما متأسفانه در عمل مردم چیزی جز نابسامانی ندیدند. [5]
در همین حال حجتالاسلام دکتر رفیعی، از استادان حوزه علمیه نیز اخیراً طی سخنانی در حرم حضرت معصومه(س) گفته است: مفاسد اقتصادی در طول تاریخ و در حکومت های مختلف وجود داشته است؛ در زمان حضرت علی(ع) هم اختلاس می شد و خطایی از سوی فرماندارانِ حضرت صورت می گرفت؛ منذر ابن جارود که از فرمانداران حضرت امیرالمؤمنین(ع) بود، چند هزار درهم اختلاس کرد و حضرت او را انفصال از خدمت کرد.
او با ابراز تأسف از گرانی های موجود در کشور تصریح میکند: گرانی ها زیاد شده است، به طوری که مردم نمی تواند خرید کنند و قیمت ها به صورت لحظه ای تغییر می کند و این گرانی های اخیر نه تنها ارتباطی به تحریم ها ندارد، بلکه به ضعف مدیریت اقتصادی، ضعف نظارت اجتماعی و ضعف نظارت بر بازار بر می گردد.
به گزارش رسا، حجتالاسلام رفیعی میافزاید: گاهی جای مدعی با پاسخگو تغییر می کند و خود مسؤولان اقتصادی هم پرسشگر می شوند که چرا مشکلات اقتصادی به وجود آمده است، این در صورتی است که مسؤولان باید پاسخگوی دلایل گرانی ها باشند، نه پرسشگر.[6]
*پیش از این، آیتا... علیرضا اعرافی، عضو شورای عالی حوزههای علمیه و امام جمعه قم نیز در سخنانی تأکید کرده بود: سنت حوزه این است که حوزه و حوزوی، نسبت به هیچ حادثه و اتفاقی در جامعه، نظام و انقلاب حتی نسبت به کارهای بی اهمیت که کسی به سراغش نمی رود، نباید بیتفاوت باشد. عالمان بزرگ با حکمت و عقل و تدبیر به سراغ همه نوع خدمات در جامعه میرفتند و نسبت به اتفاقات جامعه بیتفاوت نبودند، همه کارها را انجام میدادند، حوزه ضمن این که کار ویژه و خاص برای خودش دارد، در جاها و حوادثی که کسی در آن حضور ندارد، باید حضور داشته باشد.
او افزوده بود: حوزه علمیه در برخی قلمروهای علمی، اجتماعی و سیاسی عقب نشسته است. اگر نظام از حوزه مطالبه کند، لازم است حوزه پاسخگو باشد که چرا به موضوعات جدید وارد نشده و تئوری تولید نکرده است. [7]
یقینا این واکنشهای متنفذین به تعلل دولتِ اصلاحطلبان در گرانی خودساخته که برخی حتی آنرا عامدانه توصیف میکنند، وسعت بیشتری خواهد یافت و البته ستاد دولت نیز اگرچه نسبت به عمده واکنشهای دلسوزان مردم دچار کرختی است اما به روشنی میداند که واکنش و خشم جامعه روحانیت و چهرههای متنفّذ میتواند کرختی دولت را به زیر بکشد.
دقت شود که کار دولت و گرانی به جایی رسیده که امروز روادار ترین چهرهها و حتی از تریبونهای نماز جمعه نیز این حقیقت به مردم گفته میشود که دولت در قبال گرانی در حال کاهلی است.
و این مسئله یقینا تبعاتی خواهد داشت که چه بسا آینده روحانی و اطرافیان او را نیز دچار تغییر کند.
در سمت دیگر ماجرا و در حوزه مربوط به جدیترین منتقدان روحانی یعنی جامعه طلاب و فضلا اما سؤال اینجاست که حوزه علمیه برای مهمترین مسئله مبتلیبه امروز جامعه یعنی "گرانی" چه راهکاری اندیشیده است!؟
و آیا وقوف کافی نسبت به این مسئله وجود دارد که گرانیهای بیقاعده فعلی؛ اسلام و انقلاب اسلامی را صراحتا هدف تهدید قرار داده است!؟
خاصّه اینکه اولا طلّاب و روحانیون که اکثرا از معیشتی حداقلی برخوردارند؛ به وضوح هرچهتمامتر، آسیبهای گرانی را کاملا لمس میکنند و ثانیا انتقاد صرف نیز چاره حل مشکل نیست زیرا دولت اساساً عزمی برای مقابله با گرانی ندارد که قرار به چارهساز بودن انتقادات باشد.
اینها سؤالاتیست که پاسخ به آن نباید دیر شود زیرا برخی تحلیلگران معتقدند که ایران در خطر "فتنه اقتصادی" و تکرار آبان 98 در سطحی وسیعتر قرار گرفته است.
از طرفی بر اساس تجربه تاریخی مشخص است که حوزه علمیه ابزارهای فراوان و کارای دیگر غیر از انتقاد صرف نیز در اختیار دارد که به راحتی میتواند هر دولت و هر حاکمی را موظف به پذیرش دیدگاههای معقول خود کند.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-968113
2_ mshrgh.ir/976402
3_ https://etemadonline.com/content/433502
4_ mshrgh.ir/1119442
5_ rasanews.ir/002mem
6_ rasanews.ir/002mec
7_ mshrgh.ir/1080836