به گزارش ایسنا، در این نشستT دکتر سعدالله زارعی پیرامون چرایی و چگونگی بدیلسازی اندیشههای جهادی، دفاعی توسط سرویسهای امنیتی غرب بیان کرد: پیروزی انقلاب اسلامی موجب شد که غرب متوجه شود با دردسر بزرگی روبرو است. برای همین غربیها انواع و اقسام اقدامات را برای جستن از خطرات انقلاب اسلامی در دستور کار خود قرار دادند که عمده این اقدامات با محوریت اسرائیل صورت گرفت.
وی افزود: اساسا غرب با چالش بزرگی به نام انقلاب ایران مواجه شد. همچنین راه مقابله و مهار یا خنثیسازی این انقلاب نیز برایشان غافلگیری دومی را رقم زد. اما اینکه گاهی گفته میشود این مسئله قابل پیشبینی برای غربیها بوده است اشتباه خواهد بود چرا که انقلاب مذهبی ما برای آنها یک پدیده ناشناخته به حساب میآمد بنابراین اگر مقابلهای از سوی غربیها در رابطه با قابل پیشبودن انقلاب ارائه میشود پژوهشی مبتنی بر کشف واقعیت بوده است. برای اینکه آیا انقلاب قابل پیشبینی بوده است یا باید به اسناد و اطلاعات تکیه شود.
این پژوهشگر یادآور شد: پس از آنکه آمریکا و غرب راههای مختلفی را برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران امتحان کردند به این نتیجه رسیدند که باید مذاهب را به جنگ انقلاب اسلامی آورد. اما در همین مسئله نیز غرب به دلیل اینکه متکی بر انگارههای غیرمذهبی است همواره جنبشهای مذهبی علیه ایران را پس از چند وقت ضعیف نگاه داشته است. یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی ما این بود که پس از پیروزیاش افراد یا گروههایی که گرایش دینی نداشتند نیز زیبایی آن را درک کردند.
زارعی با اشاره به اینکه غربیها عامل پیدایش، توسعه، حفظ و انجام عملیات حامی جریانهای تروریستی در منطقه هستند، گفت: این سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی غرب برای پیدایش این گروهها مانند داعش و جبهه النصره بستر را فراهم کردهاند. به خوبی میتوانیم این موضوع را درک کنیم که در سال 93 آمریکا از داعش و گروههای این چنینی در منطقه به عنوان جنبشهای عدالتطلب که در هویت اهل سنتشان تبعیض شده است، نام میبردند اما پس از آنکه این گروهها بر آمریکاییها فائق آمدند ادبیاتشان نسبت به آنها تغییر کرد.
وی در بخش دیگر سخنان خود در رابطه با الگوی انقلاب اسلامی ایران توضیح داد: مذهبی و دینی بودن انقلاب، رهبری آشکار و واضح آن، داشتن موارد عقیدتی روشن و عمیق، روشن بودن تکلیف آن با مقوله جهاد، مدارای عقیدتی، حرکتهای تهاجمی مبتنی بر آزادسازی سرزمینها، برقراری مناسبات خارجی در گستره دینی به غیر از اسرائیل و آمریکا، مسئله آبرومندی مسلمانان، آرمانگرایی روشن و عرفپذیری انقلاب از جمله این الگوها هستند. بنابراین دستگاههای امنیتی و گروههای تروریستی با بدلسازی این مقولهها خواهان مبارزه با انقلاب بودند. به عنوان مثال گروههایی مانند داعش رهبری فرهمند را نادیده گرفتهاند و به رهبری سازمان تبدیل کردهاند. آنها عرفستیز هستند. با این استدلال که معتقد هستند بکش تا زنده بمانی. همچنین با ایجاد ترس به دنبال پیروزی هستند. آنها میخواهند با رازآفرینی برای خود قداست کسب کنند. اینها نمونهای از بدلهای الگوهای انقلاب ما هستند.
در ادامه این نشست، حجتالاسلام یحیی جهانگیری در سخنانی بیان کرد: دشمنان و غرب آنچنان دایره کفر را بسط دادهاند که تمام مسلمانان را کافر بشناسند. با این کار میخواهند تمام تمدن اسلام را به نابودی بکشانند. ما در مواجهه با غرب با دو مولفه روبرو بودیم: نخست اینکه باید پیدایش گروههای جهادی را از ابتدا ناشگون بشماریم یا اینکه آنها مبارک باشند. بیشک اگر این گروهها هدایت درستی داشتند میتوانستند در برابر غرب بایستند و مقابله کنند.
وی افزود: با نگاهی تاریخی به دوره سید قطب متوجه میشویم که او نگاهی جغرافیایی به حرب و کفر و موضوع دارالاسلام داشت و هر چه پیش رفتیم این مفهوم توسعه یافت و گاهی نیز در دورههای سایر متفکران حالتی منفعل به خود گرفت. تا اینکه پس از سال 2000 در کشور عراق زرقاوی یادآور شد که طرفداران این بینش با چهار دسته دشمن مرتدون یعنی سنیهایی که با آنها همکاری نمیکنند، صلیبیون غربیها، صفویون ایرانیها و رافضیون شیعیان عراق مواجه هستند. آنها آمدند گفتند که شیعه و سنی که با یکدیگر همکاری میکنند دشمن قریب و غربیها دشمن بعید ما هستند.
جهانگیری خاطرنشان کرد: یکی از موضوعاتی که در دفاع مقدس با آن روبرو بودیم این بود که هر اتفاقی که قرار بود درآن رخ بدهد مبتنی بر آموزههای قرآن به اذن یک فقید بود اما امروزه جهاد در بین گروههای اهل سنت عامیانه شده است و هر کس برای خودش حکمی صادر میکند و در حقیقت جهاد را به قتال تقلیل دادهاند تا به این شیوه به اسلام ضربه وارد کنند و آن را جنگ و خونریزی بنامند.
در بخش دیگر این نشست، دکتر مجید بذرافکن یادآور شد: در دوره رضاخان و آتاتورک توان دفاعی و نظامی ما به دلیل وابسته بودن به غرب کاهش یافته بود و کیان جامعه اسلامی، عزت فرهنگی-اجتماعی و توانایی سیاسی-نظامی ما رو به افول بود. اما پس از سال 57 این موارد ترمیم شد و نه تنها داخل ایران انقلاب به پیروزی رسید بلکه مولفههای آن نیز به سایر کشورها صادر شد. به عنوان مثال، سال 2000 بخشی از جنوب لبنان از دست اسرائیل آزاد شد. سال 2006 و 2008 نیز جنگهای 22 و 33 روزه شکل گرفت که براساس بینش اسلامی امام (ره) و اندیشه دفاعی-جهادی ایشان به پیروزی رسیدند.
وی خاطرنشان کرد: مسئلهای که باید به آن توجه داشت این است که باید این تجربهها و سیر تاریخی مورد پژوهش واقع شود تا تداوم یابد.